یکشنبه 21 اسفند 1384

وقتي كه نو محافظه كاران، جمهوري اسلامي و اپوزيسيون وابسته عليه ملت ايران متحد مي شوند، سعيد سلطانپور

سرانجام پرونده اتمي ايران بر اساس اعمال نفوذ آمريكا و سياست بحران سازي حاكمان جمهوري اسلامي به شوراي امنيت ارجا ع شد .
آمريكا به هدفي كه مي خواست رسيد انها مي خواستند كه اروپا ،‌چين و روسيه را كم رنگ كنند تا خود در صحنه نهائي با وزنه سنگين تري با جمهور ي اسلامي به معامله بشينند. در 2 سال گذشته تحولات بسيار ي صورت گرفته است . براستي اختلاف بين آمريكا و جمهور ي اسلامي بر سر چيست ؟‌ و نقش نيروهاي مردمي و مترقي چيست ؟‌

امريكا از اشغال عراق تجربه مي گيرد.

1. سازمان ملل

آمريكا از تجربه صدام حسين و اشغال عراق كه بدون موافقت شوراي امنيت انجام گرفته بود وهزينه سياسي عظيمي براي آمريكا و نو محافظه كاران داشت،‌درس گرفت . آمريكا اين بار
د رمورد ايران با صبر بيشتري با استفاده از اروپا (‌آلمان ،‌فرانسه و انگليس )‌به بازي پرداخت . آنها با تكيه برغير قابل اعتماد بودن رژيم بر موضوع نظامي بودن انرژي اتمي تمركز كرد ند تا بتواند وحدت جامعه جهاني را در مورد ايران بدست آورند . ظهور احمدي نژاد اين اجماع را به آمريكا داد. اصرار آمريكا برا ي رفتن به سازمان ملل بدست آوردن حمايت جهاني است تا از آن براي معامله و چانه زني استفاده كند . زيرا بسياري از كشورها مانند كانادا كه د ر اشغال عراق شركت نداشتند اين بار از آمريكا حمايت كامل خواهند كرد. زيراآمريكا بعد از شوراي امنيت ديگر نيازي به اروپا نخواهدداشت. و ايران براي برگشتن به جامعه جهاني موافقت آمريكا را نياز خواهد داشت .

در اين راستا خانم رايس بر خلاف ژنرال پاول باهوش تر عمل كرد اين بار وظيفه افشاي مساول هسته اي را به عهده اپوزيسون گذاشت وي در همه سخنراني ها يش به افشاي منبع خبر توسط اپوزيسيون يعني مجاهدين اشاره ميكند و مي گويد انها اطلاعات درستي دارند .

كاني براك در هفته نامه نيويوركر (شماره 6 مارس 2006 ) مي نويسد “‌سلطنت طلبان ( رضا پهلوي ) وقتي كه پيشنهاد اسرائيل براي افشاي تاسيسات اتمي ايران را دريافت ميكنند آنرا رد ميكنند زيرا معتقد بودند اين موضوع جنبه منفي بر روي روابط بين انان و مردم ايران خواهد داشت زد. “ شهريار آهي مشاور رضا پهلوي مي گويد “ اين دولت دوست (‌اسرائيل )‌ نمي خواست خودش منبع افشاي خبر باشد .“
فعاليت هاي جاسوسي سازمان امنيت اسرائيل در كردستان عراق نمونه هاي بارزي مي باشند . .

نيويوركر اضافه ميكند اسرائيل اين پيشنهاد را به مجاهدين مي دهد و آنها قبول ميكنند و برا ي اولين بار در آگوست 2002 با در كنفرانس مطبوعاتي در واشنگتن ، تاسيسات نطنز را افشا ميكند و بعد از بازديد انرژي اتمي در 2003 از تاسيات نطنز ،‌ برا ي اولين بار به يك اعتباري كه قبلا نداشت دست يافتند .

در همين راستا هست كه تلويزيون مجاهدين اعلام خبر ارجاع پرونده رژيم به شوراي امنيت را به يكديگر تبريك گفتند اين در حالي است كه مقامات امريكائي اعلام كردند چاره اي نبود و از ان ابراز شادماني نكردند.

