دوشنبه 12 مهر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اظهارات تکان دهنده فعالين سياسی مازندران در دادگاه انقلاب شهرستان بابل، جمعيت مبارزه با تبعيض تحصيلی

جمعيت مبارزه با تبعيض تحصيلی _ بنا به اخبار رسيده از منابع آگاه در مازندران به جمعيت مبارزه با تبعيض تحصيلی طی روزهای اخير دادگاه چند تن از فعالين سياسی سرشناس استان مازندران تشکيل شد. به گزارش اين خبر اين دادگاه دومين جلسه رسيدگی به پرونده متهمين حوادث پس از انتخابات بوده است. جلسه دادگاه در شعبه ۱۰۱ دادگاه انقلاب شهرستان بابل به رياست قاضی باقريان تشکيل شده بود.

منابع آگاه گزارش می دهند که در اين دادگاه عليرضا شهيری، دکتر احمد ميری، دکتر علی اکبر سروش، آريا آرام نژاد، عليرضا فلاحتی، محمدرضاکربلائی آقاملکی، محمد معصوميان و مصطفی ابراهيم تبار حضور داشتند و ازخود دفاع کردند.

در ابتدای جلسه معاون دادستان اتهام هر يک از فعالين سياسی را اقدام عليه امنيت ملی و تبليغ و تبانی عليه نظام عنوان کرد و سپس هر يک از اين متهمين به دفاع از خود پرداختند. گفتنی است اغلب متهمين دادگاه روزهای اخير از اعضای ستاد مهندس مير حسين موسوی در استان مازندران بوده اند که در بهمن و اسفند ۸۸ توسط نيروهای امنيتی دستگير شده و دوران بازداشت خود را در زندان اداره اطلاعات ساری و متی کلای بابل سپری کرده بود.

بر اساس گزارش جمعيت مبارزه با تبعيض تحصيلی دفاعيات هر يک از متهمين حوادث پس از انتخابات در دادگاه انقلاب شهرستان بابل به ترتيب زير می باشد:

عليرضا شهيری : "با پيشکسوتان نظام به گونه ای برخورد نکنيد که بگويند روزهای خوب همه خواب بود"


يکی از متهمين سرشناس اين پرونده عليرضا شهيری رئيس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در بابل بوده که در اظهارات خود عنوان داشت : " فردی که در مقابل شما ايستاده در حقيقت زندانی ۲ نظام است يک بار در رژيم شاه و به جرم پيروی از امام و ديگری درعصر جمهوری اسلامی ای که خودم برای استقرار آن تلاش و جان فشانی کرده ام. " مسئول سابق روابط عمومی استانداری مازندران افزود : " آيا مسوولان و متوليان امنيتی کشور شرايط بعد از انتخابات ۲۲ خرداد را به دقت و هوشمندانه آسيب شناسی‌کرده و فهميده اند که چرا بعد از گذشت ۳۲ سال از پيروزی انقلاب اسلامی ايران فرزندان انقلاب اينگونه محاکمه می شوند؟ آيا اين نظريه که انقلاب فرزندان خود را می‌‌خورد صحيح است؟ آيا از کارآمدی يا ناکارآمدی مسئولان نظام و دولت در حل مشکلات و ... باخبرند؟ و می دانند در زير پوست شهر بابل و شهر‌های ديگر کشور چه می‌گذرد؟ آيا می خواهند با پيشکسوتان انقلاب به گونه ای‌برخورد کنند که ديگران عطای انقلاب و سياست را به لقايش بخشيده و از خير همه چيز بگذرند و بگويند آن روزهای خوب که ديديم خواب بود! "



