سه شنبه 5 شهریور 1387

آموزگار شهرمان را از زندان و تبعيد آزاد کنيد، کمال حسينی، خبرگزاری موکريان

"هيچ کس را نمی توان دستگير کرد مگر به حکم و ترتيبی که قانون معين می کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام بايد با ذکر دلايل بلافاصله کتبا به متهم ابلاغ و تفهيم شود و حداکثر ظرف مدت بيست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضايی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از اين اصل طبق قانون مجازات می شود". اما برخلاف اين اصل، اکنون پس از گذشت بيش از دو هفته از بازداشت موقت غير قانونی "کاک مسعود کردپور"، تا به امروز وی در بلاتکليفی کامل به سر می برد و وضعيت ايشان کماکان نامشخص است.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

بيشتر از يک دهه از آشنايی بنده با ايشان می گذرد. پيش از آن شناخت من از وی در حد يک همشهری (هم محله ای) بود. اما نقطه شروع ارتباط ما مقارن بود با دوره تحصيل من در دبيرستان، به ويژه در کلاس جغرافيا. شاگردی نزد ايشان در کلاس درس جفرافيای ايران بود که من و همسالانم با پديده ها و مقوله هايی چون طبيعت، آب و هوا، جمعيت ، زندگی روستايی، شهری و... و نقش آنها در حيات فرهنگی، اقتصادی و سياسی جامعه و تأثير گذاشتن و پذيرفتن آنها از عوامل ژئوپلتيکی سرزمين مادريمان ايران آشنا شديم.

از سوی ديگر شرکت و همراهی بنده با وی در بعضی از برنامه ها و جلساتی که گاهاً به مناسبت های مختلفی در شهر بوکان برگزار می شد و نيز رفت و آمدهای بنده به منزل ايشان علاوه بر ارتباط شاگرد - معلمی، روابط ما را کم کم به دوستی بدل کرد. علاوه بر ايفای نقش آموزگاری و درس دادن به آينده سازان اين آب و خاک، وی در راستای خبر رسانی و آگاهی بخشی به افکار عمومی نيز از هيچ کوششی فروگذار نمی کرد و هراز گاهی با عنوان روزنامه نگار مستقل از طريق رسانه های داخلی و خارجی، کردی زبان و فارس زبان، اخبار و رويدادهای کردستان را ضمن انتشار به تحليل می نشست و اينگونه دامنه رسالت معلمی خود را به درون خانه های مردم نيز گسترش می بخشيد.

ارتباط من با دوست و آموزگارم همچنان ادامه يافت تا اينکه در يکی دو سال اخير شکل و رنگ ديگری به خود گرفت، به گونه ای که همراه بود با تاسيس "بنياد دموکراسی و حقوق بشر کردستان ايران" توسط "کاک مسعود کردپور".

از آن زمان به بعد ارتباط "من و کاک مسعود" علاوه بر موارد ذکر شده رنگ "همکاری" نيز به خود گرفت. به طوری که برای راه انداختن و سپس رشد و توسعه فعاليت های بنياد مذکور، برنامه ها و سفرهايی را به اين منظور انجام داديم تا ضمن معرفی و شناسايی پلان کاری و اهداف آن در ساير شهرهای کردنشين، علاقه مندان و فعالان مدنی و حقوق بشری را هم برای همکاری و فعاليت در اين بنياد جذب کنيم.

قبل از سفر به شهرهای مختلف کردستان که اساساً حوزه فعاليت بنياد هم همانطوری که از عنوان نام آن پيداست، شهرهای کردنشين ايران می باشد، سفر بسيار پر باری به منظور آشنا ساختن و ايجاد ارتباط با اشخاص، گروه ها و نهادهای فعال در زمينه دموکراسی و حقوق بشر، به تهران داشتيم که نتايج آن سفر برای ادامه راه بنياد بسيار حائز اهميت بود. در اين سفر نشست هايی با اعضای کانون مدافعان حقوق بشر ايران، انجمن دفاع از حقوق زندانيان، مجموعه فعالان ملی مذهبی و تعدادی از چهره های فعال در حوزه های مدنی، دانشگاهی و حقوق بشری و... داشتيم که به طور نسبی همگی با اين اقدام در کردستان و اهداف اوليه "بنياد دموکراسی و حقوق بشر کردستان ايران" موافق بودند و برای همکاری با ما اعلام آمادگی کردند.

