گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بنی صدر و فرمان او، مبنی بر از پای در نياوردن "پوتين ها"، حقيقتی که لباس دروغ پوشيد، ج. پاکنژاددروغ و افترا از قديمی ترين ابزارها برای ترور شخصيت است که دستمايه زور پرستان قرار ميگيرد. اما تکرار يک دروغ خواه عمل و يا نقل قولی، از سوی دو دسته صورت ميگيرد. يکی از سوی افرادی که هدفی خاص را دنبال ميکنند و يا بدان مامورند و ديگری از سوی نا آگاهانی که در اثر تکرار، دروغ را راست پنداشته اند. اما بدترين نوع دروغ، دروغی است که بخشی از حقيقت را در بر ميگيرد و در اثر تکرار، دروغ پرده بر حقيقت ياد شده می شود و جای آن را می گيرد. نقل داستان پوتين پاسداران هم از اين نوع است. دور تر بدان ميپردازم. در محيطی که سانسور حاکم باشد قربانی دروغ کمتر فرصت می يابد پاسخ در خور را بدهد و يا اگر هم فرصتی بيابد و حقيقت را اظهار کند، حقيقت در ميان قيل و قال زور پرستان گم می شود. اگر هم او بر اظهار حقيقت اصرار بورزد و دروغ درغگويان افشا بگردد، آنها همچنان به تکرار دروغ ادامه می دهند. از جمله اين دروغها که ابتدا از سوی جماعتی با طرز تفکر توتاليتری و با هدفی خاص بر سر زبانها افتاد داستان معروف فرمان آقای بنی صدر به عنوان رئيس جمهور و فرمانده کل قوا يعنی مسئول حفاظت و ضامن امنيت و تماميت ارضی ايران به نيروهای مسلح است که حق ندارند تا کردستان پاکسازی نشده است، پوتين ها را از پای در بياورند. اين دروغ طی بيش از سی سال دستمايه اخلاق ستيزان و زورپرستان بسياری شده و حتی از سوی رهبران سازمانهايی که خود ميدانستند و آگاه بودند که اين ساخته، دروغی بيش نيست، تکرار شده است. اما، حقيقت را نميشود همواره با دروغ پوشاند. به يمن گسترش وسايل ارتباط جمعی از جمله اينترنت امروز به آسانی ميشود دروغ گويان را رسوا کرد و از عاملين انتشار چنين دروغی پرسيد سود شما در اشاعه آن چه بوده و چيست؟ گرچه ميدانم که اين سئوال پاسخ دهنده ای نخواهد داشت. روش آقای بنی صدرهمواره عدم زور و ابزار او در وحله اول بحث آزاد به منظور خشونت زدايی بوده است. استفاده از نيروی قهريه را فقط در حد رفع تجاوز زورگو مجاز ميداند، حتی به هنگام دفاع از خاک و ناموس وطن، زمانی که توسط نيروهای صدام مورد تعرض و تجاوز قرار گرفت، او از اين قاعده خارج نشد و حاظر نشد اجازه مقابله به مثل (حمله به شهرهای عراق) را به نيرو های مسلح ايران بدهد. در اوج جنگ از آزادی ها و بحث آزاد دفاع کرد. در مورد کردستان نيز او از اين قاعده پيروی کرده است: بنا بر اسناد موجود، از جمله مصاحبه های رهبران وقت حزب دموکرات کردستان، بخصوص شهيد قاسملو و هم چنين اعلام رسمی پذيرفته شدن طرح خودمختاری پيشنهادی از سوی هيئت اعزامی کردستان، از سوی رئيس جمهوری، طرح مذکور با اصلاحاتی که در آن، بعمل آمده بود، پذيرفته شده بود. اما عده ای که صلح در کردستان را در سود خود نمی يافتند، خواه در مرکز و خواه در کردستان، مانع از اجرای آن شدند و با جنگ افروزی به نا امنی دامن زدند. سازندگان دروغ «پوتين ها را...» ازتناقض آشکاری که در اين دروغ است غافلند. به مناسبت حضور آقای بنی صدر در برنامه پارازيت، مجددا دستگاه دروغ پراکنی را به راه انداخته اند و در صفحه فيس بوک اين برنامه، اين بار دروغ را به صورت سئوال طرح کرده و می پرسند: « لطفا از آقای بنی صدر بپرسيد که چرا ايشان فرمان حمله به کردستان را در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ صادر کرد و به پاسدارها گفت تا پاکسازی کردستان از مبارزان راه آزادی پوتين هايشان را باز نکنند؟» اين سوال به