جمعه 16 بهمن 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مرتضی نبوی: مساله مشايی می‌تواند دولت را فلج کند، وقتی مرتضوی در مظان اتهام بود نبايد او را رييس قاچاق کالا و ارز می‌کردند، ايسنا

ـ ۹دی ماه شبکه منبر بر رسانه‌های غربی غلبه پيدا کرد
ـ اختلافات درون خانواده انقلاب از مجلس سوم شکل گرفت

مديرمسوول روزنامه رسالت با بيان اين‌که " انقلاب از روزی که چشمان خود را باز کرد با فتنه‌های گوناگونی مواجه شد" گفت: هيچ کدام از اين فتنه‌ها مانع از پيشرفت انقلاب نشد و وقتی از هر فتنه بيرون می‌آمديم می‌ديديم که خير زيادی در آن نهفته و از آن تهديد‌ها و بحران‌ها، فرصت‌هايی به وجود آمده است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا)

سيدمرتضی نبوی در يک نشست سياسی با عنوان " فتنه و بصيرت خواص" که در مدرسه علميه معصومه(س) قم برگزار شد ـ با بيان اين‌که " برخی معتقدند جريانات بعد از انتخابات ضربه‌های جدی به نظام وارد کرد" افزود: از سال ۸۴ پيشرفت‌های خوبی در انرژی هسته‌يی داشتيم و دوستان انقلاب نيز در لبنان، فلسطين و عراق و آمريکای لاتين و ديگر کشورها به موفقيت‌هايی رسيدند، و غربی‌ها هم آماده می‌شدند بعد از انتخابات فشارهايی که به بهانه انرژی هسته‌يی می‌آوردند را رها کنند، و در شرايط جديدی با ايران مواجه شوند. اما با وجود آمدن اين جريانات، فرصت را مغتنم شمردند و خودشان وارد عمل شدند.

وی ادامه داد: آن‌ها وقتی حوادث بعد از انتخابات را ديدند رويکرد حمايت از فتنه‌گران را در پيش گرفتند و شعار تغيير رژيم و سرنگونی را سر دادند و خيلی‌ از علاقمندان انقلاب، حوادث پيش آمده را ضربه‌های کاری به موقعيت جمهوری اسلامی ايران در سطح منطقه می‌دانستند که طمع دشمنان را برانگيخت.

وی افزود: ای کاش اين اتفاقات نمی‌افتاد و مشارکت بی‌نظير و بالای مردم مورد احترام قرار می‌گرفت و رقبای شکست خورده نتيجه را می‌پذيرفتند و مثل سال ۷۶ آقای ناطق، بعد از شکست در انتخابات، به رقيب تبريک می‌گفتند.

اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: تصور من اين است؛ کاری که شد از روی عدم بلوغ سياسی کسانی بود که رای نياوردند. آن‌ها شرايطی را پديد آوردند که هزينه‌های زيادی برای نظام داشت. ۷ ماه مردم سرگردان شدند که منشاء بهانه برای رسانه‌های خارجی شد. آن‌ها دخالت و چالش ايجاد کردند، اما اگر به اين حادثه خوب نگاه شود می‌بينيم که منشا خيری برای نظام خواهد بود.

وی با بيان اين‌که " اين فتنه بسيار گسترده و عميق بود" خاطرنشان کرد: غربی‌ها از تشکيلات چندين ده ساله خود و تجربياتی که از فروپاشی بلوک شرق داشتند و تجربيات‌شان در تعداد زيادی از موسسه‌ها و دانشگاه‌ها، استفاده کردند تا انقلاب مخملی را در اين جا هم‌چون کشورهايی که منافع آن‌ها را تامين نمی‌کرد، پياده کنند. با اين شرايط خيلی‌ها دلبسته بودند که کار نظام را بسازند که در تجربه اول در ۱۸ تير ۷۸ آن را امتحان کردند. اما امسال سعی کردند فعاليت‌ها را بومی کنند و به عناصر خود آموزش‌های کافی بدهند تا بتوانند کار را يکسره کنند و اين معجزه مکتب تشيع است که می‌بينيم چگونه جديد‌ترين پديده‌های جنگ نرم را خنثی کرد.

وی با اشاره به اين‌که " در دهه محرم، انقلابی در مردم ايجاد شد و در عين حال تهران مرکز توطئه بود" تصريح کرد: در تهران که رقيب از رييس جمهور ۳۰۰ هزار رای بيشتر آورده بود، کسانی که به رقيب رای دادند احساس کردند حق‌شان ضايع شده و به همين خاطر پای اين فتنه ايستادند. خداوند در اين ده روز با منبر‌ها و روشنگری‌های انجام شده ماهيت آن‌هايی که در پشت شعارهای قانون‌گرايی و خط امامی بودند، را افشا کرد.

