سه شنبه 29 بهمن 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

"خانه ای از نی"، خطاب به آيت الله خامنه ای، محمدمحسن سازگارا

محسن سازگارا
گزارش های ماموران امنيتی که در قالب هيئت های تجاری برای همکاری در زمينه فروش و توليد سلاح از آلمان شرقی به ايران آمده اند نشان می دهند که نسبت به جنابعالی نظر بسيار مثبتی داشته اند و قول و قرارهايی که با شما در زمانی که عضو شورای انقلاب و رابط اين شورا با وزارت دفاع بوده ايد گذاشته اند بسيار خواندنی است، به خصوص اصرار شما برای نزديکی بيشتر با شوروی و همکاری روزافزون با بلوک شرق

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


به نام خدا

جناب آقای خامنه ای؛
در چند هفته گذشته، رسانه های تحت امر جناب عالی چون صدا و سيما و کيهان پا را از گليم خود درازتر کرده و آن چه تهمت و ناسزا بوده نصيب بنده کرده اند. گفته های اين رسانه های مامور ارزش پاسخگويی ندارند اما از آنجا که حرفهای آنها منعکس کننده مواضع و نظرات حضرتعالی است، فکر کردم اين چند خط را خطاب به شما بنويسم. شايد کمی به خود بياييد و تقوا پيشه کنيد.

اول- در بيست سال گذشته که جنابعالی در مسئوليت رهبری نظام جمهوری اسلامی قرار داشته ايد، برای سرکوب مخالفين و تثبيت پايه های قدرت خود، بدون استثناء (حتی بدون يک استثناء) تمام مخالفين خود را به عامل آمريکا و سپس اسرائيل و ديگر کشورها متهم کرده ايد. در اين راه حتی کسانی که مخالف شما نبوده اند و فقط ديدگاه و نظری غير از نظر شما و يا تفسيری از دين و دنيا غير از تفسير شما داشته اند را هم به اين اتهامات مزين کرده ايد. برايتان هم فرق نمی کرده مخاطب شما معلمين بوده اند يا کارگران، فعالين حقوق زنان بوده اند يا مدافعين حقوق بشر، بازاريان بوده اند يا دانشجويان، روحانيان بوده اند يا دانشگاهيان، نويسندگان بوده اند يا روزنامه نگاران، سياسی بوده اند يا غير سياسی. حتی اصلاح طلبان داخل حکومت هم از اين تهمت و برچسب زنی شما در امان نبوده اند. توپخانه صدا و سيما و روزنامه هايی چون کيهان به محض کسب اجازه از شما، شليک تهمت و افترا را شروع کرده اند. شب و روز نغمه مرگ بر اين و مرگ بر آن سر می دهيد و همگان را مطيع خود می خواهيد، غافل از آن که به قول شيخ اجل:
کس نيايد به زير سايه بوم
گر همای از جهان شود معدوم

به همين دليل هر کس و هر گروه اجتماعی يا سياسی که به نوعی در راه دموکراسی، حقوق بشر، آزاد انديشی و مطالبات به حق مردم ايران می کوشد، اگر از جانب رسانه های مامور شما به مزدوری و وابستگی و پادويی و حقوق بگيری آمريکا و اسرائيل و ديگران متهم نشود، به نظرم حتما بايد در اصالت کار خود شک کند و قبول کند که يک جای کارش لنگ است و لابد به نوعی آب به آسياب استبداد دينی می ريزد که از ماشين تهمت زنی شما در امان مانده است.

دوم- من مدت ها فکر کرده ام که چرا شما اين گونه ايد. يک بخش از اين رفتار شما را به درد بی درمان درون جامعه و ميان مردم ايران، يعنی تهمت زنی و بد بينی نسبت می دادم و هنوز هم می دهم. يک بخش ديگر را هم ناشی از ساختار ذهنی و بدبينی مفرط شما می دانستم و هنوز هم می دانم، به خصوص با قوت بيمارگونه تئوری توطئه در ذهن شما. جنابعالی تمام حوادث عالم را ناشی از برنامه ريزی يک هيئت مديره برای کل دنيا به نام "دشمن" می دانيد و فکر می کنيد که تمام حوادث سياسی عالم از عصر رنسانس تا حالا حاصل کار يک عده سرمايه دار و صهيونيست است که می خواهند ماديت و انسان محوری و انحراف اخلاقی را جايگزين معنويت و خدا محوری نمايند و چون جمهوری اسلامی و شخص شما هم سمبل اين معنويت و بازگشت به خدا و نشانه حکومت صالحان هستيد، لذا شب و روز هم عليه جمهوری اسلامی و شخص شما توطئه می کنند. تمام سياستمداران و حتی متفکرين، به خصوص غربی ها هم عروسک خيمه شب بازی آن هيئت مديره پشت پرده، دانسته يا ندانسته، هستند. معتقدم که اين ذهنيت و تفسير بيمارگونه از عالم، نزد شما و بسياری از اطرافيانتان به شدت جاری است و اثبات حرفم را هم اتفاقا بيش از همه، نوشتجات همين روزنامه کيهان و برنامه های صدا و سيما می دانم که نظرات و تئوری های شما را اعلام می کنند و چکيده هزاران صفحه نوشته و صدها ساعت برنامه و تحليل اين رسانه ها هم همين چند خطی است که اين جا آوردم. شما هنوز هم از اين بيماری رنج می بريد و اميدی هم به بهبودی نيست.

