پنجشنبه 4 خرداد 1385

مسعود بهنود در گفتگو با "انتخاب": تاب ديدن "فیلم فاجعه تاسوکی" را ندارم، چنين وحشی گری در ميان ما ايرانيان نبود

- به آن چه در اين ماه ها در کشور رخ می دهد، بدگمانم


خبرگزاري انتخاب : مسعود بهنود، در پاسخ به این سوال که «آیا فیلم «فاجعه تروریستی تاسوکی» را دیده اید»، گفت: ديدم فيلمی را که «انتخاب» گذاشته بود از سربريدن گروگان اشرار شرق کشور، اما پاسخ اين است که ديدم و نديدم. چهار بار آن را گشودم ولی هر بار پس از چند ثانيه چشم از آن برگرفتم و تاب ديدنم نبود.

خبرگزاري انتخاب : مسعود بهنود، روزنامه نگار با سابقه و وطن دوست ایرانی در گفت و گو با «انتخاب»، در پاسخ به این سوال که «آیا فیلم «فاجعه تروریستی تاسوکی» (1) را دیده اید؟»، گفت: ديدم فيلمی را که «انتخاب» گذاشته بود از سربريدن گروگان اشرار شرق کشور، اما پاسخ اين است که ديدم و نديدم. چهار بار آن را گشودم ولی هر بار پس از چند ثانيه چشم از آن برگرفتم و تاب ديدنم نبود. به باور همگان چنين اند، کمتری فیلم های اين چنينی را – چه وقتی کشتن آن روزنامه نگار آمريکائی در پاکستان بود و چه چند باری که دارودسته زرقانی در عراق دست به چنين وحشی گری زدند – تا به انتها می توانند ديد. چه رسد که پشت آن دردی مضاعف ما هم در سينه باشد. اين درد که چنين وحشی گری در ميان ما ايرانيان نبود. به نداشتن سابقه و تجربه خشونتی چنين عريان مفتخر بوديم. تاسف از اين که چنين تفاخری را هم مشتی مردمان خشن از ما گرفتند دردی در سينه می آورد.

••«انتخاب»: تحليلتان از بهانه هائی که اشرار می آورند چيست؟

•بهنود: به هيچ بهانه نمی توان چنين خشونتی را توجيه کرد. ظلم و بی عدالتی و فشار، در هيچ انسان عادی چنين واکنشی نمی آورد. دروغ است. چيزی علاوه بر اين می طلبد از جمله خوی نامردمی و آدمخواری. اما از تحليل می پرسيد. من به اقتضای حرفه ای که دارم از طايفه ساده انديشانم. بسيار دير به طرح های توطئه تن می دهم. ساختمان ذهنی ام چنين است که مدرک می طلبم اما به آن چه در اين ماه ها در جنوب و شرق کشور رخ می دهد، بدگمانم.

به باورم مهم ترين مزيت ايران، در نقشه جغرافيای اقتصادی و سياسی منطقه به امنيتی بود همه جا گير. در منطقه ای که سال هاست در آتش انواع طالبان و صدام می سوزد. آزمايشگاه انواع نظريات قومی و قبيله ای است، ايرانیان، ملت بزرگی با اقوام گونه به گونه ، که در بعض از آن ها هم احساس ظلم چيرگی دارد. مطالباتی دارند انجام نشده ، امن و آرام بوده است. ايران اين مزيت بزرگ را داشت که آرام تر و امن تر از هر جا بود. چون سخن از سرمايه گذاری ها می شد که امنيت می طلبند ما در مقام انتقاد تندروها و ضوابط هر دم رو به تغيير دولت ها را هدف می گرفتيم و بر اساس آن معتقد بوديم که اگر ما با جهان مهربان تر از اين باشيم که هستيم هيچ داعيه ندارد اروپائی ها راه امن و نزديک و به صرفه ايران را بگذارند و گاز و نفت آسيای مرکزی را دور بچرخانند و از کشورهای ديگر عبور دهند که از خاک ما نگذرد. به همين نشانه معتقد بوديم که بهترين راه تزانزيت از آسيای مرکزی به جهان مصرف هستيم. و باری افتخارمان به امن و امانمان بود. اينک همين مزيت هدف قرارگرفته و اين بدگمانی می آورد.

••«انتخاب»: انتقاد و گلايه تان از کيست و از کجاست؟

•بهنود: از همه آن ها که مسائل اجتماعی را به سادگی و با شهامتی بی پايه باز و دستکاری می کنند، مدام در کلامشان آتش است، خشونت می پراکنند و به جنگ هر گنجگشکی توپخانه به ميدان می کشند. توپخانه اتهام و سخن درشت، گاه ويرانگرترست. آن ها که گوئی جز جنگ و جز مخاصمه مدام با خود و با جهان چيزی آرامشان نمی کند. و چون عادت به چنين بيانی می کنند با خودی هم همين راه می روند. هر درد را با قهر چاره می خواهند. به باورم آن ها گناهکارترينند که نمی گذارند عقلا دردهای اجتماعی را با داروی خود درمان کنند. اما الان هنگام اين گلايه نيست. اين جا از اتفاق جائی است که بايد دمل چرکين را به در آورد اما بعد از آن بايد نشست و چاره ای کرد درد را.

••«انتخاب»: مثلا کدام دردها را؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

•بهنود: بگذاريد مثالی بزنم . آن ها که مانند من چند روزی را در زندان گذرانده اند خوب می دانند که زندان های ايران از بی دروازه تر و راحت تر زندان های جهان است. راديو، تلويزيون، تلفن، وسایل راحت. انگار نه که آن جا جای بدکاران است. تازه گاه شکايت هم می شنويم. جرا چنين است. به باورم از آن رو که زندان ما جای بی گناهان، محل حل رقابت های سياسی، و جای بدهکاران هم شده است. و چون چنين است بدکاران در آن چنان که بايد مکافات نمی بينند، از آن نمی ترسند و از افتادن به زندان شرم نمی کنند. هر کس به زندان بوده ديده است که بدکاران و آدمکشان و آن ها که مخل امنيت و جان و مال مردم اند، در اين زندان ها احساس مکافات ندارند. چرا که در کنارشان مردمان محترمی هستند که بدهکاری و فقر و اقتصاد غلط آنان را به حبس انداخته است. حالا نمی گويم آن سوترش هم روزنامه نگارانند و دانشجويان که جرمشان نوشتن و گفتن است. اين يک نمونه از کارافتادن اهرمی است که تمام جوامع در اختيار دارند برای ترساندن بدکاران از بدکاری. به زندان های سياسی کار ندارم که موضوع دائمی اشاره ها شده است. از ابوغريب و گونتانامو می گذرم.

زندان های عادی دنيا چنين نيست که. نظم آهنين استخوان شکن. تنهائی و دشواری، عذابی است که کسش هم مدعی نيست. چون آن جا جای بدکارانی است که نظم جامعه به هم ريخته، آدم کشته اند و تجاوز کرده اند، جای آرامش نیست. آيا همين نمونه به فکرتان نمی برد. اين همه فريادی که رييس قوه قضاييه می زند. اما مسائل اجتماعی را جدی گرفته نمی شود چون که آثارش بطئی و گم است. بايد به تجربه های بشری احترام بگذاريم و از تصور آن که مشغول اختراع شهروندی و حکومت هستيم دست بشوئیم . اما اول از همه بايد جامعه مان را از ناامنی پاک کنیم البته.

•••پی نوشت

•فیلم فاجعه تروریستی تاسوکی
http://www.tik.ir/download/01.WMV
http://www.tik.ir/download/02.WMV

Copyright: gooya.com 2016