گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ده تا پانزده سال حبس برای فعالان اجتماعی سیاسی، دو سال حبس برای عوامل مرگ دکتر زهرا بنی یعقوب، کلمهفرزانه علوی بیش از سه سال از مرگ مشکوک دکتر زهرا بنی یعقوب، پزشک جوان در ستاد امر به معروف همدان می گذرد و عوامل این مرگ تنها به دلیل بازداشت غیر قانونی این پزشک به تحمل مدت کوتاهی زندان محکوم شده اند. زهرا بنی یعقوب، ۲۷ ساله، بیستم مهر ماه سال هشتاد و شش در پارکی در شهر همدان به همراه نامزدش دستگیر و به اداره امر به معروف و نهی از منکر این شهرستان منتقل شد .تنها بعد از گذشت۴۸ ساعت از بازداشت غیر قانونی این پزشک جوان وقتی خانواده برای پی گیری کار او به همدان رفتند، مسوولان بازداشتگاه همدان به آنها اعلام کردند که دخترشان در بازداشتگاه خودکشی کرده است و جسد او را به آنها تحویل دادند . موضوعی که هرگز مورد پذیرش خانواده قرار نگرفت و آنها از همان روزها پی گیری خود را برای قتل مشکوک فرزندانشان دنبال کردند. این پرونده در سالهای گذشته تبدیل به یکی از پرونده های مهم حقوق بشری در ایران شد و بسیاری از فعالان حقوق بشر و زنان درباره آن سخن گفتند. اینکه پزشک جوانی به اتهام همراه بودن با مردی در یک پارک که بعد از مدتی هم معلوم می شود نامزدش بوده دستگیر و سپس در یک بازداشتگاه غیر قانونی به طرزی عجیب کشته می شود و مسوولان بازداشتگاه نیز بدون هیچ مدرک مستندی اعلام می کنند او خودکشی کرده است، برای همه سوال برانگیز و عجیب بود . مردم و فعالان حقوق بشر می خواستند بدانند که چرا نیروهای ستادامر به معروف همدان به این بازداشت غیرقانونی دست زده و سپس نیز چنین پایان دردناکی را برای خانواده یک پزشک جوان ایرانی و تیز هوش رقم زده اند . بعدها با پی گیری های زیاد خانواده زهرا بنی یعقوب مسوولان قضایی از جمله کمیته ستاد حقوق بشر قوه قضاییه نیز در تاریخ ۱۵ اردیبهشت سال ۸۸ قتل مشکوک وی را تایید کرده وخواهان آن شدند که تحقیقات گسترده تری در باره این پرونده انجام شود . نامه این ستاد به امضای سید محمد میر زمانی، معاون دبیر ستاد حقوق بشر اسلامی دراین تاریخ به خانواده و دستگاه های ذی ربط ابلاغ شد . ماجرای دو زهرا-زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب همان روزها، محسن آرمین، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در سخنانی با مقایسه عملکرد مجلس ششم با مجلس هفتم، ضمن افتخار آمیز خواندن کارنامه مجلس ششم، گفت:« ماجرای دو زهرا –زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب- در تاریخ مجالس ایران حالت سمبولیک پیدا خواهد کرد. مرگ زهرا کاظمی که با پیگیری مجلس ششم مواجه شد و مرگ زهرا بنی یعقوب معصوم که گویی در مجلس هفتم خاک مرده پاشیدهاند و حتی یک نفر هم بلند نمیشود تا بپرسد که چه سر این دختر آمده است؟» سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب افزوده بود:« آقا بلند میشود و هیات تشکیل میدهد تا ببیند در هولوکاست که مربوط به ۷۰ سال پیش است، چه شده؛ اگر راست میگویی چرا در مورد مسالهای که در حوزه مدیریت خودت اتفاق افتاده، لام تا کام حرف نمیزنی و هیچ حساسیتی نشان نمیدهی؟ آن وقت میخواهی بدانی ۷۰ سال پیش در اروپا چه اتفاقی افتاده است؟ به همین دلیل است که کسی حرفت را باور نمیکند.» آن روزها خیلی از چهره ها و شخصیت ها، خواهان رسیدگی به پرونده دکتر زهرا بنی یعقوب شدند، حتی گروهی از فرماندهان سپاه در نامه ای از مرگ مشکوک فرزند یکی از همکاران خود اظهار نگرانی کرده و خواهان توجه جدی به این پرونده شدند. مرگ مشکوک این پزشک جوان، مجمع نمایندگان ادوار مجلس را نیز بر آن داشت تا با ارسال نامه ای به رییس وقت قوه قضائیه، خواستار تشکیل هیئت ویژهای برای پیگیری این حادثه شوند.در بخشی از این نامه آمده بودکه« بر اساس اطلاعاتی که از سوی خانواده و افراد مطلع به وکیل متوفی و مراجع ذیربط گزارش شده مشارالیه فردی مذهبی و مقید به رعایت پوشش اسلامی بوده است و پدر ایشان نیز از زندانیان سیاسی قبل از پیروزی انقلاب بوده است .