Click for Amazing Phone Card








دوشنبه 23 خرداد 1384

به كدام نامزد راى بدهيم؟، مرتضى مرديها، شرق

از جمع نامزدها در هر انتخاباتى بعضى سخنان درست نمى گويند. يعنى اظهارات آنان در قياس با گرايش ها و ارزش هاى اكثريت تغيير خواه، يا متعارض است يا متنافر. يا در بهترين فرض سخنان درست اما غير عاجلى را مطرح مى كنند تا سخنان درست ضرورى ترى را به محاق بفرستند. اين قسم ظاهراً از بحث بيرون اند و اكثريت آزادى طلب وقعى به آنها نمى گذارد. به تعبير دقيق كلمه، آنان را «كان لم يكن» تلقى مى كند، يعنى انگار نه انگار كه هستند. اما آنان كه سخنان درست مى گويند، يعنى خط گفته هايشان با خط خواسته هاى عقلا، دست كم زاويه منفرجه نمى سازد، دسته اى هستند كه راست نمى گويند. براى قاطبه خلق تشخيص اين دشوار نيست كه كسانى كه عمرى تبليغ مى كرده اند بالاتر از سياهى رنگى نيست، و اينك يك شبه در خم رنگ رفته و درآمده اند كه منم طاووس عليين شده، راست نمى گويند. تجربه هاى مكرر و متراكم بيش از آنند كه حتى اگر بخواهيم زورق محاسبات سياسى خود را به دست نرمه موج هاى خوش خيالى بسپاريم، تا بهانه زندگى پيدا كنيم، صخره اى عيش خيالى مان را سخره نكند. نه آيا پيشتر هم، تيم هاى ما گاه حتى با شكوهى بيشتر برنده شده بودند، ولى جشن جرم بود؟
اما دسته سومى هستند كه هم درست مى گويند و هم راست. يعنى هم سخنانى مى گويند كه كم و بيش مطلوب و معقول است، خصوصاً براى مردمى كه قحط و غلاً آنان را لاجرم قناعت پيشه بار آورده است، و هم تجربه ها حاكى از آن است كه سر آن دارند كه هر چند لوك و لنگ به سوى آن سخنان سينه خيز كنند. ظاهراً اينان كسانى اند كه در زمانه عسرت، مى توان از دلگرمى آنان پشتگرم بود. با اين همه، در يك چيز با آن دو قسم ديگر شريك اند، و آن اين كه هر سه از «چه» مى گويند و نه از «چگونه». تحليل محتواى ساده اى از اظهارات انتخاباتى نشان مى دهد كه هر كسى وعده مى دهد «چه خواهم كرد». اما اصلاً اشاره اى به اين نيست كه چرا قبلى ها چنين كارهايى را نكردند. نمى دانستند يا نمى توانستند، و اگر نمى توانستند رمز اين ناتوانى در چه بود، و من اگر رئيس جمهور شوم چگونه و با كدام استراتژى و تاكتيك آن پروژه هاى شكست خورده را رو به راه مى كنم. گاهى سخنان اين سخنرانان طنين و طنطنه اى دارد كه گويى قرار است امپراتور شوند، به گونه اى كه هر كارى به مجرد صوابديد و دستور، صورت واقعيت به خود خواهد گرفت. حتى در يك كشور با حاكميت مرسوم، كارها به گونه اى است كه جمع چندين اراده به همراهى شرايط مساعد، مى تواند كارى پيش برد، چه رسد به جايى كه رئيس جمهور آن همواره در فرار از دست خبرنگاران پرسشمند فرياد مى كند كه ولله من خود سائلم نه مسئول. بازرگان بزرگ يك بار مى گفت به من انتقاد مى كنند كه تو قاطع نيستى، اما توجه نمى كنند كه قاطع يعنى برنده و براى بريدن چاقو لازم است. اما هر چاقويى كه هست از لشگرى و كشورى و ماليه و عدليه، دسته اش را به من داده اند و تيغه اش را به ديگران. ظاهراً مشروطه ايرانى، بر عكس همه جا، نخست وزير را مشروط كرده است . در چنين وضعيتى به نظر مى رسد قسم سوم هم به قسم دوم ملحق است، چرا كه چنين كانديدى يا مى داند كه او هم نمى تواند، پس راست نمى گويد، چون وعده هايش برنامه نيست، آرزو است. يا گمان مى كند كه مى تواند ولى بعداً مى فهمد مصلحت ايجاب مى كند كه سنت سلف را ادامه دهد، پس به احتمال بين دو قطب غفلت و اغفال در تردد است. بعضى كه بدبينانه قضاوت مى كنند، معتقدند از حفر چاه انتخابات، تشنگان مشروطيت را آبى نمى رسد اما گشنگان مشروعيت را نانى آرى. اما اين نگاه همه نيست، بعضى كماكان خوشبين اند. تلاش هايى در كار است تا «چه»هاى انتخاباتى با «چگونه»هايى هرچند ترك جوش و نيم خام همراه شوند.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

رمان مشهورى از اريش ماريا ريمارك نويسنده مشهور آلمانى هست كه موضوع آن حوادث جنگ جهانى اول است. نام رمان به فرانسه اين است: «ouest, rien de nouveau' A»، كه معناى آن مى شود «در جبهه غرب عجالتاً خبرى نيست.» كسانى كه نيم نگاهى هم به مصالحه هرچند نابرابر دارند، اگر اميدشان به كلى گزاف نباشد لابد براى خود توجيهاتى عملگرايانه دارند. قضاوت در اين باب مى تواند موضوع يادداشتى ديگر باشد.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/24348

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'به كدام نامزد راى بدهيم؟، مرتضى مرديها، شرق' لينک داده اند.
خبرنامه گويا از هيچ نامزد انتخاباتي حمايت نمي کند. همه نامزدان مي توانند در اين صفحه تبليغ کنند. براي درج آگهي با اي ميل advertisement @ gooya.com تماس بگيريد.

Copyright: gooya.com 2005