پنجشنبه 25 شهریور 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

هاشمی: راه نجات نظام تغيير رفتار رهبر!؟ علی کشتگر

علی کشتگر
اين تصور که اگر خامنه‌ای تغيير رفتار دهد و يا اگر به جای او روحانی ديگری بر مسند ولايت جلوس می‌نمود وضع فرق می‌کرد ناديده گرفتن اين حقيقت ساده است که دولت ايدئولوژيک به‌ويژه نوع دينی آن به گوهر تبعيض‌گر، فسادپذير، ستم‌گر و متمايل به خودکامگی است. و شرط رهبر بودن و رهبر ماندن در اين گونه نظام‌ها ذوب شدن در گوهره‌ی نظام است

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


علی کشتگر ـ ويژه خبرنامه گويا

اکبر هاشمی رفسنجانی، رئيس مجلس خبرگان جمهوری اسلامی در نطق افتتاحيه اجلاس هشتم مجلس خبرگان به شيوه هميشگی خود /شيوه به نعل و به ميخ/ نگرانی خود را از ادامه روندی که نظام حاکم را به لبه پرتگاه تفرقه و نابودی کشانده است اعلام کرد. اين سياستمدار کار کشته جمهوری اسلامی که بهتر از ساير سران نظام وخامت بحران رژيم را لمس می کند، در سخنان خود خامنه ای را به جدا کردن راه خود از احمدی نژاد فراخوند و تلويحا گفت که نجات نظام ولايت در گرو تغيير رفتار رهبر است. هاشمی به طور تلويحی به خامنه ای هشدار داد که ادامه روند کنونی موجب وحدت مردم و نيروهای اپوزيسيون در داخل و نيز وحدت جامعه جهانی عليه رژيم خواهد بود که ادامه اين وضع برای جمهوری اسلامی مرگباراست. هاشمی در آغاز گفت : "تصميم دارم به راههايی که ممکن است وضع ما را وخيم تر کند و راههايی که می تواند به سمت و حدت و همدلی {مقصود وحدت و همدلی هرچه وسيع تر طرفداران نظام} و حفظ وديعه ای(مقصود جمهوری اسلامی) که به ما سپرده شده بهتر کمک کند اشاره کنم. هاشمی رفسنجانی با بيان اين که " ما امروز دچار تفرقه شده ايم و بعضی ها فرياد دفع حداقلی و جذب حداکثری رهبر را معکوس معنا می کنند. و وقتی کسی از وحدت سخن می گويد فورا فريادهای بلندی که معلوم نيست از کجا می آيد بلند می شود که می گويند وحدت بين چه کسانی باشد؟ بين ما چند نفری که دور هم هستيم؟ در حالی که معنای وحدت اين نيست و اين امر بايد بين همه امت و ملت ايران باشد."
هاشمی از بلندگوی مجلس خبرگان نه احمدی نژاد و مجريان و عوامل سرکوب که از رهبر خط می گيرند بلکه خود او را مدنظر دارد وقتی می گويد:
...دشمنان وقتی می خواهند ضربه بزنند سراغ اصل اسلام، انقلاب و روحانيت می روند و در مقابل اين تلاش، اگر ما رفتار ناشايست داشته باشيم به آنها کمک کرده ايم که اين رفتارها در بين ما هست، در حالی که مهم ترين عاملی که ما را حفظ کرد، وحدت، اعم از وحدت حوزه و دانشگاه، مردم و حکومت و روحانيت...بود." اما "امروز وحدت ما... به تفرقه تبديل شده است." او بهتر از هرکس می داند که چماقداران و هتاکانی که در روزهای متوالی منزل کروبی را محاصره کردند و با خشونت و دشنام دروپنجره خانه او و همسايگانش را شکستند، مانع سخنرانی نوه خمينی شدند و به بيوت و مساجد مراجع ناراضی با شعارهای حمايت ازرهبر حمله ورمی شوند، همگی از بيت رهبری فرمان می گيرند. پس وقتی او در انتقاد از اين اعمال هشدار می دهد، خطاب وی متوجه شخص خامنه ای است. می گويد:
" ... جريان خودسری که وجود دارد، حقيقتا سم کشور است. در حالی که هرکس بايد از مسير قانون کار خود را انجام دهد و حرکت در اين مسير ريشه وحدت و تفکيک قواست." او به زبان بی زبانی به خامنه ای می گويد که لبه تيز جنبش اعتراضی مردم عليه شخص او و نهاد ولايت فقيه است و برای نجات ولايت و رهبری از فشار روزافزون مردم بايد رهبر حساب خود را از گروههای فشار و باند احمدی نژاد جدا کند.
می گويد: " دشمنان محتاجند که در داخل ايران ستون پنجم مجانی داشته باشند که در کشور پيدا می شود، آنهايی که تلاش دارند مسايل را متوجه رهبری کرده و مرکزيت نظام را مخدوش کنند، می دانند چکار می کنند، آنها کسانی هستند که دوستانشان قرآن سوزی می کنند. از طرف ديگر کسانی هم که نام "ذوب در ولايت" دارند، هرکاری که انجام می شود را به پای رهبری می نويسند و هرجا تيری می آيد جاخالی می دهند تا به ايشان برخورد کند. در صورتی که مسئوليت همه مشخص است و چرا بايد هر کاری که می کنند به گونه ای القاء نمايند که به نام رهبری تمام شود؟"
