گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان![]()
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! فائزه هاشمی در واکنش به پروژه اعترافسازی: مثل ملانصرالدين خودشان سناريو مینويسند، تکرار میکنند و باور میکنند!، جوان فرداامین قلعه ای - سایت خبری جوان فردا چندی پس از اتهامات واردشده به فرزندان آيتالله هاشمی رفسنجانی، سايت يولداش در يک مصاحبه يک ساعت و نيمه با فائزه هاشمی، از ديدگاههای او در مورد انتخابات اخير و چشم انداز کشور پرسيد. متن کامل اين مصاحبه را در زير میخوانيد: سلامت انتخابات فائزه هاشمی معتقد است که سلامت انتخابات همچنان زير سؤال است و رخدادهای پس از آن نبايد باعث شود که اين موضوع تحت الشعاع قرار گيرد. در پاسخ در پرسشم در اين خصوص می گويد: در رابطه با جريانات پس از انتخابات دو نکته مطرح است، اول سلامت انتخابات و دوم برخوردهای غير قانونی با اعتراضات و هر دو موضوعات مهمی هستند که بررسی آنها مورد مطالبه است. وی در ادامه می افزايد: شواهدی وجود دارد که نشان دهنده زير سؤال بودن روند برگزاری انتخابات است، اين ترديد آنقدر عميق و جدی است که جمعيت چند ميليونی را بارها و بارها جهت بيان اعتراضات آن هم بصورت آرام و قانونی و براساس اصل ۲۷ قانون اساسی به خيابان کشانده و به وجدان و احساسات عمومی آسيب زده است. عملکرد حمايتی رسانه ملی، روزنامه ها و خبرگزاری های دولتی و حمايت از آقای احمدی نژاد توسط بعضی مقام ها و ارگان ها که بـایـستی طبق قانون بی طرف باشند و اصولاً اجازه ورود به مسايل سياسی و انتخابات را ندارند، بذل و بخشش ها از پول و جيب مردم، افزايش حقوق ها در آخرين ماه های قبل از انتخابات و کاهش آنها بعد از انتخابات و بسياری موارد ديگر همگی از مواردی است که بايستی بررسی شود. حوادث و فجايع پس از انتخابات فائزه هاشمی در خصوص فجايع پس از انتخابات هم به صراحت موضع گيری می کند و از احقاق حق مظلومين و خسارت ديدگان در رويدادهای اخير می گويد. او معتقداست که رسيدگی به اين فجايع نيز بايد در دستور کار قرار بگيرد و نبايد به بهانه شاد شدن دشمنان از بيان فجايع، به سادگی از کنار اين موضوع گذشت. او در اين خصوص می گويد: اين ها بيان نقض حقوق شهروندان و فجايع صورت گرفته را تعبير به تحرکات دشمن شادکن می کنند، به نظر من انجام اين اعمال است که به نظام ضربه زده و دشمن شاد کن است و نه اعتراض به آنها. اين فجايع رخ داده و نمی شود گفت که کسی احقاق حق نکند و چيزی نگويد چون دشمن شاد می شود برعکس بايد با متخلفين از بالا تا پايين برخورد شود تا از اين راه پايداری نظام تضمين شود و جلوی شادی دشمن گرفته شود. انقلاب مخملی و اعترافات از هاشمی در خصوص اتهامات به اصلاح طلبان با عنوان انقلاب مخملی يا کودتای مخملی می پرسم واو دراين خصوص می گويد: بنظرم در حال حاضر ما شاهد کودتای مخملی هستيم، کودتای مخملی يعنی اينکه برخلاف رأی مردم کس ديگری از صندوق ها بيرون بيايد. فـکر می کنم تا زمانی که اعتراضات بصورت بی طرفانه و عادلانه ای مورد بررسی قرار نگيرد و تا زمانی که افکار عمومی قانع نشده باشد، خود