دوشنبه 17 تیر 1387

محمد خاتمی: اصلاحات را مظلوم‌ترين جريان درايران می‌دانم، جنبش دانشجويی بيشتر از درون ضربه خورده است، ايسنا

- عدالت اقتصادی يعنی تقويت بنيه اقتصادی همراه با توزيع عادلانه

رييس جمهور سابق کشورمان در ديدار با جمعی از دانشجويان دانشکده‌های حقوق و علوم سياسی و اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی تاکيد کرد: اسلامی که بنده می‌خواهم، اسلام پيشرفت، توسعه، آزادی و امنيت مردم است؛ اگر ما در اين جهت کار کنيم و بتوانيم جايگاه مردم را مشخص کنيم و از حقوق آنها دفاع کنيم، بايد کار کنيم.

به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا حجت الاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمی در اين ديدار در پاسخ به سوال دانشجويی در خصوص نظام برنامه‌ريزی و اقتصاد کشور اظهار داشت: در مورد اينکه گفته شده که ما مجبور شده‌ايم برای رسيدن به اهداف سياست‌ها را تغيير دهيم، بايد ببينيم که با اين تغيير سياست‌ها چقدر به اهداف موردنظر نزديک يا به چه ميزان از آنها دور شديم.

رييس بنياد باران با بيان اين که به نظر می‌رسد که رسيدن به اهداف برنامه‌های سند چشم‌انداز بيست ساله کشور دور از دسترس است و فکر می کنم با شرايط کنونی به آن نخواهيم رسيد، گفت: آيا نبايد فکری کنيم که از آنچه که امروز هستيم، به شدت عقب نيفتيم؟ با روندی که هم اکنون داريم رسيدن به اهدافی که داشتيم، مانند رشد بالای ۸ درصد و اينکه در سال ۱۴۰۴ بزرگترين قدرت علمی، فنی و اقتصادی منطقه باشيم، دور از تصور است و البته نمی‌گويم اين روند با سوءنيت بوده، ممکن است با حسن نيت و به قصد خدمت بوده باشد ولی حاصل کار مطلوب نيست. من معتقدم که اين تغيير سياست‌ها و روش‌ها ما را از آن اهداف دور کرده است.

سيد محمد خاتمی درپاسخ به اين پرسش که جهت‌گيری اقتصادی دولت وی چه بوده است؟ گفت: من فکر می‌کنم که در عين حال که با احتياط می‌خواستيم کارها جلو برود، در دوره اول رياست جمهوری به يک طرح اقتصادی رسيديم که حاصل نشست‌های متعدد متفکران اقتصادی جامعه از همه طيف‌ها بود. خودم نيز شخصا ساعت‌ها وقت صرف انجام آن کردم و در جلسات شرکت فعال داشتم و به جمع‌بندی جالبی رسيديم که همان نيز مبنای برنامه چهارم توسعه قرار گرفت که صرف نظر از ايرادها منسجم‌ترين، علمی‌ترين و متناسب‌ترين برنامه با وضعيت تاريخی، اجتماعی و اقتصادی ما بود و هزاران نفر ساعت روی آن کار شد که کسی نمی‌تواند ادعا کند، روی آن نظر نداده است و نقش مرحوم دکتر عظيمی در اين مورد بزرگ بود.

رييس جمهور سابق کشورمان افزود: مارکس می‌گويد که نظام هگل سرش در زمين و پايش در هوا بود و من آن را اصلاح کردم، صرف نظر از درستی يا نادرستی سخن مارکس، ما در برنامه‌ريزی چنين کاری را انجام داديم. در اين نظام سياست‌های کلی را رهبری بايد تعيين کنند و مسائل براساس آن مشخص می‌شود. ما قبل از تنظيم برنامه‌ها و بودجه‌های سالانه در يک اقدام کارشناسی گسترده پيشنهاد سياست‌های کلی را تقديم ايشان می‌کرديم و ايشان نيز پس از نظر مجمع تشخيص مصلحت، نظر نهايی را می‌دادند و همان مبنای کار برنامه و بودجه می‌شد و براساس آن، سياست‌های اجرايی و استراتژی، برنامه‌ها و تاکتيک‌ها مشخص می‌شد.


