دیگر برهمگان روشن وثابت شده است که جمهوری اسلامی عامل اغتشاش وبی ثباتی عراق می باشد ، وقتی دیگر حکومت اسلامی در ایران سرنگون شده باشد ،کدام کشور می تواند ثبات ایران را به هرج ومرج بکشاند.از طرف دیگر نیروهای مردمی وسیاسی طرفدار سرنگونی ملایان در ایران بسیار قوی تر و آگاه تر می باشند تا به آنارشیست تن بدهند. بعد از فروپاشی کمونیسم همه ایسم ها وگروههای سیاسی وابسته بدانها هم از میان رفته است. ایران دیگر در مقطع انقلاب 57 قرارندارد. این خود رژیم است که عراق را بی ثبات می کند تا مردم ایران همچنان قدر شناس امنیت کذائی ملایان گردند! این خود رژیم است که بی ثباتی عراق را به رخ مردم ایران می کشد. رژیم بارها متذکر شده است که عراق را به چنان باتلاقی تبدیل خواهند کرد تا امریکا از عراق خارج شود. رهبران سپاه پاسدران بارها گفته اند عراق ویتنام بعدی امریکاست. سوال اساسی اینجاست چرا رهبران رژیم اسلامی در جریان سرنگونی صدام حسین به مردم عراق تبریک گفتند وشکر گذاری میکردند که صدام از میان برداشته شد؟ چون آنها می دانستند سپس عناصر رژیم اسلامی به راحتی به درون عراق نفوذ خواهند کرد! در طول هشت سال جنگ ایران وعراق همواره رژیم ایران به صدام صفت مزدور امریکائی ودست نشانده صهیونیزم ومیشل عفلقی وبعثی وکافر وغیر ه عطاء می کرد؟ حالا سئوال اساسی در اینجاست که چگونه امریکا می بایستی به جنگ مزدور خود یعنی صدام آمده باشد؟ عراق کشوری است که در سال 1915 میلادی تاسیس شده است، اما ایران سرزمینی است تاریخی وقدیمی که هیچگاه جنگ داخلی به خود ندیده است.از دوران باستان ایرانیان ابتدا در برابر مهاجمان دلیرانه جنگیده اند، اما پس از شکست برای حفظ کیان ایران به گونه ای با نیروی مهاجم وغالب برای تاسیس حکومت نوپا به تفاهم رسیده اند.همواره مقام پادشاهی به نیروی غالب رسیده است اما مقام وزیر اعظم از ایرانیان بوده است وبااین شیوه سامان سرزمین تاریخی تامین شده است.با بکارگیری همین رمز تاریخی، ایران پس از جنگها و شکست های مختلف از بین نرفته است اما امپراتوری های چون آشوریان، سومریان، بابلیان، از صفحه تاریخ محو شده اند.بحث های ملی یا قومی را در بسیار موارد خود رژیم به پا می کند. ما به خوبی به یاد داریم مردم پس از سرنگونی شاه در کمیته های مردمی چگونه نظم مملکت را حفظ کردند بدون آنکه آسیبی به کشور بخورد. اگر آلترناتیو فراگیر شکل بگیرد همه این موانع بسرعت می تواند مرتفع شود. یکی از شانس های پربخت ملت ایران گرد آمدن در گنگره ملی در داخل ایران وپارلمان در تبعید در خارج کشور می باشد که جنبش ملی رفرندام این دو طرح را قاعدا تکمیل خواهد کرد. پیامبران گذشته را برای انسانهای گذشته را باید بزرگ بدانیم، اما برای انسان هوشمند کنونی نمی توان از پیامبران گذشته مددی خواست . از جانب پیامبران هم به کرات تکرار شده است که " فزند زمانه خویش باشید"! انسان کنونی به آن درجه از هوش وذکاوت رسیده است تا قوانین زندگی اجتماعی ، سیاسی ، مدنی، اخلاقی ، فرهنگی خود را با تلفیقی از گذشته وحال وآینده تعین وتنظیم کند! اینکه بعضی بنام دین وبعضی دیگر بنام ایسم های رنگارنگ برای خود بارگاهی می سازند ، این شیوه دکانداری واهریمن صفتی آنها هست وگرنه گذشتگان نمی توانسته اند که فرمان قتل آیندگان را به دلیلی صادر کرده باشند! گاهی اوقات برای آنکه طرح نوین را ارائه وپیش برد ، باید باتبر تیز وبرنده به بت خانه رفت و همه آن بت هائی که مانع پیشرفت حرکت تاریخ هستند را در هم شکست! هم اکنون جمهوری اسلامی سد مقدم ومانع اساسی حرکت تاریخ در ایران وجهان گشته است.پایوران حکومت اسلامی فریاد برآورده اند که " نابودی ما مساوی است با نابودی ایران ومنطقه" ! اولین خاصیت تفکر فاشیستی در این است که خود را صاحب جهان می دانند و در صورت نابودی خویش تمام گیتی را با همه ساکنانش تهدید به انهدام می کنند! اما همه اینها در مقابل مشت محکم اراده تاریخ فقط یاوه هائی بیش نیست. همین یاوه گویان سپاهی هشت سال تمام شعار دادند و کور کوری خواندند که صدام را از بین خواهند برد عاقبت بخشی از خاک ایران هم به تصرف عراق در آمده بود. این رژیم حتی در مقابل حکومت طالبان عراق هم به وحشت در آمده بود وجرات مقابله از خود نشان نمی داد! رژیمی که به فساد ورشوره وپارتی بازی و آقازازادها و سرکوب و نارضایتی توده ای تبدیل ومواجه شده باشد ، مطمئنا سرنگونی را تجربه خواهد کرد! تنها همت ملی وصراحت وصداقت وصمیمیت وصلابت می خواهد وبس!!