2. به خدمت گرفتن اپوزيسيون

احمد چلبي و كنگره ملي عراق كه نقش اپوزيسون صدام را داشتند و همكاري نزديكي با نو محافظه كاران در وزارت دفاع امريكاداشتند در صحنه عمل در عراق بدليل فساد مالي احمد چلبي و نيز افرادتبعيدي مانند اياد علاوي (‌نخست وزير موقت )‌ كه با سازمان اطلاعاتي انگليس و سازمان سيا همكاري هاي نزديكي داشت ،‌نتوانستند مقبوليتي دربين مردم عراق پيدا كنند و به حاشيه رانده شدند .
حضور افرادي مانندرضا پهلوي و حسين خميني و محمد سازگارها و اكبر عطري و علي افشاري در كنگره آمريكا را ،‌ تلاش هاي آمريكا برا ي يافتن احمد چلبي ايران نشان ميدهد.

بعضي از گروهاي سياسي هم با ارسالهاي پيامي نظير تبريك دوباره بوش به رياست جمهور ي خودشان را داوطلب كردند .
ن
بنابر اين پيام دبير كل حزب دموكرات كردستان ايران و نيز سازمان اكثريت به بوش معني خاصي پيدا ميكند.

مصطفي هجري دبير كل حزب دموكرات كردستان ايران شادمانه از انتخابات عراق و موضع كردها ابراز شادماني مي كند. و ميگويد :‌
الان ما در دنيا شاهد اين مساله هستيم که معمولا تغيير و تحولاتی که در سيستم سياسی حکومت ها به وجود می آيد؛ به وِيژه در خاورميانه، بدون کمک خارجی تقريبا امکان پذير نيست و من بسيار منطقی می دانم که مردم هر کدام از کشورهای منطقه که می خواهند از ديکتاتوری رهايی پيدا کنند از نيروهای دمکرات و آزاديخواه خارجی برای تقويت جنبش آزاديخواهی در داخل کشور کمک بگيرند.
ما در نامه خود به جرج بوش مطرح کرديم که از ايشان و ديگر کشورهای منطقه می خواهيم که به جنبش آزاديخواهانه مردم ايران کمک کنند تا مردم از زير تيغ ستم رها شوند.


شواهدنشان مي دهد به دليل قفل شدن مجاهدين در عراق و همكاري هاي اطلاعاتي با وزارت دفاع آمريكا و سيا آنها از شانس بيشتري براي انتخاب شدن توسط آمريكا ئيان هستند.

راديو فردا : مي دانيم که برخي در هيات حاکمه آمريکا به ويژه خيلي روي توان اطلاعاتي سازمان مجاهدين در داخل ايران حساب باز کردند، به ويژه در زمينه برنامه هسته اي. شما واقعا فکر مي کنيد که سازمان مجاهدين خلق توانايي اطلاعاتي خوبي در ايران دارد؟

ريموند تينترز: سازمان مجاهدين در داخل ايران آدم دارد، سيا ندارد. شوراي امنيت ملي آمريکا و اداره شناسايي هوايي در وزارت دفاع آمريکا قابليت رهگيري و تصوير برداري دارد، اما آدم آن را در داخل ايران ندارد که بتواند با استفاده از افراد اطلاعاتي به تصاوير ماهواره اي و شنودهاي داخلي معنا بدهد.
راديو فردا 8 دسامبر4 200
ريموند تينترز، از دولتمردان سابق آمريکايکي از نظريه پردازان محافظه کاران آمريکايي

نقاط وحدت جناحهاي رژيم

1. جناحين رژيم بر حفظ نظام به هر قيمت تاكيد دارند و اختلافات را كنار مي گذارند. نمونه اخير ان اجلاس مجلس خبرگان بود كه همه جناحها مانند روحاني و لاريجاني توافق كردند . احمدي نژاد از اظهار نظر در سياست خارجي به توصيه خامنه اي منع شد ه است . كما اينكه در 2 سفر به كويت و مالزي و سفرهاي داخلي وي در مورد مسا ئل خارجي اظهار نظر نمي كند.


