شنبه 23 آذر 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نامه ۱۹۵ نفر از دانش آموختگان دانشگاه صنعتی شريف (دانشجويان دوران اصلاحات) به محمد خاتمی

به نام دوست

نامه‌ای برای خاتمی

جناب آقای خاتمی؛
متن پيش روی شما، نامه جمعی از فرزندان اين مرز و بوم است که شما را در اين روزگاران نااميدی، ياس، ترديد، انفعال و تعليق، مخاطب قرار می‌دهند تا با گفت‌ و شنودی همدلانه و انتقادی، همراه با شما، چاره‌ای بيانديشيم، باشد که فردای سرزمينمان بهتر از امروز گردد.
بدين‌منظور ساختار نامه بر ۴ بخش استوار گرديده است.

الف: مقدمه و هويت نويسندگان
ب: بازخوانی دوران اصلاحات و بيان نقاط قوت و ضعف آن دوران
ج: تبيين اصلاحات ممکن در ساختار موجود، ظرفيت¬ها و اولويت¬ها
د: بيان سوالات و تشريح مطالبات


الف: مقدمه و هويت نويسندگان
ما جمعی از دانش‌آموختگان و فارغ‌التحصيلان دانشگاه صنعتی شريف هستيم که کم و بيش دوران دانشجويی خود را در تب و تاب اصلاحات گذرانيده‌ايم. از نخستين حضور انتخاباتی شما در دانشگاه صنعتی شريف در روزهای پايانی زمستان ۷۵ تا دوم خرداد ۷۶ و از زمان تصدی مسند رياست جمهوری تا ۱۶ آذر ۷۷ که در دانشگاهمان ميزبانتان بوديم، از دوران پرتلاطم تابستانهای ۷۸و۷۹ ، تا حضور مجدد شما درانتخابات سال ۸۰ و روزهای نااميدی و سرخوردگی و استيصال سالهای ۸۲تا ۸۴ ، همه و همه بخش اعظمی از خاطرات دوران دانشجوئی ما را به خود اختصاص داده است.
هنوز از ياد نبرده‌ايم که در ياس و سرخوردگی‌های پاييز ۷۵، اميد به حضور شما برای پيشبرد اصلاحات بستيم و دل در گرو شعارهايی چون توسعه سياسی، جامعه مدنی، آزادی، فردايی بهتر برای ايران و ايرانی برای‌همه ايرانيان بستيم و همدلانه از شما و شعارهايتان حمايت کرديم و در اين راه خون دل‌ها خورديم؛ شعارها، آرزوها و اميدهای خود را قابل دسترس يافتيم و با انبوهی از مطالبات به استقبال شما آمديم تا نسيم اصلاحات را در خاک کويری و تف ديده سرزمين‌مان جاری‌سازيم...
به نظر می‌رسد همه ما در سال‌های اخير، آزرده و سرخورده از عدم تحقق بسياری از مطالباتمان، خسته از فشارها و کشمکش‌ها و پس از تحمل انواع هزينه‌ها، تحقيرها و سرخوردگی‌ها؛ به صورتی منفعلانه، آشفتگی‌ها و نابسامانی‌های روز افزون ميهنمان را به نظاره نشسته‌ بوديم.
اما اکنون پس از آن سالهای پر تب و تاب اصلاحات و پس از تجربه آشفتگی‌های سال¬ها و روزهای اخير برآنيم که ديگرگونه بيانديشيم و واقع‌بينانه، به دور از آرزوهای دور از دسترس، در حد توان خود، مانع از ادامه روند نابسامان کنونی گرديم.

ب: بازخوانی دوران اصلاحات و بيان نقاط قوت و ضعف آن دوران
جناب آقای خاتمی؛
مرور دوران اصلاحات، خاطرات تلخ و شيرين از ناکامی‌ها و موفقيت‌ها، از نقاط قوت و ضعف(زمينه‌های قابل بهبود) در بخش‌های مختلف را پيش رو می‌گشايد که تجربه حاصل از آن می تواند چراغ راه آينده باشد.
در اين مجال بر آن نيستيم که در باره اشتباهات دوران اصلاحات تنها انگشت اتهام را به سوی دولت شما نشانه رويم. هر چند که انتقادهای متعددی را به عملکرد شما و دولت اصلاحات وارد می‌دانيم اما ساير بخش‌های جريان اصلاحات، بويژه روشنفکران، نهادهای مدنی همسو و خويشتن را نيز در اين زمينه مقصر می‌دانيم.