روايت های مختلف بارها تکرار شده است. اين همان دروغی است که بارها در جلسات بحث آزادهای مختلف به منظور تغيير جهت دادن به موضوع بحث اجتماع و تخريب و ترور اخلاقی بکار رفته است. در برنامه ای که رسما از سوی حزب دموکرات کردستان به مناسبت سالگرد شهيد قاسملو در وين بر گزار شد و رهبران حزب از آقای بنی صدر به عنوان ميهمان ويژه دعوت به عمل آورده بودند، با بد اخلاقی تمام در قالب دو مصاحبه مطرح کردند و بر روی اينترنت قرار دادند. اما تناقض اين دروغ: آقای بنی صدر در۲۸ مرداد ۵۸ سمتی نداشت تا چنين فرمانی را صادر نمايد. او در ۵ بهمن ۵۸ در انتخابات رياست جمهوری اکثريت قاطع آراء را کسب کرد و رئيس جمهوری و سپس فرمانده کل قوا شد. آقای بنی صدر درفروردين ۵۹، در اجتماعی به مناسبت بزرگداشت روز جمهوری در ميدان آزادی، خطاب به مردم حاضر و عموم مردم ايران سخنانی ايراد کرد که متن آن در روزنامه ها از جمله کيهان و اطلاعات ۱۴ فروردين ۵۹ درج شد. در اين سخنرانی است که فرمان از پای در نياوردن پوتين ها را به نيروهای مسلح ميدهد: « ....در آذربايجان غربی کسی که ياغيگری پيشه کرده و عدهای را به گروگان گرفته، از جمله فرماندار خوی، ديروز در کميسيون امنيت ملی اين مساله گفته شد و آنها سه روحانی فرزند پيغمبر را کشتهاند و ۶ نظامی را تهديد کردهاند اگر تا ۲۴ ساعت پادگانهای ژاندارمری را منحل نکنيد و گروگانهای ما را رها نکنيد ما گروگانهای شما را خواهيم کشت. در آنجا گفته شد که مبادله انجام بگيرد، من مخالف بودم. اگر رئيسجمهور شما را هم به گروگان گرفتند، شما حق نداريد تسليم منطق دشمن شويد. بنا براين اگر آنها تهديد خود را اجرا کردند «انالله و انا اليه راجعون» ما آن گروگانها را شهيد ملت تلقی میکنيم. اما از همين لحظه ارتش حق ندارد پوتين از پا درآورد مگر آن که آن خطه را از وجود اين ياغیها پاک کند». مردم ايران بارها ثابت کرده اند که هر گاه به دور از فشار ها و در محيط آزاد انتخاب کرده اند، منتخبشان در خط استقلال و آزادی بوده است. دو اصلی که ضامن بقای ايران و عبور از کوران حوادثی بوده است که هر کدامشان کافی بوده تا ملتی از پای در بيايد. اتکای به رای و وفاداری به اصولی که برای اجرای آن اعتماد عمومی را جلب کرد و وفای به عهد، او را ملزم کرد تا به منظور دفاع از حقوق مردم در برابر زورگويان ولو رهبری وقت، آقای خمينی بايستد. او در مقام رياست جمهوری، خود را ضامن امنيت تمامی ايرانيان از موافق و مخالف ميدانست. بدين سبب بود که در بحبوحه در گيری ها در کردستان، زمانی که احزاب مسلح کرد، کومله و حزب دموکرات به او پيغام دادند که حاضرند اسلحه های خود را زمين بگذارند، او چون نتوانست تامين لازم را از آقای خمينی برای حفظ جان آنها بگيرد به آنها گفت اگر اسلحه خود را زمين بگذاريد، همه شما را خواهند کشت. حال هيچ معلوم نيست چرا کسانی که آن دروغ آشکار را در باره فرمان ايشان به کردستان ساخته اند، چشم خود را بر اين واقعيت آشکار بسته اند و می بندند. ياد آور ميشوم که در جلسه ای که در ۲ مه ۱۹۹۲ در برلين، در خانه فرهنگها، برگزار شد و آقای بنی صدر سخنران آن بودند، دهکردی که بعدها، در رستوران ميکونوس قربانی ترور رژيم جمهوری اسلامی شد، از قول دکتر قاسملو به اين حقيقت شهادت داد، اما هرگز از سوی رهبران و يا ديگر اعضای سازمانهايی که ميتوانستند قربانی و به مسلخ بروند، اين حقيقت مورد اشاره قرار نگرفته و نميگيرد. درخاتمه بخش هايی از سخنرانی آقای بنی صدر را در فروردينماه ۵۹ که به گروه های مسلح و همچنين کردستان مربوط است به نقل از روزنامه کيهان که خود صفحه