متوفی بر اساس مقررات قانونی میتوانسته از حق آزاده بودن پدرش طرح پزشکی خود را در تهران بگذراند اما به دلیل علاقمندی به خدمت در مناطق دور از پایتخت، همدان را انتخاب میکند. حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و کشته شدن و دستگیری تعداد زیادی از فعالان مدنی و اجتماعی و شهروندان بی گناه این حوادث، توجه به این پرونده را تا حدودی کمرنگ کرد تا جایی که احکام صادره برای عوامل این حادثه بازتاب رسانه ای چندانی نداشت . به گفته وکلای این پروند عبدالفتاح سلطانی و نسیم پراکند، اواخر سال گذشته در نهایت دادگاه فقط برای دو تن از مسوولان بازداشتگاه امر به معروف و نهی از منکر همدان به جرم بازداشت غیر قانونی دکتر زهرا احکام یک و دو سال زندان صادر کرده است . در حالی برای عوامل قتل دردناک یکی از جوانان تیزهوش این کشور چنین حکمی صادر می شود که این روزها هر روز شاهد صدور حکم های سنگین زندان ده تا پانزده سال برای فعالان اجتماعی، مدنی و روزنامه نگاران کشور هستیم. دکتر زهرا چگونه کشته شد ؟ دکتر زهرا بنی یعقوب دانش آموخته دبیرستان تیزهوشان، نفر ۲۳ آزمون سراسری دانشگاهها و فارغ التحصیل دانشگاه علوم پزشکی تهران از حدود هشت ماه قبل از مرگش، در مناطق محرم همدان و کردستان در حال طبابت بود . او به خاطر اینکه پدرش زندانی سیاسی رژیم شاه بود، از طرح خدمت اجباری پزشکان معافیت داشت و حضورش در این مناطق محروم کاملا داوطلبانه بود.پدر وی بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. او به خاطر اینکه پدرش زندانی سیاسی رژیم شاه بود، از طرح خدمت اجباری پزشکان معافیت داشت و حضورش در این مناطق محروم کاملا داوطلبانه بود.پدر وی بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. زهرا ی ۲۷ ساله، روز جمعه ۲۰ مهرماه ۸۶ ساعت ۱۰ صبح در پارکی در شهر همدان به همراه نامزدش توسط ماموران ستاد امر به معروف دستگیر می شود . مسوولان این ستاد بیش از ۲۴ ساعت خانواده زهرا را از جریان این بازداشت بی خبر نگه می دارند تا اینکه ساعت ۱۱ صبح روز شنبه سرهنگ محمد حسین قره باغی با لحنی توهین آمیز با خانواده زهرا تماس می گیرد و ماجرا را به خانواده او اطلاع می دهد . پدر زهرا در همان تماس از او می خواهد که به همدان مراجعه کنند اما قره باغی همچنان با همان لحن توهین آمیز خود به پدر زهرا می گوید که تا فردا آنها را به بازداشتگاه راه نمی دهد و آنها بیهوده خود را به زحمت نیاندازند و این همه راه را از تهران به همدان نیایند . زهرا هم که از سویی دیگر از تماس ستاد امر به معروف همدان با خانواده اش بی خبر بوده درروز دوم بازداشت از آنها می خواهد که اجازه تماس با خانواده اش را بدهند . سرانجام و حدود ساعت پنج بعد از ظهر با دستور قاضی پرونده اجازه تماس صادر می شود اما در آن زمان پدر و مادر نگران زهرا راهی همدان شده اند و در راه هستند زهرا تصمیم می گیرد به تنها برادرش زنگ بزند اما با توجه به اشکال در خط موبایل، تماس تلفنی شان به بیش ازچند کلمه نمی رسد . زهرا با محل کار خود تماس می گیرد و تقاضای دو روز مرخصی می کند تا بیمارانش با درهای بسته درمانگاه مواجه نشوند. این بار برادر زهراست که برای تماس با خواهرش پافشاری می کند و چند بار با ستاد امر به معروف تماس می گیرد تا اینکه دوباره به زهرا اجازه می دهند با برادرش تماس بگیرد . تلفن برادر زهرا ساعت هشت و نیم شب زنگ می خورد.این بار خواهر و برادر فرصت پیدا می کنند چند دقیقه ای ا با یکدیگر صحبت کنند .برادر در گفت و گو با خواهرش احساس می کند او وضعیت روحی خوبی دارد.