ما تجربه تنفس در حال و هوا و فضای اصلاحات، بهره بردن از آزادی‌های حداقلی سياسی، آرامش و انضباط نسبی اقتصادی و توسعه آن دوران را از ياد نبرده‌ايم؛ فراموش نمی‌کنيم که در دوران اصلاحات فريادهای نقد و اعتراضمان بسيار رساتر از امروز شنيده می‌شد و فضای بسته اين روزها که مملو از سکوت و نا‌اميدی است در آن سال¬ها کمتر احساس می‌شد.
ما به همه آنچه که حاصل فضای گفتمان و شعار توسعه سياسی دولت جنابعالی بود ارج می‌نهيم اما بر ضعف‌های متعدد جريان اصلاحات و رييس جمهور آن نيز تامل می‌کنيم و با نگاهی آينده‌نگر به اين نقاط ضعف به چشم زمينه‌های قابل بهبود می‌نگريم.
در بخش سياست، بسياری از شعارهای سياسی شما و جريان اصلاحات به دلايلی همچون عدم درک روشن گروه¬های مختلف از اين شعارها، عدم تبيين درست آن‌ها و عدم شناخت درست از قدرت جريانات مخالف در حد شعار باقی ماند. اين امر نشان می‌دهد که با توجه به ساختار موجود حاکميت و بافت اجتماعی جامعه ايران بسياری از آن شعارها به دليل نبود پشتوانه جدی در ارکان قدرت، بستر نامناسب فرهنگی و سطح پايين رفاه معيشتی و اقتصادی جامعه فرصت طرح نمی‌يابد و در صورت مطرح شدن نيز اسير کشمکش‌ها و تعارضات خواهد شد. بسياری از شعارهای مطرح شده در برابر تفسيرهای متفاوت، ماهيت خود را قلب‌شده می‌يابند و توسعه سياسی حداقل در بررسی شکلی و نه ماهوی آن، در حد دو لايحه تنزل يافته و آن دو لايحه نيز ناکام رها می‌شود.
فراموش نکنيم که عمده وقت و انرژی جريان اصلاحات صرف بخش ها و موضوعاتی شد که امکان اصلاحات جدی در ساختار فعلی، چندان در آن بخش ها وجود نداشت و متاسفانه با توجه به عدم ظرفيت سنجی‌های لازم برای اصلاحات، موانع و مشکلات پيش روی آن نيز روزافزون گرديد.
با نگاهی به گذشته بايد پذيرفت که جريان اصلاحات بدون برنامه بود و چشم انداز روشنی برای تغييرات، وجود نداشت و برای پيشبرد اصلاحات، ظرفيت‌های جامعه و حاکميت به درستی روشن نشده بود. پس از مدتی نيز به دليل آنکه تحليل درستی از قدرت جريان اصلاحی و پشتوانه‌های حقيقی و منسجم مردمی آن، و نه پشتوانه‌های شعاری و انتزاعی، وجود نداشت و برآورد صحيحی از قدرت حاکميت صورت نگرفت، تشتت آرای فراوانی بوجود آمد. در اين شرايط جريان مقابل با بهره بردن از اين وضعيت و باز‌سازی توان ذهنی و تشکيلاتی خود و از طريق ايجاد بحران‌های پياپی، بن‌بست جدی در حوزه‌هايی که مانور زيادی بر اصلاحات در آن بخش‌ها داده شده بود، ايجاد نمود و نهايتا هم نتيجه اين بن¬بست و استيصال، سرخوردگی و از دست‌رفتن اعتماد به نفس عمومی و تشتت در استراتژی پيشبرانه برای اصلاحات بود. آنچنان که گروهی آرامش فعال توصيه می‌کردند، عده‌ای خروج از حاکميت و يکدست شدن آن و ديگرانی نافرمانی و مقاومت مدنی را راهگشا می‌دانستند.
البته در اين ميان، بی‌تجربگی‌ها واشتباهات ساير بخش‌های جريان اصلاحات را نيز نبايد از نظر دور داشت. بالا‌بردن انتظارات، توقعات و مطالبات، بدون توجه به امکان‌پذيری آنها و اثرات منفی عدم تحقق اين مطالبات در سرخوردگی عمومی، اشتباه و توهم در قدرت جريانات اصلاحی و جنبش‌های سياسی، اسير بودن در رويا‌پردازی‌های خوش‌باورانه و توقعات فراتر از ظرفيت اصلاحات بدون توجه به واقعيات جامعه، پرنکردن مناسب فاصله نخبه ـ توده، توجه بيش از حد به مطالبات سياسی برآورده نشده طبقه روشنفکری و کم توجهی به مطالبات اقتصادی عمومی، بيان عبارات پر طمطراق و استفاده از زبان و ادبيات غير قابل فهم برای عموم جامعه، از اين جمله‌اند.
