دوشنبه 17 تیر 1387

آيا ايران به خود می‌آيد؟ يوشکا فيشر، دی تسايت، برگردان از الاهه بقراط

يوشکا فيشر
به نظر می‌رسد در تهران دريافته باشند که يک راه حل فراگير در منطقه بدون اسراييل نمی‌تواند وجود داشته باشد. البته ايران مطلقا نمی‌خواهد برتری قدرت اسراييل را بپذيرد، ولی لحن تهران در مورد اسراييل آغاز به تغيير کرده است

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

آيا دو طرف منظور يکديگر را دقيقا می‌فهمند؟ آيا رهبران جمهوری اسلامی می‌فهمند که بر اساس بسته پيشنهادی بايد غنی‌سازی را متوقف کرده، از نصب سانتريفوژهای جديد چشم بپوشند تا در مقابل کشورهای پنج بعلاوه يک هم خواستار «تحريم‌های جديد» از شورای امنيت نشوند؟ و آيا کشورهای يک بعلاوه پنج می‌فهمند که جمهوری اسلامی فکر می‌کند با شروع مذاکرات تمامی تحريم‌ها از ميان برداشته خواهند شد؟ دست کم مقاله يوشکا فيشر که در ستون دوشنبه او در روزنامه معتبر «دی تسايت» منتشر شد (۷ ژوييه) نشانگر آن است که طرفين مذاکرات همچنان از گمان خود حرکت می‌کنند. يک چيز اما مسلم است: درگيری‌های داخلی جمهوری اسلامی بر سر «معامله بزرگ» با توجه به نقش اسراييل که در اين مقاله نيز بر آن تأکيد شده است، به نقطه اوج خود نزديک می‌شود. اين جام زهر، از نوع ديگريست.

ايران خود را در مسئله اتمی آماده مذاکره نشان می‌دهد. نشانه‌هايی وجود دارد که اين بار چيزی بيش از تاکتيک وقت‌گذرانی در پس آن نهفته است.
به نظر می‌رسد سرانجام اين پيام که اگر ايران به برنامه‌های اتمی خود ادامه دهد، به احتمال زياد بايد با پيامدهای نظامی حساب کند، به تهران رسيده باشد. دست کم نشانه‌های قابل توجهی از ايران وجود دارد که بيانگر آمادگی بيشتر برای مذاکره است.

در اين ميان بايد توجه داد رهبری ايران به شدت در اشتباه است اگر گمان کند تهديدات نظامی اسراييل تنها برای انحراف افکار عمومی از مشکلات داخلی اولمرت است، چرا که چنين نيست. البته دولت اسراييل مشکلات بزرگی دارد. ولی اين مشکلات دليل بحرانی شدن موقعيت بين اسراييل و ايران نيست. حتی در ميانه يک بحران داخلی نيز اسراييل به طور فراحزبی و يکپارچه در برابر ايران و برنامه‌های هسته‌ای آن ايستاده است. اين يکپارچگی نشان می‌دهد که اگر يک راه حل سياسی برای مشکل اتمی ايران يافت نشود، به هر وسيله‌ای که بتوان، از احتمال تجهيز ايران به تسليحات اتمی جلوگيری خواهد شد. در عربستان سعودی و هم چنين ديگر کشورهای عربی نيز از اين ديدگاه، اگرچه فقط پشت درهای بسته، پشتيبانی می‌شود.

ولی اينکه در تهران واقع‌گرايی بيشتری ديده می‌شود، تنها بر نشانه‌ها متکی است. تازه‌ترين بسته پيشنهادی گروه پنج بعلاوه يک يعنی پنج کشور عضو شورای امنيت به اضافه آلمان، در تهران با استقبال روبرو گشت. اين پيشنهاد در کنار يک همکاری گسترده در عرصه مسائل سياسی و اقتصادی، به همکاری با ايران در زمينه مسائل هسته‌ای نيز توجه دارد. برای مثال شامل ساختمان و صدور راکتورهای آب سبک و هم چنين دسترسی ايران به امکان تحقيقات هسته‌ای و تکوين آن است. اما شرط اين همکاری‌ها همانا يک توافق الزام‌آور است.

چيزی که جديد است اين است که رهبری ايران نيز به جريان مذاکرات پيشنهادی توسط گروه پنج بعلاوه يک نظر مساعد نشان داده است. اين امر در مرحله مذاکرات به معنای چشم‌پوشی از نصب سانتريفوژهای جديد است و در مقابل گروه پنج بعلاوه يک از تقاضای تحريم‌های جديد از شورای امنيت سازمان ملل صرف نظر خواهد کرد.

