آقای مهندس سحابی اخیرا در اظهار نظری شگفت انگیز گفته اند که اکبر گنجی طرفدار مداخله نظامی خارجی در ایران است و گویا او چنین مداخله ای را راه حل مسائل ایران می داند.( نقل به معنی، برگرفته از روزنامه اعتماد چهارشنبه ۴ مهر ماه )
مهندس عزت الله سحابی در میان نیرو های موسوم به « ملی ـ مذهبی » به عنوان « مرد اخلاق » و انسانی که هرگز اهل دروغ و تهمت به دیگران نبوده معروف است.
اما شگفتا که در جو غبارآلود بی اخلاقی ها و بهتان پراکنی های نا سالمی که فقط در خدمت فرهنگ استبدادی حاکم بر ایران است و اتفاقا دستگاههای اطلا عی استبداد به آن دامن می زنند ، او هم در مخالفت با اکبر گنجی راه تهمت زنی را برگزیده است!
هر انسان با انصافی که تلاشهای اکبر گنجی را از لحظه خروج از ایران دنبال کرده باشد ، صرفنظر از آن که مخالف و یا موافق او باشد نمی تواند منکر آن شود که گنجی از آغاز تا به امروز یکی از منتقدان و مخالفان سر سخت سیاست های نظامی گرایانه حکومت جورج بوش بوده و مدام در مصاحبه ها و مقالات و سخنرانی های خود به غرب به ویژه امریکا نسبت به احتمال حمله به ایران و فجایعی که از رهگذر چنین حمله ای در انتظار منطقه خاور میانه و جهان است هشدار داده است. در یک سال گذشته گنجی بارها علیه ادامه مداخله نظامی امریکا در عراق و سیا ست های غیر عادلانه امریکا در قبال فلسطین فعالیت های قلمی و تبلیغی داشته است. نامه اخیر اکبر گنجی به دبیر کل سازمان ملل در مخالفت با هر گونه دخالت نظامی خارجی در ایران و دفاع از آزادی و حقوق بشر که بیش از ۳۰۰ تن از فیلسوفان ، برندگان نوبل و اندیشمندان صلح دوست و سرشناس جهانی از آن حمایت کرده اند و در رسانه های جهانی بازتابی گسترده داشت از جمله آخرین تلاشهای گنجی در مبارزه علیه استبداد و جنگ است.
من به عنوان یکی از دوستان گنجی که از نزدیک با دغدغه های وی وتلاشهای آزادی خواهانه، میهن پرستانه و صلح دوستانه ی وی آشنائی دارم، از تکرار چنین اتهامات بی پایه ای علیه گنجی متاسف و شگفت زده هستم و از دلایل این بهتان عجیب آنهم توسط شخص محترمی مثل مهندس سحابی سر در نمی آورم.
اگر طرفداران متعصب افکار شریعتی به خاطر آن که گنجی به نقد آثار شریعتی روی آورده وی را مستحق آن دانسته اند که هر تهمتی را نسبت به وی مباح بدانند ، آن وقت باید به آنان گفت که این شیوه های کهنه و منسوخ نه دردی از آن ها دوا می کند و نه پاسخ نقدهای گنجی است و نه به رشد و شکل گیری جنبش دموکراسی خواهی کمکی می رساند. و شما که به این روش ها پناه برده اید هر که باشید عرض خود می برید.
اگر مهندس سحابی در اثبات این ادعای خود فقط یک جمله و یا یک حرکت ـ تکرار می کنم فقط یک جمله یا یک حرکت ـ از اکبر گنجی نشان دهد، آن وقت من هم ادعای ایشان را قبول می کنم. اما مطمئن هستم که مهندس سحابی هیچ دلیلی برای این ادعای خود ندارد و هر چه بیشتر دراین زمینه کند و کاو کند بیشتر به عمق شکافی که میان حرف او و حقیقت وجود دارد پی می برد.
اگر سحابی دانسته چنین تهمتی به گنجی زده باشد که وای به حال ما که او را نمونه صداقت در میان خود می دانیم و اگر ندانسته چنین کرده ( که احتمالا چنین است) باز هم باید گفت افسوس که مردی پس از پنجاه سال مبارزه سیاسی این چنین بی دقت و بی دلیل حرف بزند. و یا این قدر دهن بین شده باشد که مغرضان به وی خط بدهند.
