فرداي انتخابات کانديداها چه کردند؟ طنز نوشته اي از ف.م.سخن

سردار قاليباف به بانو (با اضطراب)- کو؟ کجاست اون لباس سرداري؟ ندادي ش به آشغالي که؟ تا تو پيداش کني يه زنگ بزنم به بيت رهبري ببينم مي تونم برگردم سر کار قبلي ام يا نه! چه غلطي بود کرديم! بيا اين کت و شلوار سوسولي رو بنداز دور! ببين! به جون آقاجون قسم، بدي داداشت بپوشه مي گم بگيرنش ببرن اماکن! مي پيچي تو نايلون مي دي دست آَشغالي....

****

معين به الپر- اين بابا رو بچه ها چرا دوره کردن اين طوري بهش پرخاش مي کنند؟
الپر- اين تحريم چي هستش. اينا باعث شدن شما راي نيارين.
تحريم چي رو به جمعيت خشمگين اصلاح طلب- بابا کم آوردين اومدين يقه ي ما رو چسبيدين؟ خاتمي 21 ميليون راي آورد، معين 4 ميليون، يعني تحريم ما باعث شد 17 ميليون به معين راي ندن؟ ما گفتيم جريان دوم خرداد مرده. شما ها گفتين زنده است. مرده رو ورداشتين تو خيابون گردوندين. حالا مي بينين احمدي نژاد ِ مرده شور اومده براي شستن و دفن ميت. به جاي اين که بگين اشتباه کردين باز يقه ما رو چسبيدين که اينا از اول گفتن فلاني مُرده!...

****

طراح لوگوي ستاد دکتر معين- قربان با اين لوگو چه کار کنيم؟
رضا خاتمي- لوگوي "فقط معين – تا اطلاع ثانوي" رو بردارين، به جاش لوگوي "با کمال شرمندگي، فقط هاشمي رفسنجاني، تا اطلاع ثانوي" رو بگذاريد!

****

طرفدار معين به تحريم چي- اي پوپوليست! تو! تو! تو باعث شدي! تو نذاشتي! تو مانع شدي!
تحريم چي بي پناه- 57 که ليبرال بوديم، 59 منافق شديم، 61 توده اي وطن فروش،.......، 84 پوپوليست! حالا اين پوپوليست که مي گن چي چي هست؟
طرفدار معين با صبر و حوصله- پوپوليست يعني ........
(نيم ساعت بعد، بعد از تعريف واژه ي پوپوليست)
تحريم چي با تعجب- اِ ! اين تعريف که بيشتر به خود شما مي خوره تا ما؟؟؟؟!

****

اپوزيسيون تحريم چي خارج از کشور (با شادي و شعف)- ما موفق شديم! ما تحريم کرديم! ما پوزه ي اين "ملاهان" را به خاک ماليديم (اَه! مرده شور! فارسي سره ي اين تحريم هي يادم ميره که اين کلمه ي کثيف سوسمار خورها را به کار نبرم! ژوبين جان! ببين تحريم رو به فارسي سره چي مي گن، عزيزم...)
ناظر اولي به دومي (با خنده)- بذار تو خودش باشه! طفلک تو اين بيست و شش سال جمع و تفريق آرا هم از يادش رفته!

****

معين به الپر- بيا اين کد وب لاگ، اين اسم رمز، اين کارت وصل شدن به اينترنت. خواستي پاکش کن، خواستي يادگاري نگهش دار. من ديگه وقت واسه اين جور بچه بازي ها ندارم. ببين ريش مون رو داديم دست کيا. همون موقع، تو ساختمون وزارت کار بايد مي فهميدم با طناب اينا نبايد برم تو چاه...

دکتر معين در حال زمزمه- دوباره مي سازمت وطن... اگر چه با...
(دکتر هراسان)- نه ! نه! من اجازه گرفتم! سيمين خانم نزن! بچه ها يادشون رفته نامه رو به دستتون برسونند! نه! اکبر مي يام! به جان بچه ام ميام کنار اوين بست مي شينم! اکبر نه! قهر نکن! نخند! بي اعتنايي نکن! کاش همون موقع که رد صلاحيتم کردن کنار مي کشيدم آبرو و اعتبار اصلاح طلب ها حفظ مي شد! نه......!
و ناگهان از خواب مي پرد....

****

[وب لاگ ف.م.سخن]