2. برقراري ارتباط با آمريكا در راستاي حفظ نظام :

بهزاد نبوي از اصلاح طلبان دولتي :‌البته جسته و گريخته خبرهائی بدست ما می رسد که احتمال مذاکرات غير رسمی و غير علنی توسط گروه هائی با آمريکا وجود دارد. يعنی علی رغم مواضع راديکال وتند ظاهری گفته می شود که چنين مذاکراتی وجود دارد. ما اميدواريم اين خبر درست باشد من معتقدم اگر چنين مذاکراتی هم در حال انجام است، اين برای حفظ منافع ملی و امنيت ملی کشور مفيد است.

ـ تلويزيون هما ـ دوشنبه 10/بهمن/84


حسيني تاش معاون شوراي امنيت ملي مجلس در خصوص مذاكره با آمريكا نيز گفت: همان‌طور كه بارها گفته شده،ما با هر كشوري غير از اسراييل در شرايط فعلي مي‌توانيم مذاكره كنيم، اما
علت اين كه تا به حال مذاكره با آمريكا انجام نشده، اين است كه هميشه احساس مي‌شده چنين مذاكره‌اي عاري از فشار نخواهد بود. اگر شرايط ديگري حاكم شود و فضا در آمريكا تغيير كند، مذاكره هم صورت خواهد گرفت. ايسنا 8/12/84

لاريجاني با تايم : ما آماده مذاكره با آمريكا هستيم در مورد اتمي و مسائل مسلمانان مشروط بر اينكه انها صادق باشند. از نظر ما مذاكرات هدف نيست. اسفند 84

حسن روحاني دبير سابق شوراي امنيت و مسول تيم هسته اي

در ارتباط با مساله‌ آمريكا به نظرم با مساله ساده برخورد مي‌كنيم، يعني مي‌گوييم آمريكا دشمن است و رويش خط مي‌كشيم.
ببينيد، آمريكا قدرت بزرگ تاثيرگذار در اقتصاد و امنيت است. همين حالا نگاه كنيد به شرق، غرب، شمال و جنوب، سربازهاي آمريكايي حضور دارند و اين يك واقعيت است؛ واقعيتي كه ما نمي‌توانيم منكر شويم. آمريكا در سازمان ملل قدرت تاثيرگذار است. در آژانس مي‌بينيم كه چه مي‌كند و اين نشان مي‌دهد كه هر جا هست مزاحم ماست. پس نمي‌شود ساده از آمريكا گذشت. ما هم با او كار نداشته باشيم، او با ما كار دارد.
11 بهمن 83 بازتاب


روزنامه آلماني زبان هندلز بلات :در مورد حمله نظامي ‌آمريكا عليه ايران، بوش گفت ايران، عراق نيست. آيا اين موضع‌گيري شما را آرام مي‌كند؟

روحاني :ما پيش از اين‌ها آرام شده ايم. آمريكا در سال‌هاي اخير تصميم گرفته بدون موافقت ايران در منطقه به مسائل جدي نپردازد.

12 اسفند83
و نمونه اخر ان حسن روحاني در شب تاسوعا مي گويد ما با اروپائيان به توافق رسيده بوديم كه در طي 5 سال به ما فن اوري هسته اي را بدهند.

محسن رضائي: دبير مجمع تشحيص مصلحت :‌

در گفت‌وگوي اختصاصي با روزنامه «یو اس تو دی، ، گفت: ايران نقش مهمي در سرنگوني رژيم طالبان در افغانستان داشت اما آمريكايي‌ها با كمرنگ كردن نقش ايران، قصد دارند آن را به نفع خود مصادره كنند.

21 خرداد 1384
”گري شورن“ رئيس پيشين تيم «سيا» در افغانستان مي‌گويد: وقتي كه نيروهاي آمريكايي در سال 2001 براي تشكيل اولين دولت پس از طالبان به كابل رسيدند، دو تن از فرماندهان سپاه ايران به همراه «بسم‌الله خان» در بيرون از كابل بودند. وي مي‌افزايد: دولت ايران، نيروهاي ائتلاف شمال را مجهز مي‌كرده و به آنها امكانات مي‌داده است، البته روسيه و هند نيز كمك مي‌كرده‌اند، اما ايران بسيار فعال‌تر از آنها بوده است. اما اين هنوز روشن نيست كه چقدر از نيروهاي ايراني در تصرف كابل شركت داشته‌اند .



