به طور خلاصه درباره تحقيق دوستانم در امريکا درباره دکتر قاسملو که من هم به عنوان يک نفر مترجم به ايشان کمک کرده ام با مشکلات و مواردی مبهم و گاه مسدود روبروست که عرض می دارم :
در تحقيق بر همه منابع از نگاه حکومتی ( ايران – عراق – فرانسه – روسيه ) تا نگاه حزب های مخالف ( مانند توده و.. ) و نگاه داخل کردها و زبان های منابع ( منتشر شده به کردی – فارسی – انگليسی – فرانسه ) و مکان های مورد تحقيق ( ايران – المان – اتريش – فرانسه – انگلستان – عراق – امريکا – شوروی ) توجه کرده اند.
اين ۲۰ نکته خلاصه ان تحقيق است :
۱. در اکثر منابع دولتی و متشر شده در داخل ايران چه حکومتی – مثل سندهای ساواک و... – و چه حزبی – مانند توده و.. - ؛ وی را از نگاه منفی و بااشاره به نقطه ضعف ها ، بررسی کرده اند که چندان مقبول محققان و کردها نيست ( که در نمونه ای از آن اينجانب ۸ منبع را ذکر کرده ام )
۲. در اکثر منابع عراق ؛ وی را شخصی نزديک به حزب بعث و استخبارات عراق ناميده اند که متاسفانه تعداد اين سندها کم نيست و اينکه وی وجه المصالحه مخالفت عراق عليه ايران قرار گرفته در حدود ۳۱ سند موجود است.
۳. در فرانسه و حتی لندن؛ قريب به اتفاق سندها بر خلاف ايران و عراق است و اکثرا وی را بی هيچ گونه پيش داوری مورد تحليل قرار داده اند و حتی او را نيرويی کردی و موثر ناميده اند
۴. در سندهای روسی و امريکا يا وی را وابسته و مامور مخفی و.... ناميده اند که بالطبع انتشار ان سندها چندان دارای ارزش تاريخی نيست و يا اينکه وی را به ذهنيت پيچيده و غير شفاف معرفی کرده اند
۵. در سندی از مسکو وی را انسانی جاه طلب معرفی ميکنند و در سندی از امريکا وی رابه اينکه حزب را به ابزاری درجهت منافع سياسی خود قرار داده است متهم می نمايند و اکثر گزارش های روسی و انگليسی امريکا فارغ از نگاه گزارش نويس نبوده و نيست .
۶. اکثر سندهای کردی دراختيار حزب ها است و کمتر سندی را دراختيار محققان است .
۷. از نوارهای کاست مصاحبه با وی که در ۹ کاست به شرح دوران زندگی و خاطرات سياسی خود می پردازد متاسفانه هنوز کامل بودن آنها مجهول است و از طرفی بعضی از صداها مخشوش است از جمله نقدهايش درباره کومله و يا نظرياتش درباره آقای رفسنجانی و دراينجا بايد افراد نزديک به وی کارشناسان را ياری بدهند .
۸. از او ۲۳ مصاحبه به زبانهای فارسی و کردی و فرانسه در اين آرشيو موجود است که ۱۷ مصاحبه منتشر شده و ۵ مصاحبه منتشر نشده است .
۹. در امريکا و سندهای آن وی را نمی توان به طور کامل بر اساس سال های زندگی و فعاليت جستجو کرد
۱۰. در مورد ترور وی و محکوميت ايران؛ ابهام هايی در اسناد عراق و مسکو وجود دارند که بايد کارشناسی شوند
۱۱. موارد شفاهی افراد ايرانی وابسته به حکومت هنوز انتشار نيافته اند و در صورت انتشار هم فقط يک منبع مورد اشاره است و طبعا در نتيجه گيری نهايی نمی تواند موثر باشد .
۱۲. در موارد شفاهی و يا کتبی کردها بايد نوع اغراق و تقديس از بيان واقعی رخدادها جدا گردد که امری بسيار مشکل است
۱۳. دسترسی به سندهای امنيتی و نظامی ايران و عراق و اتريش غير ممکن است و آن چه از روسيه و چک به دست آمده است مربوط به سال های ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۴ است و گرهی از کار فروبسته نمی گشايد.