ای از تاريخ است، نقل می کنم: سيد ابوالحسن بنیصدر اولين رئيسجمهور ايران، ظهر سه شنبه در مراسم سالروز برقراری جمهوری اسلامی ايران، سخنان مهمی ايراد کرد. رئيسجمهور ايران در خصوص مسايل سياسی، اقتصادی، نظامی و نيز چگونگی مبارزه ايران با امپرياليسم آمريکا، درگيریهای آذربايجان غربی و همچنين کردستان به تفصيل سخن گفت. بنیصدر در سخنرانی طولانی خود همچنين خط مشی جمهوری اسلامی را از جهات گوناگون روشن ساخت. «سپاس خدا را و تشکر از شما ملت بزرگ که دعوت مرا پذيرفته و بدون نشانههای گروهی و شعارهای دستهای در چنين اجتماع بزرگی حاضر شديد. امروز صحبت من طولانی میشود و قرار گذاشتيم که هر ۱۵ روز يکبار از راديو و تلويزيون گزارش امور را به شما بدهم. پيش از اينکه من سخن خود را آغازبکنم از همه شما دعوت میکنم که سکوت کنيد و برای شهدای انقلاب اسلامی فاتحهای بخوانيد. اما اوضاع کشور را از مسايلی که پيام اول فروردين امام به آنها توجه کرده بودند شروع مینمايم. مساله اول که مورد توجه ما است در سال جديد مساله امنيت کشور و توليد است. اما در باره امنيت، همه شما خواهران و برادران میدانيد که امنيت را بايد به وسيله کار برقرار کرد و وسايل کار ما يکی از قوای انتظامی هستند. اين است که من خود به کار تنظيم اين قوا مشغول هستم من فرماندهان سپاه را به دفتر خودم خواندم و در آنجا درباره نظم در داخل سپاه و نقش سپاه انقلاب صحبت کردم. اين طور قرار شد که آنها خودشان صحبت کنند و نتيجه را به من بگويند تا براساس آن دستورالعمل صادر شود. آنان سپس گفتند که حرفهايشان را زدهاند و به قرآن مجيد سوگند ياد کردهاند که عمل بکنند و نظم و انظباط را در داخل سپاه به وجود بياورند و سپاه را آماده کنند تا وظايف انقلابی خود را برعهده بگيرند. من اميدوارم که تمام افراد سپاه بدانند که اين قسم را که فرماندهان آنان ياد کردهاند، آنها هم متعهدند و در سراسر کشور بايد به سوگند فرماندهان وفادار باشند. همه بايد بدانند که وظايف بزرگی در داخل کشور در مقابل توطئههای ضد انقلاب دارند و بايد در اموری که در حوزه و عمل صلاحيت آنها نيست وارد نشوند و اگر از حوزه صلاحيت خود بيرون بروند، دو فساد به وجود میآيد. يکی آنکه سادگی و شفافيت سپاهی از بين میرود و ديگر اين که در دستگاهها وارد میشوند و کشمکشها آنها را خرد میکند که سپاه همچنان مورد مهر و محبت مردم باقی باشد و به وظايف انقلابی خودشان اکتفا بکنند. چون من تعهد سپردهام که هر وقت در جايی افرادی از وظايف خودشان بيرون بروند، فرماندهان سپاه آنها را تنبيه جدی بکنند برای اين که در نظر ما سرباز مسلمان بيشتر از هر کس ديگری در خور است که نظم و انظباط را رعايت بکنند. رئيس جمهور سپس گفت از همه در ارتش میخواهم که نظم و انظباط را رعايت کنند و به ما بايد کمی مجال داده شود تا صداقت خود را ثابت کنيم و چون برای انقلاب خود، يک نقش جهانی و برای ارتش يک نقش جهانی قائل هستيم و بايد در درون خود و در سازمان خود تجديد به عمل بياوريم تا بتوانيم اين نقش را داشته باشيم. برای شهربانی و ژاندارمری و کميته انقلاب در شهرها، چون امنيت کشور بر عهده من قرار گرفته است از آنها خواستهام در حضور شما آنچه را که خواستهام، میگويم. به نظر من افراد کميتهها آنها که لياقت انقلاب اسلامی را از خود نشان دادهاند، بايد در شهربانی جذب شوند. اگر افراد کميتهها خوب هستند و مومن به انقلاب هستند بايد اين خدمت را بپذيرند. دکتر بنیصدر سپس گفت درباره دادگستری و دادگاههای انقلاب طبق رهنمود امام دستورالعمل نوشته و فرستاده میشود. پس از آنکه کارهای انجام شده در