تا اين جا دو ضلع "تثبيت استبداد" و "بيماری ذهنی" توجيه اصلی من برای تهمت پراکنی و برچسب زنی روزمره شما و کيهان و صدا وسيما و ساير رسانه هايتان بوده است.

و اما سوم- چندی پيش به جوان محقق ايرانی برخورد کردم که سال ها است برای رساله دکترايش روی اسناد سازمان امنيت آلمان شرقی (اشتازی) که اکنون در اختيار پليس جمهوری فدرال آلمان است، کار می کند. او با معرفی دانشگاهش و با پيگيری های فراوان توانسته به سراغ آن بخش از اسنادی برود که هنوز اجازه انتشار و در اختيار عموم قرار گرفتن را نيافته اند. اين اسناد نشان می دهند که پس از پيروزی انقلاب اسلامی در ايران، به دليل حساسيت ها روی شوروی و شعار نه شرقی- نه غربی حاکم بر انقلاب و همچنين به دليل سکونت رهبران حزب توده طی ساليانی طولانی در آلمان شرقی و همکاری تنی چند از رهبران اين حزب با سازمان امنيت آلمان شرقی و در نتيجه تخصص و تبحر اين سازمان در امور ايران، شوروی تصميم می گيرد که بخش اصلی امور ايران را در سازمان امنيت آلمان شرقی متمرکز کند و جالب است که يکی از افسران عالی رتبه "ک. گ. ب" (سازمان امنيت معروف شوروی) که بخشی از مسئوليت امور ايران را هم داشته، همين جناب ولاديمير پوتين بوده که حتما معرف حضور جنابعالی هست و در سفر اخيرش به تهران "حضرت مسيح" را هم در وجود شما ديد.

گزارش های ماموران امنيتی که در قالب هيئت های تجاری برای همکاری در زمينه فروش و توليد سلاح از آلمان شرقی به ايران آمده اند نشان می دهند که نسبت به جنابعالی نظر بسيار مثبتی دارند و قول و قرارهايی که با شما در زمانی که عضو شورای انقلاب و رابط اين شورا با وزارت دفاع بوده ايد گذاشته اند بسيار خواندنی است، به خصوص اصرار شما برای نزديکی بيشتر با شوروی و همکاری روزافزون با بلوک شرق. به گفته اين جوان محقق که زحمت مطالعه هزاران صفحه اسناد را به خود هموار کرده، اتفاقا نه فقط اظهارات جنابعالی به مامورين آلمان شرقی بسيار جالب است بلکه جالب تر از آن ارزيابی های بسيار مثبت افسران اطلاعاتی روسی از ارتباطات با شما است. و باز هم نکته جالب اين که از زمانی به بعد محبت افسران اطلاعاتی روسی و آلمان شرقی به حزب توده سرد می شود و چندان نگرانی هم برای قلع و قمع آنان ندارند و ديگر به گزارش های آن ها که در خطر هم قرار دارند، توجهی نمی کنند. نمی دانم که آيا در نهايت دولت آلمان اجازه خواهد داد که اين بخش از اسناد منتشر شود يا نه، اما اين را می دانم که کسی مثل شما که چنين در خانه شيشه ای نشسته، نبايد شب و روز به خلق خدا سنگ اندازی کند و باز هم به قول سعدی عليه الرحمه که "هندويی نفت اندازی همی کرد. حکيمی گذر کرد و گفت: آن را که خانه نئين است، بازی نه اين است." ، ولو آن که به اين روش قديمی سياسی هم معتقد باشيد که اگر "به همه فحش بدهی و تهمت بزنی، کسی از خودت نمی پرسد چه کاره ای و از کجا آمده ای". واقعا اگر کسی يک دهم چنين اسنادی از ارتباطات با بيگانگان را داشته باشد با او چه رفتاری می کنيد و چه بلايی بر سرش می آوريد؟ قدری به خودتان بياييد.

آقای خامنه ای؛
من بر خلاف شما از خدا می ترسم و به خودم اجازه نمی دهم با آبروی بندگان خدا بازی کنم، حتی اگر جنابعالی باشيد. به اين آيه قرآن هم اعتقاد دارم که "دشمنی با قومی شما را از جاده عدالت منحرف نسازد، عدالت پيشه کنيد که به تقوا نزديک تراست" ( مائده ۸). به همين دليل بيش از اين چيزی نمی گويم و قضاوتی هم نمی کنم. صبر می کنم تا اسناد ارتباطات شما با مامورين آلمان شرقی روشن و شفاف به زودی منتشر شود و قضاوت را هم ملت ايران خواهد کرد. اما بالاتر از همه ما خداوند دانايی است که ناظر بر اعمال همه ما است. شما را دعوت می کنم که تقوا پيشه کنيد و تنها کمی از خدا بترسيد.

همين.

محمدمحسن سازگارا
بيست و نهم بهمن ماه ۱۳۷۸





















Copyright: gooya.com 2016