آنها در معرض اين اتهام هستند و گرنه منتسب کردن اعتراضات مردمی به «انقلاب مخملی» نوعی فرافکنی است جمهوری اسلامی يا حکومت اسلامی فائزه هاشمی با اشاره به مباحثات صورت گرفته در روز های پس از انتخابات در خصوص نقش مردم در جمهوری اسلامی می گويد: جمهوری يعنی حکومتی مبتنی بر آرای مردم. تفاوت جمهوری با ساير حکومت ها هم در اين است که در جمهوری مردم نقش آفرين و تصميم گير هستند و در چهارچوب قوانين سرنوشت خود را رقم می زنند ولی در حکومت، رسمی و يا غير رسمی رأی و نـظر مـردم و نقش آنها کنار گذاشته می شود، که اين همان چيزی است که در دو انتخابات اخير زير سئوال رفت. در اين انتخابات به واسطه حضور بی سابقه مردم اين مسئله ملموس تر بود و باعث جريحه دار شدن احساسات و شعور مردم شد. مردم احساس کردند که به شعور آنها توهين شد.خوب ادامه اين روند می تواند به «حکومت اسلامی» ختم شود، اين در حالی است که ۳۰ سال پيش نه مردم به دنبال چنين مسئله ای بودند و نه سران و رهبران انقلاب چنين مسئله ای را در سر داشتند. نظامی که خـودشـان به آن رأی داده بودند و در طول سی سال با همه خوبی ها و بدی ها، زيبايی ها و زشـتی ها، سفيدی ها و سياهی های آن ساختند، اگر قرار باشد همين دموکراسی نسبی که الان داريم هم از بين برود طبيعتاً قابل تحمل نيست و اين عمل تنها خدمت به منافع يک گروه خاص می باشد و نه خدمت به اسلام. به شکل واضح معنای حکومت اسلامی چيزی جز ديکتاتوری با نام اسلام نيست. با و قايع پيش آمده از انتخابات تاکنون، بنظر می رسد که هم جمهوريت و هم اسلاميت در حال رخت بربستن است . عملکرد صداوسيما عملکرد صداو سيما در اين جريان و التهابات ناشی از سوء مديريت رسانه ملی موضوع ديگری است که فائزه هاشمی در خصوص آن می گويد: صدا و سيما از چند ماه قبل از انتخابات سياست يک جانبه ای را در دفاع از دولت آغاز کرد و حتی در شب های منتهی به انتخابات آقای احمدی نژاد با مصونيت کامل به اتهام پراکنی و تخريب هر که می خواست اقدام کرد و هر کس هم در صدد پاسخ گويی بود گفتند که بعد از انتخابات. در حاليکه ايشان قبل از انتخابات اين حرف ها را زده و به دنبال تأثير آن در رأی خود بود، بنابراين پاسخ بعد از انتخاب، که عملی نيز نشد، نوش داروی بعد از مرگ سهراب است. پس از انتخابات هم اطلاع رسانی در رسانه ملی چيزی کاملاً متفاوت از شرايط ملتهب جامعه بود. نظرات آقای موسوی و سايرين تـوسـط آقـايان اژه ای و پور مـحمدی و ديگران در رسانه ملی منعکس می شد. مـگر خود آقای موسوی نمی توانست نظراتش را بيان کند که ديگران بيان کننده نظرات ايشان باشد؟ خودتان می آييد و از جانب يک نفر در سيما حـرف می زنـيد، خـودتان پاسخ می دهيد خودتان هم قضاوت می کنـيد و بعد جـالب اسـت که او را محکوم می کنيد و به خود نمره بيست می دهيد! ، عجب عدالتی! عادلانه اين بود که در آن شرايط خود معترضين دعـوت می شدند و اسـتدلات خـود را بيان می کردند و بعد آقای اژه ای يا هر کس ديگری پاسخ ايشان را می داد، و مردم خود قضاوت می کردند چرا از ميان کانديداهای معترض تنها آقای رضايی به سيما دعوت شد. البته منکر نقش مثبت آقای رضايی چه قبل و چه بعد از انتخابات نيستم. اما چرا آقايان کروبی و موسوی نبايد بتوانند از اين فرصت استفاده کنند؟ اين که نمی شود که عده ای قبل از انتخابات مورد تاييد نظام باشند و صلاحيت آنها تاييد شود و بعد از انتخابات يک دفعه شرايط تغيير کند و همه عامل بيگانه و ضد انقلاب و نامحرم شوند، و از آن طرف رسانه ملی با ارائه اخبار و تحليل های جانبدارانه و گاهی خلاف به تحريک مردم بپردازد و بعد هم با اجرای سناريوهای ساختگی مثل ماجرای ترانه موسوی، ندا آقاسلطان و اعترافات و دادگاه های نمايشی بخواهند افکار عمومی را منحرف کنند. هاشمی در ادامه افزود: متأسفانه اين قبيل کارها موجب سلب اعتماد عمومی از رسانه ملی و مراجعه مردم به رسانه های خارج از کشورشده است. رسانه ای که به راحتی توانست در شب های قبل از انتخابات در طی مناظره ها ده ها ميليون مردم را پای تلويزيون ميخکوب کند و اين گونه مخاطب جذب کند چرا بايستی بگونه ای رفتار کند که نه اخبارش ديگر قابل باور باشد و رسانه های خارج از کشور توسط مردم جهت کسب اخبار به آن ترجيح داده شوند؟ باکمی واقع بينی و صداقت متوجه می شويم که اين خود ما هستيم که باعث گل کردن فضاشده ايم و مردم را سوق به آن طرف داده ايم. عملکرد خودمان اشتباه است آن وقت ديگران را متهم می کنيم. عمل به قانون از هاشمی درباره مسئله عمل به قانون می پرسم. او با اشاره به تاکيدات صورت گرفته در خصوص رعايت قانون از سوی تمام جناح ها و افراد می گويد: ایـنکـه هـمه بر رعـايت قـانون تأکيد دارنـد چيز خوبی است. يک طرف مدعی است که اعمال و رفتار هايی که در حين و بعد از انتخابات بروز يافته خلاف قانون است و طرف مقابل هم مدعی است که تمام رفتارها و فجايعی که برمردم رفته عين قانون است، خوب در اين شرايط يک کميته حقيقت ياب نظير آن چه که در مجلس شورای اسلامی تشکيل شد و اتفاقاً عملکرد خوبی هم در اوايل کار خود داشت می تواند مؤثر باشد تا معلوم کند که خلاف قانون ها کدام بوده است. آنها که به تجمعات آرام و قانونی مردم حمله کرده، ضرب و شتم کرده، اموال عمومی را تخريب کرده، مردم را کشته، دستگير کرده و گاز اشک آور پرتاب کرده اند و يا آنهايی که برای بيان اعتراضات خود مطابق اصل ۲۷ به خيابان آمده اند و پس از حملات به آنها برای خنثی کردن اثر گاز اشک آور آتش روشن کرده اند. ببينيد مردم چيز زيادی نمی خواستند مردم رأی و حق خود را می خواهند. اين حق قانونی مردم است که در قانون اساسی و قوانين کشور به رسميت شناخته شده اين ها همان مردمی هستند که با آن شکوه پای صندوق ها آمدند که ما هنوز پز حضور آنها را می دهيم. هنوز هم دير نشده، حيف است که بگذاريم که نظامی که به اين مرحله رسيده و مردمی که با بلوغ سياسی در صحنه حاضر شده اند و حماسه آفريده اند روبروی هم قرار بگيرند. اگر گفته می شود که در انتخابات تخلف شده است يعنی قانون نقض شده. اينکه می بينيم بعد از انتخابات عده ای بی دليل بازداشت می شوند و بعد با آن وضعيت دادگاهی می شوند يعنی قانون نقض شده. اينکه عده ای پيش از اتمام فرصت قانونی نتيجه انتخابات را تاييد می کنند