شنبه 21 شهریور 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پديده "خود علی بينی" آقای خامنه ای، مصاحبه جرس با محمدجواد اکبرين

خلاصه
آقای خامنه ای امروز را بهترين فرصت برای ايفای نقش "خود علی پنداری" ديده است. او در يک تحليل تاريخی خود را حق مطلق قلمداد کرد و طرف مقابل خود را خوارج خواند و رسما امروز حرف از خوارج زد. به نظر من اين تحليل های تاريخی ، کهنه تر و مندرس تر از آن است که برای شرايط امروز جواب داشته باشد. نسبتی که امروز مردم با ايشان دارند نظير نسبتی که آن موقع با آيت الله خمينی داشتند نيست. آقای خامنه ای از احزاب و سياسيون خواست که مواظب خودشان باشند تا دچار انحراف نشوند. به نظر من اين خيلی نکته ی جالبی است. من می پرسم چه کسی بايد به شما تذکر بدهد تا شما دچارانحراف نشويد؟ اگر کسی در داخل ايران با صدای بلند در باره ی انحراف شما تذکر دهد، با او چه خواهيد کرد؟ فريد اديب هاشمی



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


شبکه جنبش راه سبز (جرس) مصاحبه اختصاصی را با محمد جواد اکبرين دين پژوه و روزنامه نگارمقيم بيروت انجام داده است که در زير می خوانيد.

مردم از آقای خامنه ای می پرسند چه کسی گفته شما امام علی هستی که بتوانی طرف مقابلت را فتنه خطاب کنی؟

محمد جواد اکبرين ، دين پژوه و روزنامه نگار مقيم بيروت در گفت و گو با جرس سخنان امروز آيت الله خامنه ای در خطبه های نماز جمعه ی تهران را نوعی فرار به جلو خواند و با تاکيد بر اينکه ايشان کماکان روند "خود علی بينی " را ادامه می دهند گفت : مردم از آقای خامنه ای می پرسند که چه کسی گفته شما امام علی هستی که بتوانی طرف مقابلت را «فتنه» خطاب کنی؟

اکبرين گفت :آقای خامنه ای در خطبه های نماز جمعه د ر ادامه ی روند "خود امام علی پنداری" درخطبه ی اول به شرح سيره ی امام علی پرداخت و نتيجه گرفت که امام علی، اول ملاطفت داشتند بعد تند برخورد می کردند.دوم اينکه تا حد ممکن صبوری می کردند بعد مخالف را تنبيه می کردند .سوم اينکه اول استدلال می کردند بعد اگر تاثير نداشت ، چشم فتنه را کور می کردند.

ايشان در خطبه ی دوم هم وارد بحثهايی در باره ی تاريخ انقلاب و شباهت به امام شد و به طور تقريبا مستقيم گفت که می خواهد با برخورد تند به زعم خودشان، کل بساط معترضين را جمع کنند.

آقای خامنه ای به صراحت گفت که اينها بر سر منافع اختلاف دارند اما به آن رنگ عقيدتی داده اند .آقای خامنه ای گفت که بحث ما مقابله با دگر انديشان نيست. ما داريم با کسانی که شمشير عليه نظام کشيده اند و می خواهند به نظام ضربه بزنند برخورد می کنيم .در پايان هم در باره ی روز قدس هشدار دادند که ما در صورتی می توانيم پرچم روز قدس را حمل کنيم که يکپارچه باشيم. آقای خامنه ای در سخنان خود کسانی را که می خواهند در صفوف روز قدس تفرقه ايجاد کنند را تهديد کرد.

