سه شنبه 5 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

صدای انقلاب! احمد وحدت خواه

احمد وحدت خواه
جناح اصلاح طلبان قصد دارد با اشاره مستقیم و غیر مستقیم به زمینه ها و مسببین اوضاع فلاکت بار اقتصادی-سیاسی کشور و نزول جایگاه میهن ما در انظار جهانی امواج نارضایتی عمومی را به آمدن مردم به پای صندوق های رای تبدیل کند. اما فرونشاندن این امواج سهمگین در فردای روز انتخاب موسوی دیگر به آسانی امکان پذیر نیست

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در کنگره حزب رستاخیز تنها یک سال پیش از شورش بهمن ۵۷ هوشنگ انصاری از اعضای برجسته این حزب بدفرجام در واکنش به جوانه های در حال رشد اعتراضات و مخالفت های اجتماعی گفت آنها «توفانی در فنجان بیش نیستند».

حسنین هیکل نویسنده و روزنامه نگار برجسته مصری که در آن دوران از ایران بازدید می کرد در بازگشت به کشورش در مقاله ای نوشت بزرگترین معمای عالم سیاست و زندگی اجتماعی برای او این است که چرا در حالی که حتی عامی ترین شهروندان هم در شرایط بحران های اجتماعی متوجه تغییرات و شورش های در راه می شوند، رهبران و نخبگانی که بر آنها حکومت می کنند از درک این مسله عاجز هستند.

جنب و جوشی که حداقل در بخش های فعال سیاسی و روشنفکران ایرانی در داخل و خارج کشور در آستانه «انتخابات» ریاست جمهوری دیده می شود، بدون حتی در نظر گرفتن آتشی که در زیر خاکستر گرفتاریهای روزمره و دلزدگی ملت ایران نهفته است، اگر نه نشانه ای از توفانی مهیب، از ورود ایران به شرایط یک دگرگونی عظیم اجتماعی خبر می دهد.

صحنه کشور برای ورود به این فاز غیر قابل اجتناب و بر بستر «انتخابات» ریاست جمهوری با همه تلاش های رژیم برای به دست گرفتن مدیریت این بحران اکنون دیگر کاملا روشن و مهیا شده است.

حامیان انتخاب مجدد احمدی نژاد، که از بیت رهبری تغذیه ایدئولوژیک و مالی می شوند بر خلاف چهار سال پیش که جبهه اصلاح طلبان در آشوب و سردر گمی قافیه را به آنها باخت، این بار آنها را سوار بر موج مخالفت های همگانی می بینند که از هر سو پایه های قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی آنها را شدیدا تهدید می کند.

موضع گیری های مشخص خامنه ای در دفاع از احمدی نژاد در روزهای گذشته، بر خلاف وعده ای که گفته بود من تنها یک رای دارم، از دریدن پرده های حمایت های بیدریغ بیت او در واکنش به این تهدیدات حکایت می کند.

در عین حال، هم او می داند که کوچکترین اشاره مستقیم به مکنونات قلبی اش در برگزیدن دوباره احمدی نژاد ضامن شکست قطعی او در این رقابت هر چند ساختگی خواهد بود.

اما بن بست در به پیش گذاشتن دست آموزی دیگر در دایره محدود کاندیداهای مورد نظر نظام، خامنه ای را ناچار از اشاراتی غیر مستقیم به جناح اصولگرایان می سازد تا انسجام آنها در این شرایط بحرانی و تعیین کننده مانند برف آب نشود.

به ویژه آنکه با ورود محسن رضایی به صحنه، رای هواداران این جناح در میان زنان و بخشی از نظامیان نیز اکنون دچار دودستگی شده، هرچند که بخت فرمانده پیشین سپاه برای اسباب کشی به کاخ ریاست جمهوری نزدیک به صفر است.

در جبهه اصلاح طلبان پشتیبانی روزافزون خاتمی از موسوی و همدوشی همسر او در کارزارهای تبلیغاتی فضا را برای کروبی تنگتر و تنگتر می کند و بر خلاف تاکید های مکرر او که تا آخرین لحظه در میدان «رقابت» باقی می ماند، روزشمار خروج او زیر شعار اتحاد جبهه اصلاح طلبان هم اکنون آغاز شده است.

می ماند میر حسین موسوی. او مخرج مشترک توافق ضمنی همه جناح های حکومتی برای خروج از شرایط بحرانی کشور است و تا آنجاییکه به تاج و تخت ولایت فقیه و منافع جناح هوادار آن آسیبی نرساند به سوی پیروزی نهایی سوق داده می شود.

مشکل حکومت دراین جاست که برای آفریدن محبوبیت هرچه بیشتر برای موسوی، جناح او می بایستی با اشاره مستقیم به زمینه ها و مسببین اوضاع فلاکت بار اقتصادی-سیاسی کشور و نزول جایگاه میهن ما در انظار جهانی امواج نارضایتی عمومی را به آمدن مردم به پای صندوق های رای تبدیل کند. اما فرونشاندن این امواج سهمگین در فردای روز انتخاب موسوی با همان سرکوب ها و توطئه های اقتدارگرایان پس از دوم خرداد برای نابودی جنبش آزادیخواهی مردم ما دیگر امکان پذیر نیست. آیا یک بار دیگر صدای انقلاب در میهن ما دیر شنیده شده است؟

احمد وحدت خواه





















Copyright: gooya.com 2016