عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران اسلامي گفت: ما با يك تحليل استراتژيك، معتقد به سياستورزي مستمر در ايران هستيم تا تجربيات سياسي در جامعه ما انباشته شود و امكان ارتباطمان با مردم به صورت سازماندهي شده فراهم شود، اين دليل اول حضور ما در صحنه است، درست است كه از عرصه تصميمگيري حذف شدهايم اما ميخواهيم در عرصه تصميم سازي حضور فعال داشته باشيم.
مصطفي تاجزاده در گفتوگو با خبرنگار" ايلنا"، در خصوص تحليل رفتار سياسي مردم در انتخابات نهمين دوره رياستجمهوري با بيان اين نكته كه" اين انتخابات از جهات مختلفي قابل بررسي و مطالعه است"، گفت: در وهله اول شركت بيش از 60 درصد مردم در انتخابات حائز اهميت بود، هرچند نسبت به دوم خرداد 15 تا 20 درصد كاهش داشت ولي نسبت به نرم انتخابات رياستجمهوري چه در ايران و چه در ساير كشورهاي دنيا آمار قابل قبولي است و نشان ميدهد كه اكثريت مردم مطالباتشان را در درون جمهوري اسلامي جستجو ميكنند و به دنبال اصلاحات با حفظ نظام موجود هستند و تقريبا يك سوم مردم در انتخابات شركت نميكنند، بنابراين يكي از ويژگيهاي اين انتخابات شكستن خط تحريم بود.
تاج زاده ادامه داد: نكته دوم اين كه در انتخاباتي همچون انتخابات رياست جمهوري- كه مثل انتخابات فرانسه دو مرحلهاي است- وزن هر حزب و نامزدي در مرحله اول مشخص ميشود، مثلاً نامزد اصلاح طلبان پيشرو چهار ميليون رأي آورد كه نشان ميدهد حدود 14 درصد آرا را به دست آورده است، همچنين وزن موتلفه و شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب كه نامزدشان يك ميليون و 700 هزار رأي را به خود اختصاص داد 6 درصد است پايگاه مردمي آقايان؛ هاشمي 20 درصد, كروبي 18 درصد و احمدي نژاد 19 درصد بود. البته فعلاً به آراي سازماندهي شده در مرحله اول نميپردازم.
عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، افزود: در مرحله دوم انتخابات، ائتلاف هايي شكل ميگيرد كه حول آْن ائتلاف آرا معنا پيدا ميكند. مثلا در فرانسه كانديداهاي رياستجمهوري در مرحله اول همانند ايران در حدود 17 يا 18 درصد رأي شهروندان را به خود اختصاص ميدهند اما در مرحله دوم فرد منتخب بالاي 50 درصد آرا را كسب ميكند، بنابراين آراي مرحله دوم را راي اختصاصي نامزد پيروز محسوب نميكنند، چون اگر چنين بود بايد در دور اول چنين رايي را به دست ميآورد.
وي ادامه داد: در مرحله دوم انتخابات رياست جمهوري ايران، هاشمي رفسنجاني عملاً به عنوان نامزد حاكميت مطرح شد و احمدينژاد به عنوان نامزد نيروهاي مردمي، اگرچه واقعيت اين نيست اما تلقي عمومي بر مبناي چنين تقسيم بندي و آرايشي شكل گرفت.
تاجزاده با تأكيد بر اين نكته كه" اصلاحطلبان در اين انتخابات شكست خوردند و بايد اين را بپذيرند"، گفت: پيروزي احمدينژاد از جمله به دليل ساختار مخدوش انتخابات 27 خرداد و ضعفهاي ما به وقوع پيوست و بايد اذعان كرد كه ما در اين انتخابات شكست خورديم و بايد به طور دقيق اين شكست را تحليل كنيم، البته اگر پيشبينيهاي صحيح و دقيقتري داشتيم، نتيجه انتخابات متفاوت از اين ميشد، مثلا اگر معين و كروبي با هم ائتلاف ميكردند نتيجه بهتري به دست ميآورديم، با وجود اين نميتوانيم شكست خود را انكار كنيم.