با آغاز مذاکرات، ايران بايد شش ماه غنی سازی اورانيوم را متوقف کرده و تمامی فعاليت‌های مربوط به آن را راکد بگذارد. توقف غنی‌سازی اورانيوم بايد توسط آژانس بين‌المللی انرژی اتمی کنترل شود. همزمان شورای امنيت سازمان ملل متحد در طول اين مذاکرات به برنامه اتمی ايران نخواهد پرداخت.

واکنش مثبت ايران به اين روند پيشنهادی با توجه به اينکه دولت اين کشور در طول چهار سال گذشته به هيچ وجه حاضر نبوده است غنی‌سازی اورانيوم را متوقف سازد، بسيار قابل توجه است.

هدف اين مذاکرات بايد يک توافق فراگير بين ايران و کشورهای پنج بعلاوه يک باشد که هم دعوای هسته‌ای و هم مشکلات امنيتی منطقه را حل کند.

بر اين اساس، از ايران نداهايی مبنی بر اين می‌رسد که پس از آنکه از نظر فنی بر غنی‌سازی اورانيوم تسلط يافتند، بتوانند در آينده غنی‌سازی را در يک کشور سوم، البته در همکاری با غرب، در يک کنسرن مشترک ادامه بدهند. رژيم ايران پيشنهاد مشابهی از سوی روسيه را چندی پيش رد کرده بود.

به نظر می‌رسد در تهران دريافته باشند که يک راه حل فراگير در منطقه بدون اسراييل نمی‌تواند وجود داشته باشد. البته ايران مطلقا نمی‌خواهد برتری قدرت اسراييل را بپذيرد، ولی لحن تهران در مورد اسراييل آغاز به تغيير کرده است. اخيرا يهودی‌ستيزی رييس جمهوری به نام احمدی‌نژاد صريحا از سوی يکی از معتمدان تنگاتنگ بالاترين رهبر مذهبی، يعنی ولايتی وزير امور خارجه پيشين، مورد انتقاد قرار گرفته است و نمايندگان ايرانی ندا می‌دهند که آنها از اهميت اسراييل برای يک راه حل فراگير با خبرند و می‌توانند تصور کنند با اسراييل نيز وارد معامله شوند.

اين همه صداهای جديدی از تهران هستند و يا دست کم می‌شود گفت در سالهايی که احمدی نژاد به رياست جمهوری رسيده است، چنين صداهايی ديگر شنيده نشده بود. ولی آيا ايران واقعا در اين زمينه جدی است؟ يا اينکه بازهم همان تاکتيک وقت گذرانی قبلی را در پيش گرفته است؟ آيا تهران باز هم می‌خواهد وقت بخرد تا در آخرين ماه‌های مبارزات انتخاباتی رياست جمهوری آمريکا توجه منفی جهان را چندان به خود جلب نکند؟ به اين پرسش تنها در جريان عمل و آزمون مذاکرات، و اين بار با شرکت مستقيم آمريکا، می‌توان پاسخ داد.

اگر ايران در گفتار خود جدی باشد، آنگاه هيچ نتيجه‌ای کمتر از يک تقسيم منافع بزرگ منطقه‌ای بين ايران و آمريکا، و هم چنين اروپا و متحدان منطقه‌ای آمريکا، يعنی همان «معامله بزرگ» نخواهد بود.

اما اگر تهران بخواهد روی زمان بازی کند، آنگاه اين بسيار کوته‌نظرانه و ابلهانه خواهد بود. چرا که خطر يک مقابله نظامی حتی با دولت جديد آمريکا نيز از ميان نخواهد رفت. در صورتی که اين مذاکرات به شکست بيانجامد، خطر يک مقابله نظامی حتی بيشتر خواهد شد.

نه جان مک کين و نه باراک اوباما در مسئله برتری قدرت منطقه‌ای ايران و برنامه‌های هسته‌ای آن موضع نرمتری از آنچه دولت کنونی آمريکا دارد، نخواهند داشت. اگر دستيابی به راه حل سياسی با شکست روبرو شود، اتفاقا آنها شديدتر واکنش نشان خواهند داد. از همين رو اکنون اين فرصتی که برای راه حل سياسی پيش آمده است، بايد حتما مورد آزمايش قرار گيرد.

اگر بالاترين رده‌های رهبری در تهران به اين نتيجه رسيده باشند که خردمندانه‌تر و بيشتر به سود کشور است که موفقيت‌های سياست خارجی سالهای اخير و موجوديت رژيم را تثبيت کنند، تا اينکه همه چيز را در معرض خطر يک درگيری نظامی با پيامدهای پيش‌بينی‌ناپذير قرار دهند، آنگاه يک فرصت راستين برای حل سياسی مسئله وجود خواهد داشت. يک مثل هشيارانه آلمانی می‌گويد: گنجشکی در دست بهتر از کبوتری بر بام.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'آيا ايران به خود می‌آيد؟ يوشکا فيشر، دی تسايت، برگردان از الاهه بقراط' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016