با مطالعه نمونه هاي با لا مي شود دريافت كرد كه مشكل آمربكا با ج.ا. ،‌مسائل هسته اي نيست و ار ان به عنوان يك بهانه استفاده مي كند .

اختلاف آمريكا با جمهوري اسلامي

1. اسرائيل
حمايت ج.ا. از حزب الله و حماس براي فشار به اسرائيل در مقابله با فشار سياسي اسرائيل به آمريكا در مورد ج.ا.

آمريكا از ج.ا خواهد خواست تا اسرائيل را به رسميت بشناسد تا ج.ا . به عدم حمايت از حماس رضايت بدهد. البته به گفته نيويوركر جواد ظريف نماينده خاتمي در سارمان ملل در روي پيش نويسي با آمريكا د رحال مذاكره بودند كه از حمايت از حماس دست بر دارند كه د راخرين لحظات به شكت انجاميد. . با مقاومت دفتر ديك چيني به شكست انجاميد.


جنگ رواني
روزنامه هاآرتص گزارش می دهد اخباری که هرازچندگاهی در روزنامه های اروپایی درمورد احتمال مقابله نظامی اسرائیل با تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی منتشر می شود، ریشه در خود اسرائیل دارد و این دستگاه های اطلاعاتی اسرائیل هستند که در چارچوب جنگ روانی این اخبار را آگاهانه به خورد خبرنگاران خارجی می دهند. کمیسیون های ویژه موساد توصیه کردند که مقامهای اسرائیل نیز گاه گداری سخنانی مبهم با این پیام بیان کنند که اسرائیل با تبدیل شدن جمهوری اسلامی به قدرت اتمی کنار نخواهد آمد. راديو فردا 21 ژانويه 2006

2. عدم برسميت شناختن برتري آمريكا از طرف جمهوري اسلامي

آمريكا كنترل نفت منطقه را مي خواهد و نمي تواند هيچ صدائي را در مخالفت خود تحمل كند رايس مي گويد ايرا ن بزرگترين چالش آمريكا بوده است
بي .بي. سي 8 مارس 2006

بنابر اين تلاش ج.ا . براي تغيير پول نفت از دلار به يورو ،‌ از خطر بمب اتمي براي اقتصاد آمريكا كه مبتني بر ارزهاي حاصل از نفت و بازار سهام هست بيشتر مي باشد. همين كار يكه صدام حسين كرد .


3. سياست تغيير رژيم در ايران در دستور كار نو محافظه كاران
كساني مايكل لدين معتقد بودند كه اول بايد به ايران حمله شود و نه عراق. آنها سياست خارجي آمريكا را از ديد منافع اسرائيل مي بيينند. آنها به دليل شكست سياست هاي آمريكا
د رعراق و اينكه دوره دوم رياست جمهور ي بوش د رحال اتما م هست و انها نمي توانند ديت به هيچ لشگر كشي تازه اي بزنند كه نتايج ان معلوم نباشد.

4. نبودن سيستم يكپارچه تصميم گيري در هيئت حاكمه ج..ا.

آمريكا به جمهور ي اسلامي اعتماد ندارد زيرا انها نتواسنته اند يكدست عمل كنند و جناحين دركار يكديگر مداخله ميكنند.
نمونه روشن ان سفر مك فارلين در اوج جنگ ايران وعراق كه ريگان و خميني عين همين حملات لفظي را داشتند و توسط جناح منتظري فاش شد و به رسوائي آمريكاانجاميد.
تلاشهاي سه جناح رژيم در رابطه با آمريكا كه هر كدام ميخواهند خودشان اولين جناح تائيد شده باشند.
زيرا كارنامه حقوق بشر جمهوري اسلامي همرديف ليبي و عربستان و‌پاكستان و مصر هست پس حقوق بشر دغدغه امريكا نيست . كما اينكه حمايت انان از طالبان عقب افتاده ترين حكومت مذهبي هم براي امريكا هيچ مانعي نبود .


از سوي ديگر ج.ا. به آمريكا اعتماد ندارد . به عنوان نمو نه رژيم نقش اصلي در كنفرانس بن كه باعث استحكام دولت افغانستان شد ،‌داشت ولي بعدا تحت نفوذ نو محافظه كاران از ايران به عنوان محور شرارت ياد برده شد.