نمی‌توانيم با پول نفت جهش اقتصادی داشته باشيم


معتقد بوديم بايد يک جهش اقتصادی با زيربنای مشخص در جامعه داشته باشيم

خاتمی افزود: معتقد بوديم که بايد يک جهش اقتصادی در جامعه داشته باشيم و زيربنای آن بايد نيز مشخص باشد. ما نمی‌توانيم با پول نفت که در امور جاری صرف می شود، کوچترين گامی به سوی توسعه و پيشرفت برداريم. بايد زيرساخت‌ها فراهم شود. اين مساله بايد مورد بررسی قرار گيرد که در ۸ سال اصلاحات زيرساخت‌های مملکت در راه، مخابرات، نيرو و انرژی و... چقدر ساخته شد؟ هزاران مگاوات برق به دولت کنونی تحويل داده شد و فکر می کنم که قراردادهای ۱۷ هزار مگاوات را هم بسته بوديم. بايد سوال کنيم که آيا آن سرمايه گذاری‌ها به نتيجه رسيده و فکر سالهای بعد شده است؟

وی تاکيد کرد: در زمينه ارتباطات نيز بايد گفت که وقتی بنده آمدم، ۱۵۰۰کيلومتر فيبر نوری به عنوان زيربنای ارتباطات کشور وجود داشت و وقتی رفتم ۵۳هزار کيلومتر ايجاد شده بود و همچنين طرح تکفا و تحول در وزارت ارتباطات وفناوری اطلاعات و... ايجاد شد. در آن دوران زمين خشک عسلويه به پروژه ای بزرگ تبديل شد که حاصل جذب سرمايه و تکنولو‍ژی خارجی و فعاليت بخش خصوصی بود. در عرصه جهانی نيز سعی می‌کرديم، حرمت و عزت نظام جمهوری اسلامی و مردم ايران حفظ شود و در عين حال مصالح اساسی کشور را در نظر داشتيم، می‌کوشيديم از تنش و بحران جلوگيری شود.

خاتمی تصريح کرد: پاسخ به اين سوال که آيا در اين زمينه ما موفق بوديم يا مديريت فعلی موفق‌تر است، کار مشکلی نيست.


اصلاحات را اصيل‌ترين و سالم ترين و درعين حال مظلوم‌ترين جريان در ايران می‌دانم

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

به گزارش ايسنا به نقل از روابط عمومی بنياد باران، رييس دولت اصلاحات در پاسخ به اين سخن يکی از دانشجويان حاضر که دوره خاتمی را دوره گذار ناميد، اظهار داشت: فکر می کنم که ۱۰۰سال است در حال گذار هستيم و اتفاقا مساله مهمی است که اگر به آن توجه نداشته باشيم، شايد دچار مشکل شويم. به نظر من اصلاحات به آن صورت که در نظر دارم کاملا يک تبار ۱۵۰-۱۰۰ ساله دارد و به اين صورت است که وقتی که جامعه ما به سنت‌های گذشته وابسته بود، با پديده تمدنی جديد روبرو شد که مانند سيل همه جا را می‌گرفت .اين کوشش صورت گرفت که در چنين فضايی جايگاه ملت ايران مشخص شود و من اصلاحات را اصيل‌ترين و سالم ترين جريانی می‌دانم که در اين مدت وجود داشته است و در عين حال مظلومترين جريان هم بوده است . البته چون جريان تازه‌ای بوده است، از نظر تدوين مبانی تئوريک مشکل داشته است.

وی افزود: من معتقدم در ۱۰۰سال گذشته ۳ جريان سنت‌پرستان، غرب‌پرستان و اصلاح‌طلبان وجود داشته است. سنت‌پرستان کسانی بودند که می‌گفتند چشممان را بر روی دنيا بايد ببنديم و همه اين تغييرات بيگانه است و نبايد بگذاريم که جامعه سنتی تکان بخورد. خيال می‌کردند که با بخشنامه و فرمان می‌شود جلوی آن را گرفت. در حالی که آن جريان اگر در را می‌ديد، از پنجره وارد می‌شد. در اين فضا غرب‌پرستان نيز می‌گفتند که بايد همه چيزمان را فدای اين موج کنيم و خودمان را از سر تا پا و به لحاظ مادی و معنوی غربی کنيم تا بتوانيم پيشرفت کنيم و از گذشته که مانع پيشرفت است، ببريم.