در بعد سياست خارجی وسواس بيش از حد در تابوشکنی‌ها و بسنده‌کردن به حداقل تغييرات ممکن(با وجود فراهم بودن شرايط آن) را، به عنوان يکی ديگر از نقاط ضعف شما و تيم سياست خارجی دولت اصلاحات در اين حوزه می‌توان برشمرد. وسواس‌هايی که در تابوشکنی‌های امروز دستگاه سياست خارجی دولت نهم، به‌جا يا نابجا، کمتر اثری از آن ديده می‌شود. با وجود اين، موفقيت و کاميابی‌های دولت شما در تنش‌زدايی و بهبود نسبی شرايط بين‌المللی و عزت و احترام کسب شده برای ايرانيان در سطح جهانی را نيز از ياد نبرده‌ايم و بر بهبود بی‌سابقه روابط بين‌المللی در دوران اصلاحات و اهميت آن، که اکنون از دست‌رفته می‌نمايد، اذعان داريم.
در حوزه اقتصادی، به خاطر داريم برنامه چهارم توسعه که به اذعان اکثريت اقتصاددانان قوی‌ترين و مناسب‌ترين برنامه توسعه در تاريخ کشور بوده است، در دولت حضرتعالی تهيه و تنظيم و تدوين گرديد و از ياد نمی‌بريم که سامان و انضباط اقتصادی و ساختار مناسب و رو به بهبود مديريتی در اقتصاد کشور در دوران اصلاحات ميسر گرديد. بهبود شاخص‌های توسعه نظير تورم ۱۰.۴ درصد، نرخ بيکاری ۱۱.۵ درصد، کاهش ضريب جينی به ميزان ۰.۴۲۳ و بهبود وضعيت سلامت اقتصادی و کاهش فساد اداری (رسيدن به رتبه ۸۷ در ميان ۱۸۰ کشور جهان)، ساختارمندی نسبی اقتصاد کشور با وجود متوسط قيمت ۲۰ دلار برای‌ هر بشکه نفت در دوران اصلاحات، قابل مقايسه با شرايط آشفته کنونی نيست. شرايطی که حاصل مديريت دولت نهم است و نتيجه آن تورم نقطه‌ای ۲۹.۵ درصد، نرخ بيکاری ۱۵ درصد، افزايش فساد اداری و سقوط رتبه ايران به لحاظ سلامت اقتصادی به رتبه ۱۴۱ ام در ميان کشورهای جهان و افزايش فاصله طبقاتی با وجود متوسط قيمت بيش از ۹۰ دلار برای ‌هر بشکه نفت، است و اين درحالی رخ می‌دهد که شعارهای پر طمطراقی که دم از عدالت می‌زد و کاهش اختلاف طبقاتی در اين دولت را وعده می‌داد، گوش مردم را پرکرده بود.
با اين وجود، علی‌رغم تلاش‌ها و برنامه‌ها، متاسفانه اقدامات صورت‌گرفته جهت کوچک نمودن دولت و تقويت بخش خصوصی کفايت لازم را نداشت و از تمام فرصت¬های پيش‌آمده استفاده بهينه نشد. حساب ذخيره ارزی نيز، که تشکيل و راه‌اندازی آن از اقدامات قابل تقدير در دولت حضرتعالی بود، فرصت آن را نيافت که تقويت زيرساختهای دموکراتيک و پايه‌های زيربنايی اقتصاد، توسعه و تقويت جدی بخش خصوصی را در مسيری غيرقابل بازگشت قرار دهد.
يکی از ضعف‌های کليدی شما و دولت اصلاحات، عدم وجود زبان مشترک جهت گفت‌وگو و ارتباط با توده جامعه و بيان پيشرفتهای زيربنايی حاصله با زبان قابل فهم بود و به نظر می‌رسيد که مخاطب شما در دوران اصلاحات بيشتر طبقه متوسط و روشنفکران جامعه بودند که متاسفانه سرخوردگی‌های حاصله برای ايشان، فرصت ارتباط موثر با ساير طبقات اجتماعی را نيز مسدود کرد. هرچند اين رويکرد قابل ستايش است اما با توجه به نبود زيرساختهای توسعه اجتماعی و سياسی در ايران، برقراری ارتباط موثر با عموم مردم و طبقات پايين‌تر اجتماع رمز موفقيت توسعه و اصلاحات بود که متاسفانه ميسر نشد.
در کنار تمام موضوعات فوق معتقديم نقاط قوت خاتمی همچون محبوبيت، جلب اعتماد ملی و بين‌المللی و نگاه توسعه‌محور وی در عرصه سياست اين مرز و بوم ارزشمند است و ما را به گذر از دوران سخت کنونی اميدوار می‌سازد.

ج: تبيين اصلاحات ممکن در ساختار موجود، ظرفيت‌ها و اولويت ها
امروز انتظار داريم، خاتمی باز هم در عرصه انتخابات رياست جمهوری حاضر شود.
