در حالی که رژيم جنايتکار صهيونيستی شصتمين سالگرد تاسيس خويش را جشن گرفته و همه ی حلقه به گوشان خويش مانند بوش و سارکوزی را برای اظهار ارادت به آنجا فرا خوانده است، مردم مظلوم فلسطين به همين مناسبت «روز نکبت» را برگزار کردند. (۱) و به راستی که در پيدايش و تداوم پديده ای به اسم «کشور اسرائيل» جز نکبت تاريخی برای بشريت هيچ چيز نبوده، نيست و نخواهد بود.
بنياد گذاری و عملکرد
دولت اسرائيل در راستای طرح صهيونيستی ايجاد يک پايگاه برای استقرار يهود سالاری در جهان در سال ۱۹۴۸ با حمايت شبکه ی يهوديان صهيونيست جهان و نيز دولت های در خدمت اين شبکه، يعنی آمريکا و انگلستان تاسيس شد. محل تشکيل اين کشور جديد سرزمين فلسطين بود که به دليل آب و هوای خوب، زمين های پربار و نيز موقعيت خاص جغرافيای سياسی آن از دير باز مورد طمع يهوديان بود. آنها قرن ها تلاش کردند تا قدرت های بزرگی مانند قيصر آلمان و يا ناپلئون را متقاعد سازند که فلسطين را از دست امپراطوری عثمانی رها ساخته و به يهوديان واگذار کنند. ناکامی در اين توطئه ها سبب شد که يهوديان قول مساعد برای اين منظور را از انگلستان گرفته و در انتظار فرصتی برای اين منظور باشند. جنگ جهانی دوم که يهوديان در شروع، گسترش و جهت دهی آن نقش فعالی را ايفا کردند امکان آن را فراهم آورد که ميليون ها نفر از آنها از کشورهای اروپايی وارد سرزمين فلسطينی ها شوند و سپس با تطميع، فريبکاری، جعل تاريخ، تهديد، کشتار و غارت کشور آنها را صاحب شوند.
اين نخستين بار است که يک دولت در جهان به خود اجازه می دهد هر ساله مراسمی برای بزرگداشت تجاوز، تصاحب و قتل عام يک ملت برگزار کند و رسانه های تحت نفوذ شبکه ی يهود سالار نيز در کشورهای مختلف به انعکاس مثبت و وسيع آن بپردازد. تنها چيزی که در اين ميان از آن ياد نمی شود، اشغال سرزمين ديگران است.
صهيونيسم با اين عمل خود می خواهد برای جهانيان جا بياندازد که اگر در سراسر جهان کشتار و قتل و تجاوز می تواند مورد پی گيری حقوق بين الملل و يا دخالت قدرت های جهانی واقع شود (مانند واکنش جهانی به پس گرفتن کويت توسط صدام در سال ۱۹۹۰)، فقط يک قدرت در جهان است که می تواند روزانه اعضای ملت ديگری را بکشد، چند ميليون نفر را از خاکشان برای بيش از نيم قرن آواره سازد، در زندان هايش مادون حيوانی ترين شکنجه ها و برخوردها را با زندانيان دربند فلسطينی بکند، خانه های مردم را با توپ و تانک بر سرشان خراب کند، زن و مرد و کودک و کهنسال را زنده در زير آوار دفن کند، (۲) به خاک کشورهای همسايه اش حمله ی نظامی کند، دهها قطعنامه ی سازمان ملل را به سطل زباله بياندازد، هر دروغ وقيحانه ای را که لازم است به خورد جهان دهد، برای خود ۲۰۰ کلاهک اتمی درست کند، ميلياردها دلار پول مردم کشورهای مختلف را در سراسر جهان از طريق شبکه يهوديان حاضر در اين کشورها- ازجمله ايران- به سوی «ارض موعود» سرازير کند، مخالفان و مبارزان ضد خود را در هر جای دنيا ترور کند، هرکس را که به مخالفت جدی با آنها بپردازد به بهانه ضد يهوديت گرايی خفه کند و در يک کلام، پليدی و وقاحت را ابزاری هميشگی برای پايمال کردن شرف و کرامت و جان انسان ها قرار دهد و در عين حال، از جانب بزرگترين قدرت های جهان يعنی آمريکا و اروپا مورد حمايت بدون قيد و شرط قرار گيرد و به هيچ نهادی هم حساب پس ندهد. جوهره ی اسرائيل را می توان در اين کلام خلاصه کرد: بشريت بايد برده و قربانی يهودسالاران باشد و بس.
