آفتاب: محمد هاشمی عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام درباره استعفای ناگهانی «علی لاريجانی» دبير شورای عالی امنيت ملی میگويد: در خصوص استعفای لاريجانی و دلايل پشت پرده آن اطلاعی وجود ندارد. تنها سخنگوی دولت اعلام کرد که اين استعفا به دليل مسايل شخصی بوده اما میشود حدس و گمان زد که اين ادعای «الهام» ادعايی بیمورد است و مديری در جايگاه لاريجانی با توجه به تجاربی که در انقلاب و کشور داشته بعيد است که به دلايل شخصی از مسئوليتی که داشت شانه خالی کند.
عضو ارشد کارگزاران سازندگی در گفتوگو با خبرنگار سياسی آفتاب گفت: اين استعفا را بيشتر ناشی از اختلافنظر لاريجانی با احمدینژاد میدانم همانطور که رسانه های مهم هم مطلبی در اين مورد منتشر کردند مبنی بر اينکه لاريجانی روز چهارشنبه هفته گذشته در ديدار با نمايندگان عقيدتی سياسی نيروهای نظامی اعلام کرده بود که «پوتين» رييس جمهور روسيه حامل پيامی بوده و در خصوص پرونده هستهای هشدار داده است.
وی افزود: کمتر از ۲۴ ساعت پس از اظهارات لاريجانی، احمدینژاد گفت که پوتين هيچ پيامی جز پيام صلح و دوستی نداشته و اين تناقضگويی و تعارض نشان از اختلاف نظر در پرونده هستهای دارد.
هاشمی تصريح کرد: استعفای لاريجانی نشان دهنده تنگتر شدن دايره مديران اجرايی در کشور است که به کاهش يافتن ضريب تعامل دولت برای استفاده از مديران کشور و سلايق مختلف برمیگردد.
وی ادامه داد: لاريجانی از نظر تقسيمبندی در گروه ا صولگرايان قرار دارد و جايگاه بالايی هم در اين گروه دارد بنابراين وقتی در دايره اصولگرايی اشخاصی مانند لاريجانی و نظرات وی برای دولت قابل تحمل نباشد و با شيوه رايج خود با او برخورد حذفی کنند، واقعا جای تاسف دارد به خصوص اينکه مقام معظم رهبری امسال را سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نامگذاری کردند.
هاشمی تاکيد کرد: بر اين اساس مسئولان نظام بايد از نظرات و تجارب افراد مختلف در داخل کشور استفاده کنند در حالی که روز به روز اين دايره محدودتر میشود و ضريب تحمل دولت برای پذيرش نظرات حتی در دايره اصولگرايی تنگتر میشود و معلوم نيست سرانجام اين برخورد به کجا میرسد و سرنوشت کشور را به کجا میبرد.
هاشمی در ادامه درباره پيام اين استعفا برای جهان خارج و تاثير آن بر پرونده هستهای ابراز داشت: يقينا در يک مسئوليت با اين درجه از اهميت که جزو مسايل مهم کشور است اين نوع تغييرات بیتاثير نيست اما اينکه اين تاثير به چه ميزانی باشد در آينده معلوم خواهد شد اما ممکن است در تعاملات ايران با کشورهای اروپايی تاثيرات متفاوتی داشته باشد هرچند به نظر میرسد که اين تغيير تاثير خيلی تعيين کنندهای نداشته باشد مگر اينکه سياست هسته ای کشور تغيير کرده باشد.
وی در پاسخ به اينکه «فکر میکنيد با استعفای لاريجانی پرونده هستهای در آينده چه مسيری را طی خواهد کرد»، گفت: براساس آنچه بعضا مديران داخلی و رسانههای مهم اعلام کردند تصميمات اصلی در پرونده هستهای در سطحی فراتر از شورای عالی امنيت ملی و رييس جمهوری صورت میگيرد و اين افراد بيشتر مجری هستند تا تصميمگير. بر اين اساس شايد در مسير پرونده هستهای تغييرات کيفی قابل پيشبينی نباشد مگر اينکه مسايل ديگری باشد که هنوز چيزی راجع به آن به مردم گفته نشده است.
