آبان ماه ۱۳۸۱ در پی صدور حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری دانشگاههای ايران روزهای گرم و سرشار از اعتراضی را پشت سر گذاشت تا زنده بودن جنبش دانشجويی را به رخ همه آنهايی بکشد که از پس فاجعه کوی دانشگاه و دخالتهای امنيتی در امور داخلی دفتر تحکيم وحدت بی صبرانه در انتظار خاموشی دانشجويان بودند.
به نظر می رسد که در ميانه پاييز ۸۶ و در آبان ماه سال جاری هم بايد انتظار روزهای داغی را برای دانشجويان داشت. در سال تحصيلی جديد نه تنها کوچکترين بهبودی در رويکرد حذفی حاکميت به فعالان منتقد دانشجويی مشاهده نشده است بلکه فشارهای قضايی و امنيتی و انضباطی روز به روز افزايش يافته است. انجمن اسلامی دانشگاه شهرکرد منحل شده و چندين تشکل ديگر در نوبت انحلال به سر می برند. بسيج دانشگاه خواجه نصير در اقدامی بی شرمانه از احمدی نژاد می خواهد که با انجمن اين دانشگاه برخورد کند و ۳ دانشجوی دربند پلی تکنيک که زمانی حدود ۵ ماه را تحت شديدترين فشارهای جسمی و روحی در بند ۲۰۹ زندان اوين سپری کرده اند شديدترين احکام ممکن را از دادگاه دريافت می کنند.
داستان پلی تکنيکی ها امروز ديگر برای همه آشکار است. داستانی که از ۲۰ آذر ۸۵ کليد خورد. آن هنگام که محمود احمدی نژاد در پی اعتراضات دانشجويان اين دانشگاه سرافکنده و با لبخندی مصنوعی در محاصره محافظان خود پلی تکنيک را ترک می کرد در ذهن اندک هواداران وی تنها يک چيز می گذشت: فکر انتقام!
چند ماهی گذشت تا فکر بکر انتشار نشريات جعلی برای زمينگير کردن انجمن منتخب پلی تکنيک و در صورت امکان گسترش اين پروژه به دفتر تحکيم وحدت و ساير انجمنها به ذهن جاعلان جاهل و تاريک انديش رسيد. اما اين پروژه آنقدر خام و کوته فکرانه طراحی شده بود که از همان آغاز کوس رسوايی آن به آسمان بلند شد و حتی حاميان هميشگی اقتدارگرايان نيز از همراهی با آن سر باز زدند و تنها چند تشکل دانشجويی حکومت ساخته از آن حمايت کردند. شکست طراحان پروژه در دستيابی به اهداف اوليه چاره ای برای آنها باقی نگذاشت جز اينکه با اخذ اعترافات ساختگی هر چه سريعتر اين پرونده را ختم به خير کنند. اما اين بار هم ايستادگی مردانه احسان منصوری، مجيد توکلی و احمد قصابان آنها را ناکام گذاشت تا با زير پا گذاشتن همه موازين حقوقی و با استناد به اعترافاتی که در دادگاه تکذيب شده بود احکام سنگين و ناعادلانه ای برای دانشجويان صادر شود.
آنها که آمده بودند تا انتقام انتقاد واعتراض دانشجويان به رييس دولت آزادترين کشور جهان! را از دانشجويان بی پناه بستانند، امروز می توانند سرمست از پيروزی ظاهری خود قهقهه های مستانه سر دهند که " کم نياورديم و روی منتقدان را کم کرديم!"
اما بهتر است که پيش از آن که پوزخندی حاکی از رضايت بزنند نگاهی گذرا به تاريخ اين سرزمين بيندازند و بار ديگر سرنوشت ظالمان و جباران تاريخ را مرور کنند.
از نگاه دانشجويان، ۳ اهورايی دربند جنبش دانشجويی امروز پرچم افتخار و سند آزاديخواهی وعدالت طلبی نسل ما بوده و اگر چه در محکمه فرمايشی شما محکوم شده اند در پيشگاه ملت مدتهاست که حکم برائت خود رادريافت کرده اند.بی شک چنين برخوردی با دانشجويان بدون پاسخ نخواهد ماند و به زودی فوران خشم و اعتراض دانشجويان گريبان بيدادگران را خواهد گرفت. آبان گرمی در راه است.