[به نقل از سايت "واشنگتن پريزم"]
دکتر گری سیک استاد دانشگاه امور بین المللی و مدیر موسسه مطالعات خاورمیانه در دانشگاه کلمبیا در نیویورک می باشد1. آقای گری سیک عضو شورای امنیت ملی آمریکا در زمان پرزیدت جرالد فورد، پرزیدت جيمی کارتر و پرزیدت رونالد ریگان بوده است. او کتاب ها و مقالات متعددی درباره ایران و خلیج فارس نوشته و از معروفترین صاحب نظران آمریکایی در مورد خاورمیانه است. دکتر گری سیک مشاور اصلی کاخ سفید در زمان انقلاب ایران و گروگانگیری بوده است.
واشنگتن پریزم - محمد رضا پهلوی، شاه ایران معتقد بود که تغییر سیاست آمریکا در مورد ایران دلیل اصلی سقوطش بود 2 و حتی از قول یکی از ژنرال هایش می نویسد که آمریکا او را مانند یک موش مرده از کشور دور انداخت3 . تعداد ایرانیانی هم که تا حدودی با اين نظر موافقند کم نیستند. شما در این مورد چه نظری دارید؟
گری سيک: من فکر می کنم دولت پرزیدت کارتر هیچ سود و نفعی برای سرنگون کردن شاه نداشت. واقعاً معتقدم مشکل بتوانیم استدلال کنیم که آمریکا شاه ايران را که از حامیانش بود کنار گذاشت و یک حکومت بنیادگرای اسلامی جانشينش کرد. به نظر من اين نوع طرز تلقی احمقانه است.
- برخی چنین استدلال می کنند که آمریکا در آنزمان در صدد احيای دیوار سبز یعنی اسلامی، بدور شوروی بکشد و برقراری حکومت اسلامی نیز در این چارچوب صورت گرفته است؟
دوباره باید تاکيد کنم که این ساخته و پرداخته فکر و خیال است. من در تصمیم گیری های کاخ سفید شرکت داشتم و هیچوقت چنین صحبت هایی مطرح نشده بود. وقتی رویدادی رخ می دهد بعضی سعی می کنند دلیلی برای بوجود آمدن آن پیدا نمایند و جستجو می کنند تا ببینند چه کسی از این رویداد بیشترین سود را برده است. بعد می خواهند ثابت کنند کشور یا کسی که به تصور آنها سود برده ، مسئول بوجود آمدن این رویداد است. این طرز استدلال در واقع ریشه تمامی تئوری های توطئه است. در اینمورد نیز برخی تصور می کنند که روی کارآمدن حکومت های اسلامی مانند جمهوری اسلامی ایران باعث تضعیف نفوذ شوروی می شد و این به نفع آمریکا بود ، پس انقلاب ایران کار آمریکا بود. این طرز فکر واقعاً احمقانه است. حکومت شاه ایران همیشه در مقابل شوروی استقامت نشان داد و نیازی نبود که امریکا فکر جایگزین کردن آن با یک حکومت بنیادگرا باشد.
- در کتاب سورپریز اکتبر4 توضیح داده اید که جمهوری اسلامی و جمهوریخواهان با یکدیگر بر سر گروگان های سفارت امریکا در تهران معامله کردند. ایران قول داد تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری امریکا گروگانها را آزاد نکند و آمریکا هم در صورت پیروزی رونالد ریگان، کاندیدای جمهوریخواه به ایران اسلحه بفروشد. آیا خرید اسلحه دلیل کافی بود که ایران پرزیدت کارتر را که اهل گفتگو بود به جمهوریخواهان ترجیح دهد؟
من در کتابم مدارک و شواهدی را مطرح کردم که نشان می دهد چنین معامله ای صورت گرفته است. ولی من نمی توانم بگویم چرا چنین عملی صورت گرفته است. این را باید از آقای رفسنجانی و یارانش پرسید که طرف معامله آمریکایی ها بودند. همچنین می توانیم بپرسیم که چرا و چگونه ایران با دولت ریگان بر سر آزادی گروگان ها در لبنان معامله کرد و اسلحه خرید. پاسخ این پرسشها نزد ایرانیان است، نه من.
