عباس پازوکی
روزنامه دولتی ایران در یادداشتی شدیداللحن به شدت محمد باقر قالیباف شهردار تهران را مورد حمله قرار داد.
یادداشت نویس ایران ذیل تیتر « سرگذشت غمگینانه بی اخلاقی های سیاسی» نسبت به یادداشت چند روز پیش قالیباف که در آن توضیح داده بود چرا «تعابیر انتقادی به کار بردم» به کار می برد واکنش نشان داد و وی را متهم به زیر سوال بردن دستاوردهای دولت نهم کرد .
نویسنده روزنامه ایران در واکنش به یادداشت قالیباف نوشته است : " چند روز پیش یادداشتی را از یکی از فرماندهان سابق نظامی در دو روزنامه حامی وی مطالعه کردم که در آن ادعای دلسوزی و احساس مسوولیت نسبت به اوضاع فعلی سیاسی کشور کرده بود. لازم دیدم توضیحی مختصر درباره آنچه خواندم را بیان کنم. بدون تردید به خود گفتم انسانی در کمتر از ۲۰ سال از پایان جنگ تحمیلی که با رعایت شئون اخلاقی و پاسداری از ارزش های انقلاب و هنجارهای اسلامی و عدم استفاده از سهمیه ویژه تحصیلی و شغلی و نیز بیزاری از رانت و پارتی و دیگر مزایا، با توکل به خدا، همت بالا و هوش سرشار به این همه القاب و عناوین مهم و جذاب دسترسی پیدا کند و در حین تحصیل در مقطع سخت دکتری و خلبانی از عهده مسوولیت های خطیر و مهم سربلند بیرون آید، یقینا و صد البته حق مسلم و طبیعی اوست که با شرط انصاف و پرهیز از مسائل جناحی از سیاست و اخلاق و مناسبات حاکم و نیز نحوه خدمات کارگزاران و دولتمردان و همچنین از تحقق و عدم تحقق برنامه های در دست اقدام آنان و این که از منظر اخلاقی عرصه سیاسی فعلی در کشور قابل قبول هست یا خیر تعریف و تمجید و یا اعلام اعتراض نماید. "
یادداشت نویس روزنامه ایران ادامه داده است: "ولی متاسفانه ایشان به بهانه آنچه" بی اخلاقی های رایج سیاسی کشور "خوانده، با سر دادن شعار «وا اخلاقا، وا سیاستا!» دست به قلم برده و به جای دلسوزی و احساس همدلی واقعی با سایر ارکان و کارگزاران زحمتکش و نزدیک کردن نظرات پیشنهادی خود با آنان در راستای تعامل بیشتر، بهتر و سازنده آن هم در محیطی دوستانه و چهره به چهره، با داد و فریاد رسانه ای همه زحمات و تلاش های مخلصانه و به دور از رفتارهای متظاهرانه و ریاکارانه منتقدین و مخاطبین خود را زیر سوال برده و به راحتی آن را به چالش می کشد و دریغ از این که در بین عرایض و نصایح پندآموز خود! به گوشه ای از کمترین خدمات و زحمات شبانه روزی طرف مقابل اشاره ای گذرا نماید. سزاوار نیست ایشان با گذشت ۳۰ سال از دوران پرفراز و نشیب انقلاب شکوهمند اسلامی و تقدیم هزاران شهید ایثارگر و در شرایطی که کشور بیشتر از هر زمان در معرض فشار، تهدید و تحریم بیگانگان و نامحرمان خارجی و مغرضان کج فهم داخلی قرار گرفته است بدون توجه به فرمایشات و تعاریف امام راحل و معلم واقعی اخلاق و سیاست و نیز فرمایشات مقام معظم رهبری اینچنین عرصه سیاسی حال حاضر در کشور را مورد تاخت و تاز خزنده خود قرار دهد و در راستای منافع شخصی، بی محابا از آن به عنوان واژه سخیف "منجلاب" یاد کند مگر نه این که ایشان در نسخه اخلاقی و به اصطلاح ناصحانه خود بنیان اخلاقی ماکیاولی را مطرود دانسته است ؟"
روزنامه ایران در ادامه قالیباف را متهم به "سو» استفاده" بالا رفتن از نردبان های "غیر اخلاقی" کرده و نوشته است: "متاسفانه بعد از گذشت حدود سه سال از آن روزهای پرقصه، هنوز غصه و داغ سوزان ناشی از شکست و دور ماندن از مقامی که با داشتن القاب دهن پرکن دسترسی به آن را در خیال خام خود پرورانده بودند طوری در اذهانشان باقی مانده که مرور و یادآوری آن نه فقط ذهن آنان بلکه اذهان بیدار مردم را مکدر و رنجیده خاطر می کند که چگونه عده ای برای رسیدن به قدرت و ریاست به هر وسیله ممکن چنگ می زدند و با ریا و تظاهر، رنگ و لعاب، ژست و فیگورهای آنچنانی با افراط سعی در جمع آوری آرای مردم کردند".
