امروز ۵ كشور صاحب حق وتو و آلمان گفتگوهاى خود را پيرامون بحران اتمى ايران در لندن پى گرفتند. تمامى شركت كنندگان در اين همايش در اين نكته اتفاق نظر داشتند كه قطع برنامه اتمى ايران به سود ايران است. اين در حالى است كه محمود احمدىنژاد حتى پيش از ديدن متن پيشنهاد اتحاديه اروپا، با آن مخالفت كرده است. آيا براستى تلاشهاى ديپلماتيك كشورهاى اروپايى مىتوانند به حل مسالمتآميز بحران اتمى ايران بيانجامند؟
مصاحبهگر: جمشید فاروقی
دویچهوله: آقای بنیصدر، امروز گفتوگوها بر سر برنامه هستهای ایران در لندن ادامه پیدا میکند. برخی از مقامات ایران و از جمله خود احمدینژاد پیش از دیدن متن پیشنهاد اروپا این پیشنهاد را که به نظر بسیاری از کارشناسان حتا پیشنهاد بسیار معقولی هم هست، رد کردند و آن را غیرقابل قبول دانستند. به نظر شما در صورت عدم پذیرش این پیشنهاد و یا پیشنهادهای نظیر آن میشود از پایان تلاشهای دیپلماتیک برای حل بحران اتمی ایران سخن گفت؟
ابوالحسن بنیصدر: باید بگویم که به یک اعتبار این کوششها از زمان آقای احمدینژاد و آقای خامنهای که دولت را یکدست کردند به این طرف عملا متوقف بوده است، به لحاظ اینکه نیاز شدید به حل بحران داخلی از راه ایجاد بحران خارجی آنها را واداشته است رویهای را در پیش بگیرند که آن رویه مساعد حل مشکل نیست. از آنسوی، آمریکاییها هم تکلیف خودشان را در درون با مسئلهی گفتگو حل نکردهاند. هماکنون مثلا در مورد عراق به خلیلزاد اجازه گفتگو دادند، ولی حالا واشنگتن پست مینویسد که در همان ماه مارس وزیر خارجه آمریکا مجبور شده زیر فشار دیك چنی و رامسفلد به خلیلزاد بگوید که مذاکرات موقوف! بنابراین آنطرف هم تکلیفاش مشخص نیست که بالاخره چه راه حلی را میخواهد در پیش بگیرد. یک سیاست طرفدار گفتگوست، یک سیاست طرفدار راه حلهای سرکوبگرانه و جنگ و محاصرهی اقتصادیست. كريستين ساينس مانيتور هم دیروز نوشته که احتمال دارد آن تمایل طرفدار گفتگو غلبه کند، ولی این احتمال هنوز قطعی نشده است. باز در همان مقاله آمده که امروز علامت مشخص داده خواهد شد. یعنی اگر آمریکا با پیشنهادهای اروپا موافقت کرد که معنایش اینست که با دادن آن تضمین امنیتی و گفتگو هم موافقت کرده است. اگر نه، معلوم میشود دو طرف مسئله، نیازشان به بحران بیشتر از حل مسئله است.
دویچهوله: آقای بنیصدر، در همین رابطه که شما گفتید و در واقع به چندگانگی سیاست در آمریکا اشاره کردید و گفتید که آنجا اتفاق نظر بر سر راهکار برخورد با ایران وجود ندارد. اما ما در ایران هم شاهد همین قضیه هستیم، یعنی برخی از مسئولان شورای عالی امنیت ملی صحبتهایی را اینجا و آنجا میکنند که مثلا با صحبتهای خود احمدینژاد زاویه دارد. به نظر شما آیا در ایران هم ما با یک جناح مثلا جنگطلب در درون حکومت روبرو هستیم و با یک جناح مصالحهجو، یا یک چنین تقسیمبندی از نظر شما صحیح نیست؟
ابوالحسن بنیصدر: در آغاز گفتم که یک بحران شدیدی در درون این رژیم وجود دارد و بنابر تئوری بحرانسازی که این رژیم تدوین کرده است، حل بحران داخلی از طریق ایجاد بحران در خارج هست که انجام میگیرد. بنابراین، معنایش این است که دو جریان در آن رژیم کاملا رودررو هستند. و این هم که یک جریان طرفدار مذاکره هست و یک جریان طرفدار جنگ، نه! اینجور نیست، مسئله بر سر تصرف قدرت است. این جریانی که ظاهرا نمایش میدهد که به هیچ راه حلی تن درنمیدهد، در واقع میخواهد با تشدید بحران، مهار کامل دولت را از دست رقیب بیرون بیاورد و از آن خود بکند و بعد، بنشیند و با آمریکا مشکلاش را حل بکند.
دویچهوله: خیلی ممنون از شما آقای بنیصدر که دعوت ما را برای این گفتوگوی تلفنی پذیرفتید.