یکشنبه 16 اسفند 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

خطاب انجمن پويا به انجمن‌های ايرانی در آلمان و ديگر کشورها

هموطنان عزيز،
نزديک به يک سال پيش انجمن پويا (برای حمايت از جامعه مدنی ايران و مشارکت مردمی) توسط تعدادی از ايرانيان مقيم آلمان (شهر کلن) به منظور ايجاد يک شبکه‌ی ارتباطی بين سازمانهای غيردولتی ايران تشکيل شد. اين انجمن در ماه مه ۲۰۰۹ به ثبت رسيد. در ابتدا قصد اين بود که يک «بانک اطلاعات سازمانهای غيردولتی ايرانی» (برای داخل و خارج از ايران) بوجود آيد. تقلب در انتخابات و کودتای باند خامنه‌ای و احمدی‌نژاد و حوادث سياسی ناشی از آن موجب تغييراتی در اين پروژه گرديد. «بانک اطلاعات سازمانهای غيردولتی» به واسطه زير ضرب رفتن و عدم تمديد مجوز فعاليت بسياری از سازمانهای غيردولتی در ايران ما را بر آن داشت که تغييراتی در اين پروژه خود به عمل بياوريم.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


تجربيات بعد از انتخابات و مبارزات مردم ايران برای دستيابی به يک شرايط دموکراتيک در ايران نشان داد که جامعه‌ی سياسی ايران از يک بی‌سازمانی و پراکندگی بزرگی در رنج است. فقدان اطلاع از توانايی‌های يکديگر، نبود منابع مالی برای برپايی آکسيونهای حرفه‌ای، فقدان برنامه‌های آگاه‌گرانه و روشنگرانه، باعث گرديد که بخش بزرگی از انرژی ايرانيان مقيم خارج به هدر برود.
همين نابسامانی‌ها موجب تنش‌ها و کدورتهای غيرضروری بين ايرانيان گرديد که خود به مانعی برای ادامه‌ و پيگيری منسجم برای تحقق يک جامعه مدنی در ايران تبديل شد.
شايد لازم باشد که امروز پس از چند ماه مبارزه به يک جمع‌بندی کوتاه بپردازيم.

وظايف سازمانهای غيردولتی
اساساً احزاب سياسی بنا به ماهيت خود در رقابت با يکديگر به سر می‌برند. احزاب سياسی جزو ضروريات يک جامعه‌ی مدنی پويا هستند که هدف آنها سياست کلان است، و اين سياست در برنامه‌های آنها مندرج می‌شود. جامعه‌ای که به لحاظ حقوقی و عملی آزادی احزاب سياسی را تضمين نکند، آن جامعه يک جامعه توتاليتر و اقتدارگرا است. بنابراين زمانی که ما در اين جا بر تشکيل و توسعه‌ی سازمانهای غيردولتی (انجمن‌ها و جمعيت‌ها) تکيه می‌کنيم به معنای نفی و انکار، يا تعيين تقدم و تأخر، يکی بر ديگری نيست. هر دوی اين نهادها، جزو ضروريات جامعه مدنی و دموکراسی می‌باشند.
برخلاف احزاب سياسی، سازمانهای غيردولتی در رقابت با يکديگر به سر نمی‌برند. در هر حوزه يا زمينه‌ای می‌تواند ده‌ها و يا شايد صدها انجمن با يک هدف وجود داشته باشد. مثلاً در حال حاضر ده‌ها انجمن در زمينه‌ی حقوق بشر، زنان، محيط زيست، حمايت از کودکان، حمايت از معتادان، حمايت از آسيب‌ديدگان جنگ يا شکنجه و غيره وجود دارد. اساساً تفکر رقابتی در ميان انجمن‌ها وجود ندارد. تفکر رقابتی، تفکر حزبی است. زيرا وظايف انجمن‌ها نه در سياست کلان که در سياست خرد و محدود خلاصه می‌شود. از اين رو، کيفيت بسياری از انجمن‌ها، محلی است. طبعاً انجمن‌هايی که در يک زمينه‌ی مشترک کار می‌کنند می‌توانند خود را در يک کنفدراسيون در سطح ملی يا حتا بين‌المللی ساماندهی کنند. ولی، با اين وجود، محيط فعاليت انجمن‌ها به طور واقعی خصلت محلی دارد. يعنی هر انجمنی مسئول کار در محيط بلاواسطه‌ی خود است.
انجمن‌ها «چشم و گوش» جامعه‌ی مدنی هستند و به لحاظ ساختاری حلقه‌ی واسط بين دولت (ها) و جامعه مدنی می‌باشند. در طی يک فرآيند نسبتاً طولانی يک بخش از وظايف جامعه‌ی مدنی از دولت‌ها به همين سازمانهای غيردولتی محول شده و خواهد شد. همانگونه که امروزه اين پديده را در سازمانهای غيردولتی جهانی مانند عفو بين‌الملل، حقوق بشر، شفافيت بين‌الملل (Transparency International)، محيط‌زيست، کمک به آسيب‌ديدگان و غيره مشاهده می‌کنيم.
متأسفانه جامعه‌ی ايران در اين زمينه از کمبود تجربه در رنج است و به همين دليل بسياری از اين سازمانهای غيردولتی- صرف نظر از فشارهای دولتی- قادر به ادامه‌کاری نيستند. از اساسی‌ترين معضلات اين نهادها، مديريت و تعاون است. سازمانهای غيردولتی تنها با ثبت خود و برگزاری چند آکسيون نيست که به يک سازمان غيردولتی تبديل می‌گردند. پايداری آنها در تعاون با ديگر انجمن‌ها، بسيج نيروهای داوطلب، ارايه خدمات به مردم، تأمين منابع مالی و تبليغات سازمانيافته است.

