چرا عمر دولت های کودتائی کوتاه است؟ ناصر مستشار

سالی که نکوست از بهارش پيداست.

دولتی که با تقلب وکودتا در انتخابات ، خودرابه مردم تحميل نمايد چه سرنوشتی خواهد داشت؟دولتی که از جانب مردم مورد استقبال قرار نگرفته باشد چه اقبالی در آينده خواهد داشت؟دولتی که در دوره چهارساله اول خود با بی کفايتی ،مملکت ومردم را به فقر ومسکنت کشانده است ،چه آينده ائی را برای مردم رقم خواهد زد؟دولتی که با ماجراجوئی های ابلهانه خويش ،مملکت را به محاصره اقتصادی کشانده است و بيشتر کشورهای دنيا را عليه خود متحد ساخته است ،چگونه خواهد توانست برای مردم رفاه وسعادت بياورد؟دولتی که اقتصاد را به ويرانی کشانده وتورم در حال افزايش است و کارخانجات يکی پس از ديگری تعطيل می شوند ،کدام چشم انداز روشن را برای مردم ايران به ارمغان خواهد آورد؟سخنگوی وزرات امور خارجه اسلامی آقای قشقاوی همانند گردن کشان عصر بربربيت به اتحاديه اروپا اينچنين پاسخ داده است:شمير تحريم ديگر خيلی زنگ زده شده است و هيچ کارائی ندارد! که درمقابل رئيس اتحاديه اروپا نيز اينچنين پاسخ داده است:« رييس دوره ای اتحاديه اروپا، روز جمعه گفته است که اين اتحاديه آماده گفت و گو يا رويارويی با ايران بر سر برنامه هسته ای اين کشور است.« سئوال اساسی در اينجاست که دولت کودتائی احمدی نژاد که در دوره قبلی نيز تقلب کرده است با کدام مجوز ـ سرنوشت مردم ايران را اينچنين به بازی گرفته است ومملکت ايران به ويرانی می کشاند ودر نهايت ايران را در مقابل جهان قرار داده است؟آيا کودتا جواز آقای محمود احمدی نژاد برای نابودی مردم ايران است؟