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


سپس شهيری اجمالا به معرفی‌خود پرداخت و به التزام خود به امام و راه او اشاره کرد و حضور مردم در صحنه و مشارکت آنان در تعيين سرنوشت شان را برگرفته از همين تفکر و تضمين کننده حيات جامعه دانست و اذعان داشت که اگر امثال بنده و ساير فعالان سياسی نبودند شور و حالی ‌در جامعه ايجاد نمی‌شد، آنوقت بزرگان نظام نمی توانستند از بلندای نماز جمعه تهران حضور ميليونی مردم را در صحنه انتخابات به رخ جهان بکشند.
رئيس سابق اداره آموزش و پرورش شهرستان بابل در ادامه گفت : " بگذاريد همين جا بگويم که شرط انصاف نيست که از وجود من و امثال من برای به صحنه آوردن مردم استفاده نمائيد اما بعد به بهانه‌های عجيب برخی ‌را دستگير و زندانی کنيد. "
شهيری در رد اتهامات خود که برگزاری جلسات قرآن در منزل‌شان بود خطاب به قاضی باقريان گفت : " از کی ‌تا به حال خواندن قرآن و تفسير و ذکر خاطرات دوران انقلاب و صحبت در مورد مسائل روز جرم محسوب می شود؟ "


احمد ميری : "اگر راه اصلاحات بسته شود راه انقلاب هموار می شود"

متهم ديگر اين پرونده احمد ميری از اعضای ستاد مهندس مير حسين موسوی بود که در ابتدای اظهارات خود عنوان داشت:
" تمام بازجويی ها در زير زمين اطلاعات مازندران را ساخته و پرداخته سناريو از پيش تعيين شده آن اداره می‌دانم که با القاء فرضيات خود در صدد اثبات آن بوده است و هيچ اعتبار حقوقی و قانونی برای آن قائل نيستم و قابل استناد هم نمی دانم زيرا در فشار روحی و روانی‌و در شرايط خاص قرار داشتم.
فرماندار سابق رامسر و بابلسر خطاب به قاضی باقريان گفت : " آيا کسی‌که از خانواده ای‌برخواسته است که مجموعا ۱۷ سال در جبهه‌های جنگ عليه اشغال گران مبارزه کرده اند و بارها در راه استقرار نظام جان فشانی کرده اند، می تواند امنيت کشور را تهديد کند؟ آيا کسی‌که ۱۵ ماه در جبهه‌های ايران - لبنان حضور داشته، به نظام وفادار نيست؟ کسی‌که دوران جوانی، دانشگاه و زندگی‌را رها و ۵ ماه در جنوب لبنان در سخت‌ترين شرايط عليه صيهونيستی‌ها مبارزه کرده، می تواند امنيت ملی‌را تهديد کند؟ "
دکتر احمد ميری از اينکه بعد از انتخابات از تدريس در دانشگاه محروم شد انتقاد کرد و وفادارترين افراد را در حال حاضر به نظام، راحت طلبان دانست و افزود : " آيا هيچ نظامی با فرزندان خويش که در سخت‌ترين شرايط در راه آن ، جانبازی و جان فشانی کرده اند و ده‌ها بار عملا وفاداری خود را به نظام ثابت کرده اند ، چنين برخورد می کند ؟ آيا اين است مزد مايی که در بحرانی‌ترين شرايط ، به نظام خدمت کرديم ؟ امروز رقبا ما را متهم به مخالفت به نظام می‌کنند؟ مردم خواهند پرسيد نظامی که با فرزندانش اين گونه برخورد می‌کند با ديگران چه می‌کند؟ آيا اين به نفع نظام است؟ انقلابيون ديروز ، مخالفان امروز؟"!
قائم مقام جبهه مشارکت مازندران خاطرنشان کرد: " اگر راه اصلاح بسته شود، راه انقلاب هموار می گردد. اين به نفع نظام و آينده کشور نيست. "


دکتر علی اکبر سروش: " آقای قاضی! اگر شما هم تحت فشار و شکنجه و سلول انفرادی قرار می داشتيد عليه مسئولين ارشد نظام هم اعتراف می کرديد."