این یادداشت پاسخی است به یادداشت اخیر قالیباف تحت عنوان "چرا تعابیر انتقادی به کار بردم" نوشته بود: "من می گویم مگر نه این است که انقلاب ما در صدد درانداختن طرحی نو برای سیاست بود که همراه و در هم تنیده با اخلاق و معنویت باشد و وجه ممیزه انقلاب و نظام ما مگر چیزی غیر از پیوند اخلاق و سیاست بود، انقلاب ما وعده توسعه، پیشرفت و شکوفایی در همه ابعاد زندگی مردمان جامعه را می داد و ادعا داشت که در این ابعاد زندگی، بعد معنوی و روحی آن هم لحاظ می شود و اتفاقا عرصه های مادی هم با معنویت و اخلاق سامان پیدا می کند. دیگران قبل از ما و بهتر از ما به توسعه رسیده بودند ولی ما بر آنها خرده می گرفتیم که در رسیدن به این توسعه اخلاق را وانهاده اند و سیاست و جامعه بی اخلاق را نکوهش می کردیم و نوید نظام سیاسی را می دادیم که بر پایه اخلاق شکل گرفته است.
آیا اکنون می توانیم ادعا کنیم که به این هدف و آرمان بزرگ نائل گشته ایم.
آیا سیاست ما به انواع نیرنگ و فریب ها، بی صداقتی ها، بی مسوولیتی ها، تهمت ها و افتراها ریاکاری ها و قدرت طلبی ها آغشته نشده است.
زمانی ادعا میکردیم که اگر دنبال قدرت هستیم برای بسط ارزش های انسانی و اخلاقی است. اکنون هم البته همان ادعا را داریم اما در راه رسیدن به قدرت از هیچ بی تقوایی حذر نمی کنیم. "
قالیباف در ادامه یادداشت خود آورده بود : "ما وعده کردیم که ما وحدت و اقتدار و منافع ملی را همراه با اخلاق، صداقت، پاکی و راستی تحقق خواهیم بخشید وعده ای که دلهای بسیار را جذب خود کرد و همگان احساس کردند که اتفاق بزرگی در حال وقوع است. اما اکنون سیاستمداران ما دروغ می گویند تهمت می زنند آبرو می ریزند، هیچ مسوولیتی نمی پذیرند اما هیچکدام از اینها را در راه کسب منافع ملی مرتکب نمی شوند بلکه در جهت منافع شخصی و گروهی خود اخلاق را زیر پا می گذارند.
می گوییم چون هدف ما برپاساختن عدالت و اصلاح امور انسانهاست و این هدف مقدسی است پس برای رسیدن به این هدف والا می توانیم آبروی مخالفان خود را بریزیم به آنان تهمت بزنیم و دروغ ببندیم. ما چون هدفمان اصلاح کشور و آبادانی ملت است به رای مردم هم نیاز داریم می توانیم وعده های دروغین بدهیم. چون پیشرفت کشور و بسط ارزش های اخلاقی به تداوم قدرت ما بستگی دارد پس ما حق داریم که مسوولیت برخی عملکردهای خودمان را نپذیریم و آنها را به دیگران نسبت دهیم.
