شنبه 4 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مصاحبه معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت پیش از بازداشت: تا دیر نشده صدای اعتراض مردم را بشنوید، نوروز


در پی بازداشت فرزند دبیرکل جبهه مشارکت، اعضای جوان و دو نفر از فرزندان اعضای ارشد این حزب اصلاح طلب که در هفته گذشته صورت گرفت، گفتگویی را با آذر منصوری معاون سیاسی دبیرکل حزب انجام دادیم. متاسفانه این عضو شورای مرکزی حزب مشارکت کمی پس از این گفت و گو بازداشت شد. او در این گفتگو اقدامات اخیر اقتدارگرایان را ادامه پروژه آنها برای حذف کامل منتقدان سیاسی و برقراری حکومت تک صدایی می داند و تک صدايي را سم مهلک برای یک نظام. منصوری می گوید هر نظامي که مدعي است در مسير خواست و اراده مردم حرکت مي کند تک صدايي را يک تهديد مي داند. او امیدوار است کسانی که قدرت را در دست دارند تا دیر نشده صدای مردم را بشنوند و تنها برای مدیحه گویان گوش شنوا نداشته باشند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


معاون سیاسی دبیرکل حزب مشارکت، درباره ادامه فعالیت این حزب نیز میگوید: جبهه مشارکت يک حزب قانوني است و بر اساس قانون هيچ منعي براي ادامه فعاليت خود ندارد، ما به فعاليت خود در همين چارچوب ادامه خواهیم داد و از پاي نخواهيم نشست.

گفتگوی "نوروز" با معاون سیاسی دبیرکل حزب مشارکت ایران اسلامی را بخوانید:

خانم منصوری برخی از جوانان و رئيس کميته اطلاع رساني حزب در روزهاي اخير بازداشت شده اند این دستگیری ها نشان میدهد که ظاهرا روند بازداشت اعضای جبهه مشارکت ادامه دارد. به نظر شما هدف از این بگیر و ببندها چیست؟
بيش از سه ماه است که از دستگيري دبيرکل و تعدادی از اعضاي شوراي مرکزي و ديگر اعضا حزب مي گذرد ظاهرا اين دستگيري ها مشکلي از مشکلات رو به تزايد آقايان کم نکرده و بنا بر شواهد موجود تا همه اعضاي جبهه مشارکت و خانواده هاي آنان را به اسارت نگيرند اين گروگان گيري ادامه دارد! چه اصراري است به اين دستگيري ها نمي دانم. مشخص نیست هدف آقایان از اين همه دستگيري و اصرار به تداوم رفتارهاي فراقانوني چیست و واقعا در پی چه هستند، ولي همان طور که قبلا هم بارها گفته ام اين کار بر شاخه نشستن و بن بريدن است.
معلوم نيست چه کسی يا کساني اين اقدامات را مديريت مي کنند و نمي خواهم هم کسي را مستقيما خطاب قرار دهم، اما يک نکته براي من مانند روز روشن است که هر شخص يا گروهي که اين اقدامات را مديريت مي کند، کاري را مي کند که جز هزینه برای اين ملک و ملت نتیجه در پی ندارد!

آيا به تغييرات انجام شده در قوه قضاييه می توان امیدوار بود؟
اين انتظارهمیشه بوده و همچنان از رييس جديد قوه قصاييه وجود دارد که به قول هايي که پس از روي کار آمدن دادند عمل کنند و ما اميدواريم به اين وعده ها عمل شود، اما به نظر من مسئله فراتر از اين است. آقاي شاهرودي هم مي خواستند که به قول خودشان اين ويرانه را آباد کنند، اما به اعتقاد من ويراني عدالتخانه ايران خيلي به رئيس آن ارتباطي ندارد. مرکز فرماندهي جاي ديگري است و بسیاری از اقداماتی که در اين روزها شاهد آن بوديم گواهی می دهند که مرکز فرماندهي قوه قضاييه جاي ديگري است و خودشان هم مي دانند که اگر بخواهند هم نمي توانند کاری از پیش ببرند.

با شرايط و محدودیتهایی که براي حزب مشارکت پيش آمده فعاليت حزب در آينده چگونه امکان پذير خواهد بود؟
ببينيد جبهه مشارکت يک حزب قانوني است و بر اساس قانون هيچ منعي براي ادامه فعاليت خود ندارد. هدف جبهه مشارکت از ابتداي تاسيس روشن و تمامي فعاليت هاي حزب علني و در چارجوب قانون اساسي بوده است. ما به فعاليت خود در همين چارچوب ادامه خواهیم داد و از پاي نخواهيم نشست.
اما اراده اي به دنبال تک صدايي در کشور است. يعني بقای خود را- البته به اشتباه- در تک صدايي مي بيند. از سال ها قبل هم در پي حذف احزابي مانند مشارکت در فضاي سياسي کشور بودند. در 4سال گذشته هم براي اين تشکل محدوديت هاي متعددي ايجاد کردند، دستگيري و بازداشت آقاي قابل يک نمونه از اين اقدامات بود. ما حتي براي برگزاري کنگره هم مشکل داشتيم روزنامه ياس نو که مستقیما ارگان حزب نبود را ديديد که چگونه در قدم هاي آغازين انتشار توقيف کردند.
اين ها تماما نشانه هايي بود که ثابت مي کرد اقتدارگرايان به شدت در پي حذف اين حزب هستند، اما انتخابات و اعتراضات مردم به نتيجه آن بهترين بهانه را به دست آنان داده تا عقده هاي ديرين خود را بگشايند و به اين نحو اعضاي شاخص اين حزب را که هر کدام در جاي خود سرمايه اي براي کشور محسوب مي شوند را به گروگان گرفته اند.

برگزاري دادگاهها و پروژه اعتراف گيري از اعضاي حزب را در چه راستایی ارزیابی می کنید؟
دادگاه ها و اعتراف گیری از فعالان سیاسی و اعضای جبهه مشارکت ادامه اجراي اراده اقتدارگرايان براي حدف کامل اين تشکل از عرصه سياسي کشور است. آنها فکر مي کنند با تداوم اين رفتارها می توانند جلوي اعتراض مردم را بگیرند، اما همان طور که شاهد بوديم اين اقدامات نخ نما نه تنها تاريخ مصرف خود را از دست داده، بلکه به التهابات موجود نيز دامن زده است. ديديم که حتي اعتراف گرفتن از آقای حجاريان هم عليرغم تصور آنها دامنه اعتراضات را کم نکرد بلکه هم بر دامنه و هم برعمق آن افزوده است.
اين مردم به نتيجه انتخابات اعتراض دارند؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه سعيد حجاريان يا ديگران به زور اعتراف کنند که همه چيز همان طور است که آقايان مي گويند، به هرحال این مردم معترض هستند. مردم اعتراض و حرف اولشان فقط رايشان بود، اما اکنون همانطور که از شعارها بر مي آيد اين مطالبات به سرعت در حال تغييراست. مگر مي شود تا اين حد چشم و گوش خود را بست و مردم را ندید و صدای اعتراضشان را نشنيد؟

و در پایان؟
تک صدايي سم مهلک برای یک نظام است و هر نظامي که مدعي است در مسير خواست و اراده مردم حرکت مي کند تک صدايي را يک تهديد مي داند. اميدوارم تا دير نشده کساني که قدرت را در دست دارند صداي همه مردم ايران را بشنوند و فقط شنونده صدای عد ه اي مديحه گوي قدرت نباشند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016