سرمايه، ترانه بنی يعقوب - دادستان تهران گفت: «کارگران کشته شده در حادثه سعادت آباد کارگران عادی نيستند بلکه بيشترشان دانشجويانی بوده اند که برای گذران زندگی و تامين هزينه تحصيل شان مشغول به کار شده بودند.» اين خبر برخی کارشناسان جامعه علمی کشورمان را شوکه کرد
«حادثه مرگ ۱۷ کارگر در ريزش ساختمان سعادت آباد تهران به تنهايی آن قدر دردناک بود که کمتر کسی می توانست بی تفاوت از کنار آن بگذرد اما اظهارات روز گذشته سعيد مرتضوی دادستان تهران ابعاد اين حادثه را به گونه ای ديگر مطرح کرد و موجب شوکه شدن برخی از کارشناسان جامعه علمی کشورمان شد.دادستان تهران گفته است کارگران کشته شده در اين حادثه کارگران عادی نيستند بلکه بيشترشان دانشجويانی بوده اند که برای گذران زندگی تامين هزينه تحصيل شان مشغول به کار شده بودند.
هفته گذشته ساختمانی هفت طبقه در منطقه سعادت آباد تهران فرو ريخت که بر اثر آن ۱۷ کارگر مشغول به کار در اين ساختمان جان سپردند. کارگرانی که از اهالی کوهدشت استان لرستان بودند. وضعيت خطرناک اين ساختمان از مدت ها پيش توسط اهالی محل به مسوولان گزارش شده بود اما در نهايت فقدان اقدام سريع برای تخريب آن به کشته شدن بيش از ۱۷ کارگر منجر شد.
علی عباسپور تهرانی فرد رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس وقتی خبر دانشجو بودن اين کارگران را می شنود با ناباوری می گويد: «اما کشته شدگان اين حادثه که کارگران ساختمانی بوده اند؟» او با اظهار بی اطلاعی درباره دانشجو بودن اين افراد می گويد: «اگر اين خبر واقعيت داشته باشد با يک ناهنجاری اجتماعی روبه رو هستيم چون دانشجو با آن همه حجم درس که نبايد چنين کارهايی انجام دهد.»
يکی از ماموران شهرداری منطقه دو تهران هم از همشهريان اين کارگران است، می گويد: «تعدادی از همشهريانم برای کار به اين ساختمان آمده بودند. وقتی تابستان شروع شد تعدادی از آنها فرزندان شان را هم که دانشجو يا محصل بودند برای کار نزد خود آوردند که اين بلا به سرشان آمد.»
مصطفی اقليما رئيس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ايران در اين باره می گويد: «بيش از ۷۰ تا ۸۰ درصد دانشجويان از شهرستان يا روستاهای کشور هستند. خانواده های اين دانشجويان با توجه به بضاعت اندک مالی شان قادر به تامين هزينه های فرزندان شان نيستند بنابراين آنها در تهران به انواع و اقسام کارها از جمله کارهای ساختمانی مشغول می شوند. بسياری حتی خرج خانواده هايشان را از اين طريق تامين می کنند. تعداد زيادی از دانشجويان نه تنها در فصل تابستان که حتی بين کلاس های درس هم به دليل فقر و تورم وحشتناک جامعه مجبور به کار در چنين مشاغلی هستند.» به گفته اقليما به اين دانشجويان کوچک ترين کمک مالی هم نمی شود و اگر برای هزينه خوابگاه يا ساير هزينه ها از سوی دانشگاه کمک هزينه ای می گيرند بلافاصله پس از تحصيل اين کمک هزينه ها بازپس گرفته می شود.
حقيقی فرماندار کوهرنگ هم با تاييد دانشجو بودن بسياری از کارگران کشته شده در حادثه سعادت آباد می گويد: «روز پنجشنبه گذشته در کوهدشت به دليل درگذشت اين کارگران عزای عمومی اعلام کرديم اما آمار دقيقی از تعداد دانشجوهای کشته شده در اين حادثه نداريم چرا که گمان می کرديم تفکيک کردن اين کشته شدگان بار روانی برای بازماندگان اين حادثه خواهد داشت.»
او ادامه می دهد: «در گزارشی که برای مقامات ارسال کرديم يادآور شديم اين دسته از کارگران برای تامين معاش ناچار به مهاجرت بوده اند، همچنين از رئيس کميسيون قضايی درخواست پيگيری حق و حقوق اين کارگران را کرده ايم.» اقليما هم می گويد: «فقر و تورم شديد عامل اصلی چنين آسيب هايی است. دانشجويی که به اين شدت درگير مشکلات مالی است هرگز در درس خواندن هم موفق نخواهد شد و اگر هم درس بخواند فقط برای نمره است. با اين وضع بسياری از آسيب های اجتماعی رخ می دهد.» او همچنين از دانشجويان دختری می گويد که برای تامين هزينه های زندگی شان شب ها از پيرزن های بيمار نگهداری می کنند و حتی برخی ديگر از دانشجويان به کارهای خلاف روی می آورند.
الهه حجازی استاد دانشگاه هم از شنيدن اين موضوع اظهار تاسف می کند: «چنين خبرهايی برای يک کشور بسيار ناگوار است اينکه کارگرش دانشجو باشد و در نهايت چنين حوادث ناگواری هم برايش رخ دهد.» او پيشنهاد می دهد برای حل اين مشکلات ميزگردهای علمی توسط مسوولان کشور، وزارت علوم و مجلس گذاشته شود که تکليف اين همه دانشجو که بدون شغل و کار و آينده مشخص وارد دانشگاه می شوند، چيست. هر روز تعداد دانشجويان دانشگاه ها افزايش می يابد اما معلوم نيست برای انتظارات در حال تغيير آنها شرايط اجتماعی چه تغييری کرده است؟