اين زمنيهها به اطلاع شما رسيد. سپس به وعدههايی که در انتخابات رياست جمهوری به شما مردم عرض شده بود میپردازم. غالباً سوال میشد به گمان اينکه من آزادی گرا و ليبرال هستم و وانمود میکردند که قاطعيت انقلابی در کار نخواهد آمد. بنابراين در کردستان، در گنبد و در جاهای ديگر، اگر کسانی باشند که بخواهند از فرصت سوءاستفاده کنند و در اين نقاط، مسلحانه يا غيرمسلحانه امنيت و يک پارچگی کشور را به خطر بياندازند، من آنها را به بحث دعوت خواهم کرد و جواب گلوله را با حرف خودم خواهم داد. از وقتی که من به رياست جمهوری انتخاب شدهام و هنوز مسووليتهای خودم را به عنوان رئيسجمهوری آن طور که دلخواه من است برعهده نگرفتهام. ما هم در گنبد و هم در کردستان با قاطعيت در برابر هر توطئهای ايستادهايم. حضور من در شهر گنبد و اجتماع عظيم مردم آن سامان و وعده ما در باره زمين و اصلاحات و عمران اقتصادی که با آنها در ميان گذاشته شده و معلوم شد که مردم آن سامان، خواهان امنيتاند. خواهان اصلاحات اساسیهستند و خواهان اين هستند که امکانات عظيمی که از برکت انقلاب اسلامی ما به وجود آمده است مورد بهرهبرداری قرار بگيرد. مردم آن سامان به جای اينکه يک عدهای به نام آنها امنيت را از منطقه سلب کنند و مانع از آن بشوند که بودجه عمرانی در اين قسمت مصرف شود و کارهای عمرانی در همه جای کشور فلج بشود، به عکس خواهان آنند که امکانات به کار بيافتند مردم به کار و تلاش و سازندگی مشغول شوند. اين که به گمان خودم مساله آن سامان با همکاری صميمانه مردم حل شده و من به فضل خدا هيچ خطری برای اين قسمت در حال حاضر نمیبينم. در اين جا لازم است از نقش ارتش و سپاه انقلاب که با قاطعيت توطئههای مسلحانه را در هم شکسته ستايش کنم و به آنها بگويم که ملت شما در اين جا حاضرند و با تکبير شما را ستايش میکنند. • مردم کردستان تجزيهطلب نيستند: اما درباره کردستان از روز نخست من بر اين باور بودم که مردم کردستان جدايی از ايران را به هيچ قيمت نمیخواهند. نه زير بار میروند نه تحمل میکنند. بر اين باور بودم که مردم کردستان از صميم دل خواهان پيروزی انقلاب اسلامی ما هستند و خود آنها جزيی از اين انقلاب و کوشای در اين انقلاب و شريک ما در سرنگون کردن رژيم منفور پيشين بودند. بنابراين من به اين مردم گفتهام که هر وقت آنها بخواهند ارتش با نيروهای مسلح آمادهاند از خواست آنان پيروی نمايند و عناصر مسلحی را که میخواهند با زور اراده خودشان را بر مردم آن سامان و ملت ما تحميل کنند، بر سر جای خودشان بنشانند. من در آغاز انتخاب به رياست جمهوری، هيئتی را از حزب دمکرات کردستان پذيرفتيم. آنها يک قطعنامه شش مادهای به من ارايه دادند. اين قطعنامه در هيات ويژه مورد رسيدگی قرار گرفت. اين هيات اصلاحاتی را در آن قطعنامه لازم ديد. آن قطعنامه و اين اصلاحات را به من دادند. من بر سر حرف خود ايستادهام. امام در بيانات خود گفتهاند از نظر اينکه جای هيچگونه شائبه و تفاوتی ميان گرايش به مذهب شيعه و سنی نباشد، اين تغيير در قانون اساسی به عمل آيد. بنابراين وقتی ما چيزی را پذيرفتهايم، پيش از اينکه شما با اسلحه خواهان آن باشيد، ما خود آن را اظهار کردهايم چه حاجت که شما اين چيزی را که پذيرفته و قبول داريم به زور اسلحه به ما تحميل بکنيد. اين است که ما در صداقت گروههای مسلح ترديد جدی داريم. من ترديد دارم که وقتی ما خود پذيرفتهايم و شما اسلحه به دست گرفتهايد، اين را بهانه کارهای بعدی قرار نداده باشيد. اگر شما صداقت داريد اسلحهتان را زمين بگذاريد و اگر زمين نگذاشتيد، انتظار نداشته باشيد که ما دست روی دست