به نام خدا
اول- آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، سه سياست مشخص برای آقای احمدی نژادودولت ايشان داشته است. اين سه سياست عبارتند از:
۱-درعرصه خارجی،سياست فراربه جلو
به اين معنی که درمقابل قدرت های غربی به خصوص آمريکائی ها بايدبرخوردتهاجمی داشت. هم در ماجرای اتمی وهم درميان کشورهای منطقه به خصوص عراق وافغانستان بايد مهاجم بود ودراين صورت غربی ها به خصوص آمريکائی هاعقب نشينی خواهند کرد. براين بسترضمن کسب محبوبيت درميان ملت ايران وملت های مسلمان می توان برسرميزمذاکره نيزدست بالاراداشت.
۲-درعرصه داخلی،سياست مشت آهنين
به اين معنی که درمقابل مردم بايدمحکم ايستادونشان دادکه مردم بايد ازحکومت بترسند. اگردردولت های قبلی، مردم توانسته اند دست آوردهايی درحوزه آزادی بيان ونهادهای مدنی داشته باشند بايدنشان دادکه کشتی بان راسياستی دگرآمده است.
۳- درعرصه اقتصادی،سياست بردن نقت برسرسفره مردم
به اين معنی که دولت های قبلی زيادی به کارهای زيربنايی پرداخته اند. بايد با اتکا به درآمدنفت وواردات کالای ارزان قيمت،کمی به معيشت مردم رسيدوباتزريق پول نفت سعی کردفضايی مثل دهه پنجاه دردوران شاه ايجاد کردوبه اصطلاح به نان وگوشت مردم رسيد.
دوم- دردوسال گذشته اين سه سياست عينا به دست دولت آقای احمدی نژادبه اجرادرآمده وحاصل آن شکست درهرسه سياست بوده است ازاين قرار:
۱- درعرصه خارجی، نه فقط دنيا کوتاه نيامد بلکه زمينه مناسبی برای آمريکا به وجودآمدکه رهبری اروپائيان راهم دربرخوردباايران به دست بگيردوبا يک سری اقدامات، دوقطع نامه تحريم عليه ايران را درشورای امنيت سازمان ملل به اتفاق آرا به تصويب برساند. قطعنامه سوم هم بسيارتندتروسخت گيرانه تر درراه است. همچنين حضورسنگين ناوهای هواپيمابرآمريکا درمنطقه،ايران را برلبه پرتگاه جنگ قرارداده است.آمريکائی هامستقل ازسازمان ملل هم دست يه کارشده اند وباتکيه برامکانات اقتصادی وبانکی خود، دست به محاصره بانکی ايران زده اند. به تدريج کارمبادلات تجاری وبانکی باايران سخت ترمی شود وتجار وصنعتگران ايرانی تااينجای کارعددی ميان شش تادوازده درصد برای هرخريد خود ازخارج بيشترمی پردازند تا بتوانندازطريق بانک های واسطه که اکثرا هم دردبی هستند، خريدهای خودرا انجام دهند. اين سخت گيری ها سرمايه گذاری درايران راهم هرروزدشوارترمی کند.
۲-در عرصه داخلی فشاربردانشگاهيان، کارگران ، معلمين، زنان ، مطبوعات و تمام فعاليت های مدنی افزايش يافته است. دراين مسير حکومت ناچارازبه کارگيری زبان خشونت شده است. ازآن جاکه" آن کسی که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد. " ، اين موج سرکوب خشونت آميز، زمينه رابرای خشونت ورزی مردم هم آماده می کند وبه تدريج مردم نيزبه جانبی سوق داده می شوند که ساده ترين اعتراضات خود را به زبان خشونت بيان کنند. داستان آتش زدن پمپ بنزين ها درماجرای اعتراض به جيره بندی بی برنامه بنزين ازسوی دولت، آخرين نمونه آن است.