اين تفکر که ريشه دراعتقادات خود ساخته ی مذهبی و قومی صهيونيست ها دارد راه را برای هر جنايتی باز می کند. به طور مثال برای نگه داشتن زنان باردار فلسطينی در زندان، وادار ساختن آنها به به دنيا آوردن فرزندانشان در زندان و سپس جدا ساختن اين نوزدان و قرار دادن آنها در سلول های جدا تا فرا رسيدن مرگ آنها.
آری اسرائيل با شصت سال جنايت روزانه در حق مردم فلسطين جهان را به بی غيرتی و تماشاچی منفعل بودن عادت داده است. به همين دليل نيز اکنون سال هاست که اين کشور از پخش اخبار و تصاوير مربوط به جنايت هايش کمترين ابايی ندارد، زيرا می داند که تصوير سربازان اسرائيلی که با سنگ شانه ی جوان فلسطينی را خرد می کنند و يا به گلوله بستن يک پدر و پسر جلوی دوربين خبرگزاری ها نمی تواند کمترين مشکلی برايش درست کند. زيرا تمام نهادهايی که بايد به اين موضوعات رسيدگی کنند، به دليل نفوذ يهوديان در آنها، چشم خود را به اين جنايات بسته و در بهترين حالت به دادن يک اطلاعيه اکتفا می کنند.
اسرائيل می داند در حاليکه به طور شبانه روزی بيش از شصت سال است رسانه ها و نهادهای آموزشی و فرهنگی غرب در حال پخش تصاوير مظلوم نمايی يهوديان هستند تخدير افکار عمومی آن قدر است که افکار عمومی بتواند بر شکنجه و قتل و غارت يک ملت ستمديده ی عرب به نام فلسطين چشم بپوشد.
دو نمونه از خودروهای غير نظامی مورد هدف هواپيماهای اسرائيلی
پاره ای از کشتارهای اسرائيل از مردم فلسطين و لبنان بدين شرح است: (۳)
۱. کشتار در منطقه ی بلاد الشيخ در ۳۱ ژانويه ۱۹۴۷ ( يک سال پيش از تاسيس رسمی کشور اسرائيل)
۲. کشتار معروف دير ياسين در ۱۹ آوريل ۱۹۴۸
۳. کشتار قيبيا در ۱۴ اکتبر ۱۹۵۳
۴. کشتار کفر قاسم در ۲۹ اکتبر ۱۹۵۹
۵. کشتارحانين در ۲۶ نوامبر سال ۱۹۶۷
۶. کشتاريارين در سال ۱۹۷۴
۷. کشتارعيترون ر جنوب لبنان در سال ۱۹۷۵
۸. کشتاربنت جبيل در سال ۱۹۷۶
۹. کشتاراوزاعی در سال ۱۹۷۸
۱۰. کشتارراشيا در سال ۱۹۷۸
۱۱. کشتار کونين در سال ۱۹۷۸
۱۲. کشتار عدلون در سال ۱۹۷۸
۱۳. کشتار عباسيه در سال ۱۹۷۸
۱۴. کشتار اردوگاه های صبرا و شتيلا در ۱۶ سپتامبر ۱۹۸۲ (۴)
۱۵. کشتار سحمردر سال ۱۹۸۴
۱۶. کشتار بئر العبد در سال ۱۹۸۵
۱۷. کشتار اقليم التفاح در تاريخ ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۵
۱۸. کشتار مسجد القصی در ۸ اکتبر ۱۹۹۰ (۵)
۱۹. کشتار دير الزهرانی در سال ۱۹۹۴
۲۰. کشتار مسجد القصی ۱۹۹۴
۲۱. کشتار قانا در سال ۱۹۹۶
۲۲. کشتار مسجد القصی در سال ۲۰۰۰ (۶)
۲۳. کشتار اردوگاه جنين در تاريخ ۱۲ آوريل ۲۰۰۲
۲۴. کشتار دوم قانا در ۲۹ اوت ۲۰۰۶
۲۵. کشتار بيت الحنون در ۸ نوامبر ۲۰۰۶
۲۶. و....