بگذاريم تماشا کنيم. ارتش ما و همه نيروهای مسلح از من فرمان دارند که اين اسلحه را از دست شما بگيرند. پس از آنکه نظم و امنيت در آن سامان مستقر شد ما به وعده خود عمل میکنيم. ما مردمی هستيم که به عهد خود وفا میکنيم و فرمان امام را عيناً و دقيقاً در آن سامان و در همه استانهای کشور به اجرا در میآوريم. اما درباره وقايع اخير کردستان من بايد به شما گزارش کنم که آنهائيکه به پيش ما میآيند و زبان تفاهم دارند بايد عملاً هم تفاهمطلبی داشته باشند. ديشب از اروميه به من تلفن کردند و گفتند که آماده تفاهم با دولت هستند. اگر اينطور است، پس چرا شما خودتان اعلام آتش بس می کنيد، بعد قدم به قدم روز به روز ساعت به ساعت آنچه را که خود پذيرفتهايد نقض می کنيد!؟ بنیصدر در ادامه سخنان خود خطاب به گروههای مسلح گفت: به پاسگاهها مکرر در مکرر حمله بکنيد به شهرها که نبايد در آنجا مسلحانه باشيد، مسلحانه در آنجا حاضر باشيد. دادگاههای آنچنانی تشکيل بدهيد و هر کسی با شما موافق نبود، هر کس دم از اسلاميت زد آنها را بياوريد بیآبرو کنيد و از نظر من بیآبرو کردن آنها از طرف شما عين آبرو دادن به آنهاست. همه برادران مسلمان ما برای آنهايیکه شما به عنوان مسلمان به آنها جاش میگوييد، تکبير میگويند برای حکومت اسلامی برای حکومت انقلاب اسلام. هيچ قابل تحمل نيست که اسلام در کردستان غريب بشود. برای مردم مسلمان ما قابل تحمل نيست که مسلمانی در کردستان جرم بشود، بنابراين در وقايع اخير هم اينطور که فرماندهان و مسوولان امر به من گزارش کردهاند حمله شده است برای خلع سلاح دو پاسگاه ژاندارمری در منطقه آذربايجان غربی. منظور از حمله به اين دو پاسگاه اين بوده است که پس از خلع سلاح اين دو پاسگاه، اولاً يک اظهار التفاتی به حکومت بعث عراق شده است. ثانياً شهر اروميه به خطر بيافتد. شما چه انتظار داريد. آيا انتظار داريد من ساکت و آرام بنشينم شما پاسگاههای ژاندارمری را يکی پس از ديگری خلع سلاح کنيد و اروميه را تصرف کنيد و به خيال بعضیها خودتان را به ارس برسانيد و کشور ما را در معرض تهديد امنيت داخلی و استقلال قرار بدهيد؟.اين غير ممکن است که ارتش فرمان يافت عکسالعمل قاطع نشان بدهد و آن مناطق را پاک کند. دره قاسملو را گفته بودند درهای است که اگر ارتش بخواهد عبور کند، اين دره از کشتهها انباشته میشود. اما ارتش توانست از آن عبور کنند. آن دره از کشتهها انباشته نشد. از آنجا که مردم کردستان از وضع تحميلی در آنجا به تنگ آمدهاند و چون آنها حمايت کردند، فرمانده نيروی زمينی که کار و تلاش آن در خور همه گونه تمجيد و ستايش است. آن دره را با قابليت و سرعت طی کرد و ارتش ما بر تپهها دست يافت. ما تصميم داريم آن قسمت را پاک کنيم. گفتهاند که استضعاف مردم کردستان دوبار است، مضاعف است. برای آنکه آنها به عنوان کرد هم تحت ستم هستند. از دولت انقلاب اسلام چه ستمی به آنها رفته است؟ دولت ما در سال ۶۵ ميليون تومان ماليات از کردستان میگيرد. يک سال قبل هم نگرفت و تنها خرج دستگاه دولتی و ژاندارمری و ارتش ۱۴۰۰ميليون تومان است يعنی ۲۰ برابر ماليات استان کردستان در کردستان خرج دولت داريم. علاوه بر اين سال گذشته، اگر اين آقايانی که خود را دلسوز مردم کردستان وانمود میکنند گذاشته بودند دو ميليارد تومان، ۲ هزار ميليون تومان هم قرار بود خرج عمران آنجا بکنيم. برای دولتی که آماده است از بودجه درآمد عمومی کشور در سال حدود ۵ ميليارد تومان ۵ هزار ميليون تومان در آنجا خرج کند و از آنجا هيچ درآمدی هم ندارد چه استثماری از شما میکند؟. گفتهاند میخواستيم فئودال بگيريم، ارتش وارد عمل شده به حمايت از فئودالها. آخر اين دروغ شاخداری که شما میگوئيد برای فريب چه کسی است؟ اگر دولت انقلاب اسلامی، خود قانون زمين را تصويب نکرده بود؟ اگر ما خود تصميم به تغيير نظام نداشتيم، اگر ما برای روستاها وام بدون بهره در نظر نگرفته بوديم، اگر ما بنابر تجديد کشاورزی نداشتيم شما میتوانستيد ادعاهايی داشته باشيد اما حالا چه میگوئيد؟ نگذاشتند اقدامات عمرانی بکنيم. وقتی ما دولتی هستيم که به شما میگوئيم برادر من بگذاريد ما بياييم اين پولها را به شما بدهيم، به جای اينکه اسلحه بگيريد و مانع اينکار بشويد، دستهگل به دست بگيريد. بياييد بگوئيد آقا اينجا بهتر است که ساخته بشود، پول را در اينجا اينطور خرج کنيد. کمک کنيد. همکاری کنيد که استان زودتر ساخته شود. چرا برادران کرد دربه در شوند و بروند اينجا و آنجا دنبال کار و چرا نبايد در خانه خودشان بتوانند کار کنند؟. ما از شما چيزی نخواستيم. از کردستان چيزی نخواستيم ببريم. آقا بگذاريد آن جا هم به راه بيافتد. اينکه شما بياييد بگوييد که ما میگوييم، کردی فرهنگی دارد. اين ما را نمیترساند. ما انقلابمان بعد جهانی دارد، ما میخواهيم ملت اسلام را متحد بکنيم، يکی شدن کردها چرا ما را بترساند، اين حرفهايی است که دولت ضد انقلاب را میترساند. دولتی که میخواهد ملت اسلام متحد شود و در برابر قدرت آمريکا و ابرقدرت روس بايستد چرا بايد بترسد؟ اين حرفها ما را هيچ نمیترساند. ما خواهان يک جامعه اسلامی هستيم که در آنجا کرد، ترک، عرب و فارس، چينی و روسی و اروپايی و آمريکايی برادرانه و خواهرانه زندگی انقلاب اسلامی داشته باشند. بنابراين نرويد آنجا اين دروغهای بیمزه را بگوئيد. ما براساس اسلام و اسلاميت متحرک شدهايم و ما میخواهيم ملت مستقلی باشيم و میخواهيم همه ملتها مستقل باشند، حکومت جهانی که ما میخواهيم بر اساس سلطه يکی بر ديگری نيست. بر اساس برادری و برابری است و بنابراين درسهايی که ما خود از پيغمبران آموختهايم بر اساس آنها انقلاب کردهايم. چه حاجت که شما از راه زور و اسلحه به ما حالی کنيد؟ تازه شما که اين درسها را حالی نيستيد. اين حرفهايی که شما میزنيد کجايش با اين درسها جور است. شما به مردم کرد هم دروغ میگوئيد. شما معتقد هم نيستيد. نه به نژاد معتقد هستيد نه به مليت و اينها را بهانه نکنيد و برادری ما را به دشمنی مبدل نکنيد و نمیتوانيد بکنيد، غيرممکن است که کرد از بنیصدر، از امام از حکومت اسلامی جدا بشود و من متعهد میشوم شما بايد بخواهيد تا ما ريشه فساد را بکنيم و به بقيه هم میگويم: زبان تفاهم، جواب تفاهم، زبان اسلحه، جواب توپ. بنابراين چون از کردستان، از شهرهای آنجا به من نوشته بودند که امروز من صريح و روشن حرف بزنم و تکليف را روشن کنم، اينک من حرفم را زدم و تکرار میکنم ما گروههای مسلح را در آنجا تحمل نمیکنيم نه در آنجا و نه در هيچ جای ديگر که آنها رفتهاند و اينجا و آنجا تبليغ میکنند که فلانی میخواهد ملت را خلع سلاح کند. بيايند اينجا ببينند اين ملت هست، اين ملت بود که وقتی از اينجا رژه میرفتند، انسان نمیتوانست از شوق و هيجان گريه نکند. ما ملت را مسلح میخواهيم. ما آن ضد ملت را مسلح نمیخواهيم. به شما برادران خودم در ارتش، در سپاه پاسداران، در کميتهها، شهربانی، ژاندارمری و همه جا میگويم وسيله قاطعيت رئيسجمهوری و مسوول امنيت کشور قاطعيت شماست. اگر شما نظم درون نداشته باشيد و اگر با قاطعيت عمل نکنيد ،رئيس جمهوری به سوی وسيله ديگری و نيروی ديگری خواهد رفت و آن خود مردم هستند. و يا خود مردم اول نظم را در درون شما برقرار خواهند کرد و بعد امنيت را در همه