ترور عبدالعزيز رانتيسی رهبر سازمان فلسطينی بنيادگرای حماس توسط ارتش اسرائيل که به فاصله کمتر از يک ماه از ترور شيخ احمد ياسين رهبر سابق اين سازمان صورت گرفت، تتنش های تازه ای را در خاورميانه دامن می زند. اگرچه دولت آريل شارون اين بار نيز کوشيد تا با اشاره به حق اسرائيل در دفاع از خود و بويژه اشاره به اينکه ساعتی قبل از ترور رانتيسی اقدام انتحاری يک بمب گذار فلسطينی در مرز نوار غزه و اسرائيل به مرگ يک سرباز اسرائيلی انجاميد اين ترور را توجيه کند، اما واکنش مردم فلسطين و جهان در اين زمينه نشان داد که تاثير منفی ترور اين دو رهبر حماس بسيار فراتر از يک مقابله به مثل است و متاسفانه می تواند موجب آغاز دور تازه ای از خشونت های مهارناپذير در منطقه گردد.
بررسی دلايل سياسی روی آوری ارتش و ارگان های امنيتی اسرائيل به دور تازه ای از تروريسم دولتی بويژه از اين نظر مهم است که روشن می سازد که دولت شارون چه نوع صلحی با مردم فلسطين را دنبال می کند و سياست های اين دولت می تواند چه تاثيرات فلج کننده ای بر زمينه های ايجاد دو دولت برابر حقوق فلسطين و اسرائيل و برقراری صلحی پايدار داشته باشد. سياست های شارون نه فقط حقوق مردم فلسطين را مورد تجاوز قرار می دهد بلکه در پوشش دفاع از امنيت اسرائيل چشم انداز های واقعی امنيت مردم اين کشور را نيز که در التيام زخم های کهنه تاريخی و همزيستی با ملت فلسطين ميسر است تخريب می کند.
به موجب آخرين طرح صلح خاورميانه موسوم به " نقشه راه" که تا کنون هم مورد حمايت آمريکا و اتحاديه اروپا، هم مردم فلسطين و هم کشورهای عرب منطقه بوده و دولت اسرائيل نيز آنرا زير فشار بين المللی پذيرفته است، بايد تصميم گيری در مورد مسائل مهم مورد منازعه طرفين از جمله تعيين سرنوشت بيت المقدس و مرزهای قطعی اسرائيل و فلسطين و شهرک های يهودی نشين، در جريان مذاکرات مستقيم آنها حل و فصل شود. دولت شارون اگرچه تا کنون اين طرح را رسما زير سئوال نبرده اما در عمل چنان ضربات سنگينی بر نهادهای سياسی، امنيتی و اقتصادی دولت خودگردان فلسطين و توان دفاعی مردم اين مناطق وارد ساخته و می سازد تا شرايط و امکانات واقعی برقراری يک صلح عادلانه را از ميان بردارد و هر تلاش بين المللی در اين زمينه را از محتوی خالی سازد.
متاسفانه حمايت های دولت جورج بوش از آريل شارون در پيش برد اين سياست بسيار موثر بوده و نه تنها نارضائی مردم فلسطين و کشورهای عرب بلکه نگرانی فزاينده اتحاديه اروپا را نيز برانگيخته است. به نظر می رسد که سخنان رئيس جمهور آمريکا در کنفرانس مطبوعاتی مشترک اخير با نخست وزير اسرائيل در مورد سرنوشت شهرک های يهودی نشين و مسئله بازگشت آوارگان فلسطينی به اسرائيل، آريل شارون را به سوء استفاده از اين مواضع هم عليه مردم فلسطين و هم عليه منتقدين داخلی خود و صلح دوستان اسرائيل ترغيب کرده است.
عامل ديگری که راه را بر دولت آريل شارون برای پيش برد چنين سياست های مخربی به بهانه تهديد امنيت يهوديان باز می کند عدم وجود يک سياست روشن، منطقی و مشترک در قبال بحران خاورميانه در ميان دولت های عرب منطقه و نيز از سوی جمهوری اسلامی ايران است. تفرقه و آشفتگی در سياست های خاورميانه ای دولت های عرب و ادامه حمايت جمهوری اسلامی از تندروترين گرايش های اسلامی در منطقه، که زير عنوان محوری بودن مسئله فلسطين نه بر ايجاد دولت مستقل فلسطينی در همزيستی با دولت و ملت اسرائيل بلکه بر نابودی اسرائيل پافشاری می کند، به سهم خود به دوام فضای ترور و خشونت در خاورميانه ياری می رساند.
از ديدگاه ما نه تنها قتل رهبران سازمان بنيادگرای حماس توسط ارتش اسرائيل محکوم است و تروريسم دولتی نمی تواند تدبير سياسی انسانی و موثری در قبال تروريسم سازمانی گروه های تندرو تلقی شود، بلکه می تواند به شعله ور شدن بازهم بيشتر آتش خشونت های مذهبی و سياسی در منطقه بحرانی ما بيانجامد.
شورای سياسی اتحاد جمهوری خواهان ايران
18 آوريل 2004