هموطنان عزیزم
1 – به شما گفتند برای ﺁنکه گرفتار « بدتر» ( ﺁقای هاشمی رفسنجانی ) و بدترین (ﺁقای احمدی نژاد و ... ) نشوید، در انتخابات شرکت کنید . هنوز روزی از انتخابات قلابی نگذشته ، شما در مدار بسته ای از « بدتر » و « بدترین» گرفتار ﺁمده اید . پس حق با این جانب بود وقتی توضیح می دادم « بد » را به تنهائی نمی توان بوجود ﺁورد. هر بدی که پدید می ﺁید با بدتر و بدترین همراه است . اگر امروز هم به سخن ﺁنها گوش فرا دهید که به شما می گویند برای ﺁنکه گرفتار بدترین نشوید به بدتر رأی بدهید، فردا گرفتار بدتر و بدترین ، هر دو، می شوید . ﺁیا تردید دارید که رژیم کنونی ترکیبی از بد و بدتر و بدترین است ؟ ﺁیا نتیجه انتخابات قلابی را نمی بینید و هنوز تردید دارید که ، در این رژیم ، خوبها بکنار، دیگر برای بدها نیز محل عملی نمانده است و اینک بدتر و بدترین ها هستند که بر سر قدرت به جان هم افتاده اند ؟ پس اگر با اینهمه بروید و رأی بدهید و وسیله جنگ بر سر قدرت میان بدترها و بدترین ها بشوید، در برابر ﺁنچه بر سر کشور و خود شما خواهند ﺁورد، کاری از دست شما ساخته نخواهد شد . چرا که خود کرده اید و خود کرده را تدبیر نیست .
2 - ﺁقای محمود احمدی نژاد از کره مریخ به تهران فرود نیامده است . او تربیت شده نظام و، بنا بر این ، تربیت شده ﺁقایان هاشمی رفسنجانی و خامنه ای و... است . امروز ، ﺁقای هاشمی رفسنجانی شما را از تربیت شده خود در نظام استبدادی می ترساند . ﺁیا ترساندن شما از فرﺁورده نظام و امثال خودش، شما را از این واقعیت ﺁگاه نمی کند که نظام احمدی نژاد پرور برجا است و کاری که شما باید بکنید نه مشروعیت بخشیدن به ﺁن و نه شمعک شدن برای ﺁن ،که دست بکار تغییر ﺁن شدن است ؟ ﺁیا وقت ﺁن نیست از ﺁقای هاشمی رفسنجانی بپرسید :
3 – شما که خود را با ﺁقای شیراک رئیس جمهوری فرانسه و ﺁقای احمدی نژاد را با ﺁقای لوپن مقایسه می کنید و با استفاده از قیاس صوری ، راست را با دروغ مقایسه می کیند، ﺁیا عقل و شعوری هم برای ما مردم قائل هستید ؟ نظام سیاسی – اجتماعی فرانسه باز و مردم سالار است . نظام سیاسی – اجتماعی ایران بسته و مافیا سالار است . ﺁقای لوپن بیرون از نظام سیاسی فرانسه است . از این رو، مردم را ترساندند اگر نروند و به شیراک رأی ندهند، لوپن قوت می گیرد و هیتلر فرانسه می شود . حال ﺁنکه ، در ایران امروز، همگان شاهد انتخاباتی هستند که بی کم و کاست همان انتخاباتی بود که هیتلر در ﺁلمان ترتیب داد . به سخن دیگر، احمدی نژاد مأمور کسانی است که قدرت را در دست دارند و همه کاره رژیم هستند .
4 – شما ، کسانی که ما را به دادن رأی می خوانید ﺁیا مطمئن هستید که با انتخابات تقلب ﺁمیز دیگری « بدترین » یعنی ﺁقای محمود احمدی نژاد را از صندوق بیرون نمی ﺁورند ؟ مگر شما نمی گفتید اگر شمار رأی دهندگان از 50 درصد بیشتر شود، معین رئیس جمهوری می شود؟ مگر به شما هشدار داده نشد که تنها کاری که می کنید رأی و مشروعیت ساختن برای رژیم است ؟ ﺁیا 63 درصد مردم ایران رفته و رأی داده اند ؟ اگر ﺁری ، پس شما بر خطا بوده اید و کاری کردید و مردم را بکاری واداشتید که حاصل ﺁن این شده است که ، در برابر جهانیان ، تروریست بی شخصیتی معرف شخصیت یک ملت شده است . اگر نه و بجای استقبال وسیع، در حقیقت تقلب وسیع انجام گرفته است ، چرا به هشدار گوش نکردید و برای استبدادیان فرصت این تقلب بزرگ را فراهم ﺁوردید ؟ با ﺁنکه می دانید ﺁزموده را ﺁزمودن خطا است، چرا باردیگر می خواهید کار غلط جمعه 27 خرداد را در جمعه 3 تیر تکرار کنید ؟ مگر نه صورت ظاهر را که استقبال از انتخابات باشد ، شما ساختید و استبدادیان احمدی نژاد را از صندوق درﺁوردند و رسانه های جمعی دنیا هم از شرکت وسیع رأی دهندگان خبردادند و رژیم فاقد مشروعیت را صاحب مشروعیت کردند ؟ چه خواهید گفت و چه خواهید کرد اگر حاصل این کار شما ، همانند کار پیشین شما شود؟
5 – در داخل، ﺁقای هاشمی رفسنجانی گفته است وزرای خود را با نظر « مقام معظم رهبری » برخواهد گزید . فرض کنیم احمدی نژاد را از صندوق بیرون نیاوردند و او « انتخاب » شد و رفت با « بدترین » ها معامله کرد. شما کدام علم غیبی را دارید که مافیاهای قدیم و جدید در دشمنی تا جائی رفته اند که با هم معامله نخواهند کرد ؟ اگر معامله کردند، شما سازندگان مشروعیت برای بدتر و بدترین، ﺁیا ملتی را دست بسته تحویل استبدادیان نداده اید ؟
ایرانیان ، هموطنان عزیز!
هریک از شما مسئول هستید . شما نمی توانید بگوئید چون به ما گفتند ما کردیم . شما می باید قولها را بشنوید و بهترین ﺁن را برگزینید . شما این اندازه می دانید که وقتی مایه اصلی رأی دادن شما ترس است ، تابع « فکر » جباری شده اید که عمل به ﺁن، جز ذلت ببار نمی ﺁورد . هوشیار باشید که از ترس بدترین به بد رأی دادن ، ابراز ناتوانی و محکوم کردن خویش به استبدادی دیرپا است . ﺁیا می خواهید تا قیامت در استبداد بمانید !؟ پس از خود بپرسید : اگر نخواهید در استبداد بمانید و بخواهید از ﺁن بیرون بروید، چه باید بکنید ؟ از این جانب بپرسید به شما عرض می کنم : کار اول شما اینست که ، در همه قلمروهای زندگی، بخصوص در قلمرو سیاست، هر فکر ، هر نظر، هر رأی که مایه ﺁن ترس بود، را نپذیرید و به ﺁن عمل نکنید . از این رو، به جای ﺁنکه وسیله نزاع مافیاهای قدیم و جدید بشوید، بنگرید که هم بنا به نتایج این انتخابات قلابی، الف – رژیم بدون پایگاه است و ب – از درون متلاشی است و بهیچرو توان رویاروئی با جنبش همگانی شما مردم را ندارد . به تدارک ﺁن جنبش برخیزید .