در ادامه دکتر علی اکبر سروش عضو ستاد مهندس مير حسين موسوی در اظهارات خود خطاب به قاضی گفت: "من يک کنشگر سياسی هستم، جرمی را مرتکب نشده ام لذا قضاوت شما امروز بسيار مهم است و در تاريخ اين کشور و اين شهرستان ثبت خواهد شد و مردمان روی آن نظر خواهند داد.
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت مازندران عنوان کرد: " آقای قاضی! من نمی دانم شما با چه روحيه ای اين پرونده را پذيرفته ايد. خداوند در امر قضاوت بسيار دقيق است. در مرحله ای از تاريخ می بينيم که مساله ای بين يهوديان و مسلمانان پيش آمده است و طوری جلوه گر شد که گويا پيامبر در اين امر می خواهد يک طرفه به نفع مسلمانان رای بدهد. خداوند به او نهيب می زند و هشداری جدی می دهد."
رئيس سابق اداره آموزش و پرورش شهرستان بابل پس از اشاره تاريخی قضاوت در صدر اسلام خاطرنشان کرد:
" آقای باقريان! شما فرض کنيد که ما همه يهوديم اما عدالت و وجدان خود را زير پا مگذاريد."
اين استاد دانشگاه در بخشی از دفاعيات خود در حالی که قاضی پرونده سوالات مکرر از متهمين می پرسيد، افزود: " آقای قاضی اگر شما هم تحت فشار و شکنجه و سلول انفرادی قرار می داشتيد عليه مسئولين ارشد نظام هم اعتراف می کرديد."
وی در پايان خاطرنشان کرد که هيچ گونه اتهامی در پرونده اش وجود ندارد و تمامی کارهای انجام گرفته توسط خود و دوستانش را شايسته تقدير خواند و نه مجازات.


محمد رضا ملکی : "اگر با عاملين حمله به آقای کروبی برخورد می شد شايد فجايعی همچون حمله به بيت آيت الله صانعی اتفاق نمی افتاد"

يکی ديگر از متهمان اين پرونده محمد رضا کربلائی آقا ملکی بود که در اظهارات خود به مواردی در کيفر خواست، دادستان و گزارش اداره اطلاعات اشاره کرد و افزود : " نکات اشتباهی در پرونده بنده وجود داشته که در بازجوئی های بنده نبوده است. به عنوان مثال او به مورد شهادت خانم سمسارزاده اشاره کرد که اداره اطلاعات در گزارش خود به اشتباه نوشته بودند سمسار پور و محل دفن او را هم اشتباه ذکر کرده بودند!! اداره ای که در اين سطح اشتباه می کند چگونه در مورد جريان پرونده نظر داده و ادعای اشراف کامل برشهر و امور آن را دارد؟! "
از اتهامات ديگر محمد رضا ملکی ارسال فيلم حمله به مهدی کروبی در روز ۲۲بهمن به سايت جرس و انتشار آن در اينترنت بود که کربلايی ملکی ضمن پذيرفتن آن اشاره کرد : " اگر با عاملين حمله به آقای کروبی برخورد می شد شايد فجايعی همچون حمله به بيت آيت الله صانعی اتفاق نمی افتاد. "
وی خواستار توضيح قاضی در مورد چرايی غير قانونی بودن اين حرکت شد و خاطرنشان کرد : " چرا بايد او به جای حمله کنندگان، ۲۵ روز را در بدترين شرايط زندان متی کلای بابل در کنار بيماران ايدزی و معتادان سپری کند؟! "
او در ادامه به فشارهای اداره اطلاعات بابل بر او و دوستانش برای اعتراف بر عليه آقايان شهيری سروش و ميری اشاره کرد که وقتی با مقاومت او روبرو شدند با برگزاری جلسه شبه بازجويی ديگر در دفتر رييس زندان متی کلای بابل "ناصر بابازاده" اشاره کرد و خطاب به قاضی باقريان گفت:
" بابازاده سعی کرد با روبرو کردن بنده با خانواده ام، مرا وادار به اعتراف عليه آقايان سروش و ميری و شهيری کند تا آزاديم را به دست بياورم که بايد عرض کنم در اين امر موفق نشد. "


آريا آرام نژاد: " آيا وزارت اطلاعات تبديل به وکيل مدافع معاويه و يزيد گرديده است؟!"