وي ادامه داد: سوال اصلي اين است كه اكنون چگونه ميخواهيم با اين شكست مواجه شويم، در ايران تاكنون دو الگو براي مقابله با شكست مطرح شده است، يك الگو اين كه وقتي كه حزبي شكست ميخورد، با اعلان اينكه شرائط مناسب نيست، زمين ميدهد كه زمان بخرد، يعني ميگويد كه بگذاريم رقيب كار خود را انجام دهد و زماني كه نتوانست از پس مشكلات برآيد، دوباره امكان روي كار آمدن ما فراهم مي شود، بنابراين معمولا نوعي انفعال پيشه ميكند و با اميد به گذشت زمان و عدم پاسخ گويي به مطالبات مردم و بروز اختلاف در جناح رقيب، خود را وارد عرصه رقابت هاي انتخاباتي ميكند. مثلا مجمع روحانيون مبارز پس از مجلس چهارم اعلام كرد فعاليت هاي حزبي نميكند و عملا سكوت پيشه كرد تا اين كه انتخابات رياست جمهوري دوره ششم فرا رسيد.
تاج زاده گفت: در جامعه ما پيروزي نامزدهاي محافظهكار به معناي تلاش براي تكصدا شدن همزمان جامعه است، يعني فقط قدرت يكپارچه نميشود بلكه جامعه نيز تك صدا ميشود، بنابراين فعاليت حزبي،مطبوعاتي و انتخاباتي با محدوديت مواجه ميشود.
وي ادامه داد: الگوي دومي هم، پس از دوم خرداد شاهد بوديم، بيسابقه بود، يعني كار شكني. يعني سعي مي شود كه جناح پيروز را عملا با شكست مواجه كنند تا به مردم القا شود كه در انتخاب خود اشتباه كردند، اين مورد غالب نيست يعني توسط كساني دنبال ميشود كه بخش قابل توجهي از قدرت، از نيروهاي مسلح گرفته تا نيروهاي اطلاعاتي، امنيتي و قوه قضاييه را در اختيار داشته باشند.
عضو ارشد جبهه مشاركت افزود: ما نه به الگوي اول معتقديم- يعني معتقد به انفعال پيشگي نيستيم- و نه به الگوي دوم كه اصلا امكان چنين كاري را نداريم و اگر هم داشتيم به دنبال كار شكني عليه نفر پيروز نميرفتيم، چون اين امر را درتعارض با دموكراسي ميدانيم.
وي گفت: انتخابات رياست جمهوري دوره نهم اين فرصت را فراهم كرده كه نهادهاي مدني در جامعه قدرتمند شوند، به همين دليل است كه آقاي هاشمي به دنبال تأسيس جبهه اعتدال است، آقاي كروبي هم ميخواهد حزب سراسري تشكيل دهد، همچنين نامزد اصلاح طلبان پيشرو هم به دنبال تاسيس جبهه دموكراسي و حقوق بشر است.
معاون سابق وزيركشور ادامه داد: الگوي ما برخلاف الگوي قديم- يعني نه انفعال و نه كارشكني- اين است كه اولا؛ خطرات جدي چه در داخل و چه در خارج ايران را تهديد ميكند، نميخواهيم به قيمت آسيب ديدن كشور در انتخابات آتي پيروز شويم بلكه ميخواهيم با حضور فعال خود در عره سياست و جلوي اين خطرات را بگيريم، يعني اجازه ندهيم انديشه طالباني بر كشور حاكم شود.
تاجزاده گفت: ميخواهيم اجازه ندهيم جناح پيروز در انتخابات، با ماجراجويي پرونده هستهاي ايران را به شوراي امنيت بكشاند يا حتي چالش با آمريكا بالا بگيرد، چون ممكن است اگر اين موارد محقق شود كار از دست همه خارج شود، قصد ما اين است كه با حضور خود در عرصه تصميم سازي، اجازه غير مسؤول و غير پاسخگو شدن حاكميت را ندهيم.
وي افزود: دليل دوم حضور ما درعرصه تصميم سازي، ايجاد زمينه مناسب براي تشكيل جبهه وسيعي از اشخاص و گروههايي است كه با پيروزي احمدينژاد در انتخابات موافق نبودند و ميخواهند در صحنه حضور داشته باشند، بنابراين اين امكان فراهم شده است كه بدون حضور در قدرت، جامعه مدني را تقويت كنيم و اين يعني حركت به سمت دموكراسي، يعني ما شكست خورديم اما اگر درست عمل كنيم و اگر طرفداران دمكراسي به وظايف خود عمل كنند، تصور ما اين است كه ميتوانيم از اين شكست يك پيروزي بسازيم، كه در سالهاي آينده به دست خواهد آمد، اگر دموكراسي در جامعه مستقر شود، اين پيروزي ميتواند خيلي فراتر از رقابت هاي انتخاباتي و پيروزي در يك انتخابات باشد.