۱۴. هيچ آرشيو منظمی از نظريات وی، جز روزنامه های دوران انقلاب در ايران و يا بعضی از نشريات اروپايی در دهه ۸۰ وجود ندارد و فقط کاست های راديو کردستان است که متاسفانه در اختيار اين محققان نيست و بعيد به نظر می رسد که دراختيار بخش فرهنگی حزب هم به طور منظم وجود داشته باشد .
۱۵. هيچ منبع مالی در اختيار اين تحقيق وجود ندارد و نمی توان کمک حزب و يا دسته ای و يا گروهی را هم پذيرفت. اين يک تحقيق دانشگاهی صرف است و نمی توان به پيشنهاد حزب و گروه و دسته و حکومتی توجه کرد.
۱۶. کتاب هايی که در کردستان عراق درباره وی منتشر شده اند به جای راهگشايی تا حد زيادی بر ابهام ها افزوده است و فقط می توان به ۲ مورد کتاب واقعی اشاره کرد .
۱۷. نوع نگاه محققان درباره وی نگاهی فارغ از گرايش و هواداری است و ۲تز دکتری موجود که در حال دفاع است با همين مشکلات روبروست.
۱۸. فعلا مصاحبه شفاهی با افراد نزديک به وی انجام نشده است اما با ۴۵ منتقد و مخالف وی گفتگوها ضبط شده اند .
۱۹. از سندهای دست و خط وی و تحليل ها و نوشته های وی صرفا ۹۸ صفحه کردی و فرانسه وجود دارد که ۲۳ صفحه آن درباره تاريخ کهن کردهاست و لابلای آن جوهر ناخوانا و خيس شده است .
۲۰. حدود ۲۳ سند از مرکز پليس وين و ۳۴ سند از مرکز تاريخی فرانسه و ۱۸ سند از مرکز عراق و ۲۷ سند از گفتگوهای آخرين روزهای وی به سرقت رفته و يا به کل نابود شده است.
حال با اين ۲۰ مشکل بعيد است که کتاب به آن نقطه مورد نظر دسترسی بيابد از طرفی هم ذوق و شوق کردها در انتظار کشيدن به انتشار اين کتاب قابل فهم است اما بهتر آن است به جای قضاوتهای عجولانه و نوع نگاهی حاکی از جمود فکری و هيجان؛ به رفع اين ۲۰ مشکل انديشيد . نمی توان هيچکدام را ناديده گرفت و سزاوار نيست که به شخصی و جايی و کسی بی حرمتی کرد.
محقق اين اثر را در اختيار مردمش می نهد و ديگر مردم اند که صبورانه قضاوت خواهند کرد و بر دانش خوانندگان خواهد افزود. توقع اين که از وی تنديس خباثت يا مجسمه مقدس ساخت؛ امری عقلانی نيست . بگذاريم محققان با آسودگی خاطر بنويسند و راهشان را بروند با وجود سنگلاخی پر از اما و آيا و اگر که برای محققان وجود دارد .
آخرالامر به گمانم بهتر ان است که در صورت داشتن هر نوع کمکی برای رفع ابهام ها ؛ ياری دادن محققان امری سزاوار و شايسته است حتی اگر فحش نامه ای ترجمه شود و يا در اختيار ايشان گذارده . تا اگر خادم ملت بود و يا خائن ؛ مقبول بود يا رانده شده و.... را به زبانی ساده و بی طرف بخوانيم . و جامعه کردها هم فضا را برای تحقيق محققان خود خواهد گشود و پاسخ لجن پراکنی شيرين عقل های هرزه زبان و سياه بين هم سکوت و کار و تلاش است برای کشف حقيقت و ثبت در دفتر تاريخ . تاريخ ما ازعرب ها و ترک ها و ديگران کمتر نيست ، قدرش بدانيم و به عشق از تاختن و تاراج کردنش بپرهيزيم .
با احترام