درباره سازمان اطلاعات موازی (قسمت یازدهم)، امضا محفوظ

بسم الله الرحمن الرحيم

در اواسط شهريور ماه سال گذشته سه مأمور دادستاني با احكامي كه هيچ نام متهم و اتهامي در آن ديده نمي شد، به دفتر چند شركت كامپيوتري مراجعه كردند و با خاموش كردن سرورها، بازداشت عده اي از كاركنان و ضبط اموال، دفتر اين چند شركت را پلمب كردند. همزمان با اين اقدام، چند وبلاگ نويس هم بازداشت شدند و چند روز بعد تعدادي از دست اندر كاران سايتهاي امروز و رويداد هم به اداره اماكن ناجا احضار و يا در محل كار خود بازداشت شدند. پروژه برخورد با فعالان اينترنتي آغاز شده بود.

دو هفته قبل از اين، شديدترين دستور فيلترينگ از سوي دادستاني به مخابرات و شركت هاي سرويس دهنده ابلاغ شده بود. اين دستور شامل چندين سايت اينترنتي و دهها وبلاگ شخصي مي شد. در روزهاي بعد از استارت پروژه نيز هر چند روز يكبار يك متهم ديگر به جمع قربانيان پروژه سازمان اطلاعات موازي مي پيوست. بسياري از افراد دستگير شده، روزنامه نگار بودند و تعدادي از آنها در واقع حتي جزو فعالان اينترنتي هم به شمار نمي رفتند.

به جز يك نفر، تمام بازداشت شدگان بدون حكم، بدون ذكر اتهام و بدون حضور وكيل بازداشت شدند و مورد بازجويي قرار گرفتند. پرونده سازي براي اين متهمان جوان در حالي صورت گرفت كه نه قانوني براي رسيدگي به اتهامات و جرايم اينترنتي و رايانه اي وجود داشت و نه موارد مصرح در قوانين و آيين نامه هاي موجود دادرسي و زندانها در اين پرونده ها رعايت شد.

محل نگهداري متهمان، برخلاف صريح قانون، در يك بازداشتگاه مخفي بود كه تا سال 79 در اختيار معاونت امنيت وزارت اطلاعات قرار داشت و پس از آن تا يك سال بي استفاده بود تا آنكه سازمان اطلاعات موازي با هماهنگي نهادي كه اين باغ و ساختمان هاي موجود در آن را در اختيار گرفته بود، اين بازداشتگاه را به عنوان مركز فعاليتهاي غيرقانوني خود انتخاب كرد.

اين بازداشتگاه غيررسمي كه سازمان زندانها هيچ نظارتي بر آن ندارد، در ضلع شرقي ميدان جوانان قرار دارد و ساختمان مجاور آن متعلق به پانا (خبرگزاري دانش آموزي) است. اطراف اين بازداشتگاه تماما با دوربين هاي مدار بسته مجهز است و درون آن نيز يك بازداشتگاه با سه سالن و در هر سالن بيش از ده بند وجود دارد.
مسئول اين بازداشتگاه زير نظر رمضاني (فرمانده اطلاعات ناجا) كار مي كند. سربازجوي پرونده خود را با افتخار بازجوي پرونده حزب توده معرفي مي كند و مدام به متهمان تأكيد مي كند كه او كيانوري را با آنهمه سابقه سياسي به تسليم و اعتراف مجبور كرده و اين جوانان كه عددي نيستند. ديگر بازجويان پرونده از مأموران غالبا كم سابقه حفاظت و اطلاعات ناجا هستند كه اين بازجويي ها براي چند نفر از آنها دوره كارآموزي محسوب مي شود! ناگفته نماند پس از اينكه محل اين بازداشتگاه توسط يكي از عوامل نزديك به دادستاني لو رفت، متهمان پرونده سايتها به يك بند نوساز و مجهزتر در زندان اوين منتقل شدند.

نقطه استارت پروژه برخورد با فعالان و نويسندگان سايت هاي اينترنتي، گزارشهايي بود كه درباره فعاليتهاي ضد امنيتي بعضي از سايت ها و وبلاگ ها وجود داشت. مستندترين و هماهنگ ترين گزارش ها از طريق يكي از منابعي بدست آمده بود كه پيش از اين در پرونده سينماگران، خود از متهمان اصلي پرونده بود و اتفاقا در چند سايت معروف سياسي در اينترنت نيز فعال بود و جزو نويسندگان ثابت به شمار مي رفت.

اين منبع كه در ابتدا تحت فشارها و آزارهاي شديد مأموران اطلاعات موازي در زندان و بيرون به همكاري وادار شده بود، در گزارش هاي خود از سايت ها و وبلاگ ها و نويسندگان آنها نام مي برد و ارزيابي خود را از ميزان خطرساز بودن، ميزان تأثيرگذاري بر مخاطب و موقعيت سياسي آن وبلاگ يا سايت در اينترنت ارائه مي كرد. همين گزارش ها به مورد سوء ظن قرار گرفتن و بازداشت شدن افراد منجر مي شد. اين متهم سابق كه خود نقاط ضعف عمده شخصيتي و اخلاقي داشته و به همين علت توسط اطلاعات موازي اجير شده بود، اين بار به عنوان كارشناس پرونده به كار گرفته شد.

ضميمه:

ادامه