پنجشنبه 9 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آيا انرژی هسته‌ای برای توليد برق در ايران ضروری است؟ گفتگوی دويچه وله با پروفسور محسن مسرت

با وجود تهديدهای مکرر غرب ايران همچنان بر ادامه‌ی برنامه‌ی هسته‌ای خود اصرار دارد. ايران می‌گويد، هدفش از برنامه‌ی اتمی توليد برق است. آيا انرژی هسته‌ای برای تأمين برق ايران ضروری است؟ مصاحبه با پروفسور محسن مسرت.

روز پنج‌شنبه (اول اکتبر، نهم مهر) نمايندگان ايران با نمايندگان پنج عضو دائمی شورای امنيت و آلمان ديدار خواهند کرد. پيش‌بينی می‌شود که برنامه‌ی هسته‌ای ايران يکی از محورهای مهم اين ديدار باشد. غرب به ماهيت برنامه‌ی هسته‌ای ايران بدبين است، اما مقامات جمهوری اسلامی می‌گويد، اين برنامه غير نظامی است.

غرب تهديد کرده که در صورت ادامه‌ی برنامه‌ی اتمی ايران و روشن نشدن تمامی زوايای آن، ايران را بيش از پيش تحريم خواهد کرد. همچنين حمله‌ی نظامی آنچنان که رئيس‌جمهوری آمريکا، باراک اوباما، در آخرين اظهارات خود تصريح کرده همچنان يکی از گزينه‌ها خواهد بود. اما ايران بر ادامه‌ی برنامه‌ی هسته‌ای خود اصرار دارد.

در چنين شرايطی اين پرسش مطرح می‌شود که انرژی هسته‌ای تا چه حد برای تأمين برق ايران ضروری است؟ آيا بديل ديگری برای اين ايران وجود ندارد؟ و در صورتی که ايران اين راه را ادامه دهد و در صورت کنار گذاشتن تحريم و حمله‌ی نظامی چه پيامدهای ديگری در انتظار ايران و نسل‌های آينده‌ی آن خواهد بود؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در اين رابطه با پروفسور محسن مسرت، استاد اقتصاد سياسی دانشگاه اوسنابروک، به گفت‌وگو نشستيم. وی مبتکر و يکی از اعضای پروژه‌ای مشترک در مؤسسه‌ی ووپرتال در آلمان است که در آن کارشناسان ايرانی و آلمانی وضعيت کنونی و آتی انرژی در ايران را بررسی کرده‌اند.

علاوه بر سناريوی ادامه‌ی وضعيت کنونی‌، سناريوهای فرضی ديگری در اين پروژه مطرح شده است. از چهار سناريوی افزايش کارايی‌، حداکثر استفاده از انرژی‌های تجديدپذير، تلفيقی و مشروط، سناريوی تلفيقی بيشترين صرفه‌جويی را برای ايران به همراه دارد.

در اين سناريو که تلفيقی است از سناريوی افزايش کارايی و حداکثر استفاده از انرژ‌ی‌های تجديدپذير، به دليل حداکثر صرفه‌جويی در استفاده از انرژی‌های فسيلی بيشترين درآمد اضافی نيز نصيب ايران می‌شود.

*******

دويچه‌وله: آيا انرژی هسته‌ای برای توليد برق در ايران لازم است؟
دکتر محسن مسرت:
اگر ما به سناريوهای مختلف تقاضای برق در آينده توجه کنيم، در صورتی انرژی هسته‌ای می‌تواند لازم باشد که همين وضع موجود تقاضا و مصرف برق ادامه پيدا کند. در صورت ادامه‌ی راه فعلی در ۲۵ سال آينده تقاضای برق تقريبا دو برابر خواهد شد. در اين صورت می‌توان استدلال کرد که بخش کوچکی از اين تقاضا را انرژی هسته‌ای می‌تواند جواب دهد يا بايد جواب دهد. البته اين يک فرض است. ولی اگر در نظر بگيريم که سناريوی ديگری هم وجود دارد،‌به اين ترتيب که می‌شود با صرفه‌جويی در مصرف برق در ۲۰ تا ۲۵ سال آينده، مصرف برق را ثابت نگه داشت در اين صورت ما احتياج به نيروگاه جديد و در نتيجه احتياج به نيروگاه هسته‌ای هم نداريم.