انجمن‌ها و منابع مالی
کلاً انجمن‌ها به لحاظ حقوقی موسسات غيرانتفاعی هستند. به همين دليل کار و فعاليت اعضا در انجمن‌‌ها داوطلبانه و بدون حق‌الزحمه می‌باشد. ولی از سوی ديگر انجمن‌ها برای فعاليت‌های خود نيازمند پول هستند. به همين دليل در کشور آلمان به موازات ثبت انجمن، بايد يک اقدام ديگر انجام داد تا بتوان راه دريافت کمک‌های مالی را هموار ساخت. يعنی انجمن می‌بايستی از سوی اداره‌ی ماليات نيز به رسميت شناخته شود تا حق عضويت‌ها و کمک‌های مالی به انجمن مشمول معافيت مالياتی شوند، کاری که انجمن پويا انجام داده است. جنبه‌ی مثبت چنين انجمن‌هايی اين است که نه تنها کمک‌های مالی به آنها مشمول معافيت مالياتی می‌شود بلکه کنترل و نظارت اداره‌ی ماليات بر نقل و انتقالات مالی و غيرمالی آنهاست و اين انجمن‌ها موظف‌ هستند ترازنامه‌ی ساليانه‌ی خود را به اعضای انجمن ارايه دهند. مجوز مالياتی انجمن‌ها هر ساله بايد از سوی اداره‌ی ماليات مربوطه تمديد شود. اگر اداره‌ی ماليات متوجه شود که کوچکترين خدشه‌ای به اين شفافيت مالی وارد آمده است، انجمن و مسئولان جريمه شده و مجوز آن ديگر تمديد نمی‌شود.

مناسبات انجمن‌های محلی با يکديگر
انجمن‌های محلی برای ادامه‌کاری و پايدار بودن خود نياز به يکديگر دارند. صرف‌نظر از تبادل اطلاعاتی و تجربيات، انجمن‌ها می‌توانند طی فعاليت‌های عملی و آکسيونها مشترک شعاع وسيع‌تری از مردم را مورد خطاب قرار دهند. به عبارت ديگر وجود يک شبکه‌ی ارتباطی زنده و فعال در ميان انجمن‌ها می‌تواند جلوی هرز رفتن انرژی را بگيرد و همه‌ی انرژی‌های فردی را در يک کانال منسجم هدايت نمايد. همکاری و تعاون انجمن‌ها، راز بقا و پايداری آنهاست و اين تعاون فقط و فقط بر اين تفکر استوار است که انجمن‌ها نه رقيب يکديگر بلکه تکميل‌کننده هم می‌باشند.

تقاضای انجمن پويا
در اين جا انجمن پويا از همه‌ی انجمن‌های ثبت‌شده‌ی ايرانی خارج از کشور تقاضا دارد که در صورت داشتن وبلاگ يا سايت اينترنتی ما را مطلع سازند. تا مابقی هموطنان بدانند که در محيط زندگی آنها چه انجمن‌هايی فعاليت می‌کنند.

انجمن پويا
Pooya e.V.

www.pooyamove.net


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016