کارگزاران: همزمان با آغاز تبليغات دور دوم انتخابات مجلس پای صحبتهای صفدر حسينی، رئيس استانهای ستاد انتخابات ائتلاف اصلاحطلبان نشستيم تا شنوای گلايهها و دغدغههای وزير اصلاحطلبان دولت خاتمی باشيم. حسينی برآورد اصولگرايان از پيروزی ۷۰ درصدی در انتخابات را میپذيرد و پيروز اصلی دور اول انتخابات را گروه مستقلين راهيافته به مجلس میداند. حسينی اميدوار است که فراکسيون اصلاحطلب مجلس هشتم با چرخش مستقلين به سمت اصلاحطلبان پررنگتر ايفای نقش کند.
در تحليل آماری نتيجه انتخابات، ستاد اصلاحطلبان اعلام کرده که برخلاف تبليغات، اصولگرايان پيروزی نداشتهاند و پيروزی در اين انتخابات با چهرههای مستقل بوده است. البته اين مستقلين هم با گرايش اصلاحطلب عنوان میشوند. پرسش اين است که چرا اصلا در مرحله اول انتخابات از اين افراد حمايت نشد؟
در مجموع استانها، نفرات اول ستاد ائتلاف اصلاحطلبان در ۴۸ کرسی امکان رقابت داشتند. يعنی در يک حوزه انتخاباتی نفر اول تاييد شده بود و با نفر اول اصولگرايان امکان رقابت کامل وجود داشت. در برخی حوزهها، حتی نفرات دوم تا ششم را هم داشتهايم و لذا ليست ما تا ۱۰۲ نفر تکميل شد. يعنی از ۲۵۵ کرسی غير از تهران تنها ۱۰۲ کرسی برای رقابت در کل کشور وجود داشت که در واقع ۴۸ کرسی انتخابات رقابتی بود و نفر اول ما و نفر اول آنها در صحنه حضور داشت. نفر اول اصولگرايان اما در تمام حوزهها حضور داشتند. حتی در برخی حوزهها نفرات پايين خود را رد صلاحيت کردند تا نفر اول رای بياورد. بدين ترتيب ما مجموعا ۳۵ کرسی در مرحله اول برديم و ۲۸ کرسی ديگر در استانها داريم.
يعنی در واقع تنها ۲۸ کرسی ديگر برای رقابت وجود دارد؟
بله. در مجموع ۷۰ کرسی باقی مانده در دور دوم ما در ۲۸ کرسی نامزد داريم و رقابت خواهيم کرد.
پس در خوشبينانهترين حالت فکر میکنيد که اقليت اصلاحطلب مجلس آينده چه تعدادی خواهد بود؟
برآورد ما بعد از برگزاری دور دوم انتخابات مشخص میشود. اکنون ۳۵ کرسی قطعی اصلاحطلب داريم و ۲۸ کرسی هم برای دور دوم رقابت میکنيم. بايد منتظر شرايط شد.
يعنی اکنون هيچ پيشبينیای از شرايط نداريد؟
پيشبينی جواب نمیدهد. جمعه آينده انتخابات است، همه چيز روشن میشود. مهم اين است که فراکسيون ما به ۵۰ يا ۶۰ نفر میرسد.
با توجه به فرصت اندک باقيمانده شايد سوال اصلی اين باشد که ستاد ائتلاف برای جلب آرای بدنه حاميان اصلاحطلب چه برنامهای دارد؟
ستاد ائتلاف اصلاحطلبان در استانها فعال است. در حوزههايی که امکان رقابت است ستاد فعاليتش را آغاز کرده است و از نامزدها پشتيبانی میکند و تلاشش اين است که هواداران اصلاحات را به حضور فعال دعوت کند تا نمايندگان خود را به مجلس بفرستد. وقتی تبليغات هم شروع شود ما کاملا به صورت رسانهای از اين نامزدها حمايت میکنيم.
اصولگرايان از پيروزی ۷۰ درصدی خود در انتخابات سخن میگويند، اما تحليل شما از رایآوری اکثريت مستقل بر اين تحليل خدشه وارد میکند. آيا معتقديد که اصولگرايان اکثريت مطلق را نخواهند داشت؟
با رد صلاحيتها قبل از انتخابات از ۲۹۰ کرسی مجلس، تقريبا در ۲۰۰ کرسی امکان رقابت از اصلاحطلبان گرفته شد. با اين وجود توفيقی حاصل آنها نشد و مستقلها که در ليست آنها حضور نداشتند ابا داشتند که در ليست ما قرار بگيرند.کل ائتلاف اصولگرايان حدود ۸۵ کرسی در مرحله اول بردند در حالیکه با آن رد صلاحيتهای گسترده و اينکه در بسياری از حوزهها رقبای آنها حضور نداشتند اما اقبال قابل توجهی نداشتند و اين نشان داد که مردم از عملکرد اصولگرايان ناراضی هستند و با اينکه رقيب در ميدان نبود اما بازهم توفيق نداشتند. اگر انتخابات رقابتی بود، پيشبينی ما اين بود که بالای ۷۰ درصد مجلس در اختيار ما بود.