نبوی با تشريح عملکرد اين جريان در روز قدس، ۱۳ آبان، ۱۶ آذر و روز عاشورا تصريح کرد: روشنگری سخنرانان در تهران به خصوص آقای پناهيان که نقش خوبی در دانشگاه‌ها و مراکز ديگر ايفا کردند، باعث شد در ۹ دی همان شبکه‌ منبر و شبکه‌هايی که ائمه ما بيش از هزار سال قبل تدارک ديده بودند، بر رسانه‌های غربی مثل صدای آمريکا، بی بی سی فارسی و راديو فردا، غلبه پيدا کند.

وی افزود: هر کسی به فراخور حال خود در اين فتنه امتحان خود را پس داد. برخی‌ها که دو پهلو سخن می‌گفتند، به نصيحت‌ها گوش ندادند و فتنه‌انگيزی را ادامه دادند و برخی خواص هم علی‌رغم آن که به آن‌ها طعنه می‌زدند وظيفه خود را انجام دادند، و در اين مسير از تهمت‌ها باکی نداشتند، و به روشنگری خود ادامه دادند.

وی با بيان اين‌که " روز ۹ دی ماه نقطه عطف مهمی بود" اظهار کرد: از اين فتنه که بيرون می‌رويم ارزيابی منطقه‌ای و جهانی از اقتدار جديد ايران متفاوت خواهد بود، و ايران در سطح بالاتری نسبت به قبل از اين اتفاقات قرار خواهد داشت، که توان خنثی کردن چنين فتنه جهانی که دستاورد‌ فناور‌ی‌های ارتباطی و مخابراتی و اطلاعاتی را داشت، از آن سربلند بيرون آمد.

مدير مسوول روزنامه رسالت در پاسخ به سوالی در مورد اين‌که از آن‌جا که از وزرای کابينه موسوی بوديد دوران نخست وزيری ايشان را چگونه تحليل می‌کنيد؟ عنوان کرد: بنده از سال ۶۰ تا ۶۴ وزير پست و تلگراف و تلفن کابينه موسوی بودم و در دوره اول نخست وزيری من استعفا نکردم و يک دوره کامل وزير بودم، اما برای دور دوم معرفی نشدم. در آن دوره به ويژه اواخر آن آقای موسوی کار شگفت‌انگيزی کرد که بسيار سوال برانگيز بود. حمايت امام از موسوی به عنوان نخست وزير فوق‌العاده بود. رهبری که در آن زمان رييس‌جمهور وقت بودند برای دور دوم قصد معرفی کردن ايشان را نداشتند و اين مطلب را در جماران در محضر امام(ره) عنوان کردند که بنا دارد دکتر ولايتی را به عنوان نخست وزير معرفی کند. امام هم پذيرفت. در آن زمان آقای رضايی فرمانده وقت سپاه بودند. ايشان به امام(ره) می‌گويند ماندن موسوی برای ادامه دفاع مقدس بهتر است و امام نيز مطالب ايشان را می‌پذيرند و آن را به رهبری منتقل می‌کنند و رهبری هم علی‌رغم ميل‌شان ايشان را برای بار دوم معرفی کردند. امام(ره) حمايت ويژه‌ای از دولت داشت آن موقع ما تازه روزنامه رسالت را راه انداخته بوديم و انتقادات اقتصادی را در روزنامه مطرح می‌کرديم که ايشان آن انتقادات را تحمل نمی‌کردند و به امام گلايه کردند و امام نيز به ما تذکر دادند و ما تا پايان قطعنامه، از اين انتقادات نداشتيم. رسالت تنها روزنامه منتقد بود و صداوسيما نيز در اختيار دولت بود و از ايشان حمايت می‌کرد. روزنامه‌های کيهان و اطلاعات هم همين‌طور، و باب نقد را بسته بودند تا به فعاليت‌های خود ادامه دهند. ناگهان ديديم که يک روز روزنامه جمهوری اسلامی تيتر زد که موسوی استعفا کرد و ايشان هم دو سه روز پيدايش نبود، امام(ره) از اين کار ايشان عصبانی شدند و پيغام دادند و موسوی رفت و استعفايش را پس گرفت، و امام(ره) نيز نامه‌ای به ايشان نوشتند و بيان داشتند که چطور شد قبل از آن‌که ما را در جريان قرار بدهيد اين کار را کرديد. اين خدشه‌ای بود که در ولايت پذيری موسوی ايجاد شد و ايشان امام(ره) را در مقابل عمل واقع شده قرار دادند.