سيدمحمد خاتمی ادامه داد: در اين وسط جريانی بود که می گفت بايد تحولات روزگار را بشناسيم، نمی‌توانيم در برابر آنها بی‌تفاوت باشيم و نمی توانيم از دستاوردهای تمدن امروز چشم پوشی کنيم. در عين حال يک هويت داريم که عمدتا دينی است. فرهنگ ما متاثر از دين است و هم بايد هويت خود را بازتعريف کنيم تا آن را حفظ کنيم و هم متناسب با تحولات زمان تصميم بگيريم و در نتيجه جامعه‌ای داشته باشيم که هم دارای هويت باشد و هم از مزايای زندگی امروز بهره‌مند باشد که اگر بخواهيم عمق اصلاح طلبی را بيان کنيم، اينگونه است.

رييس بنياد باران با اشاره به خواسته‌های تاريخی ملت ايران گفت: در عمق جهت‌گيری جامعه ما در ۱۰۰ سال گذشته و در تمام اقشار و طبقات استقلال، آزادی و پيشرفت به عنوان خواسته مطرح بوده است و معتقدم که اصلاح‌طلبان صادق ترين افرادی بودند که اين شعار را می خواستند و هنر انقلاب اسلامی اين بود که اين خواست تاريخی را با هويت تاريخی همسو کرد. امام (ره) گفت که از موضع دين بايد اين خوسته ها را بخواهيم و نظام مورد توجه را جمهوری اسلامی قرار دادند؛ چرا خلافت اسلامی، امارت اسلامی و... را مطرح نکردند؟ زيرا در جمهوری اسلامی استقلال، آزادی و پيشرفت نهفته است.


دموکراسی و جمهوريت بايد با معيارهای اصلی اسلام سازگار باشد

خاتمی تاکيد کرد: البته بايد اسلام را به گونه ای ببينيم که با جمهوريت سازگار باشد و دموکراسی و جمهوريت را نيز طوری ببينيم که با معيارهای اصلی اسلام سازگار باشد و امروز اصلاح طلبان جز اين را نمی‌خواهند.

وی اظهار داشت: در جمهوری اسلامی تفکيک قوا نهفته است و اگر سازوکارهايی باشد که تفکيک قوا ايجاد نشود، جمهوری لطمه خورده است. اگر زمينه برای تاثير رای ملت از بين برود، جمهوری لطمه خورده است و اگر در جمهوری همه ارکان نظام (از رهبری گرفته تا ساير بخش ها) مسئول هستند و اعتبارشان را از مردم گرفته اند و در مقابل آنها مسئول هم هستند، در نظام اسلامی جامعه بايد مقتدر باشد و آزادی در جامعه بايد تامين شود.


منظور ما از آزادی نقد قدرت است

سيمحمد خاتمی با تاکيد بر اصل آزادی گفت: شما نمی توانيد که بگوييد حکومت در مقابل مردم مسوول است، مردم نمی‌توانند از حکومت انتقاد کنند. برخلاف برخی که با کمال بی انصافی چنين القا می‌کنند آزادی مورد نظر ما ولنگاری، آزادی همجنس بازی و... است، منظور ما از آزادی نقد قدرت است. آزادی که در قانون اساسی آمده مورد نظر ماست و اين لازمه يک حکومت دموکرات است. هرکس بايد بتواند ابراز نظر کند. اينکه به محض آنکه کسی عليه حکومت انتقاد کرد، بگوييم عليه منافع ملی اقدام کرده، تناقض در نظر و عمل است.