پس از ارجاع پرونده ج.ا به شورای امنیت شرایط نوین سیاسی بوجود آمده است که بدان باید از منظر دیگری نگریست وراهکارهای جدید متناسب با موضعگیریهای راهبردی جدیدی را از جانب مخالفین ج.ا می طلبد. هرگونه سستی وتاخیر در سیاست گذاری کلان علیه ج.ا عقوبتی جانفرسای در ضدیت با منافع ملی وتاریخی درازمدت در ایران را برخواهد داشت.هیچ نیروئی قادر نیست جلوی حرکت چرخهای اراده تاریخ را بگیرد.نظم نوین جهانی،طرح خاورمیانه بزرگ به همراه دمکراسی، گلوبالزیرونگ،دهکده بزرگ جهانی، این فصل نوین جهان با سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی آغاز خواهد شد.وزیر امور خارجه امریکا این موضوع را به صراحت روشن ساخته است.ایشان رسما گفته است ، حکومت ایران بزرگترین چالش وسد در برابر دمکراسی جهان است که باید از میان برداشته شود.اگر امریکا در گذشته تا مقطع حمایت از حکومت طالبان در افغانستان ، حتی از جنبشهای ارتجاعی حمایت می نمود ، پس از 11 سپتامبر متوجه شد ه است که هرگونه حمایت از جریانات اسلامی نهایتا " مار در آستین خود پروراندن است"دکترین کنونی امریکا حمایت واستقرار نوعی دمکراسی در منطقه به تعریف خودش می باشد.
پس از ارجاع پرونده اتمی جمهوری اسلامی ایران از جانب شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل ، عملا گام های اولیه رویاروئی نوینی در منطقه بوقوع خواهد پیوست که ناچارا شرایط جدید سیاسی را همراه خواهد داشت.جمهوری اسلامی تاآخرین لحظه به خود اطمینان داده بود که پرونده اش به شورای امنیت نخواهد رفت.طبعا پس از ارجاع پرونده ج.ا. به شورای امنیت ، صف بندی های داخلی وخارجی در عرصه برخورد با فرایند نوین سیاسی از جانب احزاب وگرهها وشخصیت ها سیاسی گوناگون خواهد بود. موفق ترین سیاست آن سیاستی خواهد بود که از رویا روئی مسقیم جهان آزاد با ج.ا اسلامی باحفظ منافع ملی میهنمان نخست ایران را از شر ملایان رهائی بخشد ودوم اینکه استقلال وتمامیت ارضی ازبین نرود وسوم اینکه کیان تاریخی میهن همچنان برقرار بماندو در همین راستا هماهنگی های ملی با جهان آزاد در صورت لازم بعمل بیاید! در ترسیم شکل گیری آینده پر تلاطم جمهوری اسلامی هاشمی رفسنجانی و وزیر امورحارجه روسیه چنین گفته اند:برگرفته از سایت اینترنتی " امروز" وپیک ایران در تاریخ 9 مارس 2006 میلادی
رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام برخورد با پرونده هستهاي ايران را بدترين نوع برخود با مسائلجهاني و نهادهايبينالمللي دانست و خاطرنشانكرد: پرونده ما به شوراي امنيت گزارش شد و اما فرق آن اين است كه برخلاف شوراي حكام، در شوراي امنيت كارگردان آمريكاست.