قطب بندي جهاني

بنظر مي رسد تمامي سعي امريكا در ضعيف كردن نقش ديگر كشورها ي واسطه و پررنگ
تركردن نقش خود در مسئله ايران هست. وقتي كه در نظر بگيريم

1. بوش موافقت چين عليه ايران را با محكوم كردن جملات رياست جمهوري تايوان و رد هر گو نه اعلام استقلال يك جانبه توسط تايوان را بدست آورد.
2. موافقت هند از طريق فشار كانادا در مورد توقف همكاري هاي هسته اي با هند و نيز سفر بوش و به رسمين شناختن تسليحاتي اتمي هند.
در اين راستا تقويت هند به عنوان متحد اسرائيل عليه چين و نفوذ مسلمانان با توجه به دشمني تاريخي هند وپاكستان.

3. موافقت روسيه :‌با اعلام حمايت از عضويت روسيه در سازمان تجارت جهاني.
از سوي ديگر تهديد روسيه با تقويت استقلال كشورهاي بيشتري از اتحاد روسيه توسط آمريكا.

يعني آمريكا بدليل وزنه سنگين نظامي و اقتصادي اش . تقريبا تمامي بازيگران صحنه را كم رنگ كرد و در آخرين پر ده بازي سياسي با كفه بسنگين تر با رژيم به مذاكره خواهد پرداخت.


بازي رولت روسي جمهوري اسلامي و آمريكا بر روي شقيقه ملت ايران
رضايي افزود: استراتژي آمريکا سه محور دارد؛ محور نخست گزارش پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت و گرفتن قطعنامه عليه ايران و تحريم چند قلم کالاي صنعتي است، محور دوم نا امني محدود محدود خارج از چارچوب شوراي امنيت و با کمک اسراييل است و محور سوم تداوم مذاکره و تعامل به منظور چانه زني در جهت اخذ امتياز بيشتر از ماست. شايعه جنگ يک عمليات رواني است. اما اگر اسراييلي ها بخواهند اقدام نظامي هر چند محدود عليه ايران انجام دهند، قطعا توان مقابله با حملات آنها را داريم. 26 بهمن 1384

دانالد رامسفلد وزير دفاع آمريکا روز پنج شنبه در واشنگتن گفت آمريکا برنامه ای برای حمله به ايران ندارد. اقای رامسفلد هشدار داد که نيروهای آمريکايی، برای جلوگيری از نفوذ ايران در عراق، اقدام لازم را به عمل خواهد آورد. فرمانده کل نيروهای مسلح ارتش آمريکا نيز در جلسه کميته سنای آمريکا گفت هر نيروی ايرانی که در عراق با نيروهای آمريکايی برخورد داشته باشد، به عنوان دشمن تلقی خواهد شد.
راديو فردا 9 مارس 2006

يعني جمهور ي اسلامي دشمن تلقي نمي شود. پس مس توان نتيجه گرفت كه:

طرفين معتقدبه راه حل غير نظامي هستند ولي از تهديد نظامي دو طرف استفاده مي كنند .

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

آمريكا با اربين بردن مخالفان جمهور ي اسلامي ،‌طالبان( وهابي) و صدام حسين( سني ) هم به توسعه شيعه كمك كردو هم به جمهور ي اسلامي.
جمهوري اسلامي مشكلي با سرمايه داري و اقتصاد آزاد ندارد . و از سوي ديگر
آمريكا با عث شد كه نفت از 22 دلار به 70 دلار برسد تا كسري بودجه خود را جبران كند . زيرا كشوهاي خليج فارس بايستي اضافه درامد را در آمريكا اوزاق قرضه بخرند . ولي احمدي نژاد و جمهور ي اسللامي هستند كه از 15 ميليارد سود اضافه افزايش نفت با توسعه واردات نا آرامي ها را به تعويق مياندازند و با ريخت و پاش راي براي جناح خود در مجلس خبرگان آينده مي خرند.

