گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! از جنبش زنان، بد دفاع نکنيم! نامه انتقادآميز رامين ناصح به شادی صدرنفرت و انزجار از يکديگر، نتيجهای جز ايجاد نفرت در طرف مقابل و پيچيدهترشدن اين ماجراها ندارد. بنابر اين چنانچه خرد با مهر و محبت انسانی بهجای نفرت و انزجار بهکار گرفته شود، بهتر میتوانيم با موضوعات دشوار و حتا غامضترين مسائل روبهرو شويمدوست ديرينهام، سرکار خانم شادی صدر مصاحبه شما با برنامه «پارازيت» بسيار برای ما مفيد و مشتمل بر نکات ارزنده و آموزندهای بود. به نظرم اگر بيشتر مردم همچون شما میانديشيدند و به آرمان عدالت و برابری باورمند بودند، دنيای بسيار زيبايی داشتيم. مسئله حقوق بشر و به ويژه حقوق زنان که جنابعالی سالهاست با همت والا و عزم راسخ خود، پيگير آن هستيد، نياز زمانه ماست و روشنگری و تبليغ تفکر متعالی برابری کليه انسانها صرف نظر از «مليت»، «مذهب»، «طبقه اجتماعی» و البته «جنسيت» آنها، مؤثرترين راه حرکت به سوی «عدالت جهانی» و در نتيجه «صلح و ثبات و امنيت پايدار» است. بنابراين تلاشهای شما و ديگر زنانی که در اين عرصه کوشا هستيد، ستودنی و قابل تقدير است. اما چند جمله از اين مصاحبه، هرچند با زيرکی بکار رفته توسط آقای کامبيز حسينی از زبان شما شنيده شد، انگيزه ساز اين بود که نکاتی انتقادی را يادآور شوم که فکر میکنم میشايد که از سوی فعالان جنبش زنان مورد توجه قرار بگيرد. دوستان ما در کانون آينده نگری متن اين مصاحبه را به طور کامل پياده کرده و در حال بررسی و ارزيابی آن هستند. در قسمتی از مصاحبه مذکور، چنين آمده است: و اما عرايض بنده: اما عاملان خشونت عليه زنان فقط مردان نيستند و از گزاره اول نمیتوان گزارههای بعدی را نتيجه گرفت. اگر نفرت و تنفر و قهر و کينه واکنش مطلوب و صحيح به اينگونه رويههاست (که درباره آن خواهم نوشت)، بايد نسبت به همه مردان و زنانی نفرت داشته باشيم که در خشونت جنسی، آزار جنسی کودکان و مسئله جنگ نقش آفرين هستند. نبايد در مسير مقدس ظلم ستيزی و برابری خواهی، ميان مردان و زنان مرزبندی و صف بندی کنيم و اينگونه القا کنيم زن و مرد دشمن يکديگرند و ۷۰ درصد مردان ظالم و خشونت طلب و همه زنان تحت ستمند. قطعا آمار مردانی که خشونت بخرج میدهند، بيشتر است. اما تعداد مردان ايرانی که به ارزشهای عرفی دنيای مدرن آگاهند، بسيار بيشتر از ۳۰ در صد شماست. اينگونه صف بندیها و پررنگ کردن هويت جنسی و رويارو قرار دادن دو جنس، تضعيف کننده هويت مدنی و انسانی است. و يقينا به سود جنبش زنان نيست. تورقی سطحی و گذرا بر آرشيو جرايد و تارنماهای ايرانی در چند سال اخير، توجه ما را به تيتر بعضی اخبار جلب میکند: اينگونه تيترها و گزارشها را در روزنامهها بسيار میخوانيد. اما نمونههای بيشتری از عملکرد ناشايست مردان نيز قابل ذکر است. سخن در اينجاست که بجای رويارو قرار دادن زنان و مردان در دو سوی جبهه با آن تحليلها و ادبيات غليظ فمينيستی، میبايد به ياری افراد تحت ستم، چه زن و چه مرد، عليه ظالمان و پايمال کنندگان حقوق انسانی افراد جامعه بپردازيم و بدون هيچ تعصب ملی، مذهبی و جنسيتی، عدالت و برابری کامل را مطالبه نماييم. البته ما نمیتوانيم هويتهای ملی، مذهبی و جنسيتی را از بين ببريم يا ناديده بگيريم. اما بسيار مهم است که بخاطر داشته