جای کشور. از همه برادران خودم در شهربانی، ژاندارمری و ارتش میخواهم که به هيچ بهانهای نظم و انظباط را به هم نزنند. مرا در قولهايی که دادهام صميمی و ثابت قدم بدانيد و برای استقرار نظم و امنيت با قاطعيت عمل کنند و بدانند اگر با قاطعيت عمل کردند و مشکلی برای آنها پيش آمد من با قاطعيت از آنها حمايت خواهم کرد. هر کس خدمت خود را ترک کرده است به خدمت خود بازگردد. در آذربايجان غربی کسی که ياغگری پيشه کرده و عدهای را به گروگان گرفته، از جمله فرماندار خوی را. ديروز در کميسيون امنيت ملی اين مساله گفته شد، آنها سه روحانی فرزند پيغمبر را کشتهاند و ۶ نظامی را و تهديد کردهاند اگر تا ۲۴ ساعت پادگانهای ژاندارمری را منحل نکنيد و گروگانهای ما را رها نکنيد ما گروگانهای شما را خواهيم کشت. در آنجا گفته شد که مبادله انجام بگيرد، من مخالف بودم. اگر رئيس جمهور شما را هم به گروگان گرفتند، شما حق نداريد تسليم منطق دشمن شويد. بنابراين اگر آنها تهديد خود را اجرا کردند، «انالله و انا اليه راجعون» ما آن گروگانها را شهيد ملت تلقی میکنيم اما از همين لحظه ارتش حق ندارد پوتين از پا درآورد مگر آن که آن خطه را از وجود اين ياغیها پاک کند. اما در باره مسائل اقتصادی کشور. يکی از مشکلات ما مساله بازرگانی خارجی ما، قيمتها، و مساله بيکاری و پيشرفت اقتصادی است. اما من پيش از عيد نوروز در بازار حاضر شدم. گفتم که قيمتها را پايئين بياورند و اگر نياورند ما عمل خواهيم کرد ...." اما فرمان امام که آقای بنی صدر در اين سخنرانی بارها بدان اشاره کرده است، پيام آبانماه ۵۸ وهمچنين پيامی بود که او بمناسبت عيد خطاب به مردم از جمله مردم کردستان فرستاد و خواهان بر قراری امنيت شد.اين پيام مورد استقبال گروهها و سازمانهای کرد نيز قرار گرفت و بعضا خواهان اجرای آن شدند: امام خمينی رهبر انقلاب اسلامی ايران ديروز پيام مهمی به ملت ايران فرستادند. متن پيام امام به اين شرح است: ۱-در اين موقع حساس که ملت ما با چپاول گران که در راس آنها آمريکا مواجه است و برای احقاق حق خود و به دست آوردن ذخاير هنگفتی که محمد رضا پهلوی به غارت برده و به محاکمه کشيدن اين جانی قيام نموده و همه قشرهای ملت با هم در اين امر حياتی همدل و همصدا شده اند برادران و خواهران کرد ما هرجا هستند بايد به طور اولويت در اين امر شرکت کنند و با ساير خواهران و برادران هماهنگ شوند و لازم است از اختلافاتی که بدخواهان ايجاد می کنند به طور قاطع جلوگيری کنند. برادران من امروز هر اختلافی به نفع آمريکا و ديگر اجانب است. آنان هستند که از اختلاف ما بهره می کنند و ما را می خواهند به اسارت بکشند. بپا خيزيد و توطئه گران را نصيحت کنيد و در صورت عدم قبول از خود برانيد و از مناطق خود بيرون کنيد يا آنان را گرفته تسليم مقامات قانونی کنيد. ۲-اينجانب و همه ملت از ستم هايی که بر شما برادران کرد در طول حکومت استبدادی شده است و از تبعيضهايی که بر خلاف اسلام بر شما روا داشته شده اند، مطلعم. ليکن بايد بدانيد که اين شما برادران نبوديد که مورد ستم و ظلم واقع شديد.