به گفته ی اکبرين آقای خامنه ای سخنرانی امروزشان چند کار جالب انجام دادند اول اينکه ايشان آخرين تيری که در چنته داشتند را رها کردند و آن استفاده از احساسات معنوی جامعه است. روضه ی امام علی(ع) خواندن و گريه کردن در کنار مردم مواردی است که مردم برای آنها اهميت قائلند. آقای خامنه ای پيش از آنکه يک فقيه باشد ، در گذشته يک واعظ و خطيب و منبری بود. او يک سابقه ی طولانی در وعظ و خطابه دارد. نقاط حساس ارادت مردم به اهل بيت را می داند. امروز ايشان روضه ی امام علی خواند و بعد هم گريزی زد به کربلا و ماجرای حضرت زينب (س) و حسابی فضای نماز جمعه را اشک آلود کرد. طبعا مخاطبانی هم که از تلويزيون اين خطبه ها را نگاه می کنند تحت تاثير قرار می گيرند. اين آخرين تيری است که ايشان در چنته دارد. از اين پيس ايشان بدون مرثيه خوانی نمی تواند توجه مردم را به خود جلب کند. منظورم توده ی مردم است نه کسانی که دور و بر ايشان مانده اند ويا نظاميانی که تنها سلاح باقی مانده ی ايشان است. البته اين نکته را نيز تاکيد کنم که اين کارها بر اين افراد تاثير مضاعف خواهد داشت.

اکبرين اضافه کرد:آقای خامنه ای امروز رابهترين فرصت برای ايفای نقش "خود علی پنداری" ديده است. او در يک تحليل تاريخی خود را حق مطلق قلمداد کرد و طرف مقابل خود را خوارج خواند و رسما امروز حرف از خوارج زد. به نظر من اين تحليل های تاريخی ، کهنه تر و مندرس تر از آن است که برای شرايط امروز جواب داشته باشد. نسبتی که امروز مردم با ايشان دارند نظير نسبتی که آن موقع با آيت الله خمينی داشتند نيست. آن دوران، کاريزمای آيت الله خمينی خيلی چيز ها را تحت تاثير خود قرار می داد. الآن چشم ها و گوشها باز شده و به محض اينکه ايشان بخواهد يک تحليل تاريخی ارائه کند ، مردم می فهمند که اين يک کاريکاتور بيشتر نيست. می فهمند که اين يک تقليد معکوسی از دوران امام علی است و هيج ربطی به اين شرايط ندارد. شما وقتی امام علی را در مقابل مخالفانتان قرار می دهيد يعنی اينکه من امام علی هستم.يعنی اينکه من حق مطلقم و طرف مقابل من هم بايد باطل مطلق باشد . من اين باطل مطلق را اول نصيحت می کنم ، مدارا می کنم، استدلال می کنم و بعد اگر نشد، چشم فتنه را کور می کنم.

آقای اکبرين با اشاره به نگرشی که مردم نسبت به اينگونه تحليل ها و قياس ها خواهند داشت گفت: مردم ، مخصوصا طبقه ی متوسط که امروز اکثريت جامعه ی ايران را تشکيل می دهد، از ايشان خواهد پرسيد که چه کسی به شما گفته که شما امام علی هستيد تا حق داشته باشی که طرف مقابلت را نصيحت کنی ، با او مدارا بکنی و استدلال بکنی و اگر تسليمت نشد، چشم فتنه را کور کنی؟! چه کسی به شما گفته که امام علی هستی تا طرف مقابلت فتنه باشد؟

وی اضافه کرد : به اعتقاد من اين تحليل های تاريخی امروز راه به جايی نخواهد برد. روزگاری بود که اين تحليل ها کارآيی داشت،شايد در دهه ی اول حکومت ايشان، که هنوز مشت شان پيش مردم باز نشده بود، اين تحليل ها کارکرد هايی داشت اما امروز اينطور نيست.

تاکتيک فرار به جلو

اکبرين در ادامه ی سخن خود تاکيد کرد که آقای خامنه ای از تاکتيک "فرار به جلو" در مواضع اخير خود استفاده می کند و امروز نيز سعی خيلی جالبی کرد تا از اين تاکتيک استفاده کند. ايشان درپايان خطبه ی اول نمازاين دعاها را مطرح کرد: " خدايا ما را پيرو واقعی و شيعه ی واقعی امام علی قرار بده"،" خدايا ما را از ظلم و تعدی و تجاوز به حقوق ديگران مصون بدار" . اين دقيقا اتهاماتی است که اين روزها مردم به آيت الله خامنه ای وارد می کنند. ذکر مواردی که مردم به عنوان انتقاد ازايشان مطرح می کنند به عنوان دعا در پايان خطبه ی اول نماز جمعه ، " فرار به جلو"ست. يعنی که من خودم همه ی اين چيزها را می دانم و اتفاقا من خودم مدعی اين چيز ها هستم و کسی حق ندارد مرا "متجاوز به حقوق ديگران" يا "متعدی" معرفی کند و يا اينکه مرا به شيعه ی امام علی بودن تذکر بدهد. اين حرفها يعنی اينکه من خودم اين حرفها را بهتر از شما بلدم.