با توجه به تحليل شما بايد اصلاحطلبان روی حمايت مستقلين مجلس آينده حساب باز کنند. با توجه به اينکه پيشبينی هم در علم اقتصاد يک امر پذيرفته شده است و شما نيز استاد اين علم هستيد، میخواهم پيشبينی شما را درباره ترکيب مجلس هشتم و گرايشهای مستقلين بدانم. آيا میتوان مستقلين را در جناح اصلاحطلبان به شمار آورد؟
به نظر من بستگی به ليست ما در تهران دارد. اگر نامزدهای باقيمانده در تهران که نيروهای موثری در ميان آنها وجود دارند از دل يک انتخابات سالم به مجلس راه پيدا کنند، به نظر من بيشتر مستقلين جذب اينها خواهند شد.
يک تحليل اخيرا مطرح شده است که با توجه به کمرنگ شدن نقش آقای خاتمی در انتخابات، نقش حزب مشارکت هم در برنامهريزی ستاد کمرنگ شده است. آيا شما اين تحليل را میپذيريد؟
در هر صورت در دور دوم به صورت طبيعی انگيزهها کاهش میيابد اما حزب مشارکت به عنوان يک عضو فعال ائتلاف کماکان اعتقاد دارد که در چارچوب موازين ائتلاف حرکت کند.
آقای انصاری به عنوان کانديدای شاخص تهران برخلاف نظر شما معتقد است که در دور دوم به دليل کنار گذاشته شدن دغدغههای آخر سال دوم، شرايط برای حضور بيشتر مهيا شده است. آيا ستاد روی اعتقاد ايشان برنامهريزی خاصی کرده است؟ تا ارتباط با مردم وسيعتر شود؟
طبيعتا مرحله دوم در شهرستانها هم اين اثر را میگذارد که تب و تاب انتخابات زياد نيست. چون در استانها که تعداد کم است و انتخابات رقابتی است ظرفيتها همچنان وجود دارد و طرفداران دو نامزد اگر رقابتی باشد، فعال خواهند شد. ولی طبيعتا در مرحله دوم سطح مشارکت مردمی پايين میآيد. ولی ما تمام تلاشمان را میکنيم که مردم را دعوت کنيم نگذارند مجلس تکصدايی شود. میتوانند با حضور و رای به اصلاحطلبان صدايی را در مجلس ايجاد کنند که بازتابدهنده خواست مردم باشد.
نظر شما راجع به اين اظهارنظر اصولگرايان که انتخابات رفراندوم شکست خاتمی بود، چيست؟
نهتنها من اين جمله را قبول ندارم بلکه بعيد میدانم کسی در جامعه ما چنين ايدهای را قبول داشته باشد. در انتخاباتی که جاده يکطرفه بوده و ناظر و مجری يک نفر بوده است ديگر نمیتوان از رفراندوم سخن گفت. ببينيد، يک نامزد انتخابات با نامزدهای ما در شورای نگهبان مصاحبه میکرد. وقتی رقيب، ناظر و مجری يکی است ديگر چگونه میتوان از رفراندوم سخن گفت.
شايد کنارهگيری آقای خاتمی و عملکرد ستاد اصلاحطلبان موجب ارائه اين تحليل شده است؟
بالاخره اين واکنش شکستی است که متوجه آنها شده است. اعتراض نيروهای اجتماعی و سياسی مردم و ردصلاحيتها واکنشهايی را موجب شد. رفراندوم آقای خاتمی را میتوان زمانی دانست که تمام ياران خاتمی در صحنه حاضر باشند و انتخابات هم ضابطهمند میشد. وقتی نامزدهای ما در تهران نتوانستند بر سر صندوقها ناظر بفرستند ديگر نمیتوان از رفراندوم سخن گفت.
اين بحث در روند انتخابات مطرح بود که اگر کانديداهای شاخص تهران از شهرستانهای خود کانديدا میشدند حتما رای میآوردند، شما با توجه به شناختی که از شهرستانها داشتيد اين بحث را قبول داريد يا خير؟
من هم اين نظر را کاملا تاييد میکنم. با آقای پزشکيان کمتر از ۲۰ روز از انتخابات صحبت کرديم و خواهش کرديم که ثبتنام کند و همان يک نفر در تبريز رای آورد. اگر نيروهای شاخص ما از شهرستانها میرفتند همان دور اول انتخاب میشدند.
آيا اين بحث در ستاد مطرح شد تا کانديداهای شاخص به حوزههای شهرستان بروند؟
بالاخره مطرح شد و دلايلی هم ارائه شد که آن دلايل را هم نمیشد کنار گذاشت