"وزیر امور خارجه روسیه در پاسخ به سؤالي مبني بر اينكه آيا شوراي امنيت پس از آنكه آژانس بينالمللي انرژي اتمي آخرين گزارش خود را درباره ايران به اين شورا ارسال كند به اتخاذ تصميماتي شديد عليه ايران اقدام ميكند، گفت: اين وضع، ما را به ياد بررسيهاي انجامگرفته از سوي شورايامنيت درباره اينكه آيا عراق سلاحهاي كشتار جمعي دارد يا خير، مياندازد همانگونه كه ميبينيد، اين مسأله باز هم تكرار شده و من به اين سؤال پيش از اين در خصوص عراق پاسخ گفته بودم"
اگر در برخورد باشرایط نوین ایران واقع بین باشیم و از خود رفتار احساساتی نشان ندهیم خواهیم توانست تا سیاستی منبطق برمنافع ملی وتاریخی ارائه بدهیم بی آنکه آسیب های فراوانی را متحمل شویم.
اینک به بررسی بعضی مشخصا ت ومختصا ت سیاسی می پردازم:
1- همان اندیشه سیاسی که در مقطع انقلاب 57 به رهبران جمهوری اسلامی مبارزه ضد امپریالیستی را آموزش و توصیه می کرد ، هم اکنون برای حفظ بقای رژیم منفور ملایان مذاکره مسقیم با امریکا را رهنمود می دهد.همان اندیشه سیاسی که به بهانه مذاکره باامریکا در الجزایر باعث سرنگونی دولت لیبرال مهندس بازرگان گردید، اینک مذاکره مستقیم وبدون واسطه را به رژیم ولایت فقیه توصیه می نماید.اگر نسل جوان از حوادث سیاسی گذشته بی خبر است ،اما نسلی که همه آن رویداد ها را باچشم خود دیده و تجربه کرده است هنوز در حیات است وباید قد علم کند وهمه حقایق را به نسل جوان باز گو کند.این میانه بازان از سکوت وفراموشی تاریخ به نفع خود در حال سود جوئی می باشند!نیروهای مترقی برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی حاضرند همه کدورت های گذشته را به فراموشی بسپارند ، اما اگر بازهم ندائی برای حفظ رژیم سر داده شود ، سکوت را خواهند شکست وتمام حقایق را دوباره به نسل جوان باز گو خواهند کرد! این میانه بازان با راهنمائیهای خود به رژیم می خواهند تاخود را به رژیم نزدیک کنند تا در آینده با بخشهای عاقل تر حکومت به ائتلاف بپردازند! نورالدین کیانوری دبیر اول حزب توده ایران در بحران های پی در پی سال شصت به نزدیکانش گفته بود که عاقبت خمینی فرمان حکم نخست وزیری را برای او خواهد نوشت؟
2-از هم اکنون سازمان مجاهدین خلق ایران تمام سیاست های خود را با سیاست های امریکا در راه سرنگونی رژیم اسلامی تنظیم کرده است.از آنجائی که کسب قدرت به هر وسیله ائی در اندیشه مجاهدین مجاز می باشد به همین موازات آنها نیروی نظامی امریکا را همچون تانک جنگی تصور می کنند که راه را می گشاید ونیروهای مجاهدین هم خود را در پناه تانک مستتر کرده اند به پیش خواهند رفت وماشین نظامی رژیم را در هم خواهندنوردید. اما مسئله آتی حکومت ودمکراسی وجدائی دین ازحکومت وبسیاری از سئوالات مردم ایران از سازمان مجاهدین هنوز بی پاسخ مانده است؟ سازمان مجاهدین مدعی می باشد در جائی که آنها تشکیلات سراسری وشورای مقاومت ورئیس جمهور منتخب مقاومت وتجربه سیاسی ونظامی متشکل ومتحد را دارا می باشندو دیگر نیروها در پراکندگی بسر می برند تنها آنها می تواند تحت برنامه سازمان مجاهدین حرکت نمایند.این در حالی است که سازمان مجاهدین تلاش می ورزد تا از لیست ترویستهای جهان بیرون آید ورفتن به گنگره امریکا یک آرزوی همشیگی شده است ، اما گنگره امریکا به یکباره از دانشجویان دفتر تحکیم دعوت بعمل می آورد وبا آنها به مذاکره می پردازد، در همین اثنا رهبران سازمان مجاهدین از این عمل امریکا به شدت دلگیر می شوند،چون سازمان مجاهدین اعضای دفتر تحکیم را از رژیم می داند که این حقیقت ندارد!
3- رژیم همچنان برماندن خود براریکه قدرت پای می فشارد ومردم ایران به عدم کارائی رژیم کنونی پی برده اند.تغییر رژیم در ایران در دستور کار است واینرا رژیم به خوبی می داندو از هم اکنون رژیم حیله های خو د را آغاز کرده است.سیاستی مستقل اما با جلب حمایت جهان آزاد وطرحی جامع که برگیرنده همه جوانب میهنمان باشد ودر عین حال مانع دخالت جوانب نامرتبط در این برهه سیاسی لازم وضروری می باشد.باید با آشتی ملی گرد همائی ملی را سرعت بخشیم!زمان طلاست