جمعه 19 آذر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

حضور نماينده اعراب در مذاکرات آتی هسته‌ای، آری يا نه؟ ناهيد پيلوار

ناهيد پيلوار
ايران با بی‌اعتمادی به کشورهای عربی همواره از سازش‌پذير بودن آن‌ها در مقابل آمريکا و کشورهای غربی قدرتمند در هراس است، لذا با صرف هزينه‌های اطلاعاتی زياد قصد دارد بر اين نگرانی خود غلبه کند و مانع سازش کشورهای عربی با قدرت‌های بزرگ شود، چرا که می‌داند اگر اين کشورها به قدرت‌های بزرگ نزديک شوند و سازش نمايند موازنه قدرت در منطقه به نفع آن‌ها تغيير خواهد کرد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


گفتگوهای ايران با کشورهای ۵+۱ بعد از ۱۴ ماه وقفه در حالی هفته گذشته از سر گرفته شد که کشورهای عربی حاشيه خليج فارس در خواست حضور يک نماينده از خود در اين مذاکرات را مطرح کرده بودند.

رهبران کشورهای عربی حوزه خليج فارس همچنين همزمان با برگزاری نشست ژنو در نشست شورای همکاری های خليج فارس که در۷ دسامبر برگزار شد،در بيانيه پايانی اجلاس اعلام کردند : «تمايلات هسته ای ايران را با حساسيت دنبال ميکنند.» آنها همچنين در خواست قبلی خود را تکرار کرده و از کشورهای غربی خواسته بودند که در مذاکرات جديد با ايران ، نقش بيشتری برای کشورهای حوزه خليخ فارس در نظر بگيرند.

اکنون با توجه به اين درخواست کشورهای حوزه خليج فارس برای حضور در مذاکرات آينده که در ترکيه برگزار خواهد شد ،اين سوال مطرح ميشود که حضور کشورهای عربی در اين مذاکرات آری يا نه؟

برای پاسخ به اين سوال ميتوان درابتدا از زوايه کشورهای عربی اين مسله را بررسی کرد که اساسا آيا آنها در برنامه هسته ای ايران ذی نفع هستند يا نه؟ و اگر هستند به چه ميزان ميتوانند وارد موضوع شوند؟

برنامه هسته ای ايران از زوايه کشورهای حوزه خليخ فارس

با نگاهی به اسناد فاش شده از سايت «ويکی ليکس» می توان به عمق نگرانی کشورهای عربی نسبت به برنامه های اتمی ايرانی پی برد.

بر اساس اسناد منتشر شده به غير از سوريه و عراق بقيه کشورهای عربی از برنامه های اتمی ايران ابراز نگرانی کرده و ايران را تهديدی برای خود قلمداد نموده اند.

ملک عبدالله، پادشاه عربستان سعودی تا آنجا پيش رفته که در درخواستی به ايالات متحده امريکا از اين کشور خواسته بود «با بمباران ايران، سر اين مار را در منطقه قطع کند.»

البته او پيش از اين هم در يک ملاقات خصوصی با وزير خارجه ايران، ايران را به دخالت در کشورهای منطقه متهم کرده و گفته بود«ما را ازشر خود خلاص کنيد.»

بر اساس اين اسناد ،پادشاه اردن هم ايران را به اختاپوسی تشبيه کرده بودکه« بايد پاهای او راکه در منطقه دخالت ميکند، قطع کرد.»

اکنون اين سوال طرح ميشود که چرا اين کشورها با وجود مسايل فرهنگی و اجتماعی مشترک با ايران به اين ميزيان از اين کشور نگرانند ؟ ترس از چه دارند که اين درخواست را ارايه داده اند ؟ و آيا اساسا دلايل آنها برای هراس از ايران منطقی است يا ساختگی؟

حال با توجه به شناخت زاويه نگاه کشورهای عربی به ويژه کشورهای عربی حوزه خليج فارس به برنامه اتمی ايران ميتوان گفت که درخواست حضور آنها در مذاکرات هسته ای ايران منطقی و قابل قبول به نظر ميرسد .

اما دلايل منطقی آنها برای حضور در اين مذاکرات چه ميتواند باشد:

۱) همسايگی ايران با کشورهای حوزه خليخ فارس

با توجه به نزديکی جغرافيايی کشورهای حوزه خليج فارس به نيروگاه اتمی بوشهر و دغدغه هايی نظير واقعه چرنوبيل (انفجار نيروگاه اتمی در شوروی سابق) اين دولت ها نگران ايمنی شهروندان خود هستند و اين ميتواند دليل حداقلی آنها برای حضور درمذاکرات باشد.

چرا که هنوز اثرات مضر حادثه انفجار نيروگاه اتمی چرنوبيل در شورروی سابق در شهروندان بعضی از کشورهای اروپايی ديده ميشود.