وی افزود: نکته ی ديگری که در سخنان ايشان به عنوان فرار به جلو وجود داشت، توصيه ی اخلاقی به احزاب سياسی و شخصيت های سياسی بود. ايشان به احزاب و شخصيت های سياسی گفت : مواظب خودتان باشيد تا دچار انحراف و فساد شخصی نشويد. هر آدمی در معرض انحراف و فساد پذيری شخصی است. لغزش های کوچک آدم را به اعماق دره های فساد منتهی می کند . آقای خامنه ای از آنها خواست که مواظب خودشان باشند تا دچار انحراف نشوند. به نظر من اين خيلی نکته ی جالبی است. من می پرسم چه کسی بايد به شما تذکر بدهد تا شما دچارانحراف نشويد؟ اگر کسی در داخل ايران با صدای بلند در باره ی انحراف شما تذکر دهد، با او چه خواهيد کرد؟ آيا سرنوشتی غير از زندان کهريزک خواهد داشت؟ شما به چه کسی در باره ی فساد و لغزش و انحراف پذيری تذکر می دهيد؟ قدرت مطلقه دست شماست . همه ی اخلاقيون بر اين باورند که کسی که قدرت مطلقه و ثروت در دستش باشد ، بيش از ديگران در معرض فساد قرار دارد. ثروت و قدرت و منزلت دست شماست و ديگران را توصيه به مراقبت و پرهيز از لغزش می کنيد؟

اکبرين سپس گفت : من اين نکات را دليل روشنی بر بيهودگی تلاشهای آقای خامنه ای می بينم.مطمئن باشيد که خطبه ی امروز آقای خامنه ای مورد تمسخر عدالتخواهان قرار خواهد گرفت. مساله ی امروز مردم ايران با آقای خامنه ای مساله ی ولايت ايشان يا فرضا ديدگاه ايشان در باره ی مطبوعات و يا دمکراسی و مواردی از اين دست نيست.مساله ی امروز جامعه ی ايران با آيت الله خامنه ای بر سر عدالت است. در ايران، روشن ترين شاخصه های عدالت زير پا گذاشته شده است. يعنی شما چه دمکرات باشيد و چه نباشيد، چه قائل به آزادی مطبوعات باشيد و چه نباشيد، چه قائل به ولايت فقيه باشيد و چه نباشيد، اما اينکه شما در روز روشن و در مقابل اعتراض های مردمی آدم بکشيد که تا امروز نزديک به ۸۰ اسم و هويت رسمی در رسانه ها به عنوان قربانيان اين اعتراضات منتشر شده است.يا اينکه به خانواده ی آنان اجازه ی برگزاری مراسم ترحيم داده نشود يا آنها را در بهشت زهرا بدون نام و نشان دفن می کنيد و هزار دروغ در باره ی اتفاقاتی که افتاده می گوييد و هر دروغتان هم بعد از يک هفته فاش می شود. يا اينکه بعد ازتظاهرات اعتراض آميز مردم، چهار هزار نفر را به اعتراف آقای جمشيدی سخنگوی قو ی قضائيه زندانی کنيد و بعد مردم سراغ آنها را از کهريزک بگيرند، يا شکنجه و قتل آنها در کهريزکی فاش شود که خود رهبری مجبور به صدور دستور تعطيلی بازداشتگاه شود، بعد تلويزيون بازداشتگاه را در يک حرکت فرار به جلو نشان دهد و... . اين موارد نشان می دهد که دعوا بر سر مقولات اختلاف انگيز نيست،بلکه دعوا بر سر " عدالت" است. مردم امروز عدالت را می شناسند و دارند می بينند که روشنترين شاخصه های آن نقض می شود. به نظر من چون کار به اينجا کشيده و دعوا از مرحله ی نظر و مقولات اختلاف بر انگيز نظری و آکادميک گذشته و به عرصه ی ملموسترين و قابل فهمترين شاخصه های عدالت رسيده است، اين راه غير قابل بازگشت است. به اعتقاد من تلاش های رهبری برای سرپوش گذاشتن بر بی عدالتی ها به جايی نخواهد رسيد.

