دوشنبه 31 تیر 1387

ما به يک فضای سياسی نياز داريم، گفتگوی "دی تسايت" با فولکر پرتز، کارشناس سياست خارجی در آلمان، برگردان از الاهه بقراط

«دی تسايت آنلاين» روز شنبه در گفتگويی با فولکر پرتز Volker Perthes به اهميت گفتگوی ژنو (۱۹ ژوييه) پرداخته است. اين مشاور و کارشناس سياست خارجی در آلمان بر اين باور است که برای حل مسئله به «فضای سياسی» نياز هست بدون آنکه به ياد بياورد که بر سالها مذاکرات اتمی در دوران رياست جمهوری خاتمی و دولت سوسيال دمکرات و سبز آلمان به صدراعظمی گرهارد شرودر و وزارت خارجه يوشکا فيشر چيزی جز «فضای سياسی» حاکم نبود که نهايتا به تحريم و تهديد انجاميد. اين گفتگو را می‌خوانيد:

س: امروز ويليام برنز با هيئت ايرانی در ژنو ملاقات می‌کند. اين ملاقات تا چه اندازه اهميت دارد؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

ج: نخست آمريکاييان اصلا نمی‌‌خواستند با ايران گفتگو کنند. از سال ۲۰۰۶ واشنگتن آمادگی نشان داده است در شرايط معينی با ايران به مذاکره بنشيند و آن هم بيش از هر چيز زمانی که ايرانی‌ها غنی‌سازی اورانيوم را متوقف کنند. حالا ظاهرا آمريکاييان آماده‌اند در گفتگوی اروپاييان با ايران حضور داشته باشند. همين و نه چيزی بيشتر. مذاکرات مستقيم و دوجانبه درباره مسئله اتمی و به ويژه در مورد مسائل امنيتی هم چنان در دستور کار نيستند.

س: آيا زمان آن رسيده است که ايران را به مثابه يک طرف مذاکره مشروع در نظر گرفت؟
ج: نه، ولی ما در اين مسير قرار گرفته‌ايم. اکنون ويليام برنز با ايرانيان پشت يک ميز نشسته است البته با اين مأموريت که بدون هرگونه سخنی فقط گوش کند. اما واشنگتن با اين عمل علامت می‌دهد. اگرچه در وهله نخست بايد امکانات سنجيده شوند. اين يک نقطه عطف نيست. بلکه بيشتر تأييد اين نکته است که راه سياسی بهترين است.

س: بشار اسد رييس جمهوری سوريه يکشنبه گذشته با نيکلاس سرکوزی گفتگو کرد، حالا آمريکا با ايران صحبت می‌کند. آيا می‌توان گفت دوران «کشورهای شرور» به پايان رسيده است؟
ج: کليد توضيح اين مسائل در جای ديگريست. کشورهای خاور نزديک و ميانه می‌بينند تحولات اخير در منطقه آنها را به آستانه فاجعه کشانده است. ديگر نمی‌توان منتظر ماند آمريکاييان يا اروپاييان برايشان صلح بياورند و يا به اين خيال بود که هر يک از طرفين به تنهايی بتوانند از عمليات نظامی جلوگيری کنند. مثلا اينکه آمريکاييان بتوانند اسراييل را مهار کنند. بر کشورهای مختلف اين منطقه روشن می‌شود که آنها ديگر خودشان هستند که بايد برای مهار بحران تلاش کنند. به اين ترتيب ترکيه نقش ميانجی بين سوريه و اسراييل را بر عهده گرفت، اگرچه هيچ کدام از آنها نمی‌خواهند با يکديگر گفتگو کنند. رويدادهای جالب موازی نيز وجود دارد: آمريکاييان و ايرانيان هم نمی‌خواهند مستقيم با هم صحبت کنند و گفتگو را از طريق کانال‌های مختلف پيش می‌برند. قطر نيز بين فراکسيون‌های مختلف در لبنان، و يا مصر بين حماس و اسراييل ميانجی‌گری می‌کنند. همه اينها نمونه‌های جديدی هستند.

س: آيا ديگر به تقسيم کار کلاسيک در سياست جهانی، يعنی اينکه اتحاديه اروپا مذاکره، و آمريکا تهديد و حمله کند، نيازی نيست؟
ج: خير، آمريکا همچنان ايران را تهديد می‌کند و به روشنی تأکيد می‌کند که همه گزينه‌ها را در نظر دارد. اسراييل نيز به طرز کاملا روشنی تهديد می‌کند و اين تنها شفاهی نيست. به آخرين مانور اسراييل در دريای مديترانه نگاه کنيد که طی آن صدها جت اسراييلی به تمرين حمله نظامی پرداختند. ايران هم با شليک چندين موشک به اين مانور پاسخ داد.

س: خطر حمله اسراييل به ايران تا چه اندازه جدی است؟
ج: حمله به ايران امکانی است که فکر اسراييلی‌ها را به طور جدی به خود مشغول کرده است. ولی اين گزينه مورد علاقه اسراييل نيست. اسراييلی‌ها می‌دانند چنين حمله‌ای می‌تواند به بی‌ثباتی تمام منطقه بيانجامد.

س: شما فکر می‌کنند واقعا ايران از برنامه اتمی خود چشم خواهد پوشيد؟
ج: نه، کسی هم چنين چيزی را مطالبه نمی‌کند. پيشنهاد اتحاديه اروپا به ايران اين است که ما آماده‌ايم رآکتورهای آب سبک به شما بدهيم. ايرانيان هميشه گفته‌اند که آنها می‌خواهند از انرژی اتمی استفاده صلح‌آميز بکنند. برای اين کار ما ابتدا به يک فضای سياسی نياز داريم که بتوان درباره آن گفتگو کرد. اين فضا می‌تواند بهترين راه حل برای دو طرف باشد. حضور آمريکاييان در مذاکرات روز شنبه می‌تواند به اين امر ياری رساند.

Copyright: gooya.com 2016