از آنجا که در ۱۲ سال گذشته شرايط مختلفی را تجربه کرده‌ايم و واقعيات بيشتری بر ما نمايان شده است ،ديگر انتظار نداريم خاتمی به راهبر مقتدری در جريان اصلاحات بدل شود. بلکه از او می‌خواهيم با توجه به تغيير شرايط و رشد رفتار عقلانی و سياسی بخشهای مختلف جامعه و فاصله گرفتن آنها از هيجان‌زدگی از يک سو و از سوی ديگر رويکرد مثبتِ ‌بخشی از طيف ميانه‌روی جريان مقابل و به پشتوانه اعتماد گسترده عمومی، با رويکرد و برنامه‌ای متفاوت، باز هم در عرصه انتخابات رياست جمهوری حاضر شود.
نگاه ما به اين حضور، به دور از شيفتگی، قهرمان‌سازی و روياپردازی‌ است و توقعات ما نيز با توجه به شرايط فعلی واقع‌بينانه شده است. لذا از خاتمی نيز انتظار داريم پس از اجابت اين دعوت، برنامه‌ها، شعارها و رويکرد خود را با توجه به شرايط پيش رو، به دور از کلی‌گويی و ابهام، به صورتی واقعی‌ و عينی، دست‌يافتنی‌تر و قابل فهم‌تر‌ برای همه اقشار جامعه، بويژه طبقات پايين، مطرح نمايد.
اگر ديروز دست قاطع همراهی با شما به عنوان رهبر اصلاحات می داديم ، امروز حمايت مشروط خود را از شما به عنوان کانديدای رياست جمهوری ( و نه رهبری اصلاحات ) ابراز می‌داريم. همانگونه که جنابعالی شرط¬هايی را برای حضور در انتخابات قايل شده‌است، ما نيز به عنوان بخشی از جامعه، پاسخ‌هايی روشن برای برخی سوالات خود از نامزد مورد حمايت خويش انتظار داريم تا بر مبنای آن، بتوانيم حرکتی منسجم را در جهت سازماندهی نيروها و کسب پشتيبانی مردم و حمايت حداکثری از حضرتعالی پايه‌ريزی نماييم.
سعی شده است اين سوالات از جنس پرسش‌های انتزاعی و بی پاسخ مطرح شده در روزهای اخير نباشد. به گمان ما پرسش‌هايی نظير اينکه "چگونه می‌خواهيد در برابر قدرتهايی که هر ۹ روز يک بحران می‌آفرينند مقاومت کنيد؟ " و يا اينکه "چه راهکاری برای خروج از بن‌بست تدارکاتچی بودن داريد؟ " در فضای کنونی راهگشا نيست.
از سوی ديگر تجربه سال‌های اصلاحات لزوم تعامل با نيروهای ميانه‌روی جريان اصول‌گرا را مبدل به امری اجتناب ناپذير کرده و به سختی می‌توان بر آن خرده گرفت. شايد يکی از اشتباهات دوران اصلاحات عدم توجه به راهکار مناسب برای‌ همراهی بخشهای ميانه‌روتر جريان راست و گاه ايجاد واهمه جدی در آنان بدليل ترس از حذف شدن در آن سالها بود. اشتباهاتی که نمونه‌ای از آن توهماتی چون "به دريا ريختن کسانی که مقابل رای مردم بايستند" و يا در تقابل قرار دادن شخصی چون هاشمی رفسنجانی با جريان اصلاحات بود که زمانی با همه انتقادات وارد بر وی، کمک شايانی در ايجاد زيرساختها و مقدمات اصلاحات و مهمتر از آن برگزاری انتخابات دوم خرداد کرده بود.
ما معتقديم که در زمينه‌های سياسی، اجتماعی و فرهنگی از هر جريان اصلاحی که در شرايط حاضر بتواند در مسند قدرت اجرايی قرار گيرد، نمی‌توان انتظار اصلاحات زيربنايی داشت .بلکه ايجاد فرصت‌ تنفس برای بخش‌های مختلف جامعه و ايجاد روزنه‌هايی برای برون رفت از فشارها و محدوديت‌های کنونی ،اميد حرکت در آينده را ايجاد خواهد کرد. علاوه بر اين تقويت نسبی نهادهای غير دولتی و کمک به جنبش‌ها و گروه¬های قانونی‌، نهادهای مدنی و صنفی که دور از دسترس نخواهد بود، خود می‌تواند بهبود نسبی و حداقلی در فضای اقتصادی، سياسی و اجتماعی جامعه را ايجاد نمايد.
