تيم فوتبالِ ايران در بازی دوم خود و اين بار با پرتقال، با نتيجه ی ۲- ۰ و شکست از اين تيم؛ زمين بازی را ترک گفت. تيم ايران، اين بار خيلی بهتر از بازی قبلی خود با مکزيک؛ بازی کرد. با وجود شکست، بازيکنان ايران نشان دادند که توانائی آن را دارند که يک بازی خوب از خود ارائه دهند. و با تيم های سَرشناس و پُر قدرت جهان هَمسری کنند. هم اين بازی و هم بازی نخست اين تيم، کمبودها و تنگناهای فوتبال کشور ما و به طور کلی ورزش ايران را به روشنی نشان داد. و ضرورتِ انجام پاره ای کارها برای توان بخشيدن به آن را مطرح نمود.اين کارها چه ها هستند؟ پيش از همه، دست هائی که جلوی پيشرفت ورزش را هَمانند ساير فعاليت های ديگر سدّ کرده اند؛ بايد از دامن آن بريده شوند. به وضعيتی که ورزش کشور را به تيول عده ای خاص تبديل کرده است؛ پايان داده شود. راه سر و سامان گرفتن ورزش کشور و به طور مشخص فوتبال ما از مسير پر و بال گرفتن و رشد و بالندگی « باشگاه» های ورزشی حرفه ای « مستقل» و متکی به خويش می گذرد. راهی که در همه ی کشورهای پيشرفته ی جهان در پيش گرفته شده و پيموده می شود. بايد به دخالت و سلطه ی « دولت» بر اين عرصه ی زندگی اجتماعی خاتمه داده شود. بايد به ايجاد انگيزش ها برای تشويق« بخش خصوصی» به سرمايه گذاری دراين پهنه؛ دست زد. بايد کار به کاردان سپرده شود، نه برگماری مديران نا کاردان مرتبط به قدرتِ حاکم. از دخالت های افراد و ارگان های غير مسئول که مانع از« فعاليت مستقلانه» ی ورزش و رشد درون زای آن می شوند؛ بايد جلوگيری شود.گزينش ها بايد بر پايه ی « ضوابط» و لياقت و شايستگی و کارآمدی افراد؛ قرار بگيرد، نه بر اساسِ « روابط» و دوری و نزديکی آنان به مراکز قدرت؛ و نه با دخالت دادنِ شاخص ها و معيارهای « ايدئولوژيک» و غيرِحرفه ای. ورزش کشور ما و در اين ميان فوتبال، نياز به بيرون آمدن از پيله ی خود و داشتن تماس منظم و دائمی با تيم های مطرح در سطح جهانی و برنامه ريزی دقيق برای اين کار؛ دارد. از طريق اين تماس هاست که فراگيری تازه ترين تحولات و دگرگونی ها و نو آوری ها؛ امکان پذير خواهد شد.
من به عنوان يک ايرانی، از حضور بازی کنان ميهن ام در اين جشنواره ی جهانی ورزش؛ عليرغم شکست شان از تيم مقابل؛ احساس غرور و سربلندی کردم. باشد که آنها که از ورزش سَر در نمی آورند؛ دست از سَر آن بردارند. کاش آنها از سَر مُلک و ملّت ما هم؛ دست بر می داشتند.