ساير برادران ترک ولر و عرب و بلوچ و فارس و ترکمن هم با شماها شريک بوده اند و همه محروم بودند از آنچه شما محروم بوديد. شما اگر به زاغه نشينان و گود نشينان توجه نماييد خواهيد ديد که آنان از همه محروم ترند. اينجانب می دانم که در حکومت موقت هم آنطور که خواست شما وملت است رسيدگی نشده ليکن بايد بدانيد باز در اين امر همه برادران شما شريک می باشند و دولت موقت با کمال جديت اقدام به کار و سامان دادن بود. ليکن آشفتگی ها به قدری زياد است که اصلاح محتاج به زمان است. و من اميدوارم که برای همه ملت و برای شما برادران کرد وسايل رفاه حاصل شود. شما برادران می دانيد که نوسازی و عمران در محيطی که آشفته است و مردم در امان نيستند، مشکل يا غير ممکن است. شما برادران غرب کوشش کنيد و آرامش را حفظ کنيد و بدانيد که با آرامش کارها اصلاح می شود و به صلاح شما و به صلاح اسلام و مسلمين است. ۳- از هيات ويژه می خواهم که با کمال حسن نيت به مذاکرات خود ادامه دهند و با شخصيت های ملی و سياسی و مذهبی و ساير قشرها تماس بگيرند تا تامين خواسته های آنان که خواست ما نيز هست به طور دلبخواه بشود و آرامش وامن که از بزرگترين نعمتهای الهی است درمنطقه برقرار گردد و شما برادران کرد در کنار ساير برادران به طور رفاه و آسايش زندگی نموده و طمع اجانب برای هميشه از کشورمان قطع گردد. ۵-اخيرا نظر شريف علمای اعلام و مشايخ عظام و روشنفکران و ساير برادران عزيز در سراسر ايران را به موضع حساس امروز ايران و جبهه گيری های دشمنان ميهن و اسلام و در مقابل ملت عزيز و تشبثات همه جانبه آنان برای سرکوبی نهضت اسلامی و ملت معظم و برای اعاده سلطه همه جانبه بر کشور اسلامی ما جلب می کنيم.آيا در اين موقع تقاضای متواضعانه اين خدمتگزار که روزهای آخر عمرش را می گذراند بجا نيست؟ ۶-خواهران و برادران هم ميهن در سراسر کشور من دست خود را به پيش شما دراز می کنم و از شما به خاطر خدا و اسلام و کشور عاجزانه می خواهم که تمام توان خود را برای نجات کشورتان به کار بريد و اسلحه های سرد و گرم يعنی قلم و بيان و مسلسل را از نشانه گيری بر روی يکديگر منحرف و به سوی دشمن های انسانيت که در راس آن آمريکاست نشانه رويد. بارالها من ماموريت خود را که نصيحت به ملت است به قدر توان ضعيف خود انجام دادم و تو ای خدای بزرگ با قدرت لايزال خود قلوب ملت ما را پيوند برادرانه عطا نما انک قريب مجيب. سلام گرم من به ملت عزيز و برادران کرد و رحمت خداوند بر همه. روح الله الموسوی الخمينی.۲۶آبان۵۸-۲۶ذيحجه۹۹(کيهان۲۷/۸/۱۳۵۸) "جلال گادانی": با توجه به روح پيام تاريخی امام خمينی مبنی بر رفع ستم ملی از تمام خلقهای ايران میتوان از گسترش درگيریها و برادرکشی که اخيراً بخاطر حق خلق کرد بوجود آمده است جلوگيری کرد."جلال گادانی" عضو کميته مرکزی حزب دمکرات کردستان ايران با اعلام اين مطلب به خبرنگار اعزامی کيهان گفت: علیرغم کليه توطئههای مکرر در سراسر کردستان، مردم اين مناطق از صلح دفاع میکنند و بر دولت و مسوولان دولتی و لشکری است که هر چه زودتر به پيام مسالمتآميز امام عمل کنند. وی همچنين افزود: امام در پيام نوروزيشان فرمودند بايد در سراسر ايران امنيت و صلح واقعی وجود داشته باشد ولی به شهادت روستاييان ترک زبان اطراف نقده که همگی به اروميه رفتهاند و عليه جنگ افروزان شعار دادند به بعضی از روستاهای اشنويه يورش برده شده و تعداد زيادی از مردم بیدفاع کشته شدند. وی سپس جناح جنگطلب دولت را محکوم کرد و گفت: متأسفانه عناصری که به کرات در گذشته نشان دادند که در جهت مردم حرکت نمیکنند بلکه منافع شخصی را بر منافع اجتماع ترجيح میدهند هميشه باعث به وجود آمدن اين خونريزیهای ناحق میشوند و دولت جمهوری اسلامی ايران بايد جلوی اينگونه افراد را بگيرد. کيهان ۱۱/۱/۱۳۵۹ عزالدين حسينی که از سوی کومله و چريکهای فدايی خلق وچند گروه مسلح ديگر نمايندگی ميکرد در مصاحبه ای با خبرنگار کيهان از جمله گفت: وی در اظهار نظر ديگری نيز گفت: بدين ترتيب اين عزالدين حسينی امام جمعه مهاباد و رئيس هيئت مذاکره کننده از سوی گروه های کرد Copyright: gooya.com 2016
|