رييس موسسه بين المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها ادامه داد: در يکی از سفرهای خارج از کشور وقتی از من درخواست شد که بهترين خاطرات دوران رياست جمهوری را بيان کنم، گفتم که يکی از لذت‌بخش‌ترين لحظه های زندگی من، روز ۱۶ آذر ۱۳۸۳ در دانشگاه تهران بود که تعدادی دانشجو اعتراض کردند و سخنان تند به زبان آوردند و البته به شکل اهانت‌آميز صحبت نکردند؛ ولی سخت اعتراض داشتند. من خودم را پيرو اميرالمومنين می‌دانم که می فرمايد: «مقدس نيست، امتی که در او انسان ضعيف در مقابل قوی نتواند حقش را بگيرد، بدون آنکه لکنت زبان داشته باشد.» يعنی قدرت نبايد به گونه‌ای باشد که وقتی کسی می‌خواهد سخن بگويد دچار لکنت شود چه رسد به اينکه ترس داشته باشد. بايد اينقدر امنيت باشد که فرد بتواند با اطمينان در مقابل بالاترين قدرت سخنش را بگويد. من گفتم که اطمينان دارم، کسانی که اعتراض کردند، يک ذره نگرانی از فشار يا دستگيری نداشتند. چه دستاوردی بالاتر از اين؟

رييس سابق قوه مجريه پيرامون پيشرفت کشور گفت: ما منابع و امکانات زيادی داريم و در مقابل خدا و مردم مسووليم که از آنها استفاده کنيم تا ملت به جايگاه خودش برسد. جايگاه ما اين است که توليد، اشتغال و تامين اجتماعی در موقعيت مناسب قرار گيرد. گاه سخن از عدالت می گوييم و آن را هم در اقتصاد صدقه‌ای خلاصه می‌کنيم. وقتی درآمدهای کشور که بايد صرف سرمايه گذاری شود را در امور جاری استفاده کنيم و تورم و نقدينگی بالا رود و فردا که نفت مصرف شد، سرمايه تجديدپذير و مولد وجود نداشته باشد، از فقير هم فقيرترمی شويم.


عدالت اقتصادی اين است که بنيه اقتصادی جامعه بالا و توزيع عادلانه باشد

خاتمی افزود: اين کارها ممکن است که بصورت مسکن موقت کاری کند، اما عدالت اقتصادی اين است که بنيه اقتصادی جامعه بالا باشد و البته توزيع هم عادلانه باشد. در موضوع بهينه کردن يارانه‌ها در سال‌های دوم، سوم دوره اول رياست جمهوری بنده تصميم گرفته شد که از نفت و بنزين شروع کنيم و سوبسيدها را برداريم. ولی آن را جزء درآمد دولت به حساب نياوريم و صرف بهبود حامل‌های انرژی کنيم و قسمت عمده آن را صرف تامين اجتماعی کنيم که در اين راستا وزارت رفاه و تامين اجتماعی هم تاسيس شد. ما معتقد بوديم هم بايد سرمايه گذاری شود و هم به صورت زيربنايی توزيع عادلانه شود.


نبايد با دنيا روابط تشنج‌آميز داشته باشيم

وی با اشاره به تامين اجتماعی گفت: در دنيا تامين اجتماعی مهمترين وسيله تامين عدالت در جامعه است و به اين کار بايد توجه شود تا جامعه پيشرفت داشته باشد. برای اين هدف هم بايد سرمايه گذاری شود و از تکنولوژی خارجی استفاده شود و نيز بايد روابط تشنج‌آميز با دنيا نداشته باشيم و امکانات آنها را جذب کنيم. اگر می خواهيم، عزت داشته باشيم نبايد کسی به ايرانی‌ها اهانت کند و اگر اين را می خواهيم، بايد زمينه اهانت فراهم نشود. اصلاحاتی که مورد نظر ماست، اينها را می‌خواهد و در عين حال معتقدم که ما جامعه‌ای اسلامی هستيم و اسلام برای سعادت دنيا و آخرت است.