در سياست خارجی با در نظرگرفتن همه محدوديت‌ها، می‌توان حداقل انتظار داشت که با تشويق حاکميت برای حرکت در مسير منطقی، مانع از ماجراجويی‌های تندروان جريان اقتدارگرا شد تا اعتبار از دست رفته ايران و ايرانی، در جوامع بين المللی که حاصل شعارهای بی مورد و سياستهای دشمن‌تراشانه و بی‌منطق چند سال اخير است، بازگردانده شود.
اما در بعد اقتصادی، که مهمترين و با اولويت‌ترين بحث از نظر نويسندگان اين سطور است، معتقديم در ساختار کنونی حاکميت در ايران، بيشترين امکان اصلاحات در اين بخش فراهم است و اتفاقا" مهمترين دغدغه و انگيزه اين جمع برای رجوع مجدد به حضرتعالی در همين بعد بوده است.
معتقديم در کشوری که حداقل ۱۵ ميليون نفر زير خط فقر زندگی می‌کنند و دست کم ۵ ميليون نفر بيکار در آن روز را به شب می‌رسانند، در شرايطی که نهايت ظرفيت کشور برای فضای آزاد و مستقل اطلاع‌رسانی تيراژ کمتر از صدهزار نسخه برای روزنامه‌های مستقل آن است و مسير ناگزير توسعه ارتباطات و اطلاعات و دسترسی به اينترنت مسدود و باريک می‌شود، در شرايطی که حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد اقتصاد کشور دولتی يا وابسته به دولت است، لازم است توجه به مسائل اقتصادی در اولويت برنامه‌ها قرار گيرد.
پرسش‌هايی که در ادامه خواهد آمد در عين سادگی و روزمره بودن، مشغوليت ذهنی و واقعی جامعه، و نه لزوماً روشنفکران، است. پس از ۸ سال حضور شما در مسند رياست جمهوری و نزديک به ۴ سال پس از آن، نيروهای تحول‌خواه و اصلاح طلب نيز بايد دريافته باشند که درحال حاضر، تاکيد بر شعارهايی‌ همچون جامعه مدنی، توسعه سياسی، دموکراسی و ازاين‌دست ،نه تنها شوری در جامعه بر نمی‌انگيزد بلکه در شرايطی که حداقل بسترهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن فراهم نيست دردی را نيز دوا نمی‌کند و تنها حساسيت‌ها و مقاومت‌های جناح مقابل را روزافزون می سازد.
بنابراين ورود به صحنه انتخابات و سپس بر عهده گرفتن مسند رياست جمهوری، بدون داشتن طرح‌های دقيق، روشن، عملياتی و قابل اجرای اقتصادی، هيچ اثر ديگری جز آزمودن راه رفته و خدشه‌دار کردن اعتماد مردم به شما و مجموعه اصلاح‌طلبان و ايجاد فضای ياس و نااميدی در پی نخواهد داشت!
لذا به نظر می‌رسد هر گونه فعاليت انتخاباتی بايد پشتوانه‌ی برنامه‌ی اقتصادی دقيق و روشن به همراه معرفی گروه کاری از اساتيد، مديران و متخصصان باتجربه، برای پاسخ به مطالبات امروز مردم را داشته باشد. با توجه به اينکه علی‌رغم وعده‌های سال¬های اخير، همه اقشار جامعه شرايط نابسامان اقتصادی را با تمام وجود لمس کرده‌اند، ارائه اين برنامه و نشان دادن تقابل آن با عملکرد ضعيف دولت فعلی، امکان حرکت به سمت بهبود نسبت به وضعيت کنونی را فراهم می‌سازد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


د: بيان سوالات و تشريح مطالبات
جناب آقای خاتمی؛
با توجه به آنچه ذکر شد از شما و تيم همکارتان انتظار داريم پاسخ سوالاتی از نوع زير را به نحوی روشن و با ادبياتی ساده و قابل درک برای ما و همه اقشار جامعه ارائه فرماييد.

