خبرگزاري انتخاب : مسعودي خميني توليت آستان حضرت معصومه قم که عده ای معتقدند وی مبارز سالهای پیش از انقلاب بوده، بخشهايي از زندگي پيش از انقلاب مصباح يزدي را بازگو كرد.
خبرگزاري انتخاب : نشريه پرتو سخن ارگان آیت الله مصباح يزدي در گفتگويي كه در شماره 318 با مسعودي خميني توليت آستان حضرت معصومه قم که عده ای معتقدند وی مبارز سالهای پیش از انقلاب بوده، بخشهايي از زندگي پيش از انقلاب مصباح يزدي را بازگو كند.
به گزارش خبرگزاری «انتخاب»، وی می گوید: مسعودي خميني در بخش ديگري از اين مصاحبه در پاسخ به سوال خبرنگار در مورد «ماجرای شگفت انگیز پذیرش آقای مصباح یزدی به عنوان و شاهد از سوی حضرت امام (ره)» گفت: خيلي پررنگ يادم نيست اما چنين چيزي يادم ميآيد يك روز من با ايشان خدمت امام رفتيم و يك آقايي گفت من اين كار را كردم. دقيقا يادم نيست، رو كردند به آقاي مصباح، آقاي مصباح گفتند: بله من مي دانم كه اين جوري است. ايشان فرمود كافي است و قبول كرد. معلوم ميشود كه شهادت ايشان را به عنوان دو شاهد پذيرفته بود.
مسعودی خمینی در مورد شخصیت رئیس موسسه آموزشی امام خمینی (ره) می گوید: آيت الله مصباح از نظر علمي، عقيدتي، ايماني و طرز فكر، فردي نادر و كم نظير است ... وي از اولين پايه گذاران انقلاب اسلامي بوده است ...
تولیت آستان حرم حضرت معصومه ادامه داد: آيتالله مصباح، شخصيتي كمنظير و جزو اولين كساني است كه پايه انقلاب را شروع كرده؛ آقاي مصباح بود، آقاي خامنهاي و آقاي هاشمي رفسنجاني. مجله بعثت و انتقام، در رأس آن آقاي مصباح بود و درباره انقلاب و شاه صريحا مينوشت. من و آقاي مصباح، يك بار، دو ماه و نيم در كوههاي يزد از اين كوه به آن كوه و از اين طرف به آن طرف ميرفتيم، براي اينكه ساواك دنبال ما بود.
آقاي مصباح آن منشور انقلاب را نوشت كه در منزل آيتالله آذري قمي پيدا كردند. من آمدم گفتم: آقاي مصباح! خط شما در ساواك لو رفته، چه كار ميكني؟ ايشان نشست ـ شايد باورش مشكل باشد ـ در ظرف سه روز، خط خودش را آنچنان عوض كرد كه وقتي ايشان را گرفتند و به ساواك بردند، نتوانستند اثبات كنند كه خط ايشان است! اگر ثابت ميشد، خط ايشان است همان وقت حكم ايشان، اعدام بود. در منشور انقلاب، پايه انقلاب را ترسيم كرده و زيرآب جريان شاه و پادشاهي را زده بود. خود همان آقايي كه ميگويد، ايشان يك روز در مبارزه نبود، بيايد با هم صحبت كنيم و ببينيم يك روز در انقلاب كجا آمد منزل امام و گفت: آقا اينجا چه خبر است؟!
مسعودي خميني در ادامه مي افزايد:من و آقاي مصباح يك بار دو ماه و نيم در كوه هاي يزد از اين كوه به آن كوه و از اين طرف به آن طرف ميرفتيم، براي اينكه ساواك دنبال ما بود...آقاي مصباح آن منشور انقلاب را نوشت كه در منزل آيت الله آذري قمي پيدا كردند. من آمدم گفت: آقاي مصباح! خط شما در ساواك لو رفته چه كار ميكني؟ ايشان نشست و ظرف سه روز خط خودش را آن چنان عوض كرد كه وقتي ايشان را گرفتند نتوانستند ثابت كنند كه خط ايشان است ... .
وی اضافه کرد: خود همان آقايي كه ميگويد مصباح يك روز هم در مبارزه نبوده است، بيايد با هم صحبت كنيم ببينيم كه يك روز در انقلاب كجا آمد منزل امام و بگويد اين جا چه خبر است؟در بخش ديگري از اين گفتوگو آمده است: يك روز من و آقاي مصباح در درس امام نشسته بوديم. امام در باب مقدمه واجب بحث ميكرد. آقاي مصباح يكمرتبه نيمخيز بلند شد و گفت: عجب فكر و انديشه بلندي!