باشيم «هويت انسانی و مدنی» بر همه هويتهای ديگر ارجح است. بسياری فعالان فمينيستی واقع گرای ايرانی نيز اين امر را پذيرفتهاند. بسيار لازم و مهم است که جنبش برابری خواهانه ايران مردان باانصاف، اخلاق گرا و خوش فکر را هم جذب کند. بسيارند مردانی که عميقا به آرمانهای اصيل جنبش زنان اعتقاد دارند و برای آن میکوشند و در کمپينها و برنامههای مختلف زنان حضور فعالانه و گاه ايثارگرانه دارند و بسياری هزينهها را به جان خريدهاند. کما اينکه بسيارند مسلمانانی که از حقوق مسيحیها، يا سرمايه دارانی که از حقوق کارگران، يا مرکز نشينانی که از حقوق استانهای محروم دفاع میکنند، و... ۴. به زعم ما آينده نگرها، اگر میخواهيم در آينده، انسانيت خوشبختتر و جامعه سالمتر و مناسبات عادلانهتری داشته باشيم، میبايست ريشه مشکلات را از ميان برداريم. نفرت و انزجار از يکديگر، نتيجهای جز ايجاد نفرت در طرف مقابل و پيچيدهترشدن اين ماجراها ندارد. بنابراين چنانچه خرد با مهر و محبت انسانی بجای نفرت و انزجار بکار گرفته شود، بهتر میتوانيم با موضوعات دشوار و حتی غامضترين مسائل روبرو شد. به قول دالايی لاما «دشمنان راستين ما، احساسات منفی انسانی همچون کينه و نفرت و رشک هستند که به راستی آينده ما و خوشبختی ما را تباه میسازند...» (زندگی در راه بهتر، ص۸۷). احساسات و تفکرات نادرست، رفتارها و اقدامات نادرست را هم در پی دارند، و در اين باره بحد کافی گفته و نوشتهايم. به هر روی نفرت يا تنفر يک واژه احساسی است و بکار بردن آن، در شأن يک فعال مدنی که با رويکردی علمی به مسائل مینگرد نيست. سرکار خانم صدر؛ با وجود تمام آنچه گفته شد، غلبه برخی تفکرات سنتی و شبه مدرن ضد زن در جامعه، و رفتارهايی که بر پايه اين تفکرات اعمال میشود، برای ما فعالان آينده نگر بسيار نگران کننده است. مشکل هم فقط در قوانين ما نيست. بايد توجه داشت اگر در پارلمان انگليس ۱۶۰ نماينده زن وجود دارد و در مجلس ما ۱۰ زن، اين موضوع ديگر متوجه قوانين نيست. چرا که حق انتخاب شدن و انتخاب کردن برای زنان به رسمت شناخته شده، ولی عدم احراز جايگاه مناسب با تحصيلات و فهم و شعور زنان ما، در مجلس شورای اسلامی، به فرهنگها و باورهای غلط در بين مردان و نيز خود زنان بازمیگردد. در حقيقت، مشکل عمده ما فرهنگی است. برای مرتفع ساختن اين مشکل، میبايد همه انسانگرايان آستين همت بالا بزنند و فارغ از تعصبات و مرزبندیهای کاذب، کوششی خستگی ناپذير و مداوم و مستمر برای ارتقاء سطح انديشه و فرهنگ جامعه و فراگير ساختن انديشههای انسانی آزادانديشانه، برابری خواهانه، و قوام بخشيدن به هويت مدنی و انسانی را در پيش بگيرند و با فعاليتهای مناسب و سودمند، نه فقط در زمينه حقوق زنان، بلکه در زمينههايی چون روانشناسی زنان، بهداشت و تغذيه زنان، کارآفرينی زنان و... يعنی با بهره گيری از تفکر سيستمی و تخصص بين رشتهای، نسبت به کاهش رنجها و آلام اين نيمه اجتماع، اهتمام ورزند. در اين ميان، بايد از اشتباهات تاکتيکی که میتواند نيمی از جامعه را خواه ناخواه به جبهه گيری عليه جنبش زنان سوق دهد، احتراز کنيم و دست در دست هم و پا به پای يکديگر، برای اعتلای شأن حقيقی «انسان» در گيتی، که در عدالت و صلح جهانی متبلور میشود، گامهای استواری را برداريم. ارادتمند شما، Copyright: gooya.com 2016
|