۱. طرح تحول اقتصادی و بحث پرداخت نقدی يارانه‌ها، ‌سوالات بسياری را در ذهن مردم به وجود آورده است و احتمال پرداخت مبالغی در اين قالب به بخشی از مردم تا پيش از انتخابات، (به قيمت حتی بر باد دادن تتمه حساب ذخيره ارزی) کم نيست. سياست مشخص دولت احتمالی شما در قبال اين پرداخت¬ها چه خواهد بود؟ در مجموع نظام «اجرايی» مد نظر شما و تيم اقتصادی همراه، برای اجرای طرح هدفمند کردن يارانه‌ها ورای شعارهای کلی در ستايش اين طرح چيست؟
۲. تا کنون بخشی از مردم در قالب سهام عدالت مبالغی را دريافت نموده‌اند و تا زمان انتخابات احتمالا پرداخت¬های بيشتری در اين چارچوب انجام خواهد شد. سياست و برنامه دولت شما در اين زمينه چه خواهد بود؟
۳. در اين مدت از طرق مختلفی غير از آنچه ذکر شد (مانند وام¬های زودبازده، صندوق مهر رضا، زمين‌های ۹۹ ساله و...) به جمعيت قابل توجهی از مردم نقدينگی‌هايی تزريق شده است و انتظارات مختلفی را به خصوص در روستاها و شهرهای کوچک پديد آورده است. برنامه مشخص شما و تيم اقتصادی‌ همراه، در اين خصوص چه خواهد بود؟ در صورت برنامه‌ريزی برای قطع چنين نقدينگی‌هايی، غير از کلی‌گويی‌های غير قابل درک برای قشر عظيمی از مردم (از جمله تورم زا بودن اين اقدامات)، چه برنامه مدونی برای توجيه اقشاری که از اين منابع بهره‌مند شده‌اند، تهيه خواهد شد و چه مکانيزم جايگزينی برای آن ارايه می‌شود؟
۴. رويکرد آتی شما در قبال مسايل روزمره اما مهم و گريبان‌گير چون بحث سوخت، سهميه‌بندی بنزين، تحريم احتمالی صادرات بنزين به ايران و... چه خواهد بود؟
۵. هرچند که روند کنونی قيمت نفت، در کوتاه مدت رسيدن به درآمد مازاد را نشان نمی‌دهد ولی به طور کلی برنامه مشخص‌ شما در مورد نحوه هزينه کرد مازاد درآمد‌های نفتی احتمالی در سال¬های آينده چيست؟ صرف نظر از اظهارات هميشگی چون کاهش وابستگی به درآمد‌های نفتی، سرمايه‌گذاری در زير ساخت¬ها و ...، سياست دقيق و روشن تيم اقتصادی- مديريتی شما به منظور استفاده از اين منابع به نحوی که اثر تورم‌زايی نداشته باشد و يا قابل کنترل باشد، چيست؟
۶. آقای خاتمی؛ شواهد و قراين نشان می‌دهد که در سالهای پيش رو، هر دولتی که بر سر کار آيد بايد در کوتاه مدت علاوه بر نفت زير ۵۰ دلار، بحران و رکود تورمی ناشی از بحران جهانی اقتصادی را که به آسيا و کشور ما هم وارد می‌شود ، تحمل کند. راهکار شما در اين شرايط برای پشت سرگذاشتن اين بحران با حفظ و تقويت بنيه مالی و معيشتی جامعه، که طبيعتاً اصلی‌ترين مطالبه و انتظار مردم است، چيست؟
۷. در سالهای اخير به دليل افزايش بی‌سابقه نقدينگی و سياست‌های ناکارآمد دولت نهم در کنترل بازار سرمايه و نقدينگی، شوک جدی بر بازار مسکن وارد گرديد و نتيجه آن افزايش بی‌سابقه چند برابری قيمت مسکن در طول ۳ سال تصدی دولت نهم بوده است. جناب آقای خاتمی؛ برنامه شما و دولت احتمالی آتی برای کنترل قيمت و مديريت نقدينگی در عين حفظ رونق در بخش مسکن چيست؟ با توجه به آنکه بخش مسکن از يک‌سو نقش به سزايی در اشتغال‌زايی بر عهده دارد و از سوی ديگر سهم عمده هزينه‌ خانوارهای ايرانی را به خود اختصاص می‌دهد.