وي به حاكميت يكدست و تبعات اين نوع حكومت پرداخت و گفت: تجربه ما از مشروطه به اين طرف اين است كه حاكميت يكدست به غير مسؤول و غيرپاسخگو شدن حاكميت منجر ميشود كه اين روند براي استقلال و تماميت ارضي و يكپارچگي ملي و حتي امنيت عمومي خطرناك است و تهديد بزرگي محسوب مي شود، پس بايد تلاش كنيم برغم حاكميت يكدست، يك عده محدودي نتوانند سرنوشت ايران را بر خلاف منافع ملي تعيين كنند و كشور را به جاهاي باريك بكشانند، از سوي ديگر نميتوان ناديده گرفت كه حاكميت يكدست با وجود خطري كه دارد، اختيارات را متناسب با مسووليت ها كرده است، بنابراين هيچ بهانهاي برا ي جناح محافظهكار وجود ندارد كه بگويد چرا نميتواند به مطالبات جامعه پاسخ دهد، يعني حاكميت يكدست اين جنبه مثبت را دارد كه ديگر بهانهاي براي ناكارآمدي نظام باقي نميگذارد، امروز تمام نهادهاي انتخابي و انتصابي كشور همسو با هم هستند، اگر خوب عمل كند بايد از آنها تشكر كرد اما اگر بد عمل كردند همه اين مجموعه بايد پاسخگو باشد و اين يعني تقدسزدايي از قدرت, يعني عرفي شدن قدرت, يعني پاسخگو شدن هر مقام متناسب با اختيارات.
تاجزاده در پاسخ به اين سوال كه چه تضميني براي اصلاح طلبان در عرصههاي تصميم سازي كشور وجود دارد، گفت: من معتقدم كه گروه پيروز با يك پارادوكس بسيار جدي مواجه است و بايد انتخابي استراتژيك انجام دهد. اگر روزنامههاي منتقد را ببندند و احزاب مستقل يا اصلاحطلب را منحل كنند و اجازه سخنراني در دانشگاهها ندهند و ارتباط منتقدان را با جامعه و مردم قطع كنند، اين همان چيزي است كه ما ميگفتيم كه" اي مردم نگراني از فاشيسم جدي است", يعني تك صدايي در جامعه حاكم ميشود. در اين حالت يعني نه تنها دستاوردهاي اصلاحات بلكه نفي دستاوردهاي كل انقلاب و حتي دستاوردهاي ملت ما از مشروطه تاكنون نفي ميشود، يعني حاكميت يكدست؛ احزاب, مطبوعات و انتخابات آزاد نميخواهد, بنابراين روز به روز شهروندان به صحت پيشبينيها و هشدارهايي كه ما ميداديم بيشتر پي ميبرد و اين باعث ميشود كه جامعه زودتر بسيج شود و همه مشكلات را متوجه كانون قدرت كند، اما اگر اجازه دهند كه احزاب و مطبوعات آزاد داشته باشيم، ميتوانيم در تصميم سازي موثر باشيم.
عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ادامه داد: در ايران قدرت تقدس زاست، يعني هر كه به قدرت برسد در موضع اتهام قرار ميگيرد. به همين دليل معتقدم زماني كه خاتمي قدرت را واگذار كند محبوبتر خواهد شد، يعني فردي كه در قدرت نباشد بيشتر ميتواند در عرصه سياست، اجتماع و فرهنگ موثر باشد، مثلاً مردم جامعه ما نلسون ماندلا را بيشتر از رئيسجمهور فعلي آفريقاي جنوبي ميشناسند، با وجود اينكه ماندلا در حاكميت حضور ندارد.
وي گفت: علاوه بر اين اگر حاكميت يكدست بخواهد جلوي كار ما را بگيرد، ما استفاده از ابزارهاي ديگر را در دستور كار قرار ميدهيم، يعني اگر به ما امتياز روزنامه ندهند، تلاش ميكنيم از طريق اجاره ماهواره با مردم ارتباط برقرار كنيم، فكر هم نميكنم كه ملت، ما را محكوم كند، بلكه خيليها ما را كمك خواهند كرد كه با هويت اصلاح طلبي از مطالبات برحق مر دم دفاع كنيم.
