سفرنامه هنگامه شهيدي در جنگ عراق
« دولت در انتظار »
WWW.HengamehShahidi.com
[email protected]
ساعت نزديك ده شب بود كه جلسه معارضين و آمريكايي ها تمام شد و به سوي مقر باز گشتيم. در طول مسير حاشيه دجله با چراغهاي زرد رنگ زيبايي روشن بود و عماد با عصبانيت مي گفت مردم برق ندارند اما اين چراغها روشن است. كمي جلوتر ستون زرهي امريكايي ها در جاده در حال حركت بود.
به مقر كه رسيديم وقتي از ماشين پياده مي شدم دكتر چلبي را ديدم كه ناگهان كسي را در آغوش كشيد. جلوتر كه رفتم ديدم تاماراست. با او احوالپرسي و روبوسي كردم و از او پرسيدم كويت خوش گذشت؟ در پاسخم گفت از اينجا خيلي بهتر بود. بلوز و شلوار قهوه اي و كرم رنگي به تن داشت و روسري دور گردنش او را كمي به اعراب شبيه كرده بود.
به داخل مقر كه رفتيم درون محوطه با دكتر چلبي راجع به جلسه بحث كرديم. در جلسه معارضين عراقي به حضور منافقين در كشورشان اعتراض كرده بودند و آمريكايي ها هم قول داده بودند زودتر براي اين قضيه تصميم گيري كنند. از دكتر پرسيدم «خليل زاد» كي به عراق مي آيد او پاسخ داد فردا او مي آيد و پس فردا هم «برومر» جايگزين «گارنر» خواهد شد...
كاخ سفيد «پل برمر» ديپلمات كهنه كار و مقام سابق وزارت خارجه را به عنوان فردي كه وظيفه اش نظارت بر فرايند گذار دموكراسي در عراق است منصوب كرده بود. او عالي ترين مقام غير نظامي عراق خواهد بود و بالاتر از ژنرال بازنشسته «جي گارنر» كه مديريت اجتماعي و خدماتي عراق به او محول شده قرار مي گيرد. برمر 61 ساله بر كليه تلاشهاي سياسي و روند بازسازي عراق نظارت خواهد كرد و با آمدن او يك شخصيت وزارت خارجه بالاتر از مقام مورد انتصاب وزارت دفاع قرار مي گيرد . برومر به دونالد رامسفلد وزير دفاع آمريكا نزديك توصيف مي شود و به او مستقيما گزارش خواهد داد. رامسفلد پيشتر برومر را يك دوست و شخصي با استعداد توصيف كرده بود و هدف از انتصاب او را ايجاد آتش بسي ميان وزارت خارجه و وزارت دفاع عنوان كرده بود كه برنامه هاي مقدماتي عراق را دنبال مي كند.بوش نيز برومر را فردي كاركشته و قابل اعتماد توصيف كرده بود. يكي از وظايف برومر تصميم گيري درباره اين است كه كدام دسته از عراقي ها به دولت انتقالي خواهند پيوست. برومر پيش از بازنشستگي در سال 1998 براي 23 سال در وزارت خارجه عراق كار كرده و سمتهاي عالي گوناگوني از جمله نقش دستيار اصلي شش وزير خارجه را بر عهده داشته است.
او در كشورهايي مانند مالاوي ، نروژ، هلند و افغانستان خدمت كرده است و اين اولين ماموريت او در خاورميانه است. برومر به سرسختي مشهور است و به گفته همكاران او در وزارت خارجه آمريكا او به صراحت لهجه و قاطعيت معروف و هميشه آماده موضع گيري است. برومر همچنين رئيس سابق اداره مبارزه با تروريسم در وزارت خارجه است. او در سال 1986 توسط ريگان به عنوان سفير سيار در امور مبارزه با تروريسم انتخاب شد و سه سال بعد بازنشسته شد اما ديگر بار در سال 1999 زماني كه به رياست مشترك كميسيون ملي در امور تروريسم برگزيده شد به خدمت عمومي بازگشت.
اين نهاد در تابستان سال 2000 با انتشار گزارش سياست هاي ضد تروريستي آمريكا را مورد نقد و بررسي قرار داد. در سال 2000 او در جريان جلسه شهادت در مجلس كنگره نسبت به حملات تروريستي از جمله احتمال انتشار مواد راديواكتيو هشدار داد و از اين رو او را «پيشگوي فاجعه» مي نامند.
او حتي يكبار علنا از پرزيدنت كلينتون خواست به رويارويي تروريسم برخيزد و سياست سخت تري در قبال كشورهاي به اصطلاح ياغي نظير سوريه، ايران و سودان اتخاذ كند. او پس از بازنشستگي از وزارت خارجه وارد كسب و كار شد و در اداره شركت مشاوره كسينجر آسوستيس كه به هنري كسينجر وزير خارجه سابق تعلق دارد به او كمك كرد....
به سمت اطاقم كه مي رفتم در بين راه شنيدم كه محمد باقر حكيم تصميم به بازگشت به عراق دارد و از آمريكايي ها خواسته است با اسكورتي امنيت او را به هنگام ورود به عراق فراهم سازند.