عضو ارشد کارگزاران سازندگی در پاسخ به اينکه «سفر پوتين و مسايل پيرامون آن آيا در استعفای لاريجانی موثر بوده يا خير؟ و اصولا ارزيابی شما از اين سفر چيست»؟ اظهار داشت: در مورد سفر پوتين ابتدا نياز است که مقدمات مختصری مطرح شود و سپس راجع به سفر، اهميت سفر و هدف از آن صحبت کرد که دو نکته به عنوان مقدمه لازم است يادآوری شود.
اول اينکه شعار انقلاب از آغاز نهضت اسلامی «نه شرقی نه غربی، استقلال آزادی، جمهوری اسلامی» بود و از سال ۵۶ و ۵۷ شعار ملت ايران بود.
وی افزود: دليل انتخاب اين شعار هم روشن بود چون قبل از پيروزی انقلاب، ابرقدرتها يعنی شوروی و آمريکا و همچنين انگليس در ايران کارنامه سياهی دارند. کارنامه آنها نسبت به منافع ملت ايران کارنامه سياهی است. بنابراين مردم آگاهانه اين شعار را انتخاب کردند که از تسلط شرق و غرب بيزارند و آزادی و استقلال را در قالب جمهوری اسلامی میخواهند.
هاشمی تاکيد کرد: در سالهای پيروزی انقلاب در روابط خارجی همواره شعارهای انقلاب به عنوان يک اصل راهنما در برابر مسئولان کشور بود و بر اين اساس در سالهای پس از پيروزی انقلاب هيچگاه مسئولان نظام خود را مجاز ندانستند از اين چارچوب خارج شوند. به اين معنا که يا بيش از حد و به گونهای که استقلال کشور به خطر بيفتد به شرق يا غرب نزديک شوند .
هاشمی تصريح کرد: آن زمان مسئولان کشور اين پيشنهاد روسيه را نپذيرفتند و همچنان در استراتژی امنيتی جمهوری اسلامی ايران اين اصل وجود دارد و بر مبنای اين اصل است که ما همواره خواهان خروج نيروهای نظامی خارجی از منطقه هستيم و اين اصل جزء استراتژی ماست.
هاشمی افزود: از سوی ديگر ارتباط گستردهتر با ايران میتواند منافع اقتصادی زيادی برای روسيه داشته باشد. آنچنان که احمدینژاد اعلام کرد که روابط اقتصادی ايران و روسيه در ۱۰ سال آينده به ۲۰۰ ميليارد دلار خواهد رسيد، که البته اين نظر اغراقآميز است .
وی افزود: در شرايطی که آمريکايیها و روسها بر سر استقرار سامانه موشکی در اروپا اختلافنظر جدی دارند و برخی مقامات آمريکا گفتهاند که حاضرند استقرار سامانه موشکی را با پرونده هستهای ايران معامله کنند. در اين شرايط بسيار حساس خوب است کشور ما از اختلافنظر قدرتهای بزرگ استفاده کند به شرط آنکه يک سناريو برای اين کار داشته باشد.
وی تاکيد کرد: بنابراين با توجه به اين نکات و اينکه احتمال میرود روسيه با آمريکا معامله کند مسئولان سياست خارجی و امنيتی کشور بايد سناريو داشته باشند.
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در جمعبندی اظهارات خود خاطرنشان کرد: سفر پوتين میتواند هم يک فرصت برای کشور باشد که بتوانيم از يک موضع عاقلانه بحران پرونده هستهای را حل کنيم که البته بستگی به نحوه عمل مسئولان دارد به گونهای که استقلال کشور را حفظ کنند، و هم میتواند يک تهديد باشد به اين معنا که روسها با آمريکايیها بر سر ايران معامله کنند و پشت ايران را خالی کنند و از موضع فعلی خود عدول کنند و به خواست آمريکايیها تن بدهند.
وی بر اين اساس اظهار داشت: شرايط کنونی، شرايط بسيار حساسی است و اگر برنامهريزی مناسبی برای سفر پوتين صورت گيرد میتواند يک فرصت باشد اما اگر برنامهريزی مناسبی نداشه باشيم و آمريکايیها با پيشنهاد امتيازات بسيار روسها را وسوسه کنند، ممکن است به يک تهديد تبديل شود.
وی در پايان خاطرنشان کرد: در هر حال معتقدم بايد همچنان بر شعار «نه شرقی نه غربی» وفادار باشيم، منافع ملی در نظر گرفته شود و استقلال کشور حفظ شود و البته تصور ما اين است که رهبری و مردم اجازه نخواهند داد استقلال کشور قربانی اهداف کوتاه مدت و تبليغاتی شود.