چه آلترناتيوهای ديگری برای توليد برق در ايران وجود دارد؟
در ايران هم مثل ساير نقاط و شايد به مراتب ساده‌تر می‌شود از انرژی‌های تجديدپذير استفاده کرد. اگر از اين نقطه‌نظر حرکت بکنيم که واقعا مصرف و تقاضا علی‌رغم صرفه‌جويی در مصرف برق زياد خواهد شد، در اين صورت امکان ايجاد نيروگاه‌های خورشيدی و بادی در ايران کمتر از اسپانيا و آفريقای شمالی نيست. ما می‌بينيم قرار است سرمايه‌گذاری‌های وسيعی در شمال آفريقا انجام بگيرد که مصرف برق اروپا را از طريق نيروگاه‌های خورشيدی در شمال آفريقا تأمين کند. اين کار را به همان نسبت در ايران هم می‌شود انجام داد و ما می‌بينيم که گزينه‌های به مراتب بهتری هم از نيروگاه‌های گازی و هم از نيروگاه‌های هسته‌ای در ايران داريم.

يعنی به نظر شما استفاده از انرژی‌های تجديدپذير در درازمدت نتيجه‌ی مطلوبی به دنبال خواهد داشت؟
قطعا. سهم نيروگاه‌های خورشيدی و بادی در اروپا، آمريکا و چين در ۲۰ سال آينده ۲ تا ۴ برابر خواهد شد و دليلی ندارد که ايران از اين روند حرکت در سطح جهانی عقب بماند و دنبال اين فناوری جديد نرود.

نتايج يک پژوهش علمی که به ابتکار وزارت محيط زيست آلمان انجام شده، نشان می‌دهد که گرايش استفاده از انرژی اتمی در سراسر دنيا کاهش پيدا کرده است. شما علت اين کاهش گرايش را در چه می‌بينيد؟
در آمريکا الان ۳۰ سال است که اين صنعت حتی يک نيروگاه هسته‌ای جديد به توليد‌کنند‌‌ه‌ها سفارش نداده. در آلمان مدت زيادی است که در سطح سياسی تصميم گرفته شده که از خط توليد برق اتمی کنار بروند و بيشتر کشورهای اروپا به جز فرانسه هم به طرف توسعه‌ی نيروگاه‌های خورشيدی و بادی و در کل تجديدپذير هستند. چون به تجربه ثابت شده که نيروگاه‌های هسته‌ای يک فناوری آيند‌ه‌ساز برای مصرف انرژی نيستند.

به چه دلايلی؟
نخست ‌به اين دليل که اين نوع توليد انرژی و برق به مراتب گران‌تر از توليد برق از گزينه‌های ديگر مثلا گزينه‌ی فسيلی و در آينده از طريق گزينه‌ی خورشيدی و فتوولتائيک است. بسياری از مخارج اين صنعت تابحال به صورت سوبسيد وارد شده و بدون سوبسيد چند ده‌ميليارد دلاری يا يورويی اين صنعت نمی‌توانست تا به حال در اروپا و آمريکا محلی در بازار توليد برق داشته باشد. مشکل دوم اورانيوم و مشکلات توليد آن است که همان طوريکه منابع فسيلی رو به زوال هستند، منابع اورانيوم هم رو به زوالند. مشکل بعدی هزينه و اصولا مشکلات فنی ضبط درازمدت زباله‌های اين نوع انرژی است. در حالی که در آلمان بيش از ۳۰ سال است که از صنعت برق هسته‌ای استفاده می‌شود، هنوز مشکل زباله و محل نگه‌داری آنها حل نشده است. اينها مسايلی است که به مراتب برای کشوری مثل ايران که از نظر فناوری در سطح بسيار پايين‌تری است بيشتر خواهد بود.