آريا آرام نژاد فعال هنری شهرستان بابل در مجموع دفاعيات خود عنوان داشت: " بنده درتاريخ ۲۶ بهمن طی يورش نيروهای امنيتی در منزل شخصيم دستگير شدم و مدت ۴۴ روزه دوران بازداشت خود را در بند انفرادی زندان متی کلا سپری کردم. نيروهای وزارت اطلاعات پس از برهم زدن اسباب و اثاثيه کليه وسايل شخصی و کاری مرا ضبط کردند."
وی در ادامه از مصداق های فشاری که در دوران بازداشت متحمل شد، خطاب به قاضی گفت: توهين به برادر جانبازم، بنده و خانواده ام از سوی مقامات امنيتی – ايجارعب و هراس بنده مبنی بر بازداشت همسرم – تهديد به اعدام از سوی مقامات زندان متی کلای بابل – نگهداری ام در سلول انفرادی ۵/۱ در ۲ بدون کوچکترين امکانات – سهل انگاری در دادن داروهای قلبی - همجواری در کنار سلول کسی که مبتلا به بيماری ايدز بود و وادار نمودن برای عبور پا برهنه از روی خونهای که به واسطه خود زنی آن شخص در کف سلول ريخته بود - عريان کردن بدن به بهانه بازرسی در حالی که ماموری در دستش دوربين عکاسی بود ٬ وی در جواب اعتراض مکرر و امتنای من، وقيحانه و با خنده می گفت : " ميترسی" - ضرب و شتم بسيار شديد و غير انسانی توسط مامور زندان متی کلا در جواب درخواست ملاقاتم با پزشک ٬ بگونه ای که تا مدتها آثارش روی بدنم قابل مشاهده بود - بستن دست و پايم با زنجير به هم برای مدت طولانی در زندان متی کلا از مصداق های بارز شکنجه بنده در دورا ن بازداشت بوده است."

وی در ادامه دفاعيات خود گفت : " بنده پس از حوادث عاشورا که منجر به کشته شدن تعدادی از هموطنان عزيزمان گرديد و پس از ديدن تصاوير تکان دهنده و جانسوزش ٬ احساس وظيفه کردم که ضمن محکوم کردن اين عمل غير انسانی ـ رسالت هنری ام را به بجای آورم ٬ لذا دست به انتشار ترانه و آهنگی زدم که به " علی برخيز" معروف گرديد. محتوای اين آهنگ اشاره دارد به سو استفاده عده ای دغل باز از نام خدا و قرآن و ائمه برای رسيدن به مقاصدی شيطانی و استمداد خواستم از ائمه برای برچيدن و خشکاندن ريشه های دروغ و نيرنگ و ريا . عجبا که امروز گويا توسل به دين و ايمان نيز در کشور ما جرم محسوب می شود !"
من رئيس جمهور را به رسميت نمی شناسم. آيا اين جرم است؟ !
آرام نژاد در ادامه گفت: " بايد روشن شود که نقش قانون اساسی ما چيست ؟ قانون به من اجازه انتقاد می دهد ، قانون به من اجازه تجمع بدون حمل سلاح ميدهد ، قانون به من آزادی بيان و عقيده می دهد و من به بواسطه همين قانون که پدران ما به آن رای داده اند آزادم که نسبت به سرنوشت کشورم و ملتم بی تفاوت نباشم . متاسفانه در گزارش اداره اطلاعات امده است که شعری توهين آميز خطاب به معاويه در وبلاگ قرار داده ام ! آيا وزارت اطلاعات تبديل به وکيل مدافع معاويه و يزيد گرديده است؟"
آريا آرام نژاد در پايان دفاعياتش خطاب به قاضی باقريان افزود: " نگرانی بنده امروز از قضاوت شماست ! زيرا بازجوهايم قاطعانه گفتند که شما مهره آنها می باشيد و هر آنچه آنها بخواهند شما اجرا می کنيد ! اميدوارم که خداوند به شما حقيقت را آشکار نمايد تا خدايی ناکرده در دنيای ديگر مجبور به پاسخگويی آنچه ديگران از شما خواسته اند، نشويد.