هرچند مقامات ايرانی بارها به اين کشورها از نظر ايمن بودن نيروگاه اتمی بوشهر اطمينان داده اند اما برخی از منابع، از خاص بودن نيروگاه اتمی بوشهر و ضريب ايمنی پايين ان خبر ميدهند که اين موضوع آنها را نگران کرده است.

۲) برنامه اتمی ايران و تحميل هزينه های سنگين نظامی به اين کشورها

اين کشورها طی چند سال اخير همواره با احساس تهديد از ناحيه ايران ،تاکنون ناچار شده اند ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات نظامی و دفاعی از غرب نمايند و تن به انعقاد قراردادهای سنگين دفاعی بدهند، به گونه ای که تنها يک رقم آن خريد ۶۰ ميليارد دلار تسليحات دفاعی و نظامی از سوی عربستان سعودی از کشور ايالات متحده بوده است.

اين کشورها با خريد تسليحات سنگين از غرب قصد دارند با تقويت ساختار نظامی و بنيه دفاعی خود توازن قدرت را در منطقه به سمت خود متمايل کنند و در نتيجه باعث جذب کشورهای عربی کم قدرت نظامی به طرف خود شوند.

علاوه بر آنکه با تقويت توان نظامی خود، از جذب چنين کشورهايی به سمت قطب ايران جلوگيری کرده و مانع ايجاد شکاف در بين کشور های عربی شوند.

۳) بی اعتمادی کشورهای عربی به امريکا
کشورهای عربی حوزه خليج فارس از طرف ديگر به علت کاهش اعتمادشان به امريکا ،خواهان حضور در مذاکرات هستند، چرا که نگرانند در اين مذاکرات روابط ايران و امريکا بهبود يابد.

زيرا بهبودی روابط ايران با امريکا و کشورهای غربی خود عامل بر هم خوردن توازن قوا به نفع ايران در منطقه است و اين امر ميتواند باعث جذب کشورهای عربی طالب پشتيبان قدرتمند به طرف ايران گردد.

در عين حال که اين موضوع هم ميتواند در بين کشورهای عربی شکاف و جدايی ايجاد کند.

علاوه بر آنکه بهبود روابط ايران با کشورهای غربی ميتواند منافع اقتصادی کشورهای اين حوزه به ويژه کشور امارات به خطر بياندازد ،چرا که تاکنون سود اقتصادی و تجاری انها از عدم روابط ايران با کشورهای غربی تامين شده است .

لذا هراس از اين موضع باعث شده که آنها درخواست حضور در مذاکرات را مطرح کرده تا از نزديک در جريان مذاکرات قرار بگيرند.

از اين روست که در اسناد منتشر شده در سايت «ويکی ليکس» ديده ميشود که سفير امريکا در اردن اعلام کرده که مقامات اردنی اصرار دارند که در مذاکرات ايران با کشورهای غربی ، نبايد هيچ ضرری متوجه قدرت های معتدل عربی بشود.

۴) بی اعتمادی کشورها به رفتار ايران در صحنه بين المللی

بی اعتمادی بسياری از کشورهای جهان و منطقه نسبت به عدم رعايت قواعد بين المللی از سوی ايران ،طی سه دهه گذشته همواره بر فضای ديپلماسی ايران تاثير گذار بوده است.

نقطه شروع آن را هم شايد اقدام دانشجويان خط امام در سالهای اول انقلاب ، در حمله آنها به سفارت امريکا در تهران و تسخير آن و به گروگان گرفتن کارکنان آن برميگردد.

رفتارهای هنجار شکن بعدی ايران هم نهال اين بی اعتمادی را نسبت ايران، به گونه ای پروراند که اکنون اين نهال به درختی تنومندی تبديل شده که بر فضای ديپلماسی ايران باکشوهای خارجی سايه افکنده است.


اما از نگاه ايران
حضور کشورهای عربی حوزه خليج فارس در مذاکرت آری يا نه؟

اما اگر اين حضور را از زوايه نگاه ايران بررسی کنيم، بدون شک پاسخ آن با توجه به قوانين بين المللی و عدم دخالت کشورها در مسايل داخلی کشوری ديگر منفی خواهد بود .

هرچند، چند روز پيش نيز رامين مهمان پرست سخنگوی وزارت خارجه هم اعلام کرد که کشورهای مستقل و موثر ميتوانند در مذاکرات شرکت کنند، اما او در اين مصاحبه بلافاصله به طور ضمنی تاکيد کردکه حضور آنها در مذاکرات زمانی ممکن است که محور مذاکرات درخصوص مسايل مهم بين المللی و بحران های جهانی و مديريت مشترک جهان باشد.

حال دلايل ايران برای مخالفت با حضور اين کشورها چه ميتواند باشد:

۱) روحيه ناسيوناليستی ايرانيها در مقابل کشورهای عربی
اين روحيه ايرانی ها در تمام افراد و حتی مذهبی ها هم ديده ميشود ،همانطور که پيدايش و رشد مذهب شيعه در ايران هم ريشه در همان ناسيوناليست بودن ايرانی در مقابل اعراب دارد .