آيا اين مشکلات در درازمدت می‌تواند بر سر راه استفاده‌ی ايران از انرژی هسته‌ا‌ی مانع ايجاد کند؟
اين مانع نه تنها درازمدت وجود خواهد داشت، بلکه همين الان هم وجود دارد و اگر با يک محاسبه‌ی جدی مخارج کلی ايران برای نيروگاه بوشهر را در نظر بگيريم اگر پيامدهای سياسی را هم کنار بگذاريم، به اين نتيجه خواهيم رسيد که نيروگاه بوشهر يکی از گران‌ترين توليد‌کنند‌ه‌ها‌ی برق در ايران است. در اين فاصله‌ی ۲۰ سال که صحبت نيروگاه بوشهر هست ايران ۲۵ نيروگاه گازی جديد به کار انداخته که اصلا در باره‌اش هيچ‌گونه صحبتی نه در سطح ايران هست و نه در سطح جهان. اين نيروگا‌ه‌ها به سادگی پياده شدند و برق توليد می‌کنند و قيمت برق هم نسبت به نيروگاه هسته‌ای بوشهر به مراتب ارزان‌تر خواهد بود.

فرض می‌کنيم ايران بتواند اين مسير را ادامه بدهد. در اين صورت استفاده از انرژی هسته‌ای در ايران چه پيامدها‌يی را از نظر زيست‌محيطی و آلودگی به دنبال خواهد داشت؟
پيامدهای اين صنعت در ايران همان خواهد بود که در اروپا هم هست. مهم‌‌ترين مشکل اين فناوری اين است که خطر انفجار اگر چه کم است، ولی وجود دارد. خطر انفجار به ترتيبی است که کل منطقه‌ای که نيروگاه در آن وجود دارد برای مدت بسيار زيادی قابل سکونت نخواهد بود. اين خطر، خطری است که نمی‌شود آن را ناديده‌گرفت و گفت، چون احتمالش کم است پس اصلا وجود ندارد. واقعه‌ی چرنوبيل نشان می‌دهد که اين خطر وجود داشت و پيامدهای آن برای کل منطقه‌ی اوکراين و اطراف چرنوبيل هنوز محسوس است. همچنين مشکل زباله‌ها که بايد هزارها سال در محلی امن و بدون تغيير محيطی دفن شود مشکل بزرگ ديگر است. در منطقه‌ی دفن و نگهداری زباله نبايد آب وجود داشته باشد که به زباله‌ها صدمه زده و آنها را تبديل به زباله‌هايی بکند که اشعه ‌‌دارند و اثراتش به خارج از آن منطقه وارد خواهد شد. در اين منطقه بايد زمين‌لرزه وجود نداشته باشد. در اين منطقه بايد شرايط بسيار متعددی وجود داشته باشد، آن هم برای هزارها سال. يعنی از همين الان نسل‌های فعلی بايد برای زباله‌ها سرمايه‌گذاری بسيار وسيعی بکنند که در آينده برای نسل‌های آينده اين زباله‌ها تبديل به يک عامل مخرب و خطر نباشند. خود اين مسئله نشان می‌دهد که اين راه چه راه پرمشکل و غير عقلايی و غير اخلاقی است. نسل‌های فعلی امروز حق ندارند، ‌چنين تصميم‌هايی که پيامدهای آن برای نسل‌های آينده است را بدون هيچگونه مسئوليتی بگيرند و اين تصميم‌ها قطعا از نظر اخلاقی هيچ مشروعيتی ندارد.

مصاحبه‌کننده: فريبا واليات
تحريريه: شهرام احدی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016