تاجزاده ادامه داد: نكته مهم اين است كه جبههاي كه ايجاد شده، گستردهتر از آن است كه امكان سركوب آن فراهم باشد. ما در مرحله دوم انتخابات عليرغم اختلاف مواضع با هاشمي، از او حمايت كرديم، واقعاً يك ائتلاف ملي در سطح نخبگان در حمايت از هاشمي شكل گرفت كه شامل هنرمندان, نويسندگان, روحانيون برجسته, مراجع، روزنامهنگاران، ورزشكاران و احزاب سياسي بود كه از جامعه تك صدايي نگرانند، چون مي دانند نتيجه جامعه تك صدايي يا انفجار داخلي است، يا دخالت خارجي، بنابراين جناح رقيب تلاش خواهد كرد اين ائتلاف شكل بگيرد. در هر حال اگر فقط حزب مشاركت و مجاهدين انقلاب شكست خورده بودند شايد ميتوانستند جلوي فعاليت آنها را بگيرند اما چنين ائتلافي را نميتوان ناديده گرفت و سركوب كرد.
عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي گفت: نامزد ما ( اصلاح طلبان ) در انتخابات رياست جمهوري داراي وزن 14 درصدي در جامعه بود، بنابراين ما به عنوان بخشي از جامعه بايد روزنامه داشته باشيم. از اين گذشته مگر وقتي كه ما در قدرت بوديم و نامزدمان(خاتمي) در همان مرحله اول 20 ميليون راي آورد، روزنامه رقيب خود را بستيم، مگر مانع فعاليتهايشان ايجاد شديم. طبق قانون اساسي ما بايد آزادي داشته باشيم، وزن و ديدگاهمان نيز مشخص است، زمينههاي ملي و بينالمللي بهرهبرداري از حقوق شهروندي نيز فراهم است، بنابراين ميتوانيم اميدوار باشيم كه از حقوق خود در دولت جديد استفاده كنيم.
تاجزاده درباره تفاوت ائتلاف با حضور يك اقليت قوي منتقد در برابر جناح حاكم و كمك به دولت با نقد و اصلاح روشها، گفت: ائتلاف ملي با اقليت منسجم منتقد منافات ندارد، هر جبههاي براساس حداقلها شكل ميگيرد، ما در دوران جديد با احزاب حداقلي هم مواجه هستيم، ولي در هر حال جبهه همواره حول حداقلها و دو سه شعار مشخص شكل ميگيرد، اين جبهه به طور مثال ميتواند از وقوع جنگ پيشگيري يا از انسداد در جامعه جلوگيري كند، از آزادي بيان و انتخابات نيز ميتواند دفاع كند، دفاع از اين موضوعات در همين حد كافي است، بايد اجازه داد كه موضوعات ديگر در احزاب مطرح شود. به علاوه جامعه ما متكثر است، پس حتما بايد ائتلافهايمان حداقلي باشد ولي احزاب ميتوانند حداكثري باشند، ائتلاف حداكثري خيلي زود متلاشي ميشود.
وي افزود: ائتلاف ميتواند برپايه شخص و جريان نباشد بلكه ميتواند براساس يك موضوع شكل گيرد، البته در جامعه ما تا اطلاع ثانوي شخصيتها موثرند اما به تدريج در حال حركت به سمتي هستيم كه احزاب جاي شخصيتها رابگيرند، به عبارتي ديگر حتي شخصيتها فكر ميكنند كه اگر بخواهند ماندگار شوند، بايد حزب داشته باشند. به همين خاطر آقايان هاشمي و كروبي ميخواهند حزب تشكيل دهند، اين امر يك امر مبارك است كه همگي بايد از اين تصميم حمايت كنيم ولو اين كه با مواضع آنها موافق نباشيم.
