پنجشنبه 9 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

شکنجه ممنوع! حسين لقمانيان، ادوارنيوز

بگذار ديگر بار پيک زمان فرياد زند ، و نای جرس ، بزبان تجارب نهفته در سينه ی روزگار ، و پيامهای جاويدان در دفتر زمانه ، آوا افکند : باشد که وجدانها بيدار گردد ، و خرد ها راه گزيند .

او لم تکونوا اقسمتم من قبل ما لکم من زوال ؟ مگر آيا سوگند نخورده بوديد که دم و دستگاهتان جاودانه خواهد ماند؟

و سکنتم فی مساکن الذين ظلموا انفسهم و تبين لکم کيف فعلنا بهم و ضربنا لکم الامثال . آری شما جانشينان و پيروان کسانی گشتيد که با ستمگری ، بخود نيز ستم کردند ، و ما سرنوشت ايشان را برايتان گوشزد کرديم و پندتان داديم ( خطاب بديکتاتور ها ، طاغوتها، ستمگران ، گردنکشان ) و سرانجام ، بر شما روشن گشت که با آنها چه کرديم ، چنانکه برايتان نمونه ها آورديم.

فلا تحسبن الله مخلف وعده رسله ان الله عزيز ذو انتقام. مپنداريد که خدا وعدش را به پيامبرانش می شکند . خدا شکوهمند و انتقام گيرنده است.

باری ،، وعد ووعيد ،، خدا را خلل نيست . ،، وعد ،، خدا برای نيکو کاران و ،، وعيد ،، خدا بر ستمکاران روا است . زور گويان ، استثمار گران ، گردنکشان ، آدمکشان ، در امان نخواهند ماند ، اما سرانجام توده های مردم و زحمتکشان ، پيروزی و سر فرازی است . دير يا زود ، دست انتقام خدا ، از آستين خلق ها بيرون خواهد آمد . که : يد الله مع الجماعة.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


و آنگاه ظالمان و ستمگران ، و امپرياليستها و انواع طاغوتها را سر نگون خواهد کرد و بزباله دان تاريخ خواهد افکند . قرآن کسانی را که در زير نقاب ،، دفاع از اسلام ،، با مخالفانشان برخورد ارتجاعی و خشن و غير حقوقی ميکنند ، و با شعار دروغين خلاف شاه ، سياست شاه گونه پيش می گيرند ، هشدار می دهد که: هل ينظرون سنة الله تبد يلا و لن تجد لسنة الله تحويلا . فرمان خدا را دگرگونی و بازگشت نيست.

فرمان خدا قانون است و زبان آفرينش و هستی. پس بگذار مستبدان، استثمار گران، استعمار گران، قمه کشان، رمه زنان، چماق بدستان، رانت خواران، فرصت طلبان، مغرورانه پايکوبی کنند و عربده بکشند که قدت و دستگاهشان را زوال نيست . مگر آنها فراموش کرده اند فرياد های ننگين ،، جاويد شاه ،، را ؟! جاودانگی شاهی را چه شد ؟ قدر قدرت ،، قبله ی عالم ،، و شوکت ،، آريامهر ،، را پيش آمد ؟! آيا جز اينست که نهر تاريخ را ايستايی نيست ؟! چرا نظام نظامی و دستگاه مهيب امنيتی پهلوی ، که هراس در دلهای ايرانيان داخل و خارج افکنده بود ، و مخالفان و معارضان را بچهار ميخ بيداد و شکنجه ميکشيد ، نتوانست از سقوط خفت بار هردو پهلوی و سرنگون شدن رژيم ديکتاتوريشان جلوگيری کند ؟! آنها محکوم دادگاه و فرمان تاريخ گشته بودند.

افسوس که مرتجعان نا آگاه از تاريخ ، و سد کنندگان راه مردم ، از سرنوشت ذلتبار اسلافشان عبرت نمی گيرند. گويا زرق قدرت و برق شمشير ، باده ی خيره سری بکامشان ريخته است، چنانکه پنداری هميشه جام در دستشان ، و جهان بکامشان خواهد بود !؟ زهی نابخردی و بی خبری!

زندان ديدگان آزاد انديش و روشنفکر رژيم گذشته ، انواع شکنجه ی بدنی و روحی ، از جمله ، شلاق زدن بيهوش کننده ، و نيز آزار های روانی و روانگردانی دارويی را بياد دارند ، و اينان گواهان تاريخند . که شکنجه گران جمهوری اسلامی همان شيوه هارا ، اما با نام فريبکارانه ی ،، تعزير شرعی ،، بکار ميگيرند ! شگفتا که گاه شکنجه شدگان پس از چند روز آزاد ميشوند ، زيرا جرمشان در دادگاهها و شکنجه گاههای جمهوری اسلامی ، ثابت نشده است !؟ و گرنه ميبايست در دادگاه صالحه محاکمه شوند ، آن هم طبق همان قوانين جزائی و اصول قانون اساسی . آيا اينان نميدانند که در اسلام ، و طبق قانون اساسی نيز ، شکنجه ،، جرم،، است و شکنجه گر ،،مجرم ،، ؟!

،، هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار ، ويا کسب اطلاع ، ممنوع است. اجبار شخصی بشهادت ، اقرار ، يا سوگند ، مجار نيست ، و چنين شهادت و اقرار و سوگندی ، فاقد ارزش و اعتبار است . متخلف از اين اصل، طبق قانون مجازات ميشود ،، اصل سی و هشتم قانون اساسی . همچنين است تصريح ديگر قانون اساسی که ،، اصل ، بر برا ء ت است ، و هيچکس از نظر قانون مجرم شناخته نميشود مگر اينکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد ،، اصل سی و هفتم .

شما که ديگران را ،، قانون شکن ،، ميناميد ، چرا خود، قانون را زير پا ميگذاريد ، و چرا شکنجه ميکنيد ؟ ! آيا بپندار شما ، همه ی مردم ، و برای هميشه جاهل و غافلند ؟ حق را از ناحق ، و مردم را از نا مردم باز نميشناسند ؟ پيامبرما شکنجه ی مشرک و کافر حربی را هم جائز نشمرده است . سهيل بن عمرو از سران مشرکان و کافران مکه بودکه با کردار و گفتار ، پيغمبر را ميازرد ، عمر بن خطاب گفت که پيغمبر دستور دهد دو دندان پيشين اورا در آورند ، تا زبانش از دهانش در آيد و نتواند ضد او سخن گويد . پيغمبر پاسخ داد : ،، او را ناقص العضو نکنم ، که خدايم مرا ناقص العضو کند و شکنجه دهد اگر چه پيغمبر باشم ،،
امام جعفر صادق گويد : ،، پيغمبر هر گاه ميخواست لشکری برای جنگ بفرستد ، آنها را فرا ميخواند و می گفت: ،، بنام خدا و بياری خدا ، و در راه خدا ، وبر روش پيغمبر خدا برويد ، با دشمنان خيانت نکنيد ، بر آنها از راه مکر و حيله وارد نشويد ، آنها را شکنجه ندهيد ،، حاشيه ی اصول کافی ‍ج ۱ ص ۲۷ .

اين سخن را بار ها مسلمانان از پيغمبر شنيده اند که: ،، مردم را چه مسلمان چه غير مسلمان شکنجه ندهيد، زيرا کسانی که در اين جهان مردم را شکنجه ميدهند ، در آن جهان ، گرفتار شکنجه ی خدا خواهند گشت .

و اما چرا اسلام در برابر شکنجه و شکنجه گر موضع گرفته است؟ زير شکنجه ابزار حکومتهای ارتجاعی و ضد مردمی است.

شيوه يی است که خود کامگان و ديکتاتو رها و دشمنان خلقها بکار گرفته اند ، چون ، خود ، بر خاسته از خواست مردم نيستند، نه دوست خلقها ، که دشمن خلقهايند و لذا نخستين دشمنان خويش را خلقها ميدانند ، و از آنها ميترسند ، پس بايد بزور خاموششان کنند . اما خاک بر خردشان و خاشاک بر کاخ خيالشان ، که آتشفشان خواست و خشم خلقها را خموشی نيست !! ؟؟


نهيب داد زبيداد چون بر افروزد ز کوی ميجهد و بام و خانه ميگيرد
مباش ايمن از آن آه سرد آتشزای که آه سرد ببادی زبانه ميگيرد
دراين کرانه حذرکن ز تازيانه ی موج که موج گر بخروشد کرانه ميگيرد

اسلام نگهبان دانش و کرامت ، پاسدار شخصيت و شرف آدمی ، حامی ستمديدگان ، ضد ستمگران ، و مدافع حريت انسان است .

( آنچه امروز ،، آزادی سياسی و حقوق دموکراتيک توده ها ،، نام دارد ). اسلام مخالف تند استبداد و استثمار است و بحکم سرشت خويش ، هرگز چنين اعمالی نا انسانی را روا نمی دارد. اسلام هميشه با نظامها و رژيمها و نهادهای متکی بر خفقان و شکنجه ستيزيده است.

پس از تراژدی انتخابات رياست جمهوری در خرداد ، آوردن زندانيان واقعه ی فجيع تهران در تلويريون ، تلاشی فريبکارانه و نمايشی وارونه بود برای کجراهه بردن اذهان مردم از حقيقت رخداد ها . اما گذشت زمان، تکرار اين شيوه ، و با بودن همه ی دستگاههای صوتی و قلمی و ثروت بيت المال در دست حاکميت ، و البته حرمان مردم از آنها ، مردم را آگاه ، و خيمه شب بازی را بيرنگ کرده است ، چنانکه اين بازی هم دير نپاييد و اين ، خود ، پرسش انگيز و جای تامل است .

