جمعه 5 اسفند 1384

ایران در لبه پرتگاه تاریخ، علي کشتگر

علی کشتگر
خامنه ای فرمان داده است حماس را از نظر مالی بی نیاز کنند. ایران گام به گام به سوی یک فاجعه تاریخی کشانده می شود. فاجعه ای که می تواند در نهایت به دخالت نظامی ناتو در ایران و حتی تلاشی و تجزیه کشور بیانجامد. هیچ گاه موجودیت و تمامیت ایران به اندازه امروز در مخاطره قرار نداشته است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

علی خامنه ای به دولت فرمان داده است تا سازمان حماس را به لحاظ مالی بی نیاز کنند. این را همه فعالان و ناظران سیاسی در ایران می دانند. یک ناظر آگاه مقیم تهران به من گفت که در جریان سفر خالد مشعل سید علی خامنه ای به رهبر حماس اطمینان داده است که تا زمانی که بر مواضع مستحکم خود علیه اسرائیل ایستاده است از کمک های بیدریغ و نامحدود مالی و معنوی جمهوری اسلامی برخوردار خواهد بود. خامنه ای بر این عقیده است که هرگونه وابستگی مالی دولت آینده حماس به کشورهای غربی و یا عربی مایه رشد گرایش های سازشکارانه در این سازمان خواهد بود و به همین دلیل باید خیال سران سازمان حماس و جنگ جویان آن به لحاظ مالی کاملا آسوده باشد.
از دیدگاه بنیادگرایان، سازمان حماس که در صف مقدم جنگ علیه اسرائیل پیکار می کند نزدیکترین و بهترین متحد جمهوری اسلامی در منطقه و جهان است. علاوه بر این جمهوری اسلامی سازمان حماس را یکی از ابزارهای موثر سیاست های خود در منطقه می داند بنیادگرایان ایران بر آن هستند که حمایت قاطع از حماس نه فقط نفوذ آن را در این سازمان نظامی – سیاسی گسترش می دهد، بلکه در رقابت با سازمان القاعده برای گرفتن رهبری جنبش های بنیادگرای جهان اسلام نیز دست آنان را هرچه قوی تر می کند. از این گذشته آنها بر این باورند که جنبش های بنیادگرایای اسلامی بویژه سازمان حماس به اندازه بمب هسته ای دارای اهمیت و نقش بازدارنده تهاجم نظامی خارجی هستند. بر آن هستند که غرب بویژه ایالات متحده از ترس حملات انتحاری و انتقامی این جریانات در حمله به تاسیسات اتمی ایران دچار تردید می شود.
در واقعیت امر نیز سرنوشت حماس و اغلب جریانات کوچکتر مشابه آن در کشورهای اسلامی با سرنوشت جمهوری اسلامی و سوریه پیوند خورده است.
پس از دیدگاه بنیادگرایان، طبیعی است که بخشی از درآمد سرشار نفت ایران سهم سازمان حماس باشد و پادگان های نظامی ایران به محل آموزش جنگ جویان حماس تبدیل گردد.
از میزان دلارهای نفتی ایران که باید از این پس بیش از پیش برای عملیات نظامی حماس هزینه شود هیچ کس اطلاع دقیقی در دست ندارد. اما به یقین می توان گفت که بنیادگرایان ایران دربخشش به سازمان حماس از جیب ملت ایران و منافع ملی ایران سخاوتمندند. احمدی نژاد در جریان نمایش های انتخاباتی وعده می داد که پول نفت را به سفره های نان محرومان ایران می رساند. حالا کسانی که به او رای دادند کم کم متوجه می شوند که او و امثال او پول نفت را به سفره تروریستهای عرب می برند و یا در راه مقاصد جنگ طلبانه و نظامی، مقاصدی کاملا برضد منافع ملی ایران بویژه برضد نیازهای محرومان هزینه می کنند. اما خطر اصلی در آن است که در این بازی خطرناک، ایران و ایرانیان به تمامی قربانی شوند.
بنیادگرایان در کژراه ای می رانند که احتمالا دیریازود به رویاروئی همه جانبه اقتصادی و چه بسا نظامی با آمریکا و اروپا می انجامد. آنها در این رویاروئی محتمل با غرب برای خود دو متحد اصلی قائل اند.
1- فاشیسم مذهبی در داخل.
2- بنیادگرائی ضد آمریکائی و ضد اسرائیلی کشورهای عرب و اسلامی در خارج از ایران.
از همین رو است که – همان گونه که در یادداشت های پیشین نوشته ام- رندانه می کوشند فاشیسم مذهبی را بر غرور ملی و ناسیونالیسم ایرانی سوار کنند و این کار را در داخل ایران با بهره برداری از مواضع ناشیانه غرب در برخورد با بحران هسته ای تاکنون به پیش برده اند.
در خارج از ایران نیز برای افکار عمومی کشورهای اسلامی و جنبش های بنیادگرای در حال رشد حساب باز کرده اند. شعارهای عریان ضد اسرائیلی احمدی نژاد و سایر مقامات جمهوری اسلامی مستقیما برای جلب افکار عمومی کشورهای مسلمان و دامن زدن به جنبش های بنیادگرای اسلامی در این کشورها تکرار می شوند. اما چه فاشیسم مذهبی ایران و چه جنبش های بنیادگرا و جریانات انتحاری کشورهای اسلامی با وجود همه قدرت تخریبی خود از فاشیسم هیتلری قوی تر نیستند و در برابر واقعیت های کنونی جهان معاصر محکوم به شکست و نابودی اند. منتها ممکن است که در آتشی که پیش از نابودی محتوم خود برپا کرده اند آرزوها و امیدهای ملت ما را به خاکستر تبدیل کنند. و همین نگرانی است که می تواند مایه دغدغه خاطر و چاره جوئی هر آن کس که به آینده ایران می اندیشد، باشد.
اگر خط مشی کنونی جمهوری اسلامی ادامه یابد، و جنبشی در پائین و یا جریانی در بالا راه را بر آن نبندد، ایران گام به گام به سوی یک فاجعه تاریخی کشانده می شود. فاجعه ای که می تواند در نهایت به دخالت نظامی ناتو در ایران و حتی تلاشی و تجزیه کشور بیانجامد. هیچ گاه موجودیت و تمامیت ایران به اندازه امروز در مخاطره قرار نداشته است.
دریغا اگر همه مخالفان خط مشی کنونی نتوانند برای جلوگیری از فاجعه ای که برای ایران دهان باز کرده است دست هم یاری و هم کاری به سوی یکدیگر دراز کنند.

جمعه 5 اسفند ماه
علی کشتگر

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ایران در لبه پرتگاه تاریخ، علي کشتگر' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016