باز هم بالاترين، فرزان فرامرزی

در اين يکی دوماهه اخير، سايت بالاترين باعث بوجود آمدن بحث های بسياری در بين موافقان و مخالفان خود شده است. در چند ماه گذشته، قانون حذف لينک های توهين آميز به اديان از صفحه اصلی، باعث ايجاد بحث های بسيار داغی بين کاربران عضو و حتی غير عضو در بالاترين شده بود.
بعضی از کاربران اين تصميم را سلب آزادی بيان از جانب مديريت بالاترين می دانستند و برخی ديگر، اين حرکت را تصميمی بسيار مفيد در جهت ترويج احترام به عقايد ديگران بر می شمردند. اما روز گذشته، سايت بالاترين دست به اقدامی زده است، که بيشتر به کودتا می ماند تا اعمال مديريت بر سايت!
مسئولان بالاترين در يک حمله گسترده و بی سابقه نه تنها تعداد زيادی از لينک ها را حذف کردند، بلکه به آن هم اکتفا نکرده حسابهای تعداد زيادی از کاربران را نيز بسته اند. گفتنی است مسئولان بالاترين همچنين امکان فرستادن دعوتنامه را نيز از تمامی کاربران گرفته اند.

حذف لينک ها، مسدود کردن کاربران و لغو امکان ارسال دعوت نامه، با هيچ دليلی قابل توجيه نمی باشد. اينکه بالاترين تنها با دعوت نامه عضو می پذيرد، بعقيده بنده، خود نشان دهنده نوعی محدوديت بيان است. اين مکانيزم، يعنی عضويت با دعوت نامه يا طی کردن هفت خوان رستم برای رسيدن به بالاترين، بيشتر شبيهه به پروسه نظارت استصوابی است.
حال آنکه آقای يحيی نژاد، مدير بالاترين، در برنامه پارازيت قسمت ۳۳ در تاريخ ۱۰ دسامبر ۲۰۱۰، در پاسخ به اين انتقاد که چرا بالاترين تنها با دعوت نامه عضو می پذيرد، عوامل فنی و "نبود امکانات بيشتر" را دليل اين رويه می داند و منطقی می داند که "تنها به شکل کم"، اجازه عضويت داده شود. برفرض اينکه سخن، آقای يحيی نژاد صحيح باشد، بايد از ايشان پرسيد، بلاک کردن دعوتنامه های اعضا، بر مبنای کدام منطق صورت گرفته است؟ آيا بازهم نبود امکانات فنی را بهانه خواهيد کرد؟
بنابر گزارش وبلاگ آقای رحيمی، افراد حذف شده اغلب کاربرانی پر طرفدار هستند که با ارسال لينک های مختلف دست به اعتراض به سياست های اخير مبتنی بر سانسور و حذف در بالاترين زده بودند، و لينک های حذف شده نيز لينک هائی هستند که رای کافی آورده و به بخش لينک های پر طرفدار (داغ) رسيده بودند.
در ميان هياهوی افشاگری های ويکی ليکس، بالاترين که يک وب سايت دو دويی جهت اشتراک گذاری لينک مبتنی بر مشارکت عمومی و بر اساس رأی کاربران است، با يک حمله غافلگيرانه! عده ای از کابران را بلاک کرده، تا نشان دهد که آستانه تحمل مديران اين وب سايت چقدر پائين است.
طبق قوانين بالاترين تنها اين کاربران هستند که می توانند نظر و رای بدهند بر همين اساس نتيجه می گيريم که کنترل بالاترين در دست کاربران عضو شده آن است، حال جای سوال دارد که چرا و با چه استدلالی مديريت بالاترين دست به قلع و قمع منتقدان خود زده است؟
يکی از دلايل اقبال بالاترين نزد ايرانيان، روند رو به رشد شبکه های اجتماعی است. شبکه هايی مانند فيس بوک و تويتر که عليرغم فيلتر بودن در ايران، مورد توجه و استقبال گسترده جوانان و حتی بزرگسالان قرار گرفته اند.
در واقع بعد از انتخابات پر حرف و حديث سال ۱۳۸۸، مردم ايران بهترين راه ارتباطی خودشان را با جهان بيرون، در استفاده بهينه از شبکه های اجتماعی دانستند. بالاترين نيز بر همين اساس، بر محبوبيت خويش افزود و با اقبال عمومی گسترده ای روبرو شد.
غالبا در سيستم مديريت چنين سايت هايی، مديران پس از آنکه با اقبال عمومی مواجهه می شوند، سعی در هرچه بهتر کردن سايت برای کاربران می کنند. بهترين نمونه اين قبل سايت ها فيس بوک است که روز به روز بر قابليت ها و امکانات خويش می افزايد تا بتواند رضايت کاربران خود را جلب کند. اما گويا اين روند در نزد مديران بالاترين، معکوس می باشد و آنها بجای بهبود امکانات فنی جهت حضور هرچه بيشتر کاربران در سايت، دست به اخراج و بلاک کردن کابران خود زده اند.
حال سوال اساسی و نکته ی مهم اين است که عکس العمل کاربران باقی مانده چه خواهد بود؟ در حالی که در يک سال گذشته عده ی بسياری از جوانان ايرانی در دادگاههای نمايشی محاکمه و به زندان های طولانی مدت محکوم شدند و عده ای هنوز در زندانند و هنوز مادران عزادار فرزندان شهيدشان هستند که در راه آزادی جان سپردند، پاسخ ما کاربرانی که هنوز بلاک نشده ايم به رفتار ديکتاتور مابانه بالاترين چه خواهد بود؟
اينجا ديگر خيابان نيست، خبری از گازاشک آور هم نيست، دستگيری و زندانی هم نيست، اتحاد را بايد از همين جا و هم اکنون شروع کنيم. همانطور که خود آقای يحيی نژاد هم در مصاحبه شان گفتند، بالاترين چيزی از خودش ندارد، و در واقع همانطور که گفته شد اين ما کاربران بالاترين هستيم که محتوا را ايجاد می کنيم. حال ما می توانيم ديگر محتوايی ايجاد نکنيم. چه اصراری است به ماندن در جايی که ديکتاتور مابانه اداره می شود؟ چه اصراری داريم لينک ها و خبرهايمان را در جايی قرار دهيم، که مديران آن اعتقادی به آزادی بيان و دموکراسی ندارند؟ سايت هايی مشابه بالاترين بسيار زياد هستند؛ می توانيم فعاليت خود را در آنجا پی گيری کنيم.
بايد نشان بدهيم که حتی در فضای مجازی نيز، به هرگونه نقض آزادی بيان و ديکتاتوری اعتراض خواهيم کرد. با تحريم بالاترين، توسط کسانی که حسابشان کماکان باز است، به مديريت بالاترين و البته مديران ديگر سايت ها نشان خواهيم داد، که جامعه ايران، از ظلم و ستم و رفتارهای پليسی در تمامی اشکال آن خسته شده و در مقابل چنين رفتارهايی بی تفاوت نخواهد بود.