جرس: اشاره ی آقای خامنه ای به راهپيمايی روز قدس را چگونه ارزيابی می کنيد؟
اکبرين:
به نظر من وقتی شما در برابر مردم ی که روشنترين خواسته شان "عدالت" است،ايستادگی می کنيد، مجبور خواهيد شد تا تمام آنچه را که روزگاری مايه ی آرامش ، ارزش و افتخار شما و در يک کلام نماد قدرت شما و ارادت به شما بود را آرام آرام از دست بدهيد. جالب آنکه اين پايگاهها حتی به پايگاههايی عليه شما تبديل خواهند شد.روزگاری دانشگاه ها محل رفت و آمد مسئولان نظام بود. خود آيت الله خامنه ای هراز چند گاهی به دانشگاه ها می رفت و برای سخنرانی او هورا می کشيدند اما الان بازگشايی دانشگاه ها اسباب ترس اينها شده است. مراسم شب قدر که خود ايشان روزگاری می گفت آنها که می گويند جامعه ی ما دينی نيست بايد شب های قدر را ببينند تا به اشتباه خود پی ببرند. اما امروز جمع شدن مردم در مراسم شب قدر دليل ديگری بر ترس آقايان شده است. برايشان مهم اين است که سخنران چه کسی باشد، چه کسی قرآن بر سر بگيرد و يا چه کسی دعای ابوحمزه بخواند! يعنی دارند در انتخاب روحانيون و مداحان و دعا خوان ها هم از شدت ترس دست می برند. الآن کار به گونه ای شده که شب قدر و مراسم معنوی و مذهبی وقتی به کام آنها ست ومايه ی انبساط خاطر آنها را فراهم می کند که حتی سخنرانان و مداحان و روضه خوانها هم دستچين شده باشند. به همين دليل می بينيم که بعد از اين همه سال که مراسم شبهای احيا که به سنتی در آرامگاه آيت الله خمينی تبديل شده بود را به دليل آنکه نتوانستند نظر خودشان را بر خانواده ی آيت الله خمينی تحميل کنند، لغو می کنند. در پايگاه مذهبی ايران يعنی قم، نتوانستند مساله را مهار کنند و از برگزاری مراسم شب های قدر در حرم حضرت معصومه ترسيدند. من بيش از ده دوازده سال در قم زندگی کردم و تا آنجا که يادم هست مراسم شب های قدر با حضور حضرت آيت الله جوادی در کنار حرم حضرت معصومه با حضور جمعيت عظيمی از مردم برگزار می شد. اما امسا ل کار به جايی رسيده که آيت الله جوادی ، آيت الله امينی و آيت الله استادی که هر سه امام جمعه ی قم هستند و هر سه نيز از منتقدين وضع موجود محسوب می شوند به نماز جمعه نرفتند و اينها يک نفر از خودشان را برای اقامه ی نماز تعيين کردند. امسال مراسم شبهای قدر در قم که چندين سال همين افراد برگزار کننده اش بوده اند به همين دليل لغو شده است. اينها همه در پايتخت مذهبی ايران اتفاق افتاده است. اين بزرگترين ا نشانه ی ترس آقايان از مراسمی است که روزگاری مايه ی تحکيم قدرت آنان بود. حالابايد منتظر بود، ما هنوز محرم و صفر را درپيش داريم. آقايان محرم و صفر سختی در پيش خواهند داشت. از اين پس هريک از شعائر و نمادهای مذهبی به عاملی برای اعتراض عليه آنها تبديل خواهد شد. کما اينکه ما شاهد اين اتفاق در سالهای پايانی عمر سلطنت پهلوی هم بوديم. من بسيار متاسفم که حاکمان جمهوری اسلامی چشم خود را بر واقعيت ها بسته اند و همان اشتباهاتی را تکرار می کنند که رژيم پهلوی در پايان عمرش مرتکب می شد وشايد هم اشتباهاتی به مراتب فجيع تر از آن.

مشروح گفت و گوی مفصل "جرس" با محمد جواد اکبرين دين پژوه و روزنامه نگارمقيم بيروت با عنوان "چگونه به اينجا رسيديم ؟ روحانيت و رويدادهای اخير ايران" به زودی منتشر خواهد گرفت.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016