۸. برنامه اجرايی شما برای تغيير روند نامناسب خصوصی‌سازی و واگذاری بسياری از شرکت‌ها به بخشهای خاص و برخی نهادها تحت عنوان خصوصی‌سازی چيست؟
۹. راهکار شما برای مقابله با مفاسد اقتصادی کشور، کاهش فساد اداری و افزايش سلامت اقتصادی در عين تقويت توان مديريتی چيست؟ اصولا با توجه به توقع جامعه اين مساله در اولويت¬های شما، چه جايگاهی دارد؟
۱۰. برنامه‌های راهبردی و قابل اجرای دولت احتمالی شما برای تقويت بخش خصوصی و کوچک کردن دولت و کم کردن سهم دولت در اقتصاد، به دور از کلی¬گويی¬هايی که سالهاست همه شعار آن را داده‌اند و در عمل بر فربگی دولت در اقتصاد افزودند، چيست؟ شاخص‌های ‌هدف در طول چهار سال آتی در اين بخش را چگونه ترسيم می‌کنيد؟
۱۱. برنامه عملياتی و روشن شما در جهت تقويت نظام جامع تامين اجتماعی و حمايت از بخش‌ها و دهک‌های آسيب پذير جامعه با توجه به حجم بودجه جاری کشور چيست؟
۱۲. راهکار شما برای کاهش فاصله طبقاتی جامعه و افزايش احساس عدالت در جامعه و توليد و توزيع عادلانه ثروت، چيست؟
۱۳. در طول سال اخير متاسفانه به دليل سوء‌مديريت و عدم دورانديشی و برنامه‌ريزی صحيح، بخش¬های مختلف کشور علاوه بر سرما و يا خشکسالی، با مشکلات جديدی نظير کمبود گاز و برق نيز مواجه شده‌اند، راهکار تيم اجرايی شما برای عبور از بحران‌های مذکور چيست؟
۱۴. در بخش آموزش و پرورش متاسفانه در طول سال¬ها، ساختار فرسوده اين بخش چه در بعد آموزش و چه به لحاظ مسايل فرهنگی و تربيتی، به همراه مشکلات عديده و حل نشده و ناديده انگاشته شده معلمان، هر روز آينده نابسامان‌تری را در زيربنايی‌ترين بخش پرورش نيروی انسانی کشور ترسيم نموده است و به نظر می‌رسد راه‌حل¬های مقطعی نظير پرداخت معوقه فرهنگيان يا تخصيص مبالغی برای تجهيز امکانات مدارس، تنها مسکن‌هايی برای دردهای آشکار شده و تنها توجه مقطعی به نوک سر برآورده از کوه عظيم مشکلات و نابسامانی‌ها و عقب‌ماندگی‌های آن و ناديده انگاشتن ريشه‌ای مسايل و مشکلات آموزش و پرورش است. به نظر می‌رسد انجام اصلاحات در اين بخش فراتر از برنامه‌های مقطعی، نيازمند طرح تحولی جدی چه به لحاظ ساختار آموزش و پرورش و چه از نظر ارتقاء روش‌ها و فناوری‌های آموزشی است. جناب آقای خاتمی؛ طرح تحول دولت شما در اين بخش چيست؟
۱۵. متاسفانه آمار و اطلاعات منتشره از رتبه دانشگاه¬های کشور در ميان دانشگاه¬های معتبر جهانی به خصوص در سال¬های اخير، حکايت از وضعيت نامطلوب آموزش عالی کشور دارد به نحوی که بهترين و معتبرترين دانشگاه¬های کشور هم به لحاظ رتبه علمی جايگاهی بهتر از رتبه‌های ۵۰۰ الی۵۵۰ در ميان دانشگاه¬های جهان نمی‌يابد. تاسف آورتر آنکه انتشار هر باره آمار در اين بخش بيانگر سقوط فزاينده رتبه‌ها حتی در مورد معتبر‌ترين دانشگاه¬های کشورمان، در ميان دانشگاه¬های جهان است. در اين شرايط دل خوش کردن به رتبه‌های دانش آموزان و دانشجويان ايرانی در المپيادهای مختلف، تنها فرو رفتن در دام خوش‌خيالی و خودفريبی است. علاوه بر اين، روند تصفيه تدريجی دانشجويان و اساتيد دانشگاه و ممانعت از ادامه تحصيل برخی از مستعد‌ترين جوانان به دليل اعتقادات و فعاليت¬های سياسی و صنفی و فرهنگی، قراردادن فيلترهای متعدد اعتقادی، سياسی، خودی و غيرخودی برای ادامه تحصيل دانشجويان به خصوص در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا و ادامه همين روند در جذب و استفاده از اساتيد برجسته علمی، همه و همه، مقدمات فروپاشی علمی، فرار بيش از پيش و بی‌بازگشت نخبگان کشور را فراهم خواهد نمود. آقای خاتمی؛ اين عرصه را نيز اصلاحی ديگر لازم است که برای انجام آن قبل از هرچيز ايجاد مکانيزم‌هايی برای بهره بردن و استفاده از توان نخبگان برای تدوين، تبيين و پيشبرد نقشه جامع علمی کشور لازم است تا به دور از هياهوهای سياسی چه در طراحی و چه در اجرا و مديريت اين نقشه علمی بتوان از پتانسيل‌های موجود استفاده کرد.