در واقع چون هدف ما مقدس است وسیله آن هم هر چه باشد توجیه پذیر است و این چیزی نیست جز بنیان اصلی تئوری ماکیاولی ."
این یادداشت قالیباف خیلی سریع با واکنش تند برخی سایت های حامی دولت و سرانجام ارگان رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران مواجه شد. اما هنوز این پرسش به صورت جدی و اساسی مطرح است که حامیان دولت به کدام بخش از یادداشت اخیر قالیباف انتقاد دارند و چگونه دریافته اند که منظور قالیباف از "بی اخلاقی سیاسی" و "منجلاب سیاسی" را به دولت نهم مربوط کرده اند واین گونه واکنش تندی به آن نشان داده اند ؟
شاید برای دریافتن پاسخ این پرسش باید نگاهی جدی تر به تاریخ روابط دو شخصیت اصولگرا یعنی محمود احمدی نژاد و محمد باقر قالیباف بیندازیم.
بیشتر از سه سال پیش این دو کنار هم نشستند و به همراه احمد توکلی و محسن رضایی میثاقنامه ای را امضا» کردند که به موجب آن هر کس در نظرسنجی ها محبوب تر بود باید در رقابت های انتخاباتی باقی می ماند و مابقی کنار می رفتند.
نظرسنجی ها اما نشان می داد که در این بین محمد باقر قالیباف در نظرسنجی ها بسیار بالاتر از بقیه است. لذا احمد توکلی به نفع قالیباف کنار کشید و بعدا محسن رضایی هم از صحنه انتخابات کناره گیری کرد. اما محمود احمدی نژاد حاضر به کناره گیری نشد و سرانجام هم در ۴۸ ساعت پایانی انتخابات نهم طی برخی فعل و انفعالات در جناح راست محمود احمدی نژاد موفق شد به عنوان رئیس جمهور ایران بر کرسی قدرت تکیه زند.
اما هیچ گاه روابط قالیباف و احمدی نژاد روابط دوستانه ای نشد چرا که حامیان دولت همواره به قالیباف به چشم رقیب بالقوه خود در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری می نگریستند و لذا بدبینی حامیان دولت به قالیباف حتی باعث آسیب رساندن به روابط دولت و شهرداری تهران شد.
مخالفت با شهرداری مجدد قالیباف اقدامی دیگر بود که حامیان دولت در آستانه شروع به کار شورای سوم انجام دادند و نهایت تلاش خود را به کار بردند تا اجازه ندهند رقیب احتمالی احمدی نژاد بر کرسی شهرداری تهران تکیه زند. به ویژه که حرف و حدیث های مربوط به ماجرای "۳۵۰ میلیارد هزینه فاقد سند" سبب شده بود روابط حامیان دولت با قالیباف تیره تر از گذشته شود.
آنها به اصلاح طلبان شورای شهر پیشنهاد ائتلاف دادند و گفتند حاضرند حتی یکی از وزرای دولت سید محمد خاتمی شهردار تهران شود اما قالیباف شهردار نشود. اما اصلاح طلبان با خواندن دست حامیان دولت چنین پیشنهادی را رد کردند و با رای به قالیباف به تداوم مدیریت وی یاری رساندند.
اما داستان به همین جا ختم نشد. دیری نپائید که روزنامه ایران پروژه مشهور به "بنتون " را کلید زد و در تیراژی وسیع ویژنامه خود را علیه شهردار تهران در میان راهپیمایان روز قدس توزیع کرد.
با این حال با نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم و گمانه زنی هایی که در این باره در رسانه ها مطرح شده است به نظر می رسد که حامیان دولت قصد دارند بازهم جنگی جدید علیه محمد باقر قالیباف به راه اندازند تا از این طریق فردی را که گمان می برند رقیب اصلی آنان در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم است را از پیش روی بردارند.
این چندمین حمله تند حامیان دولت با استفاده از ابزارهای دولتی و بیت المال است علیه شهردار تهران و بعید به نظر می رسد که تا پیش از اعلام نتایج انتخابات آتی ریاست جمهوری، پایان پذیرد.