حفظ و زنده نگاه داشتن زبان فارسی و فرهنگ باستانی ايران هم دليل ديگری بر وجود اين روحيه در ايرانيان است.

لذا وجود چنين فرهنگ نهادينه شده در ايران اجازه دخالت کشورهای عربی به موضوعات مهم کشور را نخواهد داد.

۲)اصرار ايران بر قبولاندن خود بر کشورهای منطقه به عنوان قدرت برتر
اين احساس با دلايلی چون قدمت داشتن ايران به عنوان يک کشور بزرگ در منطقه ، بالا بودن جمعيت آن نسبت به ديگر کشورهای عربی،وسعت زياد آن و ميزان منابع وسرمايه های طبيعی آن در مقايسه با ديگر کشورهای منطقه ميتواند منطقی به نظر برسد .

هرچند پيش از اين هم رژيم محمد رضا شاه پهلوی توانسته بود با لقب ژاندارم منطقه اين موضوع را به کشورهای منطقه بقبولاند و حتی ميتوان در ادبيات شاه ايران هم به خوبی آنرا دريافت ، به گونه ای که يک بار در سخنانش زمانی که ميخواست از « زکی يمانی» وزير نفت آن زمان عربستان و عضو سازمان اوپک سخن بگويد از او به عنوان «آن شيخ ريشو » ياد کرد.

۳) بی اعتمادی ايران به برخی کشورهای عربی
ايران با بی اعتمادی به کشورهای عربی همواره از سازش پذير بودن آنها در مقابل امريکا و کشورهای غربی قدرتمند در هراس است، لذا با صرف هزينه های اطلاعاتی زياد قصد دارد بر اين نگرانی خود غلبه کند و مانع سازش کشورهای عربی با قدرتهای بزرگ شود، چرا که ميداند اگر اين کشورها به قدرت های بزرگ نزديک شوند و سازش نمايند موازنه قدرت در منطقه به نفع آنها تغيير خواهد کرد.

۴) تغيير موازنه قدرت در منطقه به نفع خودش (ايران)
ايران برای تقويت وزنه قدرت وحفظ تناسب قوا به نفع خود در منطقه علاوه بر اينکه دستيابی به سلاح اتمی را برای کشورش يک ضرورت ميداند، معتقد است که اگر از توان نظامی و دفاعی بالائی برخوردار باشد، ميتواند ديگر کشورهای کوچک و ضعيف عربی را با خود هماهنگ کند و به اردوگاه خود بکشاند، ضمن آنکه با اين اقدام ،شکاف ميان اعراب را بيشتر کرده و تسلط خود را بر اعراب بيشتر ميکند.

۵) عدم رضايت ايران از نگاه اين کشورها به غرب برای تأمين امنيت در منطقه
ايران همواره در مذاکرات مستقيم و غير مستقيم خود با اين کشورها از دلبستن کشورهای عربی حاشيه خليج فارس به حمايت کشورهای خارجی برای تامين ثبات و امنيت در منطقه ابراز نگرانی کرده و از کشورهای عربی خواسته است که از حساب بازکردن بر روی کشورهای غربی برای تامين ثبات و امنيت کشورشان پرهيز نمايند.

اما اين کشورها با توجه به اينکه از خود ايران در هراسند، هيچ گاه اعتنائی به خواست ايران نکرده و همچنان نگاه آنها برای امنيت منطقه ،به کشورهای خارج از منطقه دوخته شده است.

۶)خودداری کشورهای عربی از برقراری پيمان های امنيتی با حضور همه کشورهای حوزه خليج فارس
هر چند ايران همواره سعی دارد با انعقاد پيمانهای امنيتی با کشورهای عربی حوزه خليج فارس به اين کشورها نزديک شود، اما بی اعتمادی اين کشورها به ايران، مانع انعقاد پيمانهای امينتی مشترک با حضور تمامی کشورهای حوزه خليج فارس شده است ،علاوه بر آنکه مانورها دفاعی و نطامی ايران که هراز چند گاه برگزار ميشود امکان اين همکاريها را دشوارتر می سازد.

درعين حال که در اين رابطه موضوع اختلاف نظر ايران و امارات بر سر جزاير سه گانه تنب کوچک ،تنب بزرگ و ابوموسی راهم نبايد از ياد برد.

البته در پايان نبايد از نظر دور داشت که خواست اعراب برای حضور يا عدم حضور در مذاکرات تعيين کننده نبوده و اين باز امريکا و کشورهای غربی قدرتمند هستند که دراين مورد تصميم گيرنده هستند و به گفته« لافونتن» شاعر فرانسوی دليل فرد قدرتمند تر، هميشه منطقی تر جلوه ميکند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016