در اين ميان اگر جرياني يك اشتباه تاكتيكي بكند مثلا حركتي نظامي تو سط سوپر راستها ي ايران در عراق و يا دنيا برعليه منافع آمريكا كه منجر به خدشه دار شدن تصوير سياسي امريكا د ر داخل امريكا و در درنيا شود مانند گروگان گيري سفارت آمريكا در تهران در سال 58 كه منجر به واقعه طبس شد ،‌و يا حركتي توسط جناح بحران ساز اسرائيل مانند “ ناتينياهو “‌با حمله به تاسيات اتمي ايران ،‌جنگي اغاز شود ديگر پايان آن مشخص نيست و در اين جنگ مردم ايران بدليل خسارات مالي و انساني شديد بازنده آن خواهند بود.زيرا آمريكا از استفاده بمب اتمي عليه غير نظاميان مانند هيروشيما و نا كازاكي خودداري نخواهد كرد. و مقامات حكومت بخوبي از ان واقف هستند.

اشتباه نير وهاي چپ

احزاب كمونيست و چپ دنيا مانند حزب چپ آلمان ،‌كوبا . ونزوئلا و هند از ج.ا. دفاع مي كنند بدليل اينكه تضاد اصلي راامپرياليسم امريكا مي دانند.

براي ما ايرانيان كه تجربه انقلاب ضد سلطنتي راداشته ايم و بهاي سنگيني براي اين تجربه پرداخته ايم مي دانيم كه
خط اصلي آمريكا تحليل بردن نيرو هاي مترقي در ايران بود كه به كمك رژيم و عدم شناخت و اگاهي كافي رهبران جريانات سيا سي از اين پيچيدگي امپرياليسم اين امر ميسر شد .
در اين راستا مقايسه كنيد دانش و اطلاعات جوان امروزي ايران را با رهبران جوان ولي صادق جنبش چريكي در دردهه 50 كه بايد كتاب هاي مرجع را بدليل ممنوع بودن ورق به ورق مي خواندند.

متاسفانه بسياري از احزاب چپ ( سابق) ايران بدليل عمده كردن استبداد جمهور ي اسلامي به سمت آمريكا گرايش پيدا كرده اند.
جمهوري اسلامي و آمريكا مسول بحران منطقه هستند . مردم ايران هيچ نقشي در اين جنگ سر دندارند. اختلاف جمهوری اسلامی و امريکا دعوا بر سر قدرت و منافع بيشتر و بقا هست و نه سر منافع مردم ايران .
نميشود آمريكا را به خاطر وجود زندان ابوغريب و گوانتاناما محكوم كرد ولي چشم بر روي نقض آشكار و سيستماتيك حقوق انسانها در زندگي روزمره د ررژيم جمهور ي اسلامي بست .

ان جرياناتي كه معتقدند ج.ا. جناح عقلاني هم دارد و يا اصلاح طلبان حكومتي قصد مقاومت در برابر آمريكا را دارند و آنرا تهديد جدي مي دانند پيش شرط همكاري نيروهاي مردمي در قبال حمله خارجي ،‌ آزادي زندانيان سياسي و عقيدتي ،‌ ازادي مطبوعات و آزادي بيان بدون قيد و شرط و توقف كامل نقض حقوق شهروندان ايراني هست .

استقلال و آزادي و حقوق شهروندان تفكيك ناپذير هستند. نمي شود يكي را قرباني ديگري كرد.


صلح آري جنگ و استبداد نه

بنابر اين بايد بهر قيمتي مانع هر گونه تنش و بحران كه به درگيري هاي نظامي مقطعي و نظامي كردن فضاي سياسي منطقه و كشور بينجاميد، شد يعني نه بايد تنها به جنگ افروزي آمريكا كفايت كرد زيرا باعث تقويت ج.ا. خواهدشد. و عمده كردن ج.ا. بدون موضع گيري عليه آمريكا باعث تقويت سلطه گري آمريكا خواهد شد .

هر گونه جنگ و محاصره اقتصادي ايران را به فقير ترين كشورهاي جهان تبديل خواهد كرد
راه دمكراسي مردم ايران از امريکا ‌نمی گذرد. دموكراسي رادر كوله پشتي ها ي سربازان آمريكائي نخواهيد يافت.
بايد مواضع را صريح و بدو ن اما و اگر بيان كرد. تمامی نيروهای مردمی با تمام قوا در اين مورد مرزبندی کنندتا جبهه مردم و ضد انان روشن شود.

سعيد سلطانپور (‌تورنتو)
[email protected]
WWW.kanoun-e-bayan.blogspot.com

Copyright: gooya.com 2016