ديگر برهمه جهانيان چه در داخل وخارج ثابت گرديده است که دولت روی کار آمده به رياست محمود احمدی نژاد در ايران، کودتائی و بی کفايت است. حتی نائب رئيس مجلس شورای اسلامی در باره دولت ناکام احمدی نژاد گفته است «آقای باهنر گفت: «به هر حال همه چيز به خير گذشت و پيام رهبری بود که نقش مهمی در اين زمينه ايفا کرد. در زمان شمارش آرا فضا را اين طور می‌شد ديد که اگر توصيه رهبری نبود احتمال داشت که ۸ الی ۹ نفر از وزرا رأی نياورند و اين آغاز خوبی برای دولت نبود».
با اظهارات بالا از جانب آقای باهنر می توان اينچنين تشخيص داد که کابينه پيشنهادی احمدی نژاد آنقدر بی کفايت است که حتی نمايندگان اصول گرای مجلس شورای اسلامی که در واقع متحدان احمدی نژاد هستندنيز چندان رغبت نداشتند تا به وزيران اهدائی رهبر رای بدهند.
اما آقای باهنر درسياست بازی اسلامی و خدعه تقيه ـ واقعا «هنر « به خرج دادند وبرازنده نام خانوادگی "باهنر" گرديدند تا همچنان مورد لطف رهبر بماند ودر ادامه اينچنين گفتند تا از تيررس رجاء نيوز وحواريون احمدی نژاد جان سالم در ببرد.
«نايب رئيس مجلس در ادامه آنچه «تيزبينی» رهبری خواند را باعث ايجاد تغيير در تحليل نمايندگان دانست، تغييری که اگر صورت نمی‌گرفت تعداد وزرای رد صلاحيت شده به مراتب بيشتر از سه نفر می‌شد.«
آيا براستی اگر کابينه ائی که به فرمان رهبر بی خرد و کودتاگر وجائر ،دولتی اينچنين ناتوان و غير متخصص که بعضی از آنها با سابقه جنايت ، سالهاست تحت تعقيب اينترپل قرار دارند ـ شکل گيرد از«تيزبينی« رهبر است؟يا درماندگی رهبر را نشان می دهد؟خامنه ائی آنچنان درمانده شده است که از تحصيل و مطالعه جوانان در عرصه علوم نظری به هراس در آمده است ،چون او بخوبی ميداند در اين ممکلت فقر زده ـ جوانان به جای تحصيل رشته های پول ساز باالعکس بدنبال کشف حقايق مسائل سياسی ،اجتماعی ،اقتصادی ،فرهنگی فلسفی و دلايل و راز عقب ماندگی کشور در حال کاوش وجستجو هستند!ولی فقيه که قبلا جنبش دانشجوئی ۱۸ تير را سرکوب کرده در ۲۲ خرداد سال جاری عليه آرای واقعی مردم نيزکودتا کرده است.وقتی دولت کودتائی برسرکار باشد مبارزه عليه آن نيز ادامه خواهد داشت.همه بيت رهبری فکر می کردند که پس از کودتا خواهند توانست قيام مردم را بسرعت خاموش وکنترل نمايند اما تاکنون موفق نشده اند.حتی اگر بعضی رهبران اصلاح طلب با دولت کودتا به سازش برسند اما مبارزه عليه کودتا پايان نخواهد يافت بلکه رهبری بدست مبارزان واقعی انتقال خواهد يافت. سيدعلی خامنه ائی که بقول آقای کروبی اگر در ايران انقلاب نشده بود ،حداکثر رئيس يک مسجد می توانست بشود ـ اينک در سايه بی مهری سرنوشت و ناکارائی رجال سياسی و اپوزيسيون مردم ايران به مقام رهبری مملکتی بسيار تاريخی دست يافته است.ولی فقيه طی فرمانی عجولانه ودر نهايت درماندگی به نمايندگان مجلس ذوب شده در ولايت خود دستور داد تاهرچه سريعتر و بدون اتلاف وقت ،دولت کودتائی احمدی نژاد را به رسميت بشناسند.احمدی نژاد نيز پس از دريافت آرای نمايندگان فرمانبردار از رهبر ، بلافاصله در يک سخنرانی خود اعلام کرد که کابينه وی عليرغم ميل دشمنان تشکيل شده است؟از محمود احمدی نژاد بايد پرسيد که دشمنان شما کيستند که جنابعالی از آنها اينهمه واهمه و وحشت داريد؟آيا غير از اين هست که اکثريت مطلق مردم ايران، دشمن دولت کودتائی شما هستند؟
آری تاکنون همه دولت های کودتائی در جهان مانند بارکج به منزل نرسيده اند که دولت ورشکسته احمدی نژاد نمی تواند از آنها مستثنی باشد!
حکومت اسلامی از همان آغاز روی کامدنش مجموعه ائی از « وحدت اضداد« بود وهرکس از ظن خويش در به قدرت رساندن آن ياری رساند که در نهايت ـ بسياری آز آنهامورد غضب قرار گرفتند.برخی از آنها به جوخه اعدام سپرده شدند و بعضی سالها در زندان بسر بردند وديگران زندگی در تبعيد اجباری را پيشه کردند.
اين مثال برای نظام جمهوری اسلامی که تاکنون نه جمهوری بوده است چون ولی فقيه حکومت می کند واز جانب ديگر نه اسلامی چون اکثريت مردم مسلمان و روحانيون برجسته مانند آيت الله منتظری عليه مشروعيت اسلامی آن فتوا صادر کرده است بسيار برازنده است: خشت اول چون کج گذاشته شد ديوار کج در می آيد.
چون گذارد خشت اول بر زمين معمار کج
گر رساند برفلک باشد همان ديوار کج .صائب
حکومت اسلامی از همان آغاز در همه عرصه های سياسی ،اقتصادی ،اجتماعی ،فرهنگی وحتی ورزشی ـ نظامی استثنائی بوده است که خشت های اوليه آن کاملا کج نهاده شده است و تابه امروز بنائی کج بوده است که امکان ترميم آن هرگز وجود نخواهد داشت مگر آنکه ساختمانی نوين با معماران خوش فکر آغاز گردد.