و اما :
۱- آن چهره های پژمرده و چشمان افسرده ی متهمان ،، کودتای نرم و مخملی ،، آقايان بهزاد نبوی ، رمضان زاده ، سعيد حجاريان ، احمد زيد آبادی دبير کل ادوار تحکيم ، عبدالله مومنی ، ميردامادی ، و بسياری ديگر ، و آوازه ی قباحت و شناعت آنچه بر سر زندانيان دختر و پسر جوان آمده است ، آشکار کننده ی راز پنهان است.

۲- اگر براستی رای گيری ، سالم ، و انتخاب آقای احمدی نژاد برياست جمهوری برای دومين بار ، با آراء آزاد مردم بوده است ، چرا مردم معتزض شده اند ، و آنگاه زدن و گرفتن و کشتن و تجاوز جنسی چرا ؟! اين امر ، رسوايی و فضاحتی بی سابقه بود ، و ايران را شرمسار ، و تاريخ را داغدار کرد . پاسخ اعتراض به انتخابات ، تجديد انتخابات بود نه آنچه نميبايست و نمی شايست !؟

اما قدرت و منفعت، کور و کر ميکند و مجال پذيرفتن حق و واقع نميدهد ، و قانون شکنی و شکنجه و کشتن را روا ميدارد !؟

در ماده ی ۱۳۱ قانون مجازات عمومی است که : ،، هرگاه يکی از مستخدمين قضائی يا غير قضائی دولت برای اجبار متهم بگرفتن اقرار ، او را اذيت و آزار بدنی کند ، يا در اين باب ، امر دهد ، بحبس با اعمال شاقه از ۳ تا ۶ سال محکوم خواهد شد ، و اگر متهم بسبب اذيت و آزار ، فوت کند ، مرتکب ، مجازات قاتل ، و آمر، مجازات آمر قتل را خواهد داشت ،،

۳- اعتراض مردم ايران بانتخابات کذايی ، نه خواست و تحريک سه تن : آقايان کروبی و خاتمی و موسوی ، وبرای پشتيبانی از آنان ، که جوشش تکاملی تاريخی مردم برای گرفتن حق خويش و گرفتن سرنوشت وطن در دست خويش با آراء آزاد مردم بوده است . اين جوشش ، خود ، استمرار خيزشهای مشروطيت سال ۵۷، و ۷۶ بود اما نشستگان بر اريکه ی قدرت و دست يافتگان بر گنجينه ی ثروت مردم ، با انحصار دادن همه چيز بخويشتن ، و سلب همه چيز از ملت ، و زير پا نهادن و نقض قانون اساسی و ديگر قوانين ، خودکامه و تکتاز ميدان شده اند .

۴-حاکميت در دو اصل قانون اساسی گفته شده و نيز در ماده ی ۱۳۱ قانون مجازات عمومی ، آشکارا قانون شکن است ، و اما قانون شکنی را بمخالفان نسبت می دهد . اين همان شيوه ی پروفسور ،، گوبلز ،، وزير تبليغات آلمان هيتلری بود که : دروغ ، تا بزرگتر ، فريبنده تر ، و تبليغ ، تا بيشتر ، گيرا تر است . همچنين بايد کار ناروای خويش را بمخالف نسبت داد.


و چنين است که کارهای زشت و کردار های ضد انسانی کارگزاران جمهوری اسلامی ايران ، از بالا تا پايين، آسان انکار کرده يا بديگران نسبت داده ميشود !!

آقايان مراجع دين، پيروان و دوستداران دين!

آگاهانی که دلهايشان در هوای وطن ميزند، بويژه جوانان و زندان رفتگان و شکنجه ديدگان و فرهيختگان ، از شما انتظار بيشتر دارند ، مردم و وطن و قانون را دريابيد که لگدمال نظاميان و مرتجعان و فرصت طلبان نيرنگباز ميشود. بهمين گونه اسلام نيز در خطر است که در پوشش آن، اينهمه خيانت و جنايت روا ميدارند.
امروز ،گويی ديگر بار علی بن ابيطالب، خاصه شما بزرگواران را خطاب می کند که:

"رحم الله امرا رای حقا فاعانه و رای جورا فروه و کان عونا بالحق صاحبه"

در خور مهر خدا باد کسی که کمک کننده در کار نبک،بازدارنده از ستم ،و پشتيبان گوينده ی سخن حق و کننده ی کار حق است.

والسلام
حسين لقمانيان - نماينده مجلس ششم
همدان ۵/۷/۱۳۸۸


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016