یکشنبه 3 آذر 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بالاخره تهديد با چاقوی زنجان اثرش را گذاشت! ناصر مستشار

پس از آن که محمود احمدی نژاد رئيس جمهور مورد حمايت رهبر همه مخالفان خود را با چاقوی زنجان به نا بودی تهديد نمود ،هاشمی رفسنجانی که يکی از رقبا و منتقدين دولت احمدی نژاد محسوب می شد با کمی تعقل وبا بسرعت هرچه تمام که از خصايص هميشگی رفسنجانی است خود را تسليم رئيس جمهور برگزيده ولی فقيه نمود تا بر عمرسياسی خود بيفزايد تا در موقع مناسب به محمود احمدی نژاد دست به ضد حمله بزند. او در يک مصاحبه مفصل که بطور سراسری در تمام ايران نيز منتشر گرديد اين چنين اعلام نمود: رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام خود را مطيع و رهرو مقام معظم رهبری دانست و تصريح کرد که در موارد اختلاف نظر ميان من و مقام رهبری، قانوناً و شرعاً بايد از رهبرم اطاعت کنم.( کيهان تهران)



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


مثلت احمدی نژاد با بيت رهبری و شورای نگهبان که نيروی سرکوب و تهديد سپاه و بسيج و سربازان گمنان امام زمان وزرات اطلاعات را نيز پشت سر خود دارند اينک همه را وادار به کرنش از رهبری خواهند نمود تا کاملا مطيعانه سخن بگويند وذره ائی در برابر اوامر ولی امر مسلمين مقاومت و انتقاد نکنند.

اينکه هاشمی رفسنجانی بسرعت حوله خود را به درون رينگ بوکس پرت کرد نشان از قدرت تهديد حذفی بی رحمانه حاکمان اسلامی حکايت می کند.هاشمی رفسنجانی برای آنکه خيال رهبر را نيز آسوده سازد در ضمن در باره حزب سياسی طرفدارش يعنی کارگزاران که از انتقاد های تند عليه دولت نهم به رياست احمدی نژاد دست بردار نيست اينچنين گفت: رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اينکه حزب کارگزاران برخلاف اراده من به وجود آمد) هاشمی عملا از کارگزاران اعلام برائت نمود و همه آنها را مانند يک رمه بی چوپان در برابر گرگهای درنده تنها گذاشت. همه اين اوضاع و احوال سياسی و امنتيتی جامعه کنونی ايران نشانگر اين هست که نيروهای توتا ليتر و سرکوب گر که هيچگاه تحمل نيروهای دگر اند يش را نداشته اند اگرقبل از دوم خرداد سازمان يافته نبودند و هنوز بر بخش بزرگی از سپاه و بسيج دست نيافته بودند اما اينک تحت حمايت دولت خودی از همه امکانات سرکوب برخوردار گرديده اند تا ازهر گونه اصلاحات سياسی که اساسا با وجود رژيم ولايت فقيه هرگز امکان پذير نخواهد بود ممانعت بعمل آورند .

اگر آقای خاتمی در دوره رياست جمهوری بی خاصيتش خود را تنها يک تدارک چی معرفی می نمود و هر ۹ روز برايش غائله به پا می کردند اما اينک همان نيروها خود را بطور سازمان يافته آماده می سازند تا از کانديداتوری اشخاصی مانند عبدالله نوری به جرم پنج سا ل زندان ،در همان دقيقه اول در شورای نگهبان اورا جهت کسب پست رياست جمهوری ، سلب صلاحيت نمايند. نظام ولايت فقيه که خود را مطلقه می خواند با تمام نيرو تنها نيروهای تسليم شده ،حرکت با چراغ خاموش و اطاعت بی چونه و چرا از مقام رهبری را می پذيرد تا در جامعه مانند غلام حلقه به گوش به لحاظ سياسی عرض اندام نما يند.باهمه تفاصيلی که در بالا از آن سخن رفت ،رژيم اسلامی که از همان آغاز شکل گيری خود در ۳۰ سال پيش با جامعه آنزمانی ايران که به لحاظ سياسی و بطو ناهماهنگ بعلت فقدان احزاب آزاد خود را بسوی تجدد و مدرنيزه رهنمون می ساخت تا کنون و همچنان تضاد و تناقض داشته و دارد واين پروسه همواره ادامه خواهد داشت .

اينک نيروهای انحصارگرهمچنان نيز مانند سی ساله گذشته می خواهند با قدرت مطلقه شرعی و امنيتی و سياسی خود را به جامعه کنونی ايران و منطقه تحميل نمايند.اگر بخش های معينی از جامعه ايران که از اقشار عقب مانده مذهبی تشکيل می شوند از همان آغاز و قبل از انقلاب اسلامی و ارتجاعی خود را با يک حکومت اسلامی منطبق می دانستند و برای رسيدن به آن تلاش می ورزيدن اما بخش اعظم جامعه ايران از همان آغاز با حکومت اسلامی هم خوانی نداشته و ندارند که اين موضوع عدم انطبابق قوانين اسلامی با جامعه ايران را دکتر حسن نزيه در تابستان ۱۳۵۸ در دوران بحث های تصويب قانون اساسی اسلامی اينچنين بيان نمود:استقرار حکومت اسلامی نه ممکن است نه مفيد نه لازم که همين ابراز نظر از جانب ايشان، اورا تحت تعقيب قرارداد که تا کنون به تبعيد ۲۹ ساله انجاميده است وهيچگاه نيروهای ليبرال ايران از همان روز اول تعقيب و تبعيد دکتر حسن نزيه را محکوم نکرده اند . تبعيد آقای دکتر حسن نزيه بخاطر اظهار نظرش درست پس از گذشت شش ماه از انقلابی به وقوع پيوست که رهبری آن انقلاب در پاريس به مردم قول داده بود همه و حتی مارکسيست ها در اظهار عقيده آزادند!





















Copyright: gooya.com 2016