جناب آقای خاتمی؛ برنامه عملياتی شما برای تهيه و اجرای اين نقشه جامع علمی و استفاده از نيروها و نخبگان علمی در مديريت آن چيست؟
۱۶. برای سازماندهی و بهره‌گيری از توان نخبگان، دانشمندان و فرهيختگان جامعه (چه در داخل و چه خارج کشور) به خصوص استفاده از ايشان در تيم اجرايی با تکيه بر توان نيروهای متخصص چه برنامه‌ای داريد؟ آيا باز هم بر استفاده از برخی نيروهای سياسی-فرهنگی تنش زا و حساسيت برانگيز تيم اجرايی سابق خود همچنان اصرار داريد؟ برنامه شما برای استفاده از توان نخبگان اقتصادی، علمی، سياسی و فرهنگی جامعه در عين حفظ هماهنگی در تيم اجرايی و انسجام تصميم‌گيری چيست؟
۱۷. آيا اين بار برای ايجاد اصلاحات پايدار در بخشهای ممکن و تداوم آن پس از دولت خود انديشيده‌ايد تا پس از شما، دولتی چون دولت نهم، دستاوردهای زمان اصلاحات و حداقل زيربناهای توسعه کشور را دچار نابسامانی نگرداند ؟
۱۸. جناب آقای خاتمی؛ تجربه دوران اصلاحات نشان داد که هرگونه اصلاحاتی در کشور بدون ايجاد حداقلی از تفاهم و توافق در ارکان مختلف قدرت و پذيرش جريانات مختلف سياسی، فرهنگی و اقتصادی، از پايداری و تداوم بهره نخواهد برد و اتفاقاً پايدار‌ترين و موفق‌ترين برنامه‌های اصلاحی که در دوران اصلاحات به وقوع پيوست، بيشتر مربوط به بخش¬هايی بود که به هر طريق ممکن، تفاهم و توافق مذکور با ارکان و جريانات حاکميت فراهم گرديد. حال سوال جدی قابل طرح اين است که راهکار شما برای استفاده از نيروهای تکنوکرات و اجرايی‌همه جريانات و گروه¬ها به خصوص گروه¬های ميانه‌روتر جريان مقابل و ايجاد تفاهم و وحدت نسبی برای پيشبرد برنامه‌هايتان در درون حاکميت بدون چشم پوشی از کليت برنامه‌ها و مطالبات و حل اين تناقض چيست؟ و اصولاً اولويت‌های شما برای برنامه‌های توافق پذير و قابل پيشبرد آتی کدام است؟ به خصوص در شرايط حاضر که به دليل رويکرد خاص دولت نهم، تضادها و اختلافات گسترده‌ای در بين اصولگرايان بروز کرده و به نظر می‌رسد شرايط برای حصول به برخی توافقات مهياتر از دوران اصلاحات باشد.
موارد فوق تنها چند سوال از مجموعه سوالاتی است که علاوه بر ما برای بسياری از مردم نيز تبديل به دغدغه روزانه شده است. انتظار اين است سال¬های اخير دوری از قدرت، فرصت کافی برای يافتن پاسخ¬هايی در خور را برای چنين سوالاتی فراهم کرده باشد.
جناب آقای خاتمی؛ ما امروز از شما انتظار رهبری اصلاحات، همزمان با حضور در مسند رياست جمهوری را نداريم. بنابراين ضمن پرهيز جدی از قهرمان‌سازی، به واسطه امکان و فرصت مناسبی که برای حضرتعالی در جذب گسترده‌تر آراء عمومی نسبت به تمامی افراد قابل رجوع کنونی، فراهم است، از شما انتظار نامزدی در انتخابات آتی، برای مقابله با سياست‌های نابسامان و آشفته جاری را داريم.
حضوری که شايد به همراه پاسخ به برخی پرسش‌های فوق، بتواند برنامه روشنی برای اداره کشور در سالهای سخت پيش‌رو ارايه دهد. حضور دوباره، با برنامه و البته حضوری نه برای حماسه، بلکه برای بازگشت حداقل‌هايی از مديريت علمی و منطقی در روند اداره امور.
حضوری که کورسوهايی از اميد را برای توسعه، عدالت و پيشرفت، در دل خسته، اما مشتاق فرزندان اين خاک، برای ماندن در ايران، زنده نگه دارد تا اميدی برای زندگی و ساختن ايران بيابند و بازگشت ‌نخبگان هجرت‌کرده را به دامان ميهن عزيزمان مهيا گرداند.

جناب آقای خاتمی؛
در روزهای پيش رو، فرصت ترديد نيست. پشتوانه عمومی و حمايت گسترده اقشار جامعه از حضرتعالی، امکان توقف روند نابسامان کنونی را، شايد تنها برای شما فراهم کرده باشد. چرا که معتقديم شما هنوز هم محبوبترين و مورد اعتمادترين سياستمدار حال حاضر در ايران هستيد. در اين احوال، دامن عافيت از اين غوغای پر مخاطره بر گرفتن و شانه خالی کردن از زير بار وظيفه‌ای چنين خطير، مسولانه نيست.
لذا اميدوارانه منتظر خواهيم نشست تا در صورت اعلام آمادگی برای حضور در انتخابات رياست جمهوری و دريافت پاسخ‌های قانع‌کننده برای پرسش‌های خويش، حمايت خود را در حد توانمان از شما دريغ نورزيم.

جمعی از دانش آموختگان دانشگاه صنعتی شريف























Copyright: gooya.com 2016