هاشمی به خامنه ای گوشزد کرد که احمدی نژاد و باند او که به کمک خامنه ای و با زيرپا گذاشته شدن قوانين و قواعد بازی ميان جناح های جمهوری اسلامی روی کار آمده اند، حالا حرف او را نمی خوانند و به صلاح رهبر است که دست از حمايت يکجانبه از آنان بردارد و برای وحدت همه جناح های طرفدار نظام اقدام نمايد و اين نمی شود مگر بازگشت به قوانين و قواعدی که در گذشته ميان جناحها حاکم بود، و رهبر به سود يک طرف دخالت آشکار نمی کرد. او با اشاره به سياست های کلان نظام در مورد چشم انداز ۲۰ ساله می گويد: "اسم اين سياست ها قانون نيست، اما از هر قانونی بالاتر است و ناديده گرفتن آن معنا ندارد و نمی توانيم بگوئيم که مطيع رهبری هستيم اما اين سياستها را اجرا نمی کنيم... اگر قانون اجرا نشود، عامل وحدت از هم می پاشد و هرکس از خودش اجتهاد خواهد کرد... به نظر می رسد راه ما روشن است و مردم آماده همکاری هستند (در اينجا مقصود از مردم احتمالا اصلاح طلبان و ناراضيان نظام هستند). البته نمی خواهم در داخل طرفی را مورد اشاره قرار دهم. اما اگر می خواهيم برمبنای وحدت عمل کنيم و در مقابل فشارها با اتحاد مقاومت کنيم راه اين جا است. اگر کسانی هم مخالف هستند، ولی خود را جزيی از امت اسلامی و دارای منافعی در کشور می دانند، بايد بفهمند که راه اين است . هاشمی به شدت از روند به حاشيه رانده شدن روحانيون توسط نيروهای نظامی ابراز نگرانی کرد، به خامنه ای هشدار داد که بی اعتباری روحانيت موجب تلاشی نظام اسلامی می شود و تاکيد کرد که برای مقابله با اين وضع روحانيون بايد وحدت خود را حفظ نمايند. معنای سخنان هاشمی بطور خلاصه آن بود که :
- بحران ادامه دارد و رژيم به لحاظ داخلی و بين المللی در موقعيت دشواری قرار گرفته است .
- راه حل بحران تغيير رفتار خامنه ای است. و شرط برون رفت از بحران آن است که :
- خامنه ای حساب خود را از عوامل به اصطلاح خودسر که به نام او می زنند و می کشند جدا کند.
- از حمايت يکجانبه از احمدی نژاد و باند نظامی امنيتی دست بردارد.
- پذيرای وحدت اصول گرايان و اصلاح طلبان بر مبنای قوانين و قواعد جمهوری اسلامی باشد.
سخنان هاشمی تکرار حرفهای گذشته اوست. اين حرفها تاکنون بر خامنه ای و حلقه قدرت متصل به او هيچ تاثيری نداشته.خامنه ای البته بازنده کودتای ۲۲ خرداد و حوادث پس از آن است. هرچه زمان می گذرد صدای رفسنجانی در ميان روحانيون و اصول گرايان ناراضی بهتر شنيده می شود و اهرم فشار اين مجموعه بر خامنه ای قوی تر می شود. اما خبرگان مجلسی که وظيفه به اصطلاح قانونی آن نظارت بر کار رهبری است، سالها است که حق نظارت بر رهبر را عملا از دست داد. و تنها عضو معترض آن آيت الله دستغيب اجلاس را تحريم کرده است.
مشکل نظام دينی نه خامنه ای که آميختگی دين و دولت است. اين تصور که اگر خامنه ای تغيير رفتار دهد و يا اگر به جای او روحانی ديگری برمسند ولايت جلوس می نمود وضع فرق می کرد ناديده گرفتن اين حقيقت ساده است که دولت ايدئولوژيک بويژه نوع دينی آن به گوهر تبعيض گر، فساد پذير،ستمگر و متمايل به خودکامگی است. و شرط رهبر بودن و رهبر ماندن در اين گونه نظام ها ذوب شدن در گوهره نظام است. هاشمی رفسنجانی البته حق دارد برای نظامی که عمری برای برپايی و حفظ آن تلاش کرده نگران باشد .آرزوی او که بعيد است نظام اسلامی بحران زده ظرفيت عملی کردن آن را دارا باشد آن است که با ايجاد وحدت ميان همه معتقدان به نظام اسلامی و قوانين آن شعله جنبش اعتراضی سبز کم کم خاموش شود و بقای نظام دينی تضمين گردد.يک روز پس از ايراد اين سخنان دادستان تهران اعلام کرد که : "سران فتنه قطعا در محکمه عدل محاکمه خواهند شد.با سران فتنه مصالحه نکرده و برخورد جدی با ايشان می کنيم".

علی کشتگر


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016