تفکری که به رای مردم اعتماد ندارد را قبول ندارم

رييس جمهور سابق کشورمان افزود: البته برخی تفکرات هم وجود دارد که به رای مردم اعتقادی ندارند و جمهوری را انحراف می‌دانند. بنده آنها را قبول ندارم و مورد قبول امام(ره) و قانون اساسی هم نبوده است. اسلامی که بنده می‌خواهم، اسلام پيشرفت، توسعه، آزادی و امنيت مردم است و با اينها سازگار است و مانع آنها نيست. اگر ما در اين جهت کار کنيم و بتوانيم جايگاه مردم را مشخص کنيم و از حقوق آنها دفاع کنيم، بايد کار کنيم. ولی اگراصلاح‌طلبان ببينند که نمی‌توانند از اين حقوق و جهات دفاع کنند به چه دليل وارد صحنه شوند؟

به گزارش ايسنا سيدمحمد خاتمی در پاسخ به پرسش دانشجويی در خصوص مفهوم امت و ملت گفت : به نظر من هيچ منافاتی بين امت و ملت وجود ندارد. امت يک امر معنوی است که همه پيروان اسلام از همه مذاهب در ذيل آن قرار می گيرند و اينکه امت منشاء حکومت شود، منوط به حکومت واحد جهانی است و ما به عنوان شيعه معتقديم که هنگام ظهور امام معصوم مويد من عندالله اين امر ميسر می شود. بارها گفته‌ام در زمان غيبت معصوم چه کسی گفته که ما رسالت مسلمان کردن و تحميل نظام خودمان به جهان را داريم؟ حتی خود امام زمان(عج) هم چيزی را تحميل نمی‌کند. در کشور ما مردم امام(ره) را ديدند و او را انسانی شجاع يافتند، به او رای دادند و جمهوری اسلامی در کشور ايران و در چارچوب ملت ايران شکل گرفت.

رييس‌جمهور سابق کشورمان با بيان اينکه ملت ايران فقط مسلمانان را شامل نمی‌شود، گفت: ملت؛مسيحيان، يهوديان وزرتشتيان... را هم شامل می‌شود که به شرط آن‌که نظام را قبول داشته باشند و قصد براندازی نداشته باشند، به اندازه مسلمانان حرمت دارد. به همين دليل است که در مجلس شورای اسلامی، اقليت‌های دينی هم حضور دارند و آراء هريک از آن اقليت‌ها ممکن است که در تصويب يک قانون موثر باشد. اين حرمتی است که نظام اسلامی برای اقليت‌ها قائل شده است. همچنين ملت همه اقشار را شامل می‌شود. مجلس شورای اسلامی يعنی اين‌که به رای ملت و تصميم آنها حرمت گذاشته می‌شود و امری اصيل است.

خاتمی افزود: ما وظيفه داريم، اين کشور را بسازيم. اگر بتوانيم الگو بسازيم در صدور انقلاب موفق بوده‌ايم. اگر بتوانيم به نام اسلام حکومتی را بسازيم که پيشرفت اقتصادی و علمی دارد، آزادی‌های اساسی در آن محترم است، بخش خصوصی آن فعال است، در ارتباط با خارج توانسته است، سرمايه‌ها و فن‌آوری‌ها را جذب کند و قدرت و قوتی پيدا کرده است بدون اينکه از اصول و مصالح دست برداشته باشد، همين الگويی برای کشورهای اسلامی و غيره می شود.

رييس جمهور سابق کشورمان در پاسخ به سوالی در خصوص پيش بينی وی از آينده سياسی کشور گفت: اگر نظام ما هماهنگ با خواست تاريخی ملت و واقعيت های موجود باشد، مسيری که جامعه ما به سمت استقلال، آزادی، آبادانی و امنيت طی می کند، بسيار کم هزينه‌تر و سريع‌تر خواهد شد و اگر اين ساختار متناسب با آن حرکت نباشد، هزينه‌ها زياد خواهد شد. ولی معتقدم، مسير ملت با آنچه در صدساله گذشته طی کرده، تغييری نخواهد کرد.