تاج زاده در خصوص گفتمان پيروز انتخاب نهم، اظهار داشت: بايد گفت كه ادبيات دور دوم احمدي نژاد، با دور اول وي متفاوت بود. من د مقاله "يومالفصل"، آن را نقد كردم، اما در دورد دوم ادبياتي بود كه مردم در دوم خرداد به همان رأي دادند، شكافي كه احمدي نژاد بر آن سوار شد، شكاف حاكميت و مردم بود. اينكه آقاي احمدينژاد سمبل اين حركت و گفتمان است يا نه، در آينده مشخص خواهد شد. مهم آْن است كه تعهداتي كه آقاي احمدي نژاد در مورد تأمين حقوق و آزاديهاي مردم دادند، عملي شود.
وي افزود: احمدينژاد با شعار اين كه" وزارت اطلاعات دوران قبل از دوم خرداد را ميخواهم احيا كنم، يا ميخواهم در بخش فرهنگ سانسور را ايجاد كنم"، پيروز نشد، بلكه اعلام كرد كه ميخواهم از فرهنگ و هنر ايراني دفاع كنم، اين همان شعارهاي خاتمي و گفتمان دوم خرداد بود كه اين دوره از زبان احمدي نژاد شنيده شد.
اين عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، تصريح كرد: از سوي ديگر در درون سيستم حكومتي ما مفاسد و مشكلاتي وجود دارد كه احمدي نژاد با شعار مقابله با اين مفاسد پيروز شد، مردم از ريخت و پاش ها، اسرافها، آقازادگيها و رانتخواريها به هيچ وجه دل خوشي ندارند و خواهان پايان يافتن آنها هستند، اينكه آقاي احمدينژاد توان چنين كاري را دارد نيز به زودي معلوم ميشود.
تاجزاده تأكيد كرد: خوشبختانه خاتمي متهم به اين نيست كه در اين هشت سال به مفاسدهاي مالي آلوده شده است. وي يكي از سياست مداراني است كه با دستان پاك صحنه را ترك ميكند و در طول دوران رياست جمهورياش ساده زيست بود و زندگي اشرافي نداشت. بنابراين ما در مصداقها با شعارهاي مطرح شده از سوي جناح پيروز در انتخابات مشكل داريم، از طرف ديگر انتقاد ما اين است كه برنامه ارايه شده منجر از بين رفتن فقر، فساد و تبعيض نميشود. بنابراين ما در اصل اين كه زمينه هاي فقر، فساد و تبعيض بايد از بين برود، اختلافي نداريم، ولي صحبت ما اين بود كه راه از بين بردن اين مشكلات، دموكراسي، رعايت حقوق بشر, اجراي كامل عدالت يعني رعايت عدالت جنسيتي, عدالت قضايي، عدالت قومي, عدالت اقتصادي و اجتماعي و... است.
تاجزاده ادامه داد: بنده معتقدم رفتار مردم در انتخابات اصولي بود، اميدوارم كه نامزد پيروز بتواند به وعدههاي خود عمل كند، اگرچه ما به عنوان چشمان ناظر، عملكرد دولت آينده را نقد و از اقدامات مثبت حمايت خواهيم كرد.
وي به تخريبهاي سازمانيافته در انتخابات اخير اشاره كرد و گفت: اين تخريبها ادامه همان كارناوالهاي عصر عاشورا هستند كه قبلا عليه خاتمي عمل كردند و اين بار عليه هاشمي دست به كار شدند، اميدوارم دادگاه اين افراد به زودي برگزار شود، چون مشخص است كه تخريب كنندگان وابسته به كدام نهاد هستند، با وجود اين، آنچه ما نگران آن هستيم، اين است كه نهادهاي نظامي و نهادهايي كه ممنوعيت قانوني براي فعاليت سياسي دارند، تبديل به يك حزب سياسي نشوند. اگر به فرض بسيج با 11 ميليون عضو بخواهد كار سياسي كند و اين 11 ميليون تبديل به يك حزب سياسي شوند، ديگر رقابت آزاد انتخابات بيمعني مي شود، اين رويه خطرناك است و نبايد اتفاق بيفتد، اين موضوع همان موضوعي است كه آقايان معين، كروبي و هاشمي كه در اين انتخابات نامزد بودند برآن انگشت گذاشتند، اين موضوع به امنيت ملي كشور ضربه وارد ميسازد.
وي افزود: ما چندان نگران تخريبها نيستيم البته تخريب كنندگان بايد محاكمه شوند به خصوص كه از بيت المال نيز در جهت تخريب چهره ها استفاده ميكردند. ما نگران پا گرفتن حزب پادگاني هستيم.