۳-اما درعرصه اقتصادی، تزريق بی رويه پول نفت دراقتصاد ايران توسط شاه دردهه پنجاه، سه عارضه فوری به جا گذاشت، تورم-رکود-فساد. هرسه عارضه به شکلی وسيع تر وويران گرتر دردوسال گذشته دراقتصاد ايران چهره نموده است. به خصوص آن که آقای احمدی نژاد بااشتباهات پی درپی درحوزه های پولی ومالی به گسترش اين سه عارضه نيزدامن زده است. اکنون تورم به مرزخطرناکی رسيده وخطرتورم افسارگسيخته مملکت راتهديد می کند. ورود کالاهای ارزان قيمت خارجی باارز مصنوعا ارزان نفتی، کارخانجات داخلی راازامکان رقابت بازداشته وبسياری ازواحدهای توليدی راباخطرتعطيلی روبروکرده است.درفضای اقتصاد تورمی وجو بحرانی سياست خارجی وداخلی ، سرمايه گذاری بيش ازپيش راکد شده ودرنتيجه بحران بيکاری افزايش يافته است. ضمن آن که با انحصارقدرت سياسی درراس دستگاه عريض و طويل دولتی ونهادهای وابسته به حکومت وبه خصوص نهادهای نظامی وامنيتی، زمينه فسادی ايجادشده که به تدريج ارکان حکومت رافرامی گيرد وبايد انتظار داشت که دولت آقای احمدی نژاد به فاسدترين دولت ازمشروطه تاکنون تبديل شود.
سوم-شکست دراين سه سياست غلط به تدريج به نقطه تقاطع بايکديگر نزديک می شود. موتوراصلی ومحرک قوی کشاندن اين سه سياست به نقطه تقاطع شکست، بخش اقتصادی است اما اشتباهات سياست خارجی وداخلی برشدت بحران می افزايد.
بايدانتظار داشت که حکومت در قدم بعدی، از ترس تحريم بين المللی و تورم بيش از پيش به دخالت در توزيع کالا بپردازد و سعی کند تا با سهميه بندی پاره ای از کالاها، مصرف آن ها را کنترل کند (امری که درسهميه بندی سوخت به نظرش رسيده که انجام داده والبته اشتباه می کند.) اين کار بيش از پيش به کمبود اين کالاها دامن خواهد زد. همچنين بايد منتظرتکراراشتباه کلاسيک تمام رژيم های توتاليتر درامراقتصاد بود. به اين معنی که درگام بعدی، حکومت شروع به توسل به زور برای کنترل قيمت ها خواهد کرد.مقدمات آن دربخش مسکن فراهم شده است. به زودی حکومت شروع به کشف خائنين وعوامل مزدور خارجی دراقتصاد خواهد کرد و احتمالا اخباررسمی پرخواهد شد ازکشف محتکرين وتوطئه گرانی که به دستور خارجی ها کالاهای مورد نيازمردم، حتی خانه های استيجاری را احتکارکرده اند واحتمالا تعدادی از آن ها دستگير و يا حتی اعدام خواهند شد و گناه گرانی برگردن آن ها خواهد افتاد. اين کاربيش ازپيش به کمبود و گرانی، رکود و فساد دامن خواهد زد و حکومت را به سمت خشونت بيشتر درامراقتصاد و درمقابل مردم سوق خواهد داد.
تاريخ دقيقی برای نقطه تقاطع اين سه شکست نمی توان ارائه کرد. يعنی نمی توان دقيقا پيش بينی کرد که درچه زمانی فشارهای بين المللی با خشونت گرايی داخلی و بحران اقتصادی به اوج تشديد يکديگر خواهند رسيد، اما بايد ازپاييز امسال منتظر افزايش شيب منحنی حرکت به سوی اوج بحران بود.
نگارنده درنوشته ديگری به نحوه ايفای نقش مخالفين دراين بحران پيش رو خواهد پرداخت. انشا الله
محمد محسن سازگارا
يازده مرداد هشتاد و شش