و بعد جشن هم می گيرند و مردم را تحريک می کنند، يعنی قانون نقض شده. اينکه در حين انتخابات و پس از انتخابات در سيستم گردش اطلاعات در کشور مشکل ايجاد می شود يعنی قانون نقض شده. اينکه عده ای به خود اجازه می دهند از سرويس پيام کوتاه تا روزنامه ها و سايت ها را بی دليل توقيف کنند يعنی نقض قانون، موارد تخلفات انتخابات که اشاره کردم، يعنی نقض قانون، عدم رسيدگی بی طرفانه به اعتراضات مردم، يعنی نقض قانون. درست است همه بايد به قانون بازگردند و هيچ کس هم فراتر از قانون نيست. کسی به دنبال براندازی نظام نيست. اين هم درست نيست که بگوييم هر چه تا بـه حـال اتـفاق افـتاده را کنار بگذاريم و از حالا به قانون عمل کنيم. خوب پس تکليف متخلفان چه می شود؟تکليف رأی مردم چه می شود؟ تکليف خونهای ريخته شده چه می شود؟ اتهامات و ماجرای دستگيری قبل از انتخابات در رسانه ها و خبرگزاری هـای دولـتی نـوشـتند ۲۰۰ هزار مانتوی سبز برای دختران فيروزه ای تهيه کرده ام که از اصل کذب بود و يا مثلاً يک روز قبل از انتخابات، فارس پيامک ارسال کرد که «فائزه هاشمی دررفت »، در حالی که فردای آن روز در شعبه خيابان ديباجی رأی دادم. جالب اينجاست که در جريان آن باز داشت کوتاه از من پرسيدند. که تو يک روز به کانادا رفته ای. برای چه کاری ؟ که من گفتم رفت و برگشت به کانادا دو روز طول می کشد ، حداقل يک روز هم که بايد آنجا بمانم خوب سرجمع می شود سه روز، من چگونه يک روزه رفته و برگشته ام؟ گفتند پس با آنها ارتباط داشته ای، گفتم اسناد آن کجاست؟ وخواستم که در برگهای بازجويی از من بپرسند تا کامل آن را تکذيب کنم. در برگ های بازجويی نيز به اصرار من اين سؤال مطرح شد و آنها تمايل به اين کار نداشتد. اول می گويند که من در رفته ام، بعد يک تجمع برای ممنوع الخروج کردن من و مهدی تشکيل می دهند، و خبر ممنوع الخروجی ما را اعلام می کنند، صداو سيما تصوير من را به هنگام سخنرانی روبروی جام جم پخش می کند، منی که در رفته ام، چگونه ممنوع الخروج شده ام و چگونه تصويرم از تلويزيون پخش می شود؟ از بس دروغ می گويند خودشان نيز يادشان می رود که چه گفته اند و چه کرده اند. البته من از خبرگزاری فارس و روزنامه ايران شکايت کرده ام که اميدوارم به آن رسيدگی شود. آينده اصلاحات، جبهه يا حزب هاشمی در پايان با اشاره به مباحث مربوط به آينده جريانات سياسی در کشور و اينکه آقای موسوی باتشکيل حزب موفق خواهند بود و يا جبهه گفت: به نظر من در اين شرايط تأسيس جبهه به مراتب بهتر از تأسيس حزب است چون اولاً حزب کم نداريم و از اين جهت دچار خلاء نيستيم. ضمن اينکه معمولاً تأسيس حزب همراه است با محدوديت هايی در نوع عقيده و افکار، اين در حالی است که در نهضت جديد، افکار مختلف و گروه های گوناگون مردمی حضور داشته و دارند، و نمی توان آنرا محدود به ايده خاصی نمود. ماهيت اين جنبش اعتراضی است و اقشار مختلف مردم و حتی سياسيون و نخبگان از راست و چپ و يا اصلاح طلب و اصولگرا در اين جريان با درجات متفاوت حضور دارند. بنابراين جبهه عام تراست و با شرايط فعلی سازگار تر .. Copyright: gooya.com 2016
|