وی تاکيد کرد: مسوولان کشور هستند که بايد خود را تابع متغيری به نام «خواست تاريخی ملت» و الزامات تاريخی کنند و نه به عکس. اگر متغير را مصلحت جامعه قرار دهيم و در مسير رشد آن گام برداريم و نظام را تابع آن کنيم، خيلی سريع‌تر و سالم‌تر به مقصد می‌رسيم و اگر خواستيم، سليقه‌های خاص را اصل بدانيم و بخواهيم که همه جامعه تابع آن باشند، ممکن است که با زور و اعمال برخی سياست‌ها برای مدتی جلوی التهاب جامعه را بگيريم، ولی پس از مدتی مشکلات بروز می کند، زيرا مصلحت و خواست ملت متغير واقعی است. در الگوی مورد نظر من تابع جای متغير را نمی‌گيرد.


جنبش دانشجويی را جدا از هويت تاريخی و اجتماعی جامعه ندانيد

خاتمی در پاسخ به سوال يکی دانشجويان که نظر وی را پيرامون جنبش دانشجويی در ايران جويا شد، اظهار داشت: جنبش دانشجويی را جدا از هويت تاريخی و اجتماعی جامعه ما ندانيد. روشنفکر غيردينی ما نتوانست با جامعه هم زبانی پيدا کند.

وی افزود: عده ای در کشور ما بودند که انسانهای خوبی بودند، اما سنت پرست بودند و زبان زمان را نمی‌فهميدند و با چيزی که در جامعه می گذشت، نتوانستند هم زبانی ايجاد کنند. يک نسل روشنفکر هم روی کار آمد که با سنت سازگار نبود و آن هم نتوانست با مردم ارتباط برقرار کند و وقتی متفکر جامعه- چه سنتی چه روشنفکر- نتواند هم‌زبانی و همراهی ايجاد کند، هيچ تحولی را در آن جامعه نمی‌تواند ايجاد کند.

رييس دولت اصلاحات با بيان اينکه اصلا اين ضرورت تاريخی بود که پديده‌ای به نام «روشنفکری دينی» پديد آمد، گفت: روشنفکر دينی يعنی کسی که می تواند الزامات زمان را بفهمد، در عين حال به مبانی هويت جامعه وفادار است و روشنفکران دينی کسانی هستند که بيشتر می‌توانند اين هم زبانی را با متن جامعه در حال تحول ايجاد کنند. البته روشنفکران دينی نتوانستند، زبان مدونی بيابند و اتفاقا روشنفکران غير ديندار چون آبشخورهای غربی داشتند، خيلی مدون‌تر می توانند بحث کنند. سنتی‌ها هم چون ريشه در تفکر هزارساله گذشته دارند، منسجم تر می‌توانند فکر وعمل کنند.


سيدمحمد خاتمی با طرح اين پرسش که آيا اگر کسی در حکومت نباشد، می‌تواند در جامعه حضور داشته باشد، گفت: آيا صدای ما به يک پنجاهم جامعه می‌رسد؟ در مقابل، رسانه ملی که بايد فراتر از جناح بندی‌ها باشد، درتلاش برای تخريب يک جريان و توجيه جريان ديگر است.

وی افزود: در کشورهای جهان سوم نوعا يا بايد در حکومت بود و يا در اپوزسيون که سرکوب می‌شود و در گوشه‌ای که کسی صدايشان را نشنود و اين يک تناقض سنگين ولی قابل حل است.


معتقد نيستم که جنبش دانشجويی قوام‌يافته‌ای داشته‌ايم


در جنبش دانشجويی بيشتر از درون ضربه خورده‌ايم

به گزارش ايسنا رييس جمهور سابق کشورمان در پايان اين ديدار که با سخنان و پرسش‌های دانشجويان همراه بود، گفت: جنبش دانشجويی ما تابع وضعيت تاريخی ماست و معتقد نيستم که جنبش دانشجويی قوام‌يافته‌ای داشته‌ايم. حرکتهايی وجود داشته است و همانگونه که روشنفکران وقتی مجالی می‌يابند، به جان هم می‌افتند، در جنبش دانشجويان هم بيشتر از درون ضربه خورده‌ايم. لطمه درونی هم سبب شده که محدوديت ها از ناحيه بيرون بيشتر شود و در عين حال معتقدم، دانشجويان مظلوم‌ترين بخش جامعه ما هستند و اگر بتوانند متفکرانه وضعيت خود را بازخوانی کنند، آينده بهتری خواهند داشت.

Copyright: gooya.com 2016