- مجله بریتانیایی اسپکتیتر5 در شماره اخير خود از معامله دویست میلیارد دلاری فروش نفت و گازایران به چین یاد کرده است و همچنین در مورد خرید موشک های زمین به هوا از روسیه نوشته است. گسترش رابطه ایران با این دو کشور عضو دائم شورای امنیت را در چارچوب بحران اتمی چگونه ارزیابی می کنید؟
هیچ شکی نیست که ایران روابطش را با این دو کشور عضو دائم شورای امنیت که حق وتو دارند گسترش داده است. اگرايران بتواند روسیه و چین را در کنار خود داشته باشد، شورای امنیت قادر به تصمیم گیری مهمی در مورد ایران نخواهد بود. ولی دیدیم که در اجلاس آژانس انرژی اتمی هر دو کشور با فرستادن پرونده ایران به شورای امنیت موافقت کردند. من فکر می کنم دولت ایران از تصمیم چین و روسیه شگفت زده شد. به نظر من این دو کشور از یکسو بدلیل حق وتویی که در شورای امنیت سازمان ملل دارند و از سوی دیگر بخاطر اینکه دوستان پتانسیل ایران بشمار میروند می توانند نقش مهمی را در حل مساله اتمی ایران ایفا کنند. چه بسا که هم اکنون نیز چین و روسیه در حال مذاکرات بی سر و صدای دیپلماتیک با ایران هستند.
- در مجله بریتانیایی نیو ستیتمن 6 می خوانیم که دلیل اصلی مخالفت امریکا با ایران نه بر سر مساله اتمی است بلکه بخاطر تصمیم ایران برای فروش نفت خود به یورو است. نویسنده این امر را در دراز مدت خطری برای اقتصاد آمریکا و شکسته شدن مونوپولی دلار می داند. شما چه نظری در این مورد دارید؟
مردم دنبال داستان های جالب در جرايد و مطبوعات هستند و این هم داستان جالبی است، ولی واقعیت ندارد. دلار بهیچوجه موقعیتش بدلیل فروش نفت ایران به یورو در خطر نیست و نخواهد بود. مساله ای که شاید دلار را در آینده به خطر بیاندازد افزایش بیش از حد قرض گرفتن از چین است.
- استاد تاریخ ، ارواند ابراهامیان می نویسد برخی از متخصصین خاورمیانه مانند برنارد لوئیس می گفتند که اگر ما عراق را تسخیر کنیم خود ایرانیان بدنبال ما آمده و خواهند گفت از این طرف 7. آیا فکر می کنید پس از مواجه شدن با مشکلات متعدد در عراق کسی هنور به این فکر است؟
این افراد به این عقیده بودند که صدام حسین دیکتاتوری واقعی است و اگر او را سرنگون کنیم همه عراقی ها از ما خشنود خواهند بود. در واقعیت دیدیم چنین اتفاقی نیافتاد. سیستم ایران اگر چه دیکتاتوری است ولی کثرت گراست و مراکز تصمیم گیری های متعدد وجود دارد. جمهوری اسلامی علیرغم تمام مشکلات و ناکامی های اقتصادیش توانسته به قشرهای وسیعی از جامعه ایران مخصوصاً روستاییان امکاناتی بدهد که در رژیم قبل نداشتند. برق ، تلویزیون، دسترسی به مدرسه از جمله این امکانات فراگیر پس از انقلاب است. حمله به ایران با آنچه که در عراق مشاهده شد، عواقبی نظیر کشتار، فقر و جنگ داخلی می تواند در پی داشته باشد و فکر نمی کنم اکثر ایرانیان دنبال چنین چیزی باشند.
فرید پویا، پژوهشگر و روزنامه نگار مستقل از همکاران اين نشريه بوده و با نشرياتی ديگر از جمله انترناسیوناله و صداهای جهانی هاروارد همکاری می کند.