وی با بيان اين‌که " موسوی به اقتصاد دولتی معتقد بود" تاکيد کرد: ايشان معتقد بودند سرنخ اقتصاد بايد در دست دولت باشد و ما هم می‌گفتيم همان‌طور که سياست و دفاع مردمی است، اقتصاد هم بايد مردمی باشد و اين اختلافات بين اعضای کابينه بالا گرفت، و برخی مثل آقای عسگراولادی و آقای توکلی وسط راه استعفا کردند.

وی در ادامه به روابط بين رهبری(در زمان رياست جمهوری ايشان) و موسوی اشاره و تصريح کرد: عمده دليل رهبری که نسبت به ايشان انتقاد داشتند اين بود که وی را کارآمد نمی‌دانستند، و در نامه‌ای بعضی از دلايل‌شان را نوشتند و از ايشان گله کردند. طبق قانون، رياست جمهوری در آن زمان مسووليتی تشريفاتی بود و رييس جمهور تنها مسوول اجرای قانون اساسی بود، و در راس قوه مجريه قرار نداشت و موسوی هم به رهبری کمتر توجه داشت، همان وقت مجلس سوم، اکثريت طرفدار موسوی بودند و به نوعی در برابر رهبری موضع داشتند، و از موسوی حمايت می‌کردند.

وی افزود: اختلافات درون خانواده انقلاب از مجلس سوم شکل گرفت، آن زمان همه خط امامی بودند و همه در برابر بنی‌صدر و منافقين در يک جبهه بودند تا اين که منجر به فرار آن‌ها شد. اما وقتی در دل روحانيت مبارز انشعابی ايجاد شد، مجمع روحانيون به وجود آمد و هر کدام ليست جداگانه‌ای برای انتخابات مجلس ارايه کردند. اين انشعابات در حزب جمهوری هم به وجود آمد و اين جريان ادامه پيدا کرد تا اين که برخی شدند راستی و برخی هم چپی؛ حالا هم اصولگرا و اصلاح طلب. موسوی هم جزو سران جريان طرفدار چپ و مجمع روحانيون بود.

نبوی در پاسخ به سوالی در مورد مواضع هاشمی نيز اظهار کرد: همه بايد در خط ولايت باشند و ابهامات را کنار بگذارند، موضع جديد آقای هاشمی در مجمع تشخيص مصلحت نظام مواضع صريح و خوبی بود که در رسانه‌ نيز پخش شد ايشان گفت همه بايد در راهپيمايی شرکت کنند، و عده‌ای نبايد اين عيد ملی را به کام مردم تلخ کنند.

وی در عين حال با انتقاد از مواضع هاشمی در جريانات پس از انتخابات تصريح کرد: در گذشته مواضع ايشان صريح نبود، و اين از نامه‌ای که دو روز قبل از انتخابات به رهبری نوشتند و مطلبی که در خطبه‌های نماز جمعه عنوان کردند، مشخص بود. خودشان هم به ما گفتند رهبری به ما فرمود خوب بود آن نامه را در آن مقطع نمی‌نوشتيد تا باعث تحريکاتی شود و کسی هم از آن نامه و آن لحن در آن مقطع حساس حمايت نمی‌کند، و معيوب است. بعدها مواضع ايشان صريح شد تا اين‌که در مشهد دوباره مواضع ترديدآميزی بيان کردند، انگار قضيه دو طرف دارد و بايد يک طرف کوتاه بيايد، در حالی که رهبری اين موضع را رد کردند.

وی در پاسخ به اين‌که آيا آقای هاشمی اين جريانات را هدايت می‌کند؟ خاطرنشان کرد: هاشمی گفت من رابطه خاصی با آن‌ها ندارم، اما همه ايشان را بانی اين جريانات معرفی می‌کنند. آقای هاشمی معتقد است که اين اختلاف بين دو جناح است و عده‌ای بايد حکميت کنند، در حالی که اين تحليل خوبی نيست و بعد از انتخابات ديديم دعوا سر احمدی‌نژاد و رقيب او نبود. مساله اين شد که عده‌ای دنبال جمهوری ايرانی بودند و داستان متفاوت شد. در اين‌جا تشکيل آشتی ملی معنا ندارد و رهبری هم آن را باج‌خواهی ناميدند. اما يک عده‌ در اين فکر هستند و صحبت از صلح و آشتی ملی دارند که اين يک مساله انحرافی است.

اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به اين سوال که خلاصه حرف آقای هاشمی و فرزندان ايشان چيست؟ گفت: ما بايد تفاوتی بين شخص آقای هاشمی و فرزندان‌شان قائل شويم. در جلساتی هم که به ايشان انتقاد می‌شد، می‌گفتند من نمی‌توانم در مورد نظرات فرزندانم دخالت کنم. آن‌ها هر کدام نظرات شخصی و متفاوتی دارند، در حالی که آقای رئيسی هم بيان کردند آقای هاشمی به رياست قوه قضاييه اعلام کردند اگر پرونده‌ای نسبت به فرزندانم وجود دارد، پيگيری شود. البته ايشان حمايتی که در مشهد از مهدی کردند به نظر می‌آمد نشان دهنده جانبداری است و از اين طرف هم پيغام می‌دهند که پرونده رسيدگی شود.

وی در پاسخ به اين سوال که چرا دستگاه قضايی به جای برخورد با سران فتنه، فرافکنی عليه برخی نيروهای مذهبی را در دستور کار قرار داده است؟ اظهار کرد: تصميم‌گيری درباره سران فتنه در اين سطح نيست که امشب قوه قضاييه تصميم بگيرد و فردا عمل کند؛ چون در نظام ما مقام معظم رهبری مصالح را تعيين می‌کنند، قوه قضاييه هم رعايت می‌کند. معتقدم کسانی مثل کروبی و موسوی راه را خطا رفتند و تصميم رهبری هم آن بود که اگر کسی اشتباه کند و از روی غفلت باشد، نتيجه آن با کسی که نيت خيانت داشته فرقی نمی‌کند و نوعی خيانت به حساب می‌آيد. اين‌ها اگر در جامعه ماندنی شوند سرنوشتی مثل سران نهضت آزادی پيدا می‌کنند که در پشت نظام عليه انقلاب بيانيه صادر می‌کردند و از پشت خنجر می‌زدند، وقتی امام(ره) گفتند اين‌ها صلاحيت ندارند آن‌ها را دستگير نکردند، و همين امر موجب ماندنی شدن آن‌ها شد. اين‌جا هم همين‌طور است اين رفتار منجر به انزوای آن‌ها در جامعه می‌شود که مجازات بزرگی است. در حالی که آن‌ها کار را تمام نکردند و بعد از بيانيه شماره ۱۷ ، آقای موسوی اخيرا در گفت‌وگو با سايت کلمه مواضع تند و بی‌منطق اوليه خود را تکرار کردند و ملت هم در ۹ دی خواستار جلوگيری از آن‌ها شدند، و در مورد چنين اشخاصی، سياستی که در مورد نهضت آزادی اعمال شد، بايد اعمال شود تا به همان سرنوشت دچار شوند.

وی تاکيد کرد: هيچ کس آزاد نيست خطا کند، چه اصولگرا باشد و چه اصلاح طلب؛ اين نقطه قوت قوه قضاييه است که در صورت خطا بايد شخص مجازات شود، و البته‌ مصلحت‌هايی هم هست که در اختيار قوه قضاييه نيست. افراطی‌گری، خطا کردن و تهمت زدن از هيچ کس قابل قبول نيست حتی از اصولگراها.

نبوی درباره مواضع مشايی و حمايت احمدی‌نژاد از وی نيز پاسخ داد: بايد دعا کنيم همه زمينه‌ها و همه مسوولين به ويژه آقای احمدی‌نژاد بصيرت کافی در مواضع فرهنگی و نصب و انتصابات پيدا کنند و از گذشتگان که امروز آنان را به خاطر خطاهای‌شان محکوم می‌کنند خودشان عبرت بگيرد.

وی تاکيد کرد: در مورد آقای مشايی کار آن‌قدر پيش رفت که برادر رييس‌جمهور داوود احمدی‌نژاد هم از او انتقادات شديدی عنوان کرد. من مواضع ايشان را نمی‌پسندم و فکر می‌کنم وقتی رهبری نامه نوشتند آقای احمدی‌نژاد بايد اقدام عملی خوبی انجام می‌داد و ايشان را از خود دور می‌کرد و او را به عنوان رييس دفتر، و رييس مشاوران جوان، و... انتخاب نمی‌کرد. آقای مشايی مسوول کارهای فرهنگی در کشور شده، در حالی که شاهديم کارهای ضد فرهنگی در حال رخ دادن است و از تدبير به دور است.

وی گفت: در مورد آقای مرتضوی هم معتقدم ايشان وقتی در مظان اتهام بود نبايد او را رييس قاچاق کالا و ارز می‌کردند، عقل و تدبير حکم می‌کند که در اين شرايط مساله جديدی توليد نکنيم. می‌شود مشايی را تبديل به مساله‌ای بزرگ کرد که دولت را فلج کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016