عليرضا فلاحتی: " بازجويم می گفت که قاضی پرونده ام مهره و بازيچه دست آنهاست "

ديگر متهم اين پرونده عليرضا فلاحتی مسئول شاخه جوانان جبهه مشارکت مازندران بود که در دفاعيات خود عنوان داشت: " جناب آقای قاضی !اداره اطلاعات شهرستان بابل در نامه ای‌خطاب به دادستان که در آن تقاضای دستگيری مرا داشت، و بنده را از عوامل اصلی فتنه در قبل و بعد از انتخابات دانستند. جناب آقای قاضی! تمام نکته در همين يک خط خلاصه می شود!! عوامل اصلی‌در قبل و بعد از انتخابات ؟!! در قبل از انتخابات مگر فتنه ای‌بود ؟ و يا اتفاقی افتاده بود؟ قبل از انتخابات ما چه کرديم جز تلاش شبانه روزی برای گرم تر کردن فضای انتخاباتی کشور؟ اداره ا طلاعات دولت احمدی نژاد که ستاد انتخاباتی رقيب و عوامل آن را فتنه گر می داند، نمی‌تواند ارگان بی‌طرفی ‌در رسيدگی و تنظيم اين پرونده باشد."
دبير ستاد ۸۸ استان مازندران بخشی از فعاليت های خود در قبل از انتخابات را فرياد اصل دوم قانون اساسی‌، که درآن نفی هر گونه ستمگری و ستمکشی و سلطه پذيريست دانست و افزود : " گويا حضور اميدوارانهٔ ۸۵% مردم در انتخابات برای برخی‌مايه دردسر شده که اينگونه فعاليت قبل از انتخابات را فتنه می خوانند. "
وی در اظهارات خود انتقاد از دولت را حق مسلم خود دانست و خاطرنشان کرد: " اقدام عليه امنيت ملی ‌را کسانی‌انجام می دهند که سرنوشت دولت را به تار و پود اين نظام گره می زنند و نقد دولت را مساوی براندازی نظام می دانند تا به اين وسيله به تسويه نيروهای وفادار به انقلاب بپردازند. "
عليرضا فلاحتی نسبت به برخوردهای بازجويان اداره اطلاعات استان مازندران خطاب به قاضی باقريان گفت : " بازجويم به گونه ای‌در مورد قوه قضاييه صحبت می کرد که گويی قاضی مهره و بازيچهٔ اوست. اقدام عليه امنيت ملی‌را کسانی ‌انجام می دهند که رسانه به اصطلاح ملی ‌را در چنگال گروهی اندک قرار داده اند به گونه ای ‌که بازجويانم آن را حياط خلوت خود می دانستند و می گفتند اگر در صدا و سيما اعتراف کنی ‌کار و آينده ات را تامين می‌کنيم. "
اين فعال سياسی استان مازندران در پايان تمام دفاعياتش اعتراف بر عليه خود و ديگران را در شرايط سخت شکنجه روحی دانست و گفت : " به عنوانه يک ايرانی اصلاح طلب تمام بازجويين و کسانی ‌که اين شرايط را به وجود آورد‌ند می بخشم که در راه اصلاح طلبی، گذشت حرف اول را می زند. "
از نکات حاشيه ای دفاعيات عليرضا فلاحتی اين بود که به موارد ديگری از بی قانونی ها در دوران بازجويی خود اشاره کرد! او گفت در اواسط بازجويی ها رييس اطلاعات بابل شخصا به سراغ او آمد و از او خواست که برعليه آقايان شهيری سروش و ميری اعتراف کند و وقتی که با مقاومت او در مقابل دادستان و معاون او اکبرزاده مواجه شد در حضور دادستان با عصبانيت گفت که او را به انفرادی برگردانند، فلاحتی خواستار توضيح شد که اين چه قانونيست که رييس اطلاعات در حضور دادستان خواستار اعتراف بر عليه ديگران است!