تصاويری از کشتار بيت الحنون در نوامبر ۲۰۰۶
اسرائيل تا کنون بابت هيچ يک از اين کشتارها به صورت عملی مورد کمترين تنبيه، تحريم و مجازات قرار نگرفته است و دادگاه بين المللی لاهه هرگز حرفی از به پای ميز محاکمه کشيدن عاملان اين کشتارها به ميان نياورده است. در عوض تاکنون دو تن از عاملان اين کشتارها يعنی مناخم بگين و اسحاق رابين موفق به دريافت جايزه ی «صلح» نوبل شده اند. بدنه ی سياسی حاکميت اسرائيل را نظاميان لباس شخصی تشکيل می دهند که به طور فعال جزو طراحان، آمران يا عاملان اين کشتارهای ضد انسانی بوده اند.
تاثير عملکرد شوم اسرائيل بر بشريت
در مورد پديده ی اسرائيل بايد بدانيم که نقش مخرب آن در تاريخ جهان، فقط سياسی ويا اقتصادی نيست. اين کشور با عادی ساز جنايت سالاری و نکبت گرايی، اخلاق و ارزش های بشری را فاسد و آلوده ساخته است. هيچ پديده ای تا به حال در تاريخ بشری تا اين حد نقش منفی و تخريب گر در انحطاط تمدن انسانی نداشته است. اين يک واقعيت غير قابل انکار است. کشوری که قادر است نفرت از اعراب و غير يهوديان را چنان در کودکان قوم خود جا بياندازد که چنانچه در تصاوير ديده ا يم دختر بچه های اسرائيلی بر روی گلوله های توپی که قرار است بر سر مردم لبنان و فلسطين فرودآمده و فرزندان آنها را تکه و پاره کند شعارهای نفرت انگيز می نوشته اند. (عکس روبرو)
اسرائيل بزرگترين زندان جهان را در نوار غزه ساخته است و با قطع آب و برق آنها، تمرين نسل کشی های هولناکی را می کند که در چارچوب طرح يهودسالاری اسرائيل بزرگ آرزو می کند روزی به اجرا دربياورد.
آری مبارزه با دولت سراپا نکبت اسرائيل وظيفه ی هر انسانی است که نمی تواند شصت سال زور و قلدری و جنايت را پذيرا باشد و دفاع از خاک، جان و شرافت فلسطينی ها را دفاع از شرافت همه ی انسان ها می داند.
اسرائيل و جريان يهودسالار صهيونيسم يک انحراف هولناک در تاريخ بشری است که بايد با مقاومت انسان های آزاده متوقف شود. در اين مسير کم کاری و عقب نشينی نيروها و انسان های شرافتمند و آزاديخواه سبب خواهد شد که قهرمانان قلابی، مانند خامنه ای و احمدی نژاد - که خود تفاله های تاريخی-اسلامی تفکر يهوديت هستند-، بخواهند ادای مبارزه با رژيم صهيونيستی را درآورند. اين در حاليست که سی سال همدستی مستقيم و مشخص ميان رژيم جمهوری اسلامی و دولت جنايت پيشه ی اسرائيل نشان داد که نه تنها هيچ دشمنی ميان آنها نيست، بلکه هم در آشکار وهم در خفا اين دو با يکديگر هم جنس، هم سو و هم هدف هستند. هردو شان به قتل و غارت و انسان کشی پرداخته اند و به شدت مراقب هستند تا برای همديگر دردسرجدی درست نکنند و بر اساس طرح پيش روند.