با اين تجربه و با اين دلگرمی به همراه "کاک مسعود" قصد سفر کرديم و ديدن ياران. در اين راستا گام به گام که پيش می رفتيم، نتايج حاکی از موفقيت ما بود و نزديکی به اهداف اوليه بنياد. تقريباً همه دوستانمان در شهرهای ديگر با ما همراه می شدند و قرار شد طی نشست هايی دورنمای بنياد را ترسيم کنيم و اساسنامه و مرامنامه جديد و نهايی بنياد را با مشارکت نمايندگانی از همه شهرهای کردستان بنويسيم.

اما ناگهان با اعلام خبر تبعيد "کاک مسعود" به شهرستان تکاب ، دور سيکل کاری ما در بنياد رو به کندی نهاد. معلم دلسوز و پرتلاش بوکانی را سال گذشته به علت آنچه که دادگاه رسيدگی به تخلفات اداری استان ، "تحريک معلمان مدرسه برای نرفتن به سر کلاس" و "انتشار اخبار مربوط به تحصن سراسری معلمان مناطق کردنشين در رسانه ها" ناميده بود، تبعيد کردند. در حالی که اقدام معلمان در راستای خواست های صنفی خودشان و به عبارتی کاملاً قانونی بود، اما "کاک مسعود" تاوان خواست صنفی و مدنی خود و همکارانش را در کردستان بايد اينگونه در تبعيد و بر خلاف اصل سی و سوم از فصل حقوق ملت در قانون اساسی، پس می داد: "هيچ کس را نمی توان از محل اقامت خود تبعيد کرد يا از اقامت در محل مورد علاقه اش ممنوع يا به اقامت در محلی مجبور ساخت، مگر در مواردی که قانون مقرر می دارد".

هنوز چند ماهی از تبعيد "کاک مسعود" نگذشته بود که ادامه فعاليت های مدنی و علنی ايشان بار ديگر موجب آزردگی خاطر مسولان دستگاه قضايی و امنيتی شد و اين بار در اقدامی بر خلاف قوانين جاری کشور به اتهام "تبليغ عليه نظام از طريق مصاحبه با رسانه ها" مأموران امنيتی در مراجعه به خانه شخصی وی، پس از وارسی منزل، او را بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال می دهند.

در حالی که مطابق اصل سی و دوم قانون اساسی "هيچ کس را نمی توان دستگير کرد مگر به حکم و ترتيبی که قانون معين می کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام بايد با ذکر دلايل بلافاصله کتبا به متهم ابلاغ و تفهيم شود و حداکثر ظرف مدت بيست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضايی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از اين اصل طبق قانون مجازات می شود". اما برخلاف اين اصل، اکنون پس از گذشت بيش از دو هفته از بازداشت موقت غير قانونی "کاک مسعود" تا به امروز وی در بلاتکليفی کامل بسر می برد و وضعيت ايشان کماکان نامشخص است.

با استناد به اصول ياد شده و نيز با استعانت از اصل سی هفتم قانون اساسی مبنی بر اينکه؛ "اصل، بر برائت است و هيچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود، مگر اينکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد"، اميدواريم که مسولان قضايی و امنيتی ذيربط در اقدامی قانونی و زود هنگام وضعيت اين معلم و روزنامه نگار با سابقه ايرانی را مشخص و پس از مراحل قانونی ايشان را در اسرع وقت بدون هيچ گونه شرطی آزاد کنند تا که در راستای روح قانون موجبات رضايت و خوشحالی همه شاگردان و همکاران و هموطنان ايشان فراهم آيد.

کمال حسينی – روزنامه نگار

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'آموزگار شهرمان را از زندان و تبعيد آزاد کنيد، کمال حسينی، خبرگزاری موکريان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016