محمد معصوميان: " اگر صلاح آقايان و مملکت اين است که ما جوانان به زندان برويم من و دوستانم خود را برای آن آماده کرديم."

در ادامه دادگاه محمد معصوميان با رد درخواست قاضی مبنی بر نوشتن اظهارات خود در برگه صورت جلسه با تشبيه خود به يک بيمار اختلال پس از آسيب عنوان کرد: " آقای قاضی! من با ديدن اين برگه ها ياد برگه های بازجوئی «انجاه فی الصدق» و دوران سخت انفرادی می افتم. خواهشا مرا از نوشتن آن معذور بداريد."
او در ابتدای دفاعيات خود با حالتی بغض آلود گفت: " آقای باقريان! ما که در دوران بازجوئی و انفرادی برای تخفيف در حکم خود برای بازجوها هر طور که می خواستند رقصيديم، حال شما بفرمائيد که برای شما چگونه برقصيم که در احکاممان تخفيف به عمل بياوريد؟!! "
وی با رد تمامی اتهامات خود افزود: " ما تحت فشار روحی و روانی شديد مجبور به اقرار گفته هائی شده ايم که اکنون ابدا آنرا نمی پذيريم. "
محمد معصوميان در ادامه گفته های خود خاطرنشان کرد: " اگر صلاح آقايان و مملکت اين است که ما جوانان به زندان برويم من و دوستانم خود را برای آن آماده کرديم."
وی در جواب سوال قاضی باقريان مبنی بر نقش وی در روز عاشورا و حوادث بابل گفت: " اين حرکت کاملا خود جوش و مردمی بود."


مصطفی ابراهيم تبار : " اين اعترافات در شرايط بد زندان انفرادی و تحت فشار شديد روحی‌و روانی‌نوشته شده است. "

ديگر متهم اين پروند مصطفی ابراهيم تبار با رد اتهامات وارد اعترافات خود را در دوران بازجويی و زندان انفرادی فاقد ارزش قانونی دانست و با اشاره به اين نکته که در کيفر خواست نيز اين اعترافات را اقرار گونه خوانده اند به غير قانونی بودن اين اعترافات پا فشاری کرد. وی نسبت به شرايط نامناسب دوران بازجوئی گفت:
" اين اعترافات در شرايط بد زندان انفرادی و تحت فشار شديد روحی‌و روانی‌نوشته شده است. "
از نکات حاشيه ای اين دادگاه دفاع شجاعانه آريا آرام نژاد آهنگ ساز و خواننده بود که دادگاه را تحت تاثير قرار داد به طوری که دکتر احمد ميری خطاب به قاضی باقريان گفت: " اگر شما به آهنگ او گوش دهيد حکم برائت او را می دهيد." همچنين جملات و دفاعيات بغض آلود و احساسی محمد معصوميان باعث تاثر حاضرين شد.همچنين احمد ميری قائم مقام جبهه مشارکت خواستار شکايت از اداره اطلاعات و لباس شخصی ها شده بود.
گفتنی است حضور نيروهای امنيتی و انتظامی در راهروهای دادگاه انقلاب شهرستان بابل در حين جلسه بسيار محسوس بود به طوری که از ورود همراهان و خانواده های فعالين سياسی جلوگيری به عمل آمده است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016