من هم تا به امروز و به عنوان یکی از دوستان سحابی وی را به صداقت و پاکی می شناختم و بر آن هستم که احتمالا او بدون مطالعه و صرفا تحت تاثیر مغرضانی که در سمپاشی و دروغ گوئی علیه گنجی در جستجوی منافع و مصالح خاصی هستند این حرفها را زده است.
گنجی به گواه دهها رسانه معتبرنوشتاری، شنیداری و دیداری بین المللی در یک سال گذشته با قلم و قدم به تنهائی بیش از همه نیروهای «ملی مذهبی» و اصلاح طلبان فعال در ایران افکار عمومی جهانیان را متوجه خطر مداخله نظامی احتمالی امریکا و اسرائیل در ایران کرده و به همین دلیل نیز هواداران مداخله نظامی امریکا تا توانسته اند وی را با دشنام ها و تهمت های نا جوانمردانه از جمله آن که گویا گنجی « مامور نظام جمهوری اسلامی است و برای دفاع از رژیم به خارج از ایران آمده »، نواخته اند!
چه دردی از این بد تر که انسانی مانند گنجی در دفاع از آزادی و در مبارزه با جنگ و استبداد این چنین خود را به آب و آتش بزند، و دست آخر هم نه فقط اربابان قدرت استبدادی که البته دشمنی و تهمت پراکنی آنها علیه گنجی طبیعی و قابل فهم است، بلکه قربانیان استبداد هم به جای کمک به وی علیه او با سخنگویان و ماموران رژیم هم راه و هم صدا شوند!
مهندس سحابی با زدن این تهمت به گنجی ، دانسته یا ندانسته با تبلیغات رسانه های رسمی رژیم از جمله صدا و سیما و کیهان که قبلا چنین اتهاماتی را به گنجی و دیگران وارد کرده اند هم صدا شده است و این هم صدائی بیش از آن که گنجی را بی اعتبار کند به اعتبار خود او آسیب می رساند. چرا که مبارزه گنجی علیه دخالت و حمله نظامی خارجی در سطح بین المللی اثبات شده است. این تهمت ها البته خود به نوعی مبلغ مداخله نظامی خارجی در ایران هم هست. چرا که اگر به راستی کسی مثل گنجی طرفدار مداخله نظامی امریکا شده باشد ، آن وقت بسیاری از جوانان مخالف استبداد نیز وقتی ازآن با خبر شوند با تاسی به وی طرفدار مداخله نظامی خارجی در ایران می شوند.
به گمان من همین یک اتهام علیه گنجی، آن هم از جانب شخصی مثل مهندس سحابی به تنهائی به ما نشان می دهد که چرا در ایران هنوزآ قای خامنه ای سلطنت می کند و هواداران دموکراسی چندان مورد اعتماد و اعتنای مردم نیستند. تا وقتی که ما مدعیان طرفداری از دموکراسی، از سر کم اطلاعی ، غرض ورزی و به هر دلیل دیگری در میان خود به نخبه کشی و لکه دار کردن یکدیگر ادامه می دهیم، حتم بدانیم که شایسته بهتر از خامنه ای نیستیم و روی سخن من در اینجا نه فقط مهندس سحابی بلکه به کسانی نیز هست که چنین اتهامات ناروائی را شاهدند اما به هر دلیل سکوت می کنند. انگار ما لشکریان پراکنده و شکست خورده از استبداد چشم دیدن یکدیگر را نداریم و اگر احساس کنیم که کسی از میان ما بهتر از ما عمل می کند و دارد سر بلند می کند به جای احساس رضایت، احساس خطر می کنیم و در نتیجه به جای تحسین وی می خواهیم هر طور شده او را لگد مال کنیم و خلاصه او را از میدان به در کنیم . گوئی ارج گذاشتن به فضیلت دیگران جای خود ما را تنگ تر می کند.
از مهندس سحابی انتظار می رفت و می رود که برای رشد جنبش ملی و آزادی خواهانه ایران، تجربه و پیشینه سیاسی خود را به گام های سنجیده ای برای وصل کردن طیف وسیع، متنوع اما پراکنده طرفداران دموکراسی و حاکمیت ملی تبدیل کند و از سخنانی که موجب فصل است بپرهیزد.
انتظار دارم و امیدوارم که عزت و صداقت سحابی سبب شودکه وی اشتباه خود را به صدای بلند تصحیح کند.