یکشنبه 4 اردیبهشت 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

لیبی: بازگشت استعمار با سر پوش حمایت «انسان دوستانه»، عیسی صفا

رهبران فرانسه ، آمریکا و انگلستان اکنون دیگر علنی سرنگونی رژیم قذافی را هدف تهاجم نظامی خود به لیبی معرفی می کنند. هم اکنون مشاوران نظامی انگلستان در لیبی هستند. فرانسه و ایتالیا هم مشاوران نظامی خود را گسیل خواهند داشت. توپهای ضد هوایی و انواع دیگر اسلحه مخفیانه در اختیار اپوزسیون قرار گرفته است. آمریکا کمک مالی به اپوزسیون را هم تصویب کرده است. اکسل پونیاتوفسکی پرزیدنت کمیسیون وزارت امور خارجه فرانسه در تاریخ 19 آوریل از ناتو خواست است که نیروهای نظامی زمینی به لیبی بفرستد. اتحادیه اروپا نیروی لوژستیکی بزرگی را برای مداخله بیشتر در لیبی به کار گرفته است.

تجاوز نظامی با پشتوانه شورای امنیت سازمان ملل با ظاهر « دفاع از شهروندان» در مقابل خشونت رژیم قذافی ممکن شد. این اولین بار نیست که شورای امنیت سازمان ملل زمینه ساز حقوقی جنگ و تجاوز شده است. حمله دوم به عراق هم با استناد به قطعنامه شورای امنیت دردر گیری نظامی دور اول قدرتهای بزرگ با عراق انجام گرفت. فقط مردم فریبان می توانند ادعا کنند که سازمان ملل متحد جای عادلانه ای برای دفاع از حقوق ملل است. سازمان ملل بعد از فروپاشی شوروی به جولانگاه قدرتهای امپریالیستی تبدیل شده است. اززمان حمله قدرتهای بزرگ امپریالیستی به یوگسلاوی نظریه ای به نام « مداخله مثبت » به زراد خانه توجیهات نظری تجاوز گران اضافه شد. نام عملیات نظامی هم به « عملیات جراحی » تغییر ماهیت داد.

از مفاهیم مهمی که در زرادخانه ایدیولوژیک سرمایه داری جهانی شده برای توجیه تجاوز با سایر کشورهای ضعیف ساخته و پرداخته شده است مالاندن حق حاکمیت ملی ، دولت و حق تعیین سرنوشت ملل در برابر جهانشمولی « حقوق بشر» و دمکراسی است. « دیکتاتورها باید بدانند که حقوق بشر امری است جهانی و فراتر از حاکمیت ملی ». این جمله از بیانیه سازمان فداییان اکثریت برداشته شده است که با تاخیر چند هفته ای بعد از حمله به لیبی صادر شده است. مضمون مشابهی این بار در بیانیه سازمان اتحاد فداییان دیده می شود: « صدور قطعنامه 1973 از جمله انعکاس بیداری افکار عمومی جهانی در عصر جید است ». هر دو سازمان برای توجیه توافق اولیه اشان برای حمله قدرتهای امپریالیستی به لیبی، از مفهومی جعلی و ساخته شده به وسیله تجاوزگران به نام « جامعه بین المللی» در بیانیه اشان استفاده کرده اند. روشن است جامعه بین المللی همان سازمان ملل نیست. در این صورت نیازی به اسمی دیگر نبود. جامعه بین المللی نام مستعار قدرتهای امپریالیستی به اضافه مزدورانشان است. تاریخ اندیشه ها تکرار می شوند. این دوسازمان با پشت کردن به اندیشه های کمونیستی و دگردیسی به سوسیال دمکراسی از درک ماهیت امپریالیسم و تجاوزگری آن عاجز مانده اند. همان گونه که سوسیال دمکراتهای برخی از کشورهای امپریالیستی از درک ماهیت جنگ اول جهانی ناتوان مانده بودند .

تجاوز امپریالیستی به لیبی اکنون محکی است برای دریافت اساس فسفه سیاسی گروهای مختلف در ایران و جهان. بسیاری از جریانات سیاسی ایران تا کنون نتوانسته اند موضع و سیاست روشنی در برابر پایمال شدن حق حاکمیت ملی خلق لیبی در پیش گیرند. مثلا هر دو جریان سازمان راه کارگر ( هییت سیاسی و کمیته مرکزی) تا کنون به عنوان سازمان بیانیه ای در باره لیبی منتشر نکرده اند. اکنون به نظر می رسد این سوال و نگرانی کاملا مشروع است که اگر سناریوی مشابهی برای ایران پیش بیاید موضع نیروهای سیاسی و اپوزسیون ایران چه خواهد بود؟از این جهت پیگیری مواضع نیروهای ایرانی در باره لیبی هشدا ر دهنده است. قیمت اشتباه در باره سیاست نیروها نسبت به شرایط بین المللی جدید، از دست رفتن میهن خواهد بود إ



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


جهان بدون شوروی ، جهانی بهتر از جهان با شوروی نیست إ در چه جهانی زندگی می کنیم؟ جهانی که دمکراسی و حقوق بشر در آن پیشرفت کرده اند؟ یا جهانی که قدرتهای امپریالیستی به بهانه دمکراسی و حقوق بشر دوباره استعمار سیاه و کهن را زنده می کنند؟ هوشمندی زیادی لازم نیست تا سیاست یک بام و دو هوای قدرتهای امپریالیستی در برخورد به دمکراسی و حقوق بشر مورد مشاهده قرار گیرد. عربستان سعودی با اشاره مستقیم دولت آمریکا نیروهای نظامی برای سرکوب جنبش مردم بحرین به حرکت در آورده است. ماهیت امپریالیسم نه تنها تغییر نکرده ، بلکه با بحرانها و کمبود انرژی در چشم انداز نزدیک و بدون رقیب و مهارو لگام ، ارتجاعی تر شده است. فروپاشی شوروی فقط یک برنده داشت : سرمایه داری انحصاری در قالب امپریالیسم جهانی شده إ هر آیینه کسانی ویا جریاناتی فروپاشی شوروی را در روند دمکراتیزه شدن چهره جهان تحلیل کنند از درک دوران تاریخی جهانی کنونی باز خواهند ماندو با واقیعتهای مشخص در تضاد دایمی قرار خواهند گرفت.

از جنبه های دیگر حوادث لیبی نقش اپوزسیون در مبارزه با رژیم قذافی ونوع نگرش آنها به مداخله امپریالیستی است. در صفوف مردمی اپوزسیون لیبی، نیروهای ارتجاعی سلطنت طلبها و روسای قبایل چهره اپوزسیون لیبی را مخدوش و مبهم ساخته است. قدرتهای امپریالیستی با توجه به همین ابهام و وجود نیروهای ارتجاعی و مزدور به طمع حمله نظامی به لیبی افتادند. اینجا چون جاهای دیگر، پیوند تاریخی ارتجاع داخلی با قدرتهای امپریالیستی مشخص می شود.تکیه بر تضادهای فرعی قومی ، قبیله ای و مذهبی برای یار گیری از شگردهای دایمی امپریالیسم است. اگر اپوزسیون لیبی در اتحاد با امپریالیسم جهانی در نهایت موفق شده و قدرت دولتی را بدست گیرد مهر خیانت تاریخی را برخود حمل خواهد کرد. یک ضرب المثل فرانسوی می گوید : انتقام غذایی است که« سرد » خورده می شود إ


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016