او در جواب این سوال برادر که می پرسد تو را اذیت نکرده اند ، می گوید نه و فوری اضافه می کند :«کسی بالای سرم ایستاده است.» از آن زمان هیچ کس به درستی نمی داند که در بازداشتگاه همدان چه گذشته است اما همین قدر مشخص است که در گواهی فوت دکتر زهرا زمان مرگش ساعت هشت همان شب ذکر شده است. درحالی که زهرا در ساعت هشت و نیم با روحیه ای مناسب با برادرش صحبت کرده است و همین موضوع از همان ابتدا فرضیه خودکشی این پزشک جوان را زیر سوال می برد .پرینت مکالمات تلفنی که پس از ماهها دوندگی پدر زهرا در اختیار دادگاه قرار می گیرد، تایید می کند که زمان مکالمه تلفنی زهرا با برادرش نیم ساعت پس از زمانی است که پزشکی قانونی همدان به عنوان زمان فوت وی ذکر کرده است. بعدها پزشک قانونی همدان گواهی فوت را تغییر می دهد و این بار در تاریخ آورده می شود که زهرا در صبح آن روز خودکشی کرده است. این در حالی است که دوبار تماس زهرا بر گوشی تلفن برادر ثبت شده و پرینت مکالمه ها نیز موجود است . پدر و مادر زهرا ساعت ۱۰ همان شب به همدان می رسند .اما در مقابل بازداشتگاه با عجیب ترین توهین ها مواجه می شوند . یکی از اعضای ستاد امر معروف به پدر زهرا می گوید از نظرما دختر تو صلاحیت پزشک بودن در این مملکت را ندارد . این فرد یک هفته پس از خاکسپاری زهرا، با خانواده عزادار تماس می گیرد و با انواع تهدیدها از خانواده بنی یعقوب می خواهد پرونده را پیگیری نکنند . پدر زهرا هنوز از یاد نبرده است که سرهنگ قره باغی، رییس ستاد امر به معروف همدان چند ساعت پس از وقوع این فاجعه با خنده با او روبرو می شود و می گوید :«برای پیگیری وضع دخترت به آگاهی برو ،نه !برو دادسرا ،نه !بهتر است بروی پزشک قانونی.»او از همان جا با خنده و شوخی و بدون نگرانی از مرگ تلخی که در حوزه تحت نظارتش اتفاق افتاده بود، پدر پیر زهرا را به پزشک قانونی می فرستد و حادثه ای ناگوار را برای خانواده این گونه بازگو می کند. هر آنچه پس از این برای این خانواده می گذرد تلخ است ، گریه و غم و رنجی که با وجود گذشت سه سال ازاین حادثه هنوز کمرنگ نشده است .خانواده زهرا هرگز از یاد نمی برند که موقع خاکسپاری پیکر فرزند عزیزشان، از بینی و گوشش خون جاری بوده است موضوعی که خانواده و هم حاضران در مجلس یادبود او را به شدت منقلب می کند. خانواده زهرا همان موقع با چند پزشک متخصص تماس می گیرند و همگی تایید می کنند که کسی که حلق آویز شده باشد به هیچ وجه گوش و بینی اش خون ریزی نمی کند و این تنها از نشانه های ضربه مغزی است. خانواده زهرا پس از آن برای بررسی احتمالی ضربه مغزی تقاضای نبش قبر می دهند و با اینکه با این کار موافقت می شود با توجه به وضعیت روحی و جسمی مادر زهرا ا خانواده از این کارانصراف می دهند . آنچه در روزهای بعد بر این خانواده می گذرد پی گیری این پرونده است. پدر یک روز هم آرام نمی نشیند و بارها و بارها به دادگستری ،قوه قضاییه ، بیت رهبری ،نهاد ریاست جمهوری مراجعه می کند و مراجعه می کند .
حکم نهایی دادگاه ۴۶ تجدید نظر استان تهران به ریاست قاضی غلامرضا موحدیان در تاریخ ۲۸ بهمن ماه سال ۸۸ به خانواده زهرا بنی یعقوب ابلاغ شد. بر اساس این حکم محمد حسین قره باغی، رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر همدان به “اتهام جعل در اسناد “و “اتهام بازداشت غیرقانونی” و همچنین به اتهام استنکاف از انجام دستور قضایی به دوسال زندان و شش ماه انفصال از خدمات دولتی محکوم می شود . حسن مستقیمی دیگر عضو ستاد امر به معروف و نهی از منکر همدان که از نیروهای بسیج این منطقه هست و زهرا را در پارک دستگیر کرده بود نیز به اتهام “توقیف اشخاص بر خلاف قانون در جرم غیر مشهود” به یک سال حبس محکوم می شود. آنها هم اکنون در زندان همدان به سر می برند اما پرونده اتهام قتل آنان و دیگر شرکا با اعلام برائت قاتلان با وجود این همه سند و مدرک برای همیشه مختومه اعلام شده است . پیکر دکتر زهرا در قطعه ۲۵۴ بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده، جایی که این روزها به مقر دایمی مادر و پدر زهرا تبدیل شده است وبیشتر روزهایشان را در کنار مزار عزیزشان می گذرانند . Copyright: gooya.com 2016
|