دوشنبه ۵ ژوئن، پنجاه و نهمين كنگرهى جهانى روزنامهنگاران در مسكو گشايش يافت. در جريان اين كنگره ۱۷۰۰ روزنامهنگار و ارباب جرايد، به رايزنى در مورد چشماندازهاى شغلى خود پرداختند. همچنين در اين گردهمايى، جايزهى قلم طلايى به اكبر گنجى روزنامهنگار و دگرانديش ايرانى اهدا شد.
اكبر گنجى پس از تحمل ۶ سال زندان، براى نخستين بار اجازه يافته بود كه به خارج از كشور سفر و در اين كنگره شركت كند. وى پس از دريافت جايزهى خود در يك كنفرانس مطبوعاتى شركت و به پرسشهاى روزنامهنگاران پاسخ داد.
مطلبى كه سازمان «گزارشگران بدون مرز» دربارهى اكبر گنجى در اينترنت منتشر ساخته بود، كوتاه و صريح بود. اكبر گنجى ناشر هفتهنامهى «راه نو» در تهران بود. او مقالههايى در مورد قتل صدها روشنفكر منتقد در دههى ۹۰ و در دورهى رياست جمهورى رفسنجانى نوشته بود. گنجى در تاريخ ۲۲ آوريل ۲۰۰۰ همراه با دوازده تن از همكاران بازداشت شد. او را در سلول انفرادى حبس و رابطهاش را با خانواده و وكلايش قطع كردند.
گنجى گزارشهايى راجع به شكنجه داد. پس از محاكم مختلف غيرعلنى كه حتا وكيل وى نيز اجازهى شركت در آنها را نداشت، حكم دادگاه اعلام شد: شش سال زندان. اينك اكبر گنجى پس از طى كردن دورهى محكوميت خود، براى نخستين بار اجازه يافته است ايران را ترك كند. در مسكو جايزهى «قلم طلايى آزادى» را از طرف انجمن جهانى روزنامهنگاران به وى اهدا كردند.
گنجى مردى است فروتن و دلير. آثار سالها حبس انفرادى در وى مشهود است. در توضيح اينكه چرا رژيم اجازهى خروج به او داد تا در مقابل هزاران ناشر و روزنامهنگار از سراسر جهان صحبت كند مىگويد: «اگر به من اجازهى خروج نمىدادند، فكر مىكنم در همين اجلاس كه ۱۷۰۰ شركت كننده دارد و در واقع نبض اطلاعات جهان دست همين دوستان ماست، اگر اجازهى خروج نمىدادند با يك موج جهانى روبرو مىشدند در شرايط حساس فعلى كه قرار دارند».
گنجى يك انسانگراست. او به ايدهآل كانت باور دارد و طرفدار دمكراتيزه كردن آتى منطقه است. اگر چه با تسليح اتمى كشورش مخالف است، اما با تهديدهاى آمريكا نيز موافق نيست. گنجى بيشتر آرزومند است كه همهى كشورهاى منطقه داوطلبانه از جنگافزار هستهاى چشمپوشى كنند.
گنجى در زمينهى سياست داخلى، رژيم رابه عدم شفافيت متهم مىكند و معتقد است كه رژيم ايران فقط نظريات خود را منتشر مىكند و همه خيال مىكنند كه مردم پشت چنين سياستى ايستادهاند. گنجى مىگويد: «اما اينطور نيست. بسيارى از روشنفكران و روزنامهنگاران و دانشگاهيان ايران با سياستهاى دولت در اين زمينه مخالفند. من به ايران بازخواهم گشت و حداقلش اين است كه ممكن است دوباره بازداشت شوم و به زندان بروم. اين هزينهاى است كه ما براى دمكراسى، آزادى و حقوق بشر مىپردازيم».
گنجى به عنوان يك مسلمان ليبرال در زمينهى مناقشه بر سر كاريكاتورها مىگويد كه در ايران نيز روحانيان معتدل و مدرن وجود دارند كه تفسيرى سازگار با زمانه از قرآن ارائه مىدهند. آنان آرزومند آشتى ميان سنت و تجدد، ميان محافظهكارى و دمكراسى هستند. آنان نيز در كشور خود با ديكتاتورى مذهبى مخالفت كردند. انسان مىتواند همزمان دمكرات و مسلمان باشد.
گنجى معتقد است كه انسان مىتواند همهچيز بگويد، اما بايد از توهين كردن به طرف مقابل بپرهيزد. گنجى اين پرسش را كه آيا كاريكاتورهاى بحثانگيز محمد بايست منتشر مىشدند يا نه، با پرسشى ديگر پاسخ مىدهد: «آيا به حد كافى اختلاف و درگيرى بين جهان غرب و جهان اسلام وجود ندارد؟ وظيفهى ما به عنوان روشنفكر و روزنامهنگار چيست؟ اينكه در آتش جنگ بدميم يا آتش جنگ را خاموش كنيم؟».