قائم مقام دبيرکل حزب اعتماد ملی، مهدی کروبی و محمد خاتمی را دو گزينه جدی اصلاحطلبان برای انتخابات رياست جمهوری دهم دانست و گفت: اصلاحطلبان با اغماض و تدبير بيشتر میتوانند زودتر به نتيجه برسند.
حجتالاسلام و المسلمين رسول منتجبنيا در گفتوگو با خبرنگار سياسی خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا) اظهار کرد: اتفاقاتی که در آغاز کار مجلس هشتم رخ داده است در وضعيت انتخابات رياست جمهوری بسيار موثر خواهد بود؛ چراکه پيش از اين، اين تحليل وجود داشت که حدادعادل همچنان رييس مجلس خواهد ماند؛ زمينه رياست جمهوری وی فراهم و به عنوان کانديدای شاخص مطرح میشود. از سوی ديگر اين تحليل وجود دارد که احمدینژاد برای دور دوم مطرح نيست.
وی ابراز عقيده کرد: بعد از انتخاب لاريجانی به رياست مجلس با رای بالا از سوی اقليت و اکثريت مجلس، رای به حذف حدادعادل داده شد و وی از اوج ترقی سياسی به سطح پايينی تنزل کرد و در حال حاضر به عنوان يک شخصيت محترم فرهنگی، يکی از ۲۹ نماينده مجلس است، اما از نظر سياسی به حاشيه رفت و لاريجانی به عنوان نيروی قدر وارد صحنه شده است.
اين فعال سياسی با اشاره به انتخاب حجتالاسلام ابوترابی به عنوان نايب رييس اول مجلس، اضافه کرد: همه تحليلها و نظرات جناح اصولگرا بر اين بود که باهنر حداقل به عنوان نايب رييس اول مجلس مطرح میشود، اما وی رای کافی را از سوی نمايندگان کسب نکرد و به عنوان نفر دوم مطرح شد. اين در حالی است که همه میدانند در بسياری امور مجلس و دولت، باهنر نقش موثری ايفا میکرد و چه بسا در شکلگيری مجلس هشتم هم نقش بسزايی داشت. تغيير جايگاه قابل توجه باهنر دراين دوره مجلس هم از اتفاقات مهم درون مجلس هشتم بوده است.
وی خاطرنشان کرد: هر دوی اين اتفاقات در مجلس هشتم میتوانند در رابطه با آينده رياست جمهوری موثر باشند؛ چراکه يک حريف و پشتيبان او از ميدان خارج شدهاند و در عوض لاريجانی مانده و مجلس هشتم و جالب اينکه اقليت اصلاحطلب مجلس نقش تعيين کنندهای در اين اتفاقات داشتند و رای و تلاش آنها هم در رياست لاريجانی و هم در جابجايی باهنر موثر بود.
قائم مقام دبيرکل حزب اعتماد ملی ادامه داد: در اردوگاه اصولگرايان يک حريف اصولگرا به حاشيه رانده شد و دو، سه نفر ديگر هم وضعيتشان تا چند ماه آينده مشخص میشود که کدام پيشرفت بيشتر و زمينه فراهمتری دارند؛ البته اختلاف نظر درميان اصولگرايان شديد است. لاريجانی قطعا به ميدان خواهد آمد، قاليباف هم همين طور. حدادعادل هم بعيد است که بتواند مطرح شود.
وی در عين حال تاکيد کرد: درون اصلاحطلبان هم هنوز مباحث به طور جدی مطرح نشده و بحثهايی که درباره آقای عارف و دوستان ديگر مطرح میشود حالت جدی به خود نگرفته است و گزينههای جدی و قابل توجه آقايان کروبی و خاتمی هستند که هر دو دارای شايستگی و صلاحيت هستند. به نظر میرسد اصلاحطلبان بايد اختلاف سليقه را کنار بگذارند و به وحدت برسند؛ زيرا نتيجه حاصله برای آنها میتواند از احتمال پيروزی زياد تا شکست قطعی متغير باشد.
منتجبنيا افزود: اگر همه وارد ميدان شوند، اختلاف سليقه را کنار بگذارند و کسی که زمينه رای دارد و پذيرش حاکميت در مورد او بيشتر است، مطرح شود و همه پشت سر او قرار بگيرند، موفقيت از آن اصلاحطلبان خواهد بود و در غير اين صورت آرا مانند انتخابات رياست جمهوری نهم خرد میشود. البته بزرگان اصلاحطلب نيز به اين نتيجه رسيدهاند و اين تصميم را دارند که اختلاف نظرها را جمع، وحدت نظر ايجاد و سوءتفاهمها را برطرف کنند و روی يک فرد اتفاق نظر داشته باشند که ريسک نباشد و مشکلی برای کل جناح اصلاحطلب ايجاد نشود.
اين عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی گفت: آنچه درون اصلاحطلبان مطرح است، کانديداتوری خاتمی يا کروبی است و اگر فرد ديگری مطرح میشود، بايد اين دو نفر پشت سر او قرار بگيرند؛ زيرا محوريت اصلاحات را تشکيل میدهند، البته آقای هاشمی هم حامی بوده و هستند اما اين دو نفر میتوانند درون اصلاحطلبان موثر باشند.
وی با بيان اين اعتقاد که " در حال حاضر هيچ منصفی وجود ندارد که بگويد مردم تحت فشار نيستند" ادامه داد: وجود مشکلات طاقتفرسای اقتصادی در جامعه ما امری غيرقابل انکار است و فرياد همه حتی اصولگرايان هم از شوری اين غذای پخته بلند شده است و اين يک اصل مسلم و انکارناپذير است. حال قطعا گزينهای که برای رياست جمهوری آينده مطرح میشود، بايد فردی باشد که اين معضلات را برطرف کند.
منتجبنيا معتقد است: دو راه وجود دارد؛ يکی اينکه چهره جديدی که با برخی روشها و سياستها مخالف باشد و اميد تحول از سوی او وجود داشته باشد وارد عرصه شود که در اين صورت مردم هم وارد صحنه میشوند و او را به صدارت میرسانند، ديگر اينکه چنين گزينهای نيايد که به نظر میرسد مردم وارد نمیشوند و يا او با رای کمی صدارت را بر عهده میگيرد و پشتوانه مردمی نخواهد داشت.
قائم مقام دبيرکل حزب اعتماد ملی تصريح کرد: برای حل مشکلات تا به جايی نرسد که غيرقابل حل باشد، چارهای جز گزينه، فکر و روش جديد نيست تا بتواند با ترميم برخی سياستها مردم را به رفاه نسبی برساند. اگر گزينه خوبی از بين اصلاحطلبان مطرح شود، هم مردم به او دل میبندند و وارد صحنه میشوند و هم مشکلات موجود حل میشود. در حقيقت، يا اصلاحطلبان متحد میشوند و در نتيجه پيروز و يا متحد نمیشوند و مشکلات بهبود نخواهد يافت.