مشاجرات و دعواهای مافيايی اخير درون نظام سبب شده است برخی از پرده ها کنار زده شود و ما شاهد نفوذ عظيم يهوديان به ظاهر مسلمان در تمام ساختار نظام جمهوری اسلامی از بالا تا پايين باشيم. اينک مشخص شده است که سال های سال تمامی قتل های سياسی زير نظر وزارت اطلاعات در داخل و خارج از کشورتوسط باند وابسته به اسرائيل، که سعيد امامی فقط يکی از مهره های آن بوده است، انجام می شده است. (۷) به همان ترتيب که کشتار دهها هزار از بهترين زنان و مردان اين سرزمين توسط يک يهودی تبار ديگر، اسدالله لاجوردی و زير مديريت يک يهودی تبار ديگر، «حبيب الله عسگر اولادی تازه مسلمان» در زندان ها انجام شد.
آری، ارتجاع و صهيونيسم برادران خونی يکديگرند و هر دو، همراه امپرياليسم سرمايه داری، دشمن قسم خورده ی بشريت و مردم رنجديده ی جهان هستند.
اين تنها با مبارزه ی همه جانبه ی آزاديخواهان، بشردوستان و ياران مردم مظلوم با هر سه ضلع اين مثلث است که می توان به نکبت سالاری شصت ساله ی صهيونيسم، به جنايت سالاری سی ساله ی ارتجاع در ايران و منطقه و به چند صد سال نظام ضد بشری سرمايه داری در جهان خاتمه داد. حفظ خط قرمزها با هر سه اين منابع فساد و تباهی و نپذيرفتن ياری هيچ يک از آنها، برای به ظاهر مبارزه با ديگری، راز پيشبرد يک مبارزه ی سالم و بشردوستانه برای رهايی ستمديدگان جهان است.
چشم انداز برای پايان بخشيدن به اين وضعيت سياه بسيار روشن است. اسرائيل در بن بست ايدئولوژيک خويش گرفتار است و توان نظامی آن ره به جايی نمی برد. با وجود ميلياردها دلاری که از سراسر جهان غارت شده و به سوی اسرائيل سرازير می شود اين کشور از درون دچار تضادهای عمده ای است که جنايت و سرکوب نمی تواند يگانه راه حل آن باشد. حضور بيش از يک ميليون عرب شهروند اسرائيل از جمله عواملی است که درآينده اين کشورساختگی و اين دولت قلابی را به چالش خواهد کشيد. يک دانشجوی عرب شهروند اسرائيل در اين باره می گويد:« عصر عرب تابع و مطيع به سر آمده است. والدين ما جرات نکردند صدا برآورند. رهبران سابق ما در مقابل اشغالگری دم فرو بستند. همه ی اينها تمام شده است. ما می خواهيم به تبعيض، به ستم و به آپارتايد پايان دهيم. ما برابری حقوق را طلب می کنيم و برابری شانس را. ما می خواهيم نسلی را بنياد گذاريم که دارای اعتماد به نفس است. ما مخالف دولت يهودی به عنوان حاکميت يهودی هستيم، زيرا يهودی و دمکراتيک متناقض هستند. دمکراسی برای همه است». (۸)
در ايران تضادهای درون حاکميت زمينه های فروپاشی رژيم را شتاب بخشيده است و جامعه می رود تا فرصت تصفيه حساب خونين خود را با سه عنصر جهنمی آخوند-پاسدار-بازاری داشته باشد. بی شک در ورای تضادهای سياسی، اين تضادهای طبقاتی هستند که اين بار تغيير را در ايران از سطح روبنايی خويش به سطح زيربنايی سوق خواهند داد. بهره بری از اين شرايط تاريخی خاص به عهده ی آن گروه از نيروهای سياسی و اجتماعی است که به مبارزه ی طبقاتی باور دارند.
و سرانجام، سرمايه داری جهانی با بحران عظيمی دست و پنجه نرم می کند که از نوعی جديد است. اين بار ساختارها و روابطی که قرار بوده است برای سرمايه داری کارکردهای مثبت و سودزا داشته باشند دردسرهای جدی و مشکلات بنيادين درست می کنند. اين امر سبب شده است که بحران حاد به صورت مزمن درآمده و بارديگر مردم را در جوامع سرمايه داری به نسخه های راديکال تغيير آفرينی علاقمند کند. استفاده ی ازاين گرايش توده ای به سمت تغييرات اساسی نيز به اصالت و تلاش نيروهای راديکال سياسی بستگی مستقيم دارد.
راز رهايی بشر از چنگال اختاپوس صهيونيسم-ارتجاع-سرمايه داری چيزی نيست جز قرار دادن کرامت و جان انسان در ورای هر ايده آل ديگر، در ورای ارض موعود و يهود سالاری، در ورای خلافت امام زمان و در ورای سودگرايی مادی از نوع طبقاتی. رهايی بشر با رهايی از طبقه و تبعات ايدئولوژيک آن گره خورده است.
www.korosherfani.com
Mai ۲۰۰۸
-------------------------------
۱- "فلسطينيان سالگرد 'روز نکبت' را برگزار کردند"- منبع خبر: http://www.bbc.co.uk/persian/worldnews/story/2008/05/080515_shr-palestine-anniversary.shtml۲- http://www.commondreams.org/headlines02/0924-07.htm
۳- http://www.palestinehistory.com/issues/massacre/massacre.htm
۴- سال ۱۹۸۲ نيروهای اسرائيلی با همکاری برخی از نيروهای نظامی لبنانی دست نشانده با نقشه وزير جنگ آن زمان آريل شارون به اردوگاههای صبرا و شتيلا در نزديکی بيروت که برخی از پناهندگان فلسطينی را در خود جای داده بودند حمله کردند و حدود ۸۰۰ نفر فلسطينی به اضافه تعدادی لبنانی را به قتل رساندند .
۵- بر اثر درگيری نمازگزاران فلسطينی با گروه يهودی متعصب امنای کوه هيکل در تاريخ ۸/۱۰/۱۹۹۰، سربازان اسرائيلی وارد ماجرا شدند و نمازگزاران را به گلوله بستند. در نتيجه اين گلولهباران ۲۱ نفر کشته، ۱۵۰ نفر مجروح و ۲۷۰ نفر بازداشت شدند . همچنين از حرکت آمبولانسها جلوگيری شد و برخی از پزشکان و پرستارها نيز در هنگام امدادرسانی مورد هدف قرار گرفتند. کشته شدگان و مجروحان تا ۶ ساعت پس از پايان درگيری روی زمين بودند
۶- در تاريخ ۲۸/۹/۲۰۰۰ آريل شارون اقدام به بازديد از مسجدالاقصی کرد. اين بازديد به علت اعتراض جوانان فلسطينی کامل نشد. روز بعد از اين حادثه که مصادف با روز جمعه بود نيروهای اسرائيلی اقدام به گشودن آتش روی نمازگزاران کردند که بر اثر آن ۷ نفر کشته و ۲۵ نفر زخمی شدند . اين درگيری منجر به انتفاضه دوم مردم فلسطين شد.
۷- http://www.peiknet.com/1387/11ordibehesht/25/PAGE/37SHAHBAZI.htm
۸- http://www.lemonde.fr/proche-orient/article/2008/05/